کوثرنامه

پایگاه اشعار مدح، مرثیه، سرود، و نوحه

کوثرنامه

پایگاه اشعار مدح، مرثیه، سرود، و نوحه

تقدیم به شهید غلامحسین فتحی

کوثرنامه

اشعار ولادت امام علی علیه السلام۹

××××××××××××××××××××

اسماعیل تقوایی

خانه ی حق با تو بها یافته

سینه ی خود بهر تو بشکافته

جزتو کسی را ندهد ره درون

تافته بهر تو  جدا  بافته

بیت خدا را شده مهمان ،علی

بر همگان مظهر ایمان ،علی

زاده شدن داخل بیت خدا

خاص بود خاص ولی خدا

آنکه خدا را بشود خانه زاد

ناشود هرگز زحبیبش جدا

ای اسدا…به دنیا ،علی

شافع ما در صف عقبی ،علی

نام تو را  حق بنمود انتخاب

حبدر کرار توئی، بو نراب

گفت بگوش تو پیمبر اذان

بوسه به لبهای توزد آن جناب

ای شده هارون پیمبر ،علی

از می عشقش زده ساغر ،علی

حاصل تربیت طاها شدی

جان ودل سید بطحا شدی

مسلم اول بشدی یار او

وقت خطر حامی مولا شدی

مایه آرامش طاها ،علی

قلب ورا گشته مصفا ،علی

شیر خدا در صف پیکارها

یکه جوانمرد به اعصارها

صاحب شمشیر خدا ذوالفقار

دیده زتو کفر،بس آزارها

ای یل خیبر یل خندق ،علی

مرد کشاننده ی بیرق ،علی

گفت رسول  دو سرا در غدیر

از پس من هست علی ام امیر

خوار شود هر که  ز او شد جدا

آنکه محبش شده باشد بصیر

ای به هم سرور وآقا، علی

اصل عدالت زتوبر پا، علی

جز تو کسی لایق زهرا (س)نبود

لایق دامادی طاها نبود

گر تو نبودی به جهان بی گمان

عدل دگر صاحب معنا نبود

عدل مجسم به جهانی، علی

عالم بر سر ونهانی، علی

ای شه مد فون به خاک نجف

شیعه بود در ره تو جان به کف

تا به ابد خصم تو را دشمنیم

ریشه آنها شده ما را هدف

سیزده ماه رجب یاعلی

دعوتمان کن به نجف یا علی

××××××××××××××××××××××××××

یاسر رحمانی

گر چه اندر دل هر ذره تمنای تو بود

سینه ی کعبه دلدار فقط جای تو بود

بعد احمد به همه خلق وَ ربّ الکعبه

نه کسی هست و نه بوده است که همتای تو بود

پیش از خلق همه هستی و مُلک و ملکوت

در عدم افضل اعمال تماشای تو بود

علت بخشش آدم ز خطایی که نمود

حذف گندم ز سر سفره ی دنیای تو بود

آنکه در طور همی پاسخ موسی می‌ داد

صوت داوودی و آن لحن دل آرای تو بود

آن همه حسن و ملاحت که به یوسف دادند

عکسی از آینه ی چهره زیبای تو بود

اثری را که خدا در دم عیسی بنهاد

قدری از جذبه و تأثیر نفس‌ های تو بود

شب معراج به هر ره که گذر کرد نبی

ز ابتدا تا به سر انجام رد پای تو بود

تو ید اللهی و اسلام اگر پا بر جاست

همه از مرحمت دست توانای تو بود

نه گزاف است که گویند به هنگام طواف

احترام حرم از لطف قدم‌ های تو بود

همه را طوف ولادتگه تو واجب شد

تا بدانند که مقصود تولای تو بود

××××××××××××××××××××××××××

امیر عظیمی

عشق پُر از حادثه و ماجراست

عشق سرآغاز همه کارهاست

به زندگی شور و شعف می دهد

عشق برادر! نمک هر غذاست

عشق غم و شادی و لبخند و اشک

عشق خودش درد، خودش هم دواست

از ازلِ خلقتِ آدم بپا

تا ابدالدّهرِ خدا هم بجاست

با همه خوبان خدا بوده است

عشق مددکار همه انبیاست

عشق چو خورشید که تابنده است

نور به هر ذات پراکنده است

عشق درختی است بر آورده سر

بار و برش لوءلوء و لعل و گُهر

صورت او برتر از اندیشه لیک

ذرّه ای از نور رخش شد قمر

حضرت او حضرت زیبایی است

لعل لبش مطمع اهل نظر

دوزخ و فردوس به دستان او

هان! “تو بمان” هان!”تو گذر کن، گذر"

بنده، ولی کار خدایی کند

عشق بشر هست، «فَکَیفَ بَشَر»

کَیفَ بَشَر، ها علیٌ ها علی

عشق همان همسر زهرا علی

سجده به خاک قدمش، عین عشق

عنایت بیش و کمش، عین عشق

نفس کشیدنِ علی زندگی

بسوی ما بازدمش، عین عشق

خنده به شوق حرمش، عاشقی

گریه ی زیر علمش، عین عشق

نام علی علی علی جانفزا

زمزمه ی زیر و بمش، عین عشق

گدای هنگام نمازش شدن

به انتظار کرمش، عین عشق

سیزده ماه رجب هر که شد

معتکفِ در حرمش، عین عشق

ماه رجب سیزدهش خوشتر است

روز نزول قدم حیدر است

کعبه اگر بوی خدا یافته

زِ یمن میلاد شما یافته

حرم به شوقت بنِگر که شکاف

از نوک پا تا به کجا یافته

دعای مادرت شده مستجاب

زادگهی نمونه تا یافته

وارد خانه شد و آن را پر از

حوریه و فرشته ها یافته

در حرم حق همه کف می زنند

مگر خدا در آن چه ها یافته

تو خانه زاد حق شدی، از تو هَم

قبله ی حجّاج صفا یافته

تو را مسیح اگر بگویم کم است

مادر تو پاک تر از مریم است

ذات تو مشتق شده از ذات او

در تو هویدا همه آیات او

روبروی اش تا که تو می ایستی

آینه اش هستی و مرآت او

چشم به چشمان تو انداخت و

مات تو شد تو هم شدی مات او

تویی همان عبد خدایی، که شد

ولایتت شرط عبادات او

تیر ز پای تو در آورده اند

مست چو بودی ز مناجات او

چشم ببندی به خدا می شود

از دو جهان قطع، عنایات او

پر شده از پای به سر، ربُّهُ

فیهِ تَجَلّی و ظَهَر، ربُّهُ

عبادتت در دو سرا بی نظیر

شجاعتت به عرصه ها بی نظیر

فتوّتت زبانزد جبرییل

سلاح تو پیش خدا بی نظیر

فضیلت ضربه ی شمشیر تو

تا سحر روز جزا بی نظیر

تصدّق وقت رکوعت عجیب

حال تو در وقت دعا بی نظیر

تمام اوصاف تو در همسرت

جلوه نماید به خدا بی نظیر

بعد تو و فاطمه ی تو شده

زینب کبرای شما بی نظیر

بی بدلی، بی مثلی، یاعلی

تو خودِ خَیرُ العملی یاعلی

عبد خدایی، سلامٌ علیک

امیر مایی، سلامٌ علیک

بی تو دعا توان زِ کف می دهد

جان دعایی، سلامٌ علیک

به آن قنوتی که شود مستجاب

تو ربّنایی، سلامٌ علیک

شکستگی های دلِ شیعه را

شما شفایی، سلامٌ علیک

هر چه خدا خواست برای شما

به آن رضایی، سلامٌ علیک

هر چه همه مدح تو را می کنند

به آن سزایی، سلامٌ علیک

خاک درت سرمۀ چشمان، علی

ولایتت تمام ایمان، علی

××××××××××××××××××××××××××

سازگار

کعبه حلول نور مبارک به دامنت

پیراهن سیاه برون آر از تنت

امشب تویی و حسن خداوند ذوالمنت

آمد زمان سورۀ توحید خواندنت

بت ها سرود نور بخوانید با علی

ای سنگ های کعبه بگویید یاعلی

امشب حرم به عرش خدا ناز می کند

آغوش خود برای علی باز می کند

آهنگ یاعلی ست که آغاز میکند

راز نگفته با علی ابراز می کند

ای کعبه باز زندگی از سر گرفته ای

جان محــمد است که در بر گرفته ای

این طفل نیست شیر خداوند اکبر است

این روی حی سرمد و پشت پیمبر است

این دست داور است که برخلق یاور است

این صاحب لوای خدا روز محشر است

ای کعبه این علی ست حضورش قیام کن

میلاد حیدر است به حیدر سلام کن

بنت اسد تو مادر جان محــمدی

امشب به خانۀ پسر خویش سر زدی

تو میهمان خاص خداوند سرمدی

ام الا ئمه مادر کعبه خوش آمدی

ای کعبه ازولادت طفل تو منجلی

این خانه را خلیل بنا کرده بر علی

باز آ که آرزوی حرم را برآوری

باز آ که از برای حرم حیدر آوری

باز آ که باز بت شکن دیگر آوری

باز آ که آفتاب خدا منظر آوری

باز آ که کعبه را پسرت سرفراز کرد

این خانه برخوش آمد توسینه باز کرد

بنهاد پا به خانه معبود با علی

در هرنفس قدم به قدم گفت یا علی

بت ها صدا زدند همه یک صدا علی

از چاررکن گشت بلند این ندا علی

یک لحظه ماه فاطمه برقع زرو گرفت

تا صبح روز حشر حرم آبرو گرفت

ای کعبه از ولادت تو محترم علی

ای حرمت  تو کرده حرم را حرم علی

وقتی به چشم کعبه نهادی قدم علی

کعبه به بام عرش خدا زد علم علی

سوگند می خورم به خداوند یا علی

کز عرش برتراست ی و ازکعبه افضلی

حج وزکوه صوم و صلوه قیام تو

حمد و رکوع سجده تشهد قیام تو

زمزم تو سعی هم تو صفا تو مقام تو

تکبیر تو طواف تو بیت الحرام تو

این نکته از نبی شده اعلام یا علی

اصلا تویی تمامی اسلام یا علی

ای جبرئیل بهر تو آورده ذوالفقار

برلیله المبیت تو حق کرده افتخار

کرده به راه ختم رسل جان خود نثار

تو یار یار بودی از اول نه یار غار

تو بردفاع ختم رسل پا فشرده ای

دور رسول گشته نود زخم خورده ای

آن مدعی که چون بز کوهی فرارکرد

ننگ فراررا به جهاد اختیار کرد

ترک نبی به معرکۀ  کارزار کرد

خودرا نهان به پیچ و خم کوهسار کرد

می دید رزم تو زیسارو یمین علی

می گفت بر شجاعت تو آفرین علی

بافخر کائنات برادر فقط تویی

درروز حشر ساقی کوثر فقط تویی

اسلام شاهد است که حیدر فقط تویی

والله جانشین پیمبر فقط تویی

آنان که مدعی مقام پیمبرند

از خاک قنبر تو در این عرصه کمترند

هرگز کسی به غیرتو حیدر نمی شود

مرد فرار فاتحح خیبر نمی شود

بیگانه با رسول برادر نمی شود

جز تو به شهر علم کسی در نمیشود

بگذار تا رود به سر دارها سرم

من خاک پای “میثم” تمار حیدرم

××××××××××××××××××××××××××

سید هاشم وفایی

باز امشب نقش خورشیدی منور می کشند؟

یا که تصویری ز روی ماه حیدر می کشند

تا که خورشید ولایت پرتو افشان می شود

پرده بر رخ از خجالت ماه وا ختر می کشند

آرزومندان دل از کف داده اند امشب مگر

انتظار دیدن رخسار دلبر می کشند

گلشن آرایان همه محو گل رویش شدند

از دل خود نعرۀ الله واکبر می کشند

اشک شوق امشب خریداری دگر دارد بیا

عرشیان درفرش ناز دیدۀ تر می کشند

ارزش آن قطره از هرگوهری افزون تر است

چون به میزان عمل در روز محشر می کشند

چون همای آسمان پرواز با یاد علی

شب روان تا ساحت عرش برین پر می کشند

تشنه کامان محبت با ولایش روز حشر

جام کوثر از کف ساقی کوثر می کشند

روز محشر زیر نور گرم خورشید فلک

دوستداران علی را چتر بر سر می کشند

ای «وفائی» آبرومندان فردا می شوند

خاکبوسانی که خود را سوی این در می کشند

××××××××××××××××××

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی