کوثرنامه

پایگاه اشعار مدح، مرثیه، سرود، و نوحه

کوثرنامه

پایگاه اشعار مدح، مرثیه، سرود، و نوحه

تقدیم به شهید غلامحسین فتحی

کوثرنامه

۴۰ مطلب در فروردين ۱۳۹۵ ثبت شده است

اشعار ولادت امام علی علیه السلام۱۰

××××××××××××××××××××

حسن لطفی

در ازل تا کتاب حق وا شد

رازهای نهفته افشا شد

در ازل پیشتر زلوح و قلم

حکم روز الست انشا شد

کسی آمد که در سرا پایش

جلوه های خدا هویدا شد

کسی آمد که با ولایت او

مرز دین،مرز کفر پیدا شد

خنده ای کرد و شد بهشت برین

مشت خاکی گرفت و دنیا شد

شه پری داد و جبرئیلی شد

نفسی زد کسی مسیحا شد

علی

اشعار ولادت امام علی علیه السلام۹

××××××××××××××××××××

اسماعیل تقوایی

خانه ی حق با تو بها یافته

سینه ی خود بهر تو بشکافته

جزتو کسی را ندهد ره درون

تافته بهر تو  جدا  بافته

بیت خدا را شده مهمان ،علی

بر همگان مظهر ایمان ،علی

زاده شدن داخل بیت خدا

خاص بود خاص ولی خدا

آنکه خدا را بشود خانه زاد

ناشود هرگز زحبیبش جدا

علی

اشعار ولادت امام علی علیه السلام۸

××××××××××××××××××××

غلامرضا سازگار

هستی امشب تا سحر اختر شماری می کند

خواب هم در دیده ها شب زنده داری می کند

باد اعجاز نسیم نو بهاری میکند

خاک را از اشک خود مشک تتاری میکند

چاه زمزم اشک شوق از دیده جاری میکند

کعبه چشمش در ره است و بیقراری میکند

چشم بگشوده که صاحب خانه آید در حرم

باغبان روح با ریحانه آید در حرم

علی

اشعار ولادت حضرت امام جواد علیه السلام ۱۴

×××××××××××××××××××

وقتی که جواد از علی دل ببرد

خورشید ولایت از دو مشرق بدمد

عید است و دو میلاد و بهار صلوات

بر خلق، خدا وفور نعمت بدهد

××××××××××××××××××××

یکبار دگر غنچه دل وا شده امشب

باغ دل ما باز مصفا شده امشب

گلزار پُر از نور ولا، رشک بهشت است

چون آینه ها غرق تماشا شده امشب

در گلشن نورانی و جاوید ولایت

یک غنچه گل یاس شکوفا شده امشب

در موسم بشکفتن این گل به سماوات

جشن طرب و عشق مهیا شده امشب

آمد خبر از عرش که میلاد جواد است

این زمزمه در عالم بالا شده امشب

علی

اشعار ولادت حضرت امام جواد علیه السلام ۱۳

×××××××××××××××××××

من مریدم شما همیشه مراد

کرمت را نمی برم از یاد

میسرایم در این شب میلاد

قُل أَعوذُ بِرَبِّ جود و جواد

 

بچه هایم تصدق سرتان

مددی کن به حق مادرتان

 

حرف دل را اگر غزل کردم

واژه ها را دوباره حل کردم

و به یک مثنوی بدل کردم

یاد احلی من العسل کردم

علی

اشعار ولادت حضرت امام جواد علیه السلام ۱۲

×××××××××××××××××××

از عبورت حضور می ریزد

به تن کوچه "طور" می ریزد

شور شیرین با تو بودن هاست

که به شعرم شعور می ریزد

تا که لب باز می کنی انگار

از لبانت زبور می ریزد

هر دم از عصمت مقام شما

آیه های طهور می ریزد

هر کجا ذکر خیرتان باشد

به سرم کوه نور می ریزد

این سلیمان آل  فاطمه است

دانه ای پیش مور می ریزد

علی

اشعار ولادت حضرت امام جواد علیه السلام ۱۱

×××××××××××××××××××

نوشت اول شعرش به نام حضرت عشق

و باز میکند امشب زبان به مدحت عشق

کسی که شعرخودش را نگفته میداند

که هست ازبرکات وجود ورحمت عشق

اگرچه قافیه ی شعردست وپا گیراست

شروع میکند اینبارهم به زحمت عشق

منی که مثل همیشه خراب و حیرانم

منیکه گرم سرودن شدم به نیت عشق

 
کسی که آمدنش را خدا تبارک گفت

کسیکه آمدو شد منتهای زینت عشق
 
ترنمات لبش آیه های کوثر بود

و داد خاتمه بر افترا و تهمت عشق

عجیب نیست که مولود بی نظیر رضا

شود برای همیشه امام عصمت عشق

علی

اشعار ولادت حضرت امام جواد علیه السلام ۱۰

×××××××××××××××××××

آنان که پی کاسبی رزق حلالند

تا روز قیامت دَرِ این خانه وبالند

باید که سر سجده به این خاک بمالند

این ها-  همه سرچشمه ی آن آب زلالند

ما را که سلوک علی و آل مرام است

رزقی بجز از سفره ی ارباب حرام است

ذِکرُالله ما می شد این یاد ائمّه

این مجلس و این لطف خداداد ائمّه

هستیم به یاریّ و در امداد ائمّه

در حزن و غم و شادی و میلاد ائمّه

این کف زدن و سینه زنی جوهر دین است

عَجِّل لِوَلیِّ الفَرَجِ شیعه همین است

علی

اشعار ولادت حضرت امام جواد علیه السلام ۹

×××××××××××××××××××

چشمم به چشم یار فتاد و جـــوان شدم

ققنوس عشق قـلـه هفت آسمان شدم

هر کس در این دیار به جائی رسیده است

از نعمـت شـــریف گــدائی رسیده است

از بس که جــود می کنی و ذره پـروری

اثبات شد، ز مـادرمــان مهـــربان تـری

از هر دری ز خانه ات از جـــود پر شدم

پس، می روم دوباره زنم باب دیگری

هستی گرفته رنگ و لعابی ز لعــل تو

تصـویـــر اشک توســت زلالـی رودها

با نبض پلک هات، هم آهنگ می شود

آواز بلبــــــــلان به فـــــراز  و  فــــرودها

علی

اشعار ولادت حضرت امام جواد علیه السلام ۸

×××××××××××××××××××

حجّت دین حق امام جواد

از شرف پا در این سرا بنهاد

چشم ما از جمال او روشن

مقدمش بر همه مبارک باد

گوهر بحر عشق و جود آمد

خوش بشارت به عاشقانش داد

شام هجران دگر به پایان شد

پرده از چهره سحر افتاد

روز عیش و نشاط و سرمستی است

عید مسعود آمد و میلاد

نوگُل گُلشن رضا آمد

علی

اشعار ولادت حضرت امام جواد علیه السلام ۷

×××××××××××××××××××

دلگیر تر از سینه تنگم قفسی نیست
در خانه تنهایی من هم نفسی نیست

تنهاتر از این بی‌کس دلمرده کسی نیست
من یکسره فریادم و فریادرسی نیست

در حسرت آغاز بهار است کویرم
×
واکن دهن شیشه من را به لبی یا
دم کن نفس شرجی من را به تبی یا

پر کن بغل سرد مرا یک دو شبی یا
سر کن با من چند سحر در رجبی یا

فرصت بده تا پیش قدمهات بمیرم
×
وقتی که به موی تو مسیر دلم افتاد
صدها گره کور سرِ مشکلم افتاد

شور لب تو بر بدن ساحلم افتاد
صد شکر که در خانه تو منزلم افتاد

علی

اشعار ولادت حضرت امام جواد علیه السلام ۶

×××××××××××××××××××

سید رضا موید

باز بر نخل ولایت ثمری داده خدا

آسمان عظمت را قمری داده خدا

در بهاری همه زیبائی و امید و صفا

گلشن مهر و وفا را ثمری داده خدا

دهم ماه رجب لیله قدر دل ماست

وه بر این شب چه مبارک سحری داده خدا

شب قدر است بخوان سوره کوثر زیرا

به رضا کوثر و قدر دگری داده خدا

حجره کوچک ریحانه بهشتی دگر است

که بر این خانه صفای دگری داده خدا

به جهان بشریت ز حریم ملکوت

با جمال ملکوتی بشری داده خدا

تا که در بادیه عشق توقف نکند

باز این قافله را راهبری داده خدا

علی

اشعار ولادت حضرت امام جواد علیه السلام ۵

×××××××××××××××××××

حسن لطفی

باز شبیه شب بارانی ام

زاده ی دریایم و طوفانی ام

مثل اویس از قرن آواره ام

در پی یاران خراسانی ام

عاشقی ام را همه فهمیده اند

مِهر شده مُهر به پیشانی ام

دست نسیم است سر گیسویش

دست خودم نیست پریشانی ام

ابروی او نورٌ عَلی نور شد

عاشق این طاق چراغانی ام

داده جنون هستی من را به باد

روز نخستی که شنیدم جواد

علی

سرود ولادت امام جواد علیه السلام۳

×××××××××××××××××××

امشب از غم گریزان      سرخوشم شاد و خندان

اشک شوقم روانه        برلبم این ترانه ۲

یا جوادالائمه (ع) ۳

آسمان مدینه          غرق نور و ضیا شد ۲

هر ستاره به لبخند       محو ابن الرضا(ع) شد ۲

اشک شوقم..

امشب از باده تو         تا سحر مست مستم

من ز روز نخستین          دل به مهر تو بستم

تو امیر دل من             من گدای تو هستم

اشک شوقم..

علی

سرود ولادت امام جواد علیه السلام۲

×××××××××××××××××××

خنده شعف از فلک با ملک قمر زند 
حضرت رضا بوسه بر عارض پسر زند 
ای جواد آل فاطمه خوش آمدی 
وارث کمال فاطمه خوش آمدی 
ابن الرضا خوش آمدی ابن الرضا
جان معطر از عطر بوی تو 
دیدة رضا محو روی تو 
مه تمامم تویی یا جواد
نهم امامم تویی یا جواد
عید میلادت مبارک باد 

علی

نوحه شهادت امام هادی علیه السلام-۲

************************
ببین دلم مبتلاته ، زائر صحن و سراته

عزیز زهرا به قرآن ، بهشت من سامراته

آرزومونه که بیاییم آقاجون سوی قبر شما

به همین زودی قرار همه سینه زنا سامرا

یبن الزهرا ، مولا مولا مولا مولا

******

شده دل بی قرارم ، اسیر دامت آقاجون

هستی و دار و ندارم ، فدای نامت آقا جون

گل پیغمبر تو که نغمه ی لیل و نهار منی

پسر حیدر تو نگار منی تو بهار منی

یبن الزهرا ، مولا مولا مولا مولا

علی

اشعار شهادت امام هادی علیه السلام ۵

*******************

مهدی نظری

خورشید در کرامت بی انتهای توست

جنس ستاره وصله ی رو عبای توست

یا ایهاالنقی غم عشقت برای من

یا ایهاالنقی سر و جانم برای توست

قلبم که بین سینه به عشق تو می تپد

از عاشقان کنیه ی ابن الرضای توست

غصه نخور برای کبوتر نداشتن

جبرییل خود کبوتر صحن و سرای توست

مثل پیمبری ولی از جنس مرتضا

سرداب خانه ی تو همانا حرای توست

علی

اشعار شهادت امام هادی علیه السلام ۴

*******************

غلامرضا سازگار

کیستم من مظهر کلِّ صفات کبریایم

هادی اهل زمینم رهبر خلق سمایم

آفتاب مُلک جان در شهر سُرِّ مَنَ رَآیَم

جدّ مهدی، زاده ی پاک علّیِ مرتضایم

هادی آل محــمد شمع جمع اولیایم

من ولیِّ حقّ علیّ بن جواد ابن رضایم

من علیِّ چارم از نسل امیرالمؤمنینم

هلی اتی یم، کوثرم، طاها و قدر و یا و سینم

علی

اشعار شهادت امام هادی علیه السلام۳

*******************

من که از هجر مدینه دیده را تر می کنم

می نشینم گوشه ای و یاد مادر می کنم

از مدینه گشته ام تبعید و زندانی شدم

گریه از دوریِ وادیِ پیمبر می کنم

دشمنم دارد هراس از اینکه رسوایش کنم

ترس او باعث شده در بی کسی سر می کنم

تا که حرمت بشکند ویران سرایم می بَرد

گرچه آن ویرانه را پاک و منور می کنم

علی

شعر ولادت حضرت امام باقر علیه السلام-۷

***********************

نوری آمد وجود من گم شد

چشم من باز پر تلاطم شد

شرشر اشک روی گونه ی من

شد سرازیر و قدر یک خم شد

گریه از شوق چه صفا دارد

شب میلاد نور پنجم شد

اشک اذن دخول ما بود و

در که وا شد دمِ تبسم شد

محرم اهل بیت اگر شده ایم

همه از یک دعای خانم شد

شکر، یا فاطمه و یا فاطر

شکر، هستم غلام تو باقر

علی

شعر ولادت حضرت امام باقر علیه السلام-۶

***********************

باید به فکر قافیه های جدید بود

در شهر غمزده به هوای امید بود

باید به مثنوی پر و بال عقاب داد

شوری برای خلقت یک انقلاب داد

باید تلنگری به تکاپوی سینه زد

با بیتهای شعر پلی تا مدینه زد

باید سراغ زمزمه ای عاشقانه رفت

در جستجوی شوق به هر بی کرانه رفت

باید برای فصل رجب واژه آفرید

شاید هوای وصل و طرب سوژه ای جدید

علی

شعر ولادت حضرت امام باقر علیه السلام-۵
***************
غلامرضا سازگار

ای به سینه ات پنهان گنج های قرآنی

علم را شکافنده با کلام نورانی

مظهر جمال حق در لباس انسانی

صد چو بو علی پیشت کودک دبستانی

هم سپهر را محور هم وجود را بانی

کنیه ات ابا جعفر خود محـمد ثانی

آسمان دانش را آفتاب تابنده

مشعل حقایق را منطقت فروزنده

خصم را پذیرفته با لب پر از خنده

دوست خرّم و خندان دشمن از تو شرمنده

خلق را خداوندی ای خدای را بنده

نیست بنده ای چون تو با جلال ربّانی

علی

شعر ولادت حضرت امام باقر علیه السلام-۴

***************
غلامرضا سازگار

ای چراغ علم روشن از دمت

ای رهینِ فضل و دانش عالمت

با گذشت آفرینش همچنان

کاروان علم دنبالت روان

علم ها مشتی ز خروار تواند

سینه چاک تیغ گفتار تواند

باقر کلّ علوم عالمی

خود به تنهایی کتاب محکمی

هر چه دانش پا گذارد پیشتر

سر فرود آرد به خاکت بیشتر

ای امام ابن امام ابن امام

جابرت آورده از احمد سلام

علی

شعر ولادت حضرت امام باقر علیه السلام-۳

***************

غلامرضا سازگار

ای داده در ماه جمادی فیض از دست

برخیز کز جام رجب گردیم سر مست

ماه دعا ماه نیایش ماه توحید

هر شام آن شام دعا هر صبح آن عید

برخیز کز نهر رجب آبی بنوشیم

از دست ساقی بادۀ نابی بنوشیم

برخیز تا عمری بُود باقی، کجایی

جام طهورا می دهد ساقی کجایی

برخیز بر زلف عبادت شانه ای زن

پَر در شعاع عشق چون پروانه ای زن

دل بزم توحید آمده برخیز برخیز

عید آمده عید آمده برخیز برخیز

علی

شعر ولادت حضرت امام باقر علیه السلام-۲

***************

پیک شادی به شادمانی گفت

آفرینش دوباره پر شور است

در سپیده دم طلوع و ظهور

آسمان و زمین پر از نور است

نور صبح از سپیدۀ علم است

این سپیده پدیدۀ علم است

شب نشینان عالم ملکوت

همه سوی زمین نگه کردند

روی دامان مهر مه دیدند

کسب نور از فروغ مه کردند

روز میلاد ماه خورشید است

روشن این مه ز نور توحید است

علی

سرود ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها- ۳

*******************

یاس سپـید پیمبـر فاطـمه جان          بهشـت امیـد حیـدر فاطمه جان

آیه ی تطهیر و نوری فاطمه جان     سوره ی یاسین و کوثر فاطمه جان

به هـوای عطر یاس تربت        پر می زنه دل برا زیارت

برای هدیه به پات می ریزیم       دلامونو تو شب ولادت

یا زهرا مادر عالم ، یا زهرا سوره مریم

علی

اشعار ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها-۱۲
************************

علی اکبر لطیفیان
نشسته ام بنویسم که بال یعنی تو
عروج کردن سمت کمال یعنی تو
نشسته ام بنویسم تصورت، هیهات
فراتراز جریان خیال یعنی تو
محبت تو همان آیینه است و مهرت آه
تو آب و آیینه پس زلال یعنی تو
ز برگ های تو بوی رسول می آید
گل محـمدی بی مثال یعنی تو
مسیر رد شدنت را کسی نگاه نکرد
جمال زیر نقاب جلال یعنی تو
تو نور و نورٌ علی نور و خالق النوری
تو از تصور خاکی نشین ما دوری
تو آن دعای رسولی که مستجاب شدی
برای خانه ی خورشید آفتاب شدی

علی

اشعار ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها-۱۱
************************

هویدا میشد از اسرار در عالم اگر شأنت 
نه عالم بلکه میکرد عرش را زیر و زبر شأنت

خلایق را خدا در صبح محشر جمع خواهد کرد
به قدر سوزنی پیدا شود آنجا مگر شأنت 
تو را بالاترین مخلوق ها ام ابیها خواند 
که اینگونه شود سنجیده بانو با پدر شأنت

علی آمد به دنیا آینه دارت شود زهرا 
برابر باشد اینجا لا اقل با یک نفر شأنت

برایم جمله ی لولاک هم حرف بزرگی نیست 
که آنجا هم بیان گشسته ست خیلی مختصر شأنت

علی

اشعار ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها-۱۰
************************

مجید تال

 

ﻗﺮﺁﻥ ﮔﺸﻮﺩﻡ ﺁﯾﻪ ﯼ ﻣﺤﺸﺮ ﺑﯿﺎﻭﺭﻡ

ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻢ ﮐﻪ ﺳﻮﺭﻩ ﯼ ﮐﻮﺛﺮ ﺑﯿﺎﻭﺭﻡ

ﻣﻦ ﮐﯿﺴﺘﻢ ﺯﻓﺎﻃﻤﻪ(ﺱ) ﺳﺮ ﺩﺭ ﺑﯿﺎﻭﺭﻡ

ﺑﺎﯾﺪ ﮐﺴﯽ ﺷﺒﯿﻪ ﭘﯿﻤﺒﺮ ﺑﯿﺎﻭﺭﻡ

ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻭﺻف ﻋﻘﻞ ﻣﺮﺍ ﺗﺮﮎ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ

ﻣﻌﺮﺍﺝ ﺭﻓﺘﻪ ﺷأﻥ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺩﺭﮎ ﻣﯿﮑﻨﺪ

 

ﺑﺎ ﻧﻮﺭ ﺗﻮ ﺯﻣﯿﻦ ﺷﺮﻑ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﮔﺮﻓﺖ

ﭼﻞ ﺭﻭﺯ ﻣﺼﻄﻔﯽ(ﺹ) ﺛﻤﺮﯼ جاودان ﮔﺮﻓﺖ

ﭘﺎ بﺮ ﺯﻣﯿﻦ ﮔﺬﺍﺷﺘﯽ ﻭ ﺧﺎﮎ ﺟﺎﻥ ﮔﺮﻓﺖ

ﺗﺎ ﺁﻣﺪﻡ ﺑﮕﻮﯾﻢ ﺯﻫﺮﺍ(ﺱ) ﺯﺑﺎﻥ ﮔﺮﻓﺖ

ﮔﻔﺘﻢ ﮐﻪ ﺭﺧﺼﺘﯽ ﺑﺪﻩ ﺑﻬﺘﺮ ﺑﺨﻮﺍﻧﻤﺖ

ﻣﻬﺮﺕ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺩﺍﺩ ﮐﻪ ﻣﺎﺩﺭ ﺑﺨﻮﺍﻧﻤﺖ

علی

اشعار ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها-۹
************************

مجتبی روشن روان

 

دراین هوای خوب و، بارانیِ بهاری

وقت است آسمانا، برما کرم بباری

ساقی بیار باده، سرآمده خماری

بگذار تا گذارم، سجاده را کناری

برما ببخش یارا، از باب یادگاری

یا مرهم نگاهی، یا زخم ذوالفقاری

یا رحمة الوسیعه یا دافع البلیه

یا باسط الیدین باللطف والعطیه

یا دائم العنایة مَنّاً علی البریه

عیدانۀ نزول مرضیة الرضیّه

انظر الی فقیرک فی هذه العشیه

مگذار عاشقان را در هرم بیقراری

امشب مجاز باشد بامی وضو گرفتن

برپای خمره شور اللهُ هو گرفتن

برخیز جا نمانی! از این سبو گرفتن

علی

اشعار ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها-۸
************************

رضا اسماعیلی

 

در خانه ، گل معطرت را دریاب

آیینه ی مهرپرورت را دریاب

گر طالب کیمیای ناب عشقی

خاک کف پای مادرت را دریاب

***

هر چند که تاج فقر بر سر دارم

از دولت عشق ، شوکت و فر دارم

مستغنی ام از تمام دنیا ، زیرا

سرمایه ای از دعای مادر دارم

***

در باغ دلم ، بهار باور گل کرد

شب رفت و سپیده ای معطر گل کرد

رودی ز بهشت در دلم جاری شد

بر روی لبم ، چو نام مادر گل کرد

علی

اشعار ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها-۷
************************

امیر عظیمی

 

چله نشین صدفم، دُر شدم

از نفحات نبوی پر شدم

بنده ی دل تا که شدم، حُر شدم

روی لبم نشسته این زمزمه

فاطمه یافاطمه یافاطمه

تشنه شدم، آب زلالم بده

گرسنه ام، رزق حلالم بده

مرغ بهشتم، پر و بالم بده

کبوتر گنبد خضرا منم

زائر پر بسته ی زهرا منم

علی

اشعار ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها-۶
************************

امید مهدی نژاد

 

ازل برای ابد مُلک لایزالش بود

چه فرق می‌کند آخر که چند سالش بود؟

حریم عرش خدا بود سقف پروازش

تمام وسعت عالم به زیر بالش بود

وجود خون خدا را به شیر خود پرورد

بزرگِ کرب و بلا طفل خردسالش بود

پس از غروب که خورشید راه خانه گرفت

چراغِ کوچه ی شب قامت هلالش بود

علی

اشعار ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها-۵
************************

جواد حیدری

عمری است رهین منت زهراییم

مشهور شده به عزت زهراییم

مردیم اگر به قبر ما بنویسید

ما پیر غلام حضرت زهراییم

***

ما زنده به لطف رحمت زهراییم

مامور برای خدمت زهراییم

روزی که تمام خلق حیران هستند

ما منتظر شفاعت زهراییم

************************

سید هاشم وفایی

 

ز احمد عرشیان تکریم کردند

به پیش پای او تعظیم کردند

به جای دستۀ گل بر محـمد

به او بانوی گل تقدیم کردند

علی

نوحه حضرت ام البنین سلام الله علیها-2

 ********************

تسلیت بر آل خیرالمرسلین

رفتـه از دار جهان ام‌البنین

باز، داغ فاطمه     تازه شد بهر همه

***

حضرت عبـاس، ماه علقمه

دسته‌گـل آرد برای فاطمه

باز، داغ فاطمه     تازه شد بهر همه

علی

نوحه حضرت ام البنین سلام الله علیها-1

 ********************

حاج امیر عباسی

تموم افتخارمه، که مادر شهیدم

گفتند که دستت شد جدا،ولی خودم ندیدم

حالا روزها کنار چارتا شکل قبر خاکی

می خونم از غم های تو، دیگه نمونده باکی

با ناله از ته دلم         می خونم از مشک و علم

می خونم از دست قلم

وای پسرم وای پسرم

می خونم از چشمون تو      از چشم پر پیمون تو

دردهای بی درمون تو

وای پسرم وای پسرم

علی

شعر وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها-۵

*************************

با نور استجابت و ایمان عجین شدی

وقتی که با ولی خدا همنشین شدی

عطر بهشت در نفست موج می‌زند

حالا دگر تو بانوی خلدبرین شدی

زهرا که رفت دلخوشی از خانه رفته بود

تو آمدی و این همه شور آفرین شدی

بی شک برای مادری زینب و حسین

شایسته ای که فاطمه ی دومین شدی

علی

شعر وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها-۴

*************************

دگر به گوش، سرود حزین نمی آید
ز خوش صدای مدینه طنین نمی آید

دگر ز حنجره ی روضه خوان پیر حسین
نوای خسته ولی دلنشین نمی آید

ز جمع سینه زنان دم غروب بقیع
صدای ناظم شور آفرین نمی آید

غروب آمد و بغض سکینه بشکسته
که بانگ روضه ی امّ البنین نمی آید!

امید باغ خزان دیده هم خزانی شد
دگر بهار به گلزار دین نمی آید

علی

شعر وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها-۳

*************************

ای فـلک یـک مه و سپهر سه اختر

ای فـلک یـک مه و سپهر سه اختر
شیرخدا را خجسته همدم و همسر
فاطمــه دوم بــهشت ولایـت
یـار عـلی، نایــب بتـول مطهر 
یوسف زهرا توجهش به تو بانو
زینب‌کبری تو را صدا زده مادر
امّ‌بنیــن، مــام شیـر خـداوند
امّ‌ادب، آفتاب خانـه حیـدر
خوانده کنیـز عزیز فـاطمه خود را
ای بـه ادب از همه زنان جهان سر
برده به میراث از تو عشق و ادب را
حضـرت عبـاس در حضــور بـرادر

علی

شعر وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها-۲

*************************

غم با نگاه خیس تو معنا گرفته

غم با نگاه خیس تو معنا گرفته

یک موج از اشک تو را دریا گرفته

در فصل غم،فصل خسوف ماه خونین

خورشید هم مثل دلت گویا گرفته!

تا آسمانها میرود دلمویه هایت

کار دل خونت عجب بالا گرفته!

این روزها با دیدن حال تو بانو!

بغضی گلوی اهل یثرب را گرفته

هر روز اشک و آه، حق داری بسوزی

یک کربلا غم در نگاهت جا گرفته!

علی