کوثرنامه

پایگاه اشعار مدح، مرثیه، سرود، و نوحه

کوثرنامه

پایگاه اشعار مدح، مرثیه، سرود، و نوحه

تقدیم به شهید غلامحسین فتحی

کوثرنامه


اشعار عید مبعث رسول الله(ص)۸

*******************

غلامرضا سازگار

ای خضر حیات جان، محــمد

با نام خدا بخوان، محــمد

ای مشعل نور تیره گی سوز

ای آیت روشنی بر افروز

روز همه شام تار تا کی

خورشید، درون غار تا کی؟

ای خاتم انبیا محــمد

از غار برون بیا، محــمد  

در کلّ وجود رهبری کن

بر عرش کمال محوری کن

ای گمشدۀ تمام خلقت

خورشید بلند بام خلقت

از رخ بفکن حجاب، امشب

بر قلب بشر بتاب، امشب

پایان شب سیه رسیده

خورشید نبوّتت دمیده

بر خیز و بیار بهر هستی

توحید به جای بت پرستی

ای نور خدا ز تو نمایان

بر خیز و بجنگ با خدایان

هنگام قیام تو است بر خیز

بتخانۀ دهر را فرو ریز

تا حشر به جز تو رهبری نیست

بعد از تو دگر پیمبری نیست

ای مکّه ببال، احمد آمد

از غار حرا محــمد آمد

بت ها ز چه رو خموش خفتید

ای لات و هبل به سجده افتید

ای هجر، حَجَر، مقام، زمزم

ای آدم، ای تمام عالم

اعلام کنید شرک و مستی

تبدیل شده به حق پرستی

تا چند صنم، صمد پرستید

آحاد جهان احد پرستید

بت ها همگان خدا پرستید

از جام هوالجلیل مستند

کوه و در و دشت محو هویند

مشغول به ذکر حمد اویند

ما آدمیان چرا خموشیم؟

با آنکه زبان و چشم و گوشیم

ای خفته به خواب جهل، برخیز

در بعثت احمدی برانگیز

برخیز که بت گری سرآمد

از سوی خدا پیمبر آمد

رخشنده تر از هزار خورشید

خورشید محــمدی درخشید

این ساقی گلبن حیات است

این سیّد کلّ کاینات است

این جلوه کبریاست آری

این خاتم انبیاست آری

این است محــمدی که گفتید

وصفش ز پیمبران شنفتند

فتح درِ رحمت آمد امشب

پیغمبر رحمت آمد امشب

اعلام شده سیادت ما

در بعثت او ولادت ما

ای روی تو شمع آفرینش

ای سیّد جمع آفرینش

ای کلّ پیمبران بشریت

روح ملکوتیان اسیرت

مه شیفتۀ شب ظهورت

خورشید گدای بیت نورت

دارد به تو افتخار کعبه

پروانۀ تو هزار کعبه

پوشیده ز حسن خُلق جوشن

لبخند زده به سنگ دشمن

گفتار تو سر بسر کرامت

قرآن تو نور تا قیامت

جنّ و ملکت دو عبد پا بست

خورشید و مهت دو گوی در دست

تو از همه انبیا سر استی

تا هست خدا پیمبر استی

بازآ و به خلق سروری کن

پیغامبرا پیمبری کن

با رایت سرمدی برافروز

اسلام محــمدی بیاموز

بازآ که به طول یک هزاره

اسلام شده هزار پاره

رقص و طرب و قمار و مستی

بگرفته ره خدا پرستی

ای صاحب راستین اسلام

عیسای مسیح دین اسلام

اسلام به تو نیاز دارد

این رشته سر دراز دارد

کن زنده دوباره نهضتت را

دریاب کتاب و عترتت را

تا کی به کتاب تو اهانت

تا چند به عترتت خیانت

خون شهدا دهد گواهی

از غربت مکتب الهی

این پنجۀ دشمنان دین است

کآلوده به خون مسلمین است

ما پیرو خطّ اهلبیتیم

سلمان و ابوذر و کمیلیم

داریم سه پرتو هدایت

تو حیدر و نبوّت و ولایت

با مهر علی خدا پرستیم

عهدی است که در غدیر بستیم

ما زادۀ بعثت و غدیریم

کی خطّ سقیفه می پذیریم

تا چشم به این جهان گشودیم

آهنگ علی علی سرودیم

نا شسته دهان ز شیر مادر

دادند به ما شراب کوثر

ما و علی و محبّت او

سر مست ولایتیم یا هو

ما شیعۀ چارده کتابیم

خاک قدم ابو ترابیم

خطّ نبویست مکتب ما

اسلام علی است مذهب ما

اسلام علی کمال دین است

مجد و شرف و جلال دین است

اسلام علی است عدل گستر

اسلام علی است شیعه پرور

شیعه گل باغ اهلبیت است

نوری زچراغ اهلبیت است

شیعه به کمان عدل تیر است

شیعه به کُنام عشق شیر است

شیعه است که چهره کرده نیلی

گفته است علی و خورده سیلی

شیعه است که داشته به عالم

مقداد و رُشید و حُجر و میثم

شیعه است که آبرو به خون داد

هفتاد و دو ماه لاله گون داد

شیعه است که با درون بی تاب

لب تشنه برون شد از یم آب

شیعه است که غافل از خدا نیست

شیعه است که از علی جدا نیست

شیعه است شهید تیغ در مشت

بوده زرهش همیشه بی پشت

شیعه چو علی امیر دارد

هم بعثت و هم غدیر دارد

«میثم» بنویس هست تا حق

حق با علی و علی است با حق

**************************
ای بمرآت رخت حسن خدا پیدا محــمد

وین به فریادت نجات مردم دنیا محــمد

ای سراپا مهر ای مهر جهان آرا محــمد

ای چراغ آفرینش یا محــمد یا محــمد

تو فروغ کبریائی ، تو امام انبیائی

تو به خلقت رهنمائی ، چند در غار حرائی

تا بسوزد تیرگی از غار بیرون آ محــمد

از چه بردی سر به کوه و گفته ای ترک وطن را

ای همه نور ای همه تنها بر افروز انجمن را

لب به نام رب بگشا بشکن سکوت خویشتن را

چند کعبه از خدا خواهد ظهور بت شکن را

احمدا پیغمبری کن ، رهبری کن رهبری کن

آفتابا دلبری کن ، خلق را روشنگری کن

باز کن زنجیر جهل از پای انسانها محــمد

پا برون نه کافرینش بسته صف بهر سلامت

لب گشا تا فصل ها گردد بهار از هر کلامت

قد برافراز ای تمام روزها روز قیامت

این تو ،این جام کرم، این دوستان تشنه کامت

ای چراغ روزگاران ای فروغ چشم یاران

ای خزان ها را بهاران در کویر تشنه باران

گل برویان از دل سوزان این صحرا محــمد

در محیط نور ، چشم آدمی بی نور تا کی

ای حیات جان انسان از تو انسان دور تا کی

دخترک ها زنده با دست پدر در گور تا کی

بردگان را برفراز دوش بار زور تا کی

روح مردی در حقارت زن بزنجیر اسارت

ای ز معبودت بشارت تا بکی ظلم و شرارت

ای خدا را دست ، این زنجیر را بگشا محــمد

ای زبان خالق ای خلق خدا را یار اقراء

ای ز فریاد جهانگیرت جهان بیدار اقراء

ای کلامت نور و رویت مطلع الانوار اقراء

ای کویر تشنه دل از دمت گلزار اقراء

ای خدائی اقتدارت ای جهان در اختیارت

ای خلایق بیقرارت ای بشر چشم انتظارت

لب گشا تا آدمیت را کنی احیا محــمد

در کویر تشنه هستی گل ایمان بپرور

تو مسیح عالمی در جسم عالم جان بپرور

حمزه و عمار و سعد و بوذر و سلمان بپرور

لاله های خویش را در گلبن ایمان بپرور

نبود از دشمن حراست ، نیست بیم از شر ناست

ای ز سوی حق سپاهت ، ای علی پیر کلاست

ما علی دادیم بر تو نیستی تنها محــمد

یا محــمد ای قلوب خستگان غار حرایت

یا محــمد ای بگوش قرن ها بانگ درایت

یا محــمد ای طواف خلق برگرد سرایت

یا محــمد ای تمام انبیا مدحت سرایت

ای رسولانت پیمبر ، ای سفیر حی داور

ای تو ما را یار و یاور ، از حرا بانگی برآور

با خروش دیگری دریاب امت را محــمد

ای چراغ قرن ها بار دگر روشنگری کن

امت گم کرده را خویشتن را رهبری کن

بار دیگر از حرا بیرون بیا پیغمبری کن

کشتی طوفان اندیشه ها را لنگری کن

بارشی ای ابر رحمت ، غرشی ای بحر غیرت

دور گردیدند امت ، از تو و قرآن و عترت

چاره ای کن ای بما نزدیک تر از ما محــمد

شیعه از آغاز با قرآن و عترت دست داده

پیش سیل فتنه همچون کوه محکم ایستاده

ترک جان در راه جانان گفته سر به کف نهاده

دل به قرآن داده و برپای عترت اوفتاده

شیعه با نور ولایت ، گشته از اول هدایت

کرده از حیدر حمایت ، میکند در خون روایت

آنچه از قرآن و عترت یاد دار د یا محــمد

شیعه از غار حرا ره درغدیر خم گشوده

شیعه از آغاز بعثت با علی همگام بوده

شیعه اشعار ولایت را به موج خون سروده

شیعه در خون مدح عترت گفته قرآن را ستوده

شیعه یعنی عبد داور شیعه یعنی یار حیدر

شیعه یعنی حرف آخر شیعه یعنی جسم بی سر

شیعه جان است و کند پرواز دائم با محــمد

شیعه بر سنگ حرا شعر ولایت می نگارد

شیعه هر جا پا گذارد بعثتی در یپش دارد

شیعه جان در یاری آل محــمد می سپارد

شیعه سر در خط قرآن حکم عترت می گذارد

چارده خورشید دارد ، سر خط تایید دارد

شیعه در خون عید دارد ، یک جهان توحید دارد

شیعه راهش بوده راه دخترت زهرا محــمد

شیعه دائم با غدیر با محرم انس دارد

شیعه با مولای مظلومان عالم انس دارد

شیعه نوک نی بوجه الله اعظم انس دارد

شیعه در خط علی با (نخل میثم) انس دارد

شیعه یعنی در مکنون ، شیعه یعنی عبد بی چون

شیعه یعنی روی گلگون ، شیعه یعنی چشمه خون

شیعه باشد با تو در پیدا و نا پیدا محــمد

 *******************

سید هاشم وفایی

هردل که فروزنده چو مهر و ماه است

از بعثت پیغمبـــر مــا آگــاه است

آئینـه ای از نور خـــداونــدی او

ذکر صلــوات بر رســول الله است

************

عالم شده روشن از وجودت ای ماه

از منزلتت کیست به جز حق، آگاه

در پای تو هستی به سجود افتاده ست

اِنَّ اللهَ اصطَفاکَ یا وجه الله

یوسف رحیمی

*******************

زمین محله اصحاب آسمان شده بود

زمان مبشر جشن فرشتگان شده بود

در آن دمی که تمام فضای غار حرا

پر از طنین صدای بخوان بخوان شده بود

مکان ز نقطه پایان راه غار حرا

مسیر سبز رسیدن به لا مکان شده بود

دلش ز نعمت خواندن دلی وسیع و بزرگ

به طول عرش و به پهنای کهکشان شده بود

نزول آیة اقرأ باسم ربک نیز

به سوی دشت وسیع دلش روان شده بود

به آدم و به خلیل و حکیم حق و مسیح

هر آن چه را که خدا گفته بود، آن شده بود

برای دخترکی بی‌گناه و زنده به گور

مجیب و منجی و محبوب و مهربان شده بود

چهل بهار پیاپی برای او گل سرخ

عروس حجله مرغ ترانه‌خوان شده بود

بلال بود و صدا بود و دشت مأذنه‌ها

محل رویش صدها گل اذان شده بود

 ***********************


نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی