کوثرنامه

پایگاه اشعار مدح، مرثیه، سرود، و نوحه

کوثرنامه

پایگاه اشعار مدح، مرثیه، سرود، و نوحه

تقدیم به شهید غلامحسین فتحی

کوثرنامه

۳۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مبعث» ثبت شده است

اشعار عید مبعث رسول الله(ص)۲۴

*******************

رحمان نوازنی

آن شب زمین شکست و سراسر نیاز شد

در زیر پای مرد خدا جا نماز شد

 

کعبه خودش میان جماعت به صف نشست

آمد امام قبله و وقت نماز شد

 

دریاچه های آتش نمرود خشک شد

باران گرفت و خاک زمین دل نواز شد

 

کم کم نگاه رود به دریا رسیده بود

چون پستی و بلندی دنیا تراز شد

 

آئینه ای که قدّ خدا ایستاده بود

پا بر زمین نهاد و زمین سرفراز شد

 

دیگر خدا برای زمین نامه می نوشت

با آن کبوتری که رسول حجاز شد

علی

اشعار عید مبعث رسول الله(ص)۲۳

*******************

از خاک تا به خاک ، قیمت فرق دارد
جنّات هم جنّت به جنّت فرق دارد

ما سَعیمان این است این شبها نَمیریم
در مسلک عاشق ، ریاضت فرق دارد

پائی که مشهد می‌رود ، رفته مدینه
هر چند به ظاهر این مسافت فرق دارد

هر روزِ مبعوث نماز صبح ، صحنی
پیش رضا ، صور قیامت فرق دارد

یک غار کوچک ، عرش را جا داده در خود
با چشم باطن ، وُسع و وسعت فرق دارد

وقتی وظیفه ، گفتن از اوصاف مولاست
پس مطمئناً این نبوت فرق دارد
علی

اشعار عید مبعث رسول الله(ص)۲۲

*******************

غلامرضا سازگار

نور اقرأ تابد از آیینه ام

کیست در غار حرای سینه ام

رگ رگم پیغام احمد می دهد

سینه ام روی محــمد می دهد

گل دمد از آتش تاب و تبم

معجز روح القدس دارد لبم

من سخن گویم ولی من نیستم

این منم یا او ندانم کیستم

جبرئیل امشب دمد در نای من

قدسیان خوانند با آوای من

ای بتان کعبه در هم بشکنید

با من امشب از محــمد دم زنید

علی

اشعار عید مبعث رسول الله(ص)۲۱

*******************

قلم به دست گرفتم دوباره بنویسم

نهاد عشق شدم تا گزاره بنویسم

حروف شمسی خود با ستاره بنویسم

توان گرفته ام از یک عصاره بنویسم

عصاره ای که زمین و زمان به نامش بود

بطور قطع و یقین ،عرش، مست جامش بود

در آن زمان که بشر محو بت پرستی بود

تمام فرصتشان صرف عیش و مستی بود

بقای نسل به تدریج رو به پستی بود

بنای بتکده ها حُکم چیره دستی بود

یکی رسید که توحید ، کوله بارش بود

«بگو خداست احد» این فقط شعارش بود

علی

اشعار عید مبعث رسول الله(ص)۲۰

*******************

پیمبران همه از جای خود قیام کنید

نماز رو بـه سوی مسجدالحـرام کنید

ز نـام نامــیِ پیغمبــر احتـرام کنید

می طهور به دست خدا به جام کنید

سپس به غار حرا رفته، ازدحام کنید

ز جان و دل به رسول خدا سلام کنید

شب امید شمـا و شب نویـد شماست

ادب کنید که عید خدا و عید شماست

علی

اشعار عید مبعث رسول الله(ص)۱۹

*******************

عشقت مرا اسیر بیابان نوشته است

مجنون ترین صحابی دوران نوشته است

این هم ز مشکلات و مکافات عاشقی است

دست مرا برای گریبان نوشته است

از دست اختیار تو راه فرار نیست

این جبر را خدات به پامان نوشته است

مانند تو امیر فقط یک نفر ولی

مانند من اسیر فراوان نوشته است

علی

سرود عید مبعث رسول الله(ص)۶

×××××××××××××××××××

دل مثه یه نی می مونه
هر چی قدیمی تر باشه
نوای بهتر می زنه
هر کی که دونه بریزه
کبوترای بیشتری
دور خونه اش پر میزنه
وقتی امام زمون بیاد
رو پیرهن قیام شهر
اسم پیمبر میزنه
هر کی اسلام بیاره به دین او برادر ِ
آیه های رو لبش مثل ِ طلوع سحر ِ
ریشه و درخت معصومین ِ پاک و اطهر ِ
خطبه های منبرش اصل حقوق ِ بشر ِ
همیشه
دلای مثه شیشه
تو آینه داره ریشه
نه حرف ِ کم و بیشه
هیچ کسی پیش خدا
مصطفی نمیشه
مولانا،مولانا،مولانا رسول الله
علی

سرود عید مبعث رسول الله(ص)۵

×××××××××××××××××××

  رسول اکرم/تمام عالم/بُود همچون سائلی درکوی تو

دلم شد روشن/چو گل در گلشن/رسد بر مشام جانم بوی تو

ز یُمن بعثتت/وَدر این فجر نور/دگر جاهلیت/شده زنده به گور

ابالزهرا مدد...

عطوف دلها/رئوف دلها/تویی خورشید آسمان رحمت

به حقّ حیدر/وَ حقّ کوثر/به ما امشب کن از کَرَم عنایت

دعا کن تا کنیم/خدایی زندگی/به راه حق کنیم/چو خوبان بندگی

ابالزهرا مدد...


علی

سرود عید مبعث رسول الله(ص)۴

 ××××××××××××××××

رسیده   فصل  شادی و(بهار بندگی)2

شکوفه داده شاخه های (باغ زندگی)2

نسیم عشق می وزه دوباره شاده آسمون

شده چکاوک دلم ترانه خون

(یا حبیبی یا محــمد)

به خاطر توباز مدینه( با صفا شده)2

درای رحمت خدا (دوباره وا شده)2

پره نشاطه سینه ها  دوباره ذکر تو دمه

حالا دیگه شب عروج آدمه

(یا حبیبی یا محــمد)

مسیر حق واعتبار( دین من تویی)2

سعادت وکرامت  (یقین من تویی)2

تویی دل ودلبرم همیشه یارو یاورم

تویی تو زندگی و عشق وباورم

(یا حبیبی یا محــمد)

علی

اشعار عید مبعث رسول الله(ص)۱۸

*******************

ببین که قلب زمین شور دیگری دارد

و در نگاه خودش نور باوری دارد

همین که غار حرا مست لفظ  اقرأ شد

ز اعتبار نبی فکر دلبری دارد

ز های و هوی ملک گوش آسمان پر شد

و کنج سینه ی خود نور سروری دارد

تمام غار حرا مثل عرش اعلاء شد

دل رمیده ی او حال بهتری دارد

صدای حضرت جبریل می رسد بر گوش

هبوط کرده و حکم پیمبری دارد

علی

اشعار عید مبعث رسول الله(ص)۱۷

*******************

شما زمان شروع من ابتدای منید

مسیر سبز نجاتِ در انتهای منید

اگر چه "اسهد" لحنم مرا بلال نکرد

ولی همیشه شما اشهد صدای منید

به شوق روی شما هست وقف محرابم

شما تهجدمید و شما دعای منید

شما برای خدایید و من برای خودم

نه من برای شما نه شما برای منید

گل اضافیتان بودم و اضافه شدم

به آفرینشتان پس شما خدای منید

شما بهار، شما آسمان، شما برکات

به خاندان شما اهل بیت حق صلوات

علی

اشعار عید مبعث رسول الله(ص)۱۶

*******************

صفای زندگیم آیه های قرآنت

بیا به ما برکت ده به برکت نانت

تویی که کعبه به دور سر تو می گردد

رسول آینه ها! هستی ام به قربانت

کسی که عطر گدایت بر مشامش خورد

چنان اُویس قرن می شود پریشانت

تویی که ماه بود مُهر جانماز شبت

تویی که حضرت حیدر شده مسلمانت

شبی بیا و مرا زائر حریمت کن

چرا که عطر خدا می وزد ز ایوانت

علی

اشعار عید مبعث رسول الله(ص)۱۵

*******************

رسول خدا از حرا می رسد

کلید در گنج لا می رسد

دل از شوق دیدار پر می زند

پرستوی مهر و وفا می رسد

ز دل عقدۀ درد وا می شود

طبیب دل و دردها می رسد

گرفته به کف رایت عدل را

به فریاد هر بینوا می رسد

درخت غم از ریشه بر می کند

به دل ها امید و رجا می رسد

ز دارالشفای خدا مرهمی

به زخم دل مبتلا می رسد


علی

اشعار عید مبعث رسول الله(ص)۱۴

*******************

ای جان جهان جان محــمد

با نام خدا بخوان محــمد

ای باعث ممکنات اقرأ

ای خواجه ی کائنات اقرأ

ای قدر و جلالتت مبارک

فرمان رسالتت مبارک

ای رشته ی نه فلک به چنگت

تا چند مکان به تخته سنگت

تو پیک مقدس نجاتی

تو روح حیات را حیاتی

ای درّ یتیم و باب خلقت

ای سینه ی تو کتاب خلقت

ای گمشده آفتاب، احمد

امشب ز حرا بتاب، احمد

علی

اشعار عید مبعث رسول الله(ص)۱۳

*******************

آنچه در دل بود هوس دارم

هوس او به هر نفَس دارم

مبریدم ز کوى او به رحیل

کاروانى پر از جرس دارم

بى مغیلان هواى کعبه چه سود

در رهش میل خار و خس دارم

گر شوم صید ابرویت، سوگند

رغبت گوشه قفس دارم

آنچنانم به زلف تو دربند

نه ره پیش و راه پس دارم

علی

اشعار عید مبعث رسول الله(ص)۱۲

*******************

به نام خالق آئینه ها به نام خدا
به نام صاحب آدینه ها به نام خدا
به نام حضرت ایزد خدای عزوجل
به نام حضرت امجد خدای شعر و غزل
اگرچه با قلمی که شکسته بنویسم
به یمن این شب و روز خجسته بنویسم
خوشا به حال من و دفتر غزل خیزم
به شوق و شور و شعف واژه واژه میریزم
صدای بال و پر جبرییل می آید
صدای گام بلند خلیل می آید
علی

اشعار عید مبعث رسول الله(ص)۱۱

*******************

غلامرضا سازگار

به آن خدای که بخشد به انس و جان، جان را

به آن نبی که فروغش گرفت امکان را

اگر سعادت دنیا و آخرت خواهید

ز اهل بیت بگیرید حکم قرآن را

که اهلبیت، خدا را مظاهر حلمند

که اهلبیت همان راسخون فی العلمند

قسم به جان محــمد که سیّد دو سراست

قسم به سوره کوثر که سوره زهراست

که شیعه راست دو میلاد از کرامت حق

یکی به قلب غدیر و یکی به غار حراست

علی

اشعار عید مبعث رسول الله(ص)۱۰

*******************

ای بشر را رهبر آگاه أِقرَأ بِسمِ رَبِّک

ای خدایت تا ابد همراه أِقرَأ بِسمِ رَبِّک

ای خلایق را چراغ راه أِقرَأ بِسمِ رَبِّک

یا محــمد یا رسول الله أِقرَأ بِسمِ رَبِّک

آفتاب آفرینش چند در غار حرایی

مکّه نه، عالم سراسر چشم گشته تا بر آیی

ای سراج نور تا بی انتها روشنگری کن

ای دو عالم خاک پایت سر برآر و سروری کن

علی

اشعار عید مبعث رسول الله(ص)۹

*******************

سینه ی پاکم شده غار حرا

پیک خدا آمده در این سرا

نای وجودم دم احمد گرفت

تا نفسم بوی محــمد گرفت

از طرف داور ربّ جلیل

روح شدم با نفس جبرئیل

بوی خدا خیزد از آب و گلم

آیه ی «اقرا» شده ذکر دلم

من سفر غـار حرا کرده‌ام

من ز محــمد خبر آورده‌ام

غار حرا مرکز وحی خداست

مشرق خورشید سپهر هداست

علی

اشعار عید مبعث رسول الله(ص)۸

*******************

غلامرضا سازگار

ای خضر حیات جان، محــمد

با نام خدا بخوان، محــمد

ای مشعل نور تیره گی سوز

ای آیت روشنی بر افروز

روز همه شام تار تا کی

خورشید، درون غار تا کی؟

ای خاتم انبیا محــمد

از غار برون بیا، محــمد  

در کلّ وجود رهبری کن

بر عرش کمال محوری کن

علی

اشعار عید مبعث رسول الله(ص)۷

*******************

دامن کوهسار و غار حراست

بانگ اقرأ بلند از همه جاست

دم روح القدس ترانه ی وحی

حکم اقرأ صدا صدای خداست

این سروش مبارک جبریل

این ندای نجات انسان هاست

یا محــمد زمان بعثت تواست

این ندا مژده ی نبّوت تواست

ای وجودت پر از پیام خدا

ای به جان و تنت سلام خدا

علی

سرود عید مبعث رسول الله(ص)۳

 ××××××××××××××××

محــمد زنجانی

دوباره شب عشق و شوره ، غصه دیگه از دلها دوره

آسمون مکه از امشب ، غرق سرورو و غرق نوره

نوبت شادی عاشقا اومده

چون شب بعثت حضرت احمده

دوباره میخونن تمومی دلهای شیدا

محــمد نبی شد امیر همه اهل دنیا

مولا ابالزهرا مدد

علی

سرود عید مبعث رسول الله(ص)۲

 ××××××××××××××××

جشن دلبر ، عید مبعث     کف بزن در ، عید مبعث

گلشن دین با صفا شد    با صفا شد

ذکر دل یا مصطفی شد مصطفی شد

ذکر دل یا مصطفی شد

یا ابا الزّهرا مدد

 ××××××

میرسد از ، حیّ سرمد    بانگ اقرأ ، یا محــمد

تو رسول کبریایی ، کبریایی

تو نبی تو مصطفایی  مصطفایی

تو نبی تو مصطفایی

یا ابا الزّهرا مدد

علی

سرود عید مبعث رسول الله(ص)۱

 ×××××××××××××××××××

ستاره ای تابید و دل ، اسیر روی او شده

می تابه از غار حرا ، ذکر همه یا هو شده

جلوه های این ستاره ، به خدا نظیر نداره

آسمون هرچی که داره ، روی خاک پاش میذاره

وجه زیبای خدا مظهر بی بدیل سرمد

رحمه للعالمین خاتم انبیا محــمد

یا حبیبنا محــمد  یا اباالزهرا محــمد

علی

اشعار عید مبعث رسول الله(ص)۶

*******************

شعر اگر از تو نگوید همه عصیان باشد

زنده در گور غزلهای فراوان باشد

نظم افلاک سراسیمه به هم خواهد ریخت

نکند زلف تو یک وقت پریشان باشد

سایه ی ابر پی توست دلش را مشکن

مگذار این همه خورشید هراسان باشد

مگر اعجاز جز این است که باران بهشت

زادگاهش برهوت عربستان باشد

علی

اشعار عید مبعث رسول الله(ص)۵

*******************

تازه مسلمانم مسلمانِ محــمد

عاشق شدم امشب به قرآنِ محــمد

معلوم شد سررشته کار دلِ ما

دست ابوذر بود و سلمانِ محــمد

محبوب اهل آسمان ها و زمین است

ذکر حسن جان و حسین جانِ محــمد

امیّد دارم که خدا ما را ببخشد

تنها به حقّ این عزیزانِ محــمد

علی

اشعار عید مبعث رسول الله(ص)۴

*******************

همای نور شده راه مکه را پویید

به آب چشمۀ زمزم، زبان و دل شویید

سپس به زمزمۀ لا اله الا الله

دهید دست به هم لا شریک له گویید

ز خَلق بانگ هو الهو جدا جدا شنوید

درون کعبه ز بت‌ها خدا خدا شنوید

***

به چشم دل همه جا نقش جای پای خداست

به نی نوای وجودم چو نی، نوای خداست

الا تمام جهان گوش، گوش تا شنوید

زبان، زبان محــمد، صدا صدای خداست

علی

اشعار عید مبعث رسول الله(ص)۳

*******************

بخوان به نـام خـدایـت کـه آفـریده تـو را

بخوان ! بـهانه ی خـلقت خدا خریده تو را
 
به رغم سنگ ابوجهل و خدعه های قریش

برای ختـم نبــوت کـه بــرگزیـده تـو را
 
اگر چـه سیـره ی مردم تباهی محض است

بخوان سـرود رهـایی بخوان ، وزیده تو را
   
تـو ســرقـبیـله ی عشــقی و بـر چکاد حرا

بخوان،که چشمه ی نور و قلم رسیده تو را
علی

اشعار عید مبعث رسول الله(ص)۲

*******************

می‌اندازند بت‌ها از قلم نام پیمبر را

مگر خاموش گردانند آن نور مطهر را

هزارو چارصد سال است خون بر تیغ پیروز است

نبازد شیعه هرگز این نبرد نابرابر را

بکش تیغ شقاوت را بزن سنگ ملامت را

که من حاشا اگر خالی کنم از عشق سنگر را

دوباره موج غصه میخورد بر صخره ی ایمان

خداوندا مگیری این دل در خون شناور را

علی

اشعار عید مبعث رسول الله(ص)۱

*******************
الا محــمد «اِقرء و ربُّک الاکرم»

بخوان به نام خداوندگار لوح و قلم

بخوان بخوان که تویی منجی همه عالم

بخوان که پیشتر و برتری تـو از آدم

بخوان که خوانده خدایت پیمبر اکرم

بخوان که هر سخن توست آیتی محکم

بخوان به نام خدایی ‌که آفرید تو را

علی