کوثرنامه

پایگاه اشعار مدح، مرثیه، سرود، و نوحه

کوثرنامه

پایگاه اشعار مدح، مرثیه، سرود، و نوحه

تقدیم به شهید غلامحسین فتحی

کوثرنامه


اشعار عید مبعث رسول الله(ص)۱

*******************
الا محــمد «اِقرء و ربُّک الاکرم»

بخوان به نام خداوندگار لوح و قلم

بخوان بخوان که تویی منجی همه عالم

بخوان که پیشتر و برتری تـو از آدم

بخوان که خوانده خدایت پیمبر اکرم

بخوان که هر سخن توست آیتی محکم

بخوان به نام خدایی ‌که آفرید تو را

بخوان بنام کریمی ‌که برگزید تو را

الا که سیطرۀ کفر از این خبر شکند

صف سپاه شب از نیزۀ سحر شکند

اگر چه کوه بوَد خصم را کمر شکند

به تیغ عدل تو بازوی زور و زر شکند

تبر به دست، بتان را به یکدگر شکند

کمان گرفته ز بوجهلِ فتنه سر شکند

خبر دهید که دیو غرور و مستی مُرد

رسید لشکر توحید و بت پرستی مُرد

محــمد ای دو جهان زیر بار منت تو

مبارک است به خلق و خدا نبوت تو

خجسته باد به عالم ظهور دولت تو

تمام نـور بـود از چراغ حکمت تو

بود حقیقت توحید درس وحدت تو

درود بر تو و دین و کتاب و عترت تو

چراغ عترت و قرآن یکی است یااحمد

به این دو عزت ما متکی است یااحمد

دو ثقل زندۀ تو اهل بیت و قرآنند

دو قطعه نور ز یک مشعل فروزانند

دو سوره‌اند که مانند نور و فرقانند

دو آفتاب که از یک سپهر تابانند

دو گوهرند که از یک صدف درخشانند

دو نخل نور که محصول یک گلستانند

به اتفاق، دو تصویر از جمال خداست

هرآنکه گشت جدا ازیکی، ز هردو جداست

تو آفتاب جهانی، جهان تو را دارد

امیر قافلـه‌ای، کاروان تـو دارد

نشسته‌ای به زمین،آسمان تو را دارد

تو باغبان جنانی،جنان تو را دارد

زمان به طول تمام زمان تو را دارد

مکان به وسعت کل مکان تو را دارد

چه مقبلان که همه مورد قبول تواند

رسول مایی و پیغمبران رسول تواند

کسی که در همه جا در کنار توست علی است

کسی که دست تو و ذوالفقار توست علی است

کسی که تا ابدالدهر یار توست علی است

کسی که شیر تو و کردگار توست علی است

کسی که جان تو و جان نثار توست علی است

کسی که فاتح پروردگار توست علی است

کسی که حافظ قرآن و دین توست علی است

کسی که گفته خدا جانشین توست علی است

سلام بر تو و قدر و جلال و عنوانت!

سلام چار کتاب خدا بـه قرآنت!

سلام بر تو و یاسین و نور و فرقانت!

سلام بر تو که سلمان بود مسلمانت!

سلام بر شرف و اقتدار سلمانت

سلام مکه و غار حرا بـه پیمانت

سلام بر تو و مولا علی برادر تو

یگانه فاتح بدر و حنین و خیبر تو

بشر رسیـد بـه آیین راستین امشب

خدا نمود برون،دست از آستین امشب

رسید حلقۀ، توحید را نگین امشب

طلوع کرد رخ آفتاب دین امشب

بتان کعبه! بیفتید بر زمین امشب

خدای را بستایید از همین امشب

ظهور مکتبِ «خیرالورا» مبارک‌باد

طلوع نور ز غار حرا مبارک باد

بشارت ای، همۀ دختران زنده به گور

محــمد آمده، پـایـان گرفته سلطه زور

به گور گشت نهان، دیو کبر و جهل و غرور

فروغ دوستی از کوی دوست کرده ظهور

به شام تیره شبیخون زده است لشکر نور

محــمد آمده، چشم بد از جمالش دور

رسید مژده که در ظلِّ احمدید همه

از این بـه بعد،کنـار محــمدید همه

قسم بـه ذات خداوندگار حیِ قدیر

دو عید ماست یکی، این دو، بعثت است و غدیر

جهانیان همه دانیـد از صغیر و کبیـر

فقط علی است پس از مصطفی به خلق، امیر

به شهریار پیام آوران کسی است وزیر

که علم دارد و اخلاص دارد و شمشیر

هزار مرتبه”میثم”اگر روی سر دار

ز دامن علی و اهل بیت دست مدار

*** غلامرضا سازگار***

*******************

تا مهر و ولا به سینه ها دمساز است

تا بـاب عنــایت الهی بـاز است

از فرش به عرش وز ازل تا به ابـد

گلبانگ محــمدی طنین انداز است

سید هاشم وفایی

**********
هردل که فروزنده چو مهر و ماه است

از بعثت پیغمبـــر مــا آگــاه است

آئینـه ای از نور خـــداونــدی او

ذکر صلــوات بر رســول الله است

غلامرضا سازگار

****************************

ای آفرینش از تو گرفته است تار و پود
ای وسعت مقام تو بی مرز و بی حدود

ای کوهها به بردن نام تو در قیام
ای رودها به گفتن ذکر تو در قعود

ای در اذان مأذنه ها زنده تا ابد
ای در گلوی هرچه مؤذن پر از سرود

برگرد و از دوباره حرایی بیافرین
پرشد دوباره عرصه ی تاریخ از یهود

آل امیٌه شکل جدیدی به خود گرفت
شد کعبه در تسلط وهابی سعود

وقتش رسیده باز ، الم یجعلی بخوان
شد وقت آنکه باز ابابیلها   فرود..

می بینم اینکه مردمِ در شعب روسفید
می بینم اینکه روی ابوجهل ها کبود

***

می بینم اینکه ظلم جهان را گرفته است
از ما دوباره تاب و توان را گرفته است

دستان استغاثه ی ما رو به آسمان
حس قنوت ، پیر و جوان را گرفته است

در استجابت غزلی را که گفته اند
دست بهار، جان خزان را گرفته است

از شام تا یمن پر از الله اکبر است
شور علی زمین و زمان را گرفته است

آل سعود ، شعله ور از بشکه های نفت
خون عقیق  ، دامنشان را گرفته است

فریادهای سیصد و چندی سوار سبز
از لشگر سیاه ، عنان را گرفته است

بر بام کعبه نام علی را نوشته و
بوی خدا تمام اذان را گرفته است

محسن ناصحی

***********************

نظر به سدره بیانداز،این   کم از جهان تو خواهد بود

سر نیاز ملائک نیز،   برآستان تو خواهد بود

ز هول ملحمه ات ترسان، به یوم مرحمه ات راغب

بهشتیان همه فهمیدند،  جنان ، جنان تو خواهد بود

نهاده دست و دلت گردن،   به امر “کافّه للناس”

و سنگهای نبی نشناس که ارمغان تو خواهد بود

زشعله ی پر جبرائیل   مشخص است که بعد از این

حدود پر زدنش دیگر،  در آسمان تو خواهد بود

براین رسالت ماموری، مسافر جبل النوری

“کرم نما و فرود آ..” هان،   که این مکان تو خواهد بود

در این مباهله هارونت،  عصای دست تو خواهد شد

تو مانده ای و علی مانده ست، علی که جان تو خواهد بود

به نزد یاوه درایانت،  و یا ستیزه سرایانت

چه حاجتی به سخن گفتن؟   علی زبان تو خواهد بود

بخوان به عرصه شواهد را،   بنا کن امت واحد را

که این حقیقت اسلام است،   و در توان تو خواهد بود

تفاوتی نکند با هم،   برادران مسلمانت

اگر که شیعه اگر سنی،  ز دودمان تو خواهد بود

***

امان ز مردم آن وادی،   که تو برآن پا بنهادی

امان ز قوم پلیدی که ،   ز دشمنان تو خواهد بود

یمن اسیر بلا گشته ست،   شبیه کرببلا گشته ست

چنین مصیبت خونباری ،   غم گران تو خواهد بود

یکی یکی همه جا کشتند،   برادران مرا کشتند!

چنین مجادله ای بی شک،   غمی به جان تو خواهد بود

دل زمین و زمان ناخوش،  امان ز قوم مسلمان کش

به روز واقعه، خونخواهی،   فقط از آن تو خواهد بود

جهان غرق سیه بختی،      به فکر رجعت خورشید است

سپیده ای که در آن دیگر،  زمان، زمان تو خواهد بود

پیمان طالبی

****************************

 امشب دلم لبریز شور وبی قراری است 
سرشار از عطر دل انگیز بهاری است 
صحن دل من از فروغ نور امید 
همچون رواق صحن ها آئینه کاری است 
از کوثر جوشندۀ عشق ومحبت 
امشب شب کام وشب رفع خماری است 
درموسم وفصل گل افشانی بعثت 
یک چشمه اشک از آبشار دیده جاری است 
درگلشن هستی شکوه دوست پیداست 
درهر طرف گل نغمۀ گرم قناری است 
دربزم پرشور ونشاط مبعث ایدل 
گفتم به طبع خود شب خدمت گذاری است 
با موجی از شور وامید وشادمانی 
گفتا مرا از لطف حق امیدواری است 
بگذار اشک از دیدگان خود فشانم 
تا نام سرسبز محــمد را بخوانم

***
آن شب حرا آئینه ی نور خدا بود 
آواز ذرات جهان یا ربنا بود 
درخلوت اسرار و پشت پرده ی غیب 
تنها محــمد بود وجبریل وخدا بود 
بشنید «اقراءباسم ربک»یا محــمد 
مبهوت درآواز گرم آشنا بود 
آمد بگوشش تا صدای «قم فانذر»
سرتا به پا غرق فروغ کبریا بود 
وقتی نبی سجاده ی گل پهن میکرد 
سرشار از عطر مناجات ودعا بود 
انوار یکتایی برویش  موج میزد 
دیدار رویش آرزوی انبیا بود 
اهل یقین با یاد او احرام بستند 
آری محــمد کعبه ی اهل وفا بود 
حبریل دربین زمین و آسمانها 
با این سروش جانفزا غرق نوا بود 
درچشم خود او چشمه ی خورشید دارد 
بر روی دستش پرچم توحید دارد

***
بعثت همان گلبانگ سبز آسمانی است 
بعثت همان خورشید گرم مهربانی است 
بعثت غروب نور شمع ظلمت وغم 
بعثت طلوع آفتاب زندگانی است 
بعثت شکوفائی نخل استقامت 
بعثت بباغ دین شروع باغبانی است 
بعثت ستیغ نور شد در شام ظلمت 
بعثت شکوه لحظه های ارغوانی است 
بعثت رسالت بود بر دوش پیمبر 
آن رایت سبز همیشه جاودانی است 
بعثت همان ابر پراز باران رحمت 
بعثت همان خوان بزرگ میهمانی است 
بعثت بشارت داشت برخلق دوعالم 
بعثت همان پیک امید وشادمانی است 
بعثت برای محرمان خلوت دوست 
یک پرتوی از راز واسرار نهانی است 
بعثت شکوه وارمغان ایزدی بود 
آئینه ای زیبا زنور احمدی بود

***
آمد نبی تا برهمه امید بخشد 
برسرد مهری زمان خورشید بخشد 
آمد نبی با پرچم یکتا پرستی 
برکائنات انگبزه وامید بخشد 
آمد نبی تا بربلندای زمانه 
با دست مهرش پرچم توحید بخشد 
آمد نبی تا با یقین وعشق وایمان 
دل را رهائی از غم وتردید بخشد 
آمد نبی تا برعزا شادی بپوشد 
با بعثت خود عاشقان را عید بخشد 
آمد نبی تا با ندای حق پرستی 
از بت پرستی خلق را تجرید بخشد 
آمد نبی سوی تهی دستان خسته 
تا آنچه از گلزار یزدان چید بخشد 
آمد نبی با مذهب اسلام وتوحید 
تا مردمان را مرجع تقلید بخشد 
سوی خلایق با پیام نور آمد 
با آیه های روشن وپرنور آمد

***
او خطبه های عشق را ایراد می کرد 
دلهای غم آلودگان را شاد می کرد 
او جوهر اندیشه ها را اوج می داد 
چون آیه های نور را ایراد می کرد 
ویرانی آوارهای ظلم وکین را 
با دستهای عاطفت آباد می کرد 
از دختران زنده درگور جهالت 
با نغمه های مهربانی یاد می کرد 
پیوسته از یکتاپرستی گفت وآنگه 
بربت پرستان جهان فریاد می کرد 
وقتی که بتها رابرون می ریخت گوئی 
او کعبه را بار دگر بنیاد می کرد 
او هرگرفتار ستم را ای «وفائی»
با شور آزادی خود آزاد می کرد 
گرچه ز دست بت پرستان دید آزار 
با خُلق نیکو خلق را ارشاد میکرد 
تا بین مردم از نبوت از ولی گفت 
اول رسول الله را مولا علی گفت 
سیدهاشم وفائی

**********************

نظرات  (۱)

محمدٌ رسولُ الله(سلام الله علیه)

شیعه!سنی! عید مبعث آمده
بهر رشد ما پیمبر آمده

این پیمبر آخرین پیغمبر است

دین آخر دین این پیغمبر است

 


شیعه! سنی! کن مباهات به نبی
اِنس و جِن را حضرتش باشد نبی


ای خدا من عاشق پیغمبرم
بر خط و آیین این پیغمبرم


من شهادت می دهم توحید را
هم رسالت٬ خاتمیت٬ دین را


شیعه! سنی! دین را یاری کنید
از مسلمانی طرفداری کنید


هر خطابی سوی احمد آمده
در حقیقت بهر ما ها آمده


شیعه، سنی، امت پیغمبر است
امتش را خود امام برتر است


ای پیمبر ای امام امتت
ای توغمخوار تمام امتت


شیعه و سنی را دریاب تو
از گزند و کینه اعداء تو


یا رسول الله مدد کن ای امام
تا بمانیم بر مرامت ما مدام


ای که تو ما را برادر خوانده ای
اِخوَة ی را که برایم خوانده ای


امتی را واحِده از ما ببین
رخنه ی دشمن میان ما ببین


دشمن تو دشمنی ها می کند
شیعه سنی را ز هم وا می کند


اتحاد گبر و ترسا را ببین
اتحادیه ی اروپا را ببین


دشمنان تو یهودی محورند
اتحاد امتت را دشمنند


دشمنی دشمنان را باک نیست
اختلاف دوستان را تاب نیست


اتحاد ما مسلمانان سزاست
پیروی آیه ی قرآن سزاست


اعتصام ما مسلمانان سزاست
افتراق ما مسلمانان فناست


شیعه٬ سنی٬ امت پیغمبر است
انگلیس را دشمنی واجب تر است


افتراق شیعه٬ سنی٬ کار اوست
اتحاد گبر و ترسا کار اوست



گبر و ترسا را کتابی واحد است
امت ما هم کتابی واحد است


اتحاد گبر و ترسا حول چیست
افتراق شیعه سنی بهر چیست


با وجود اختلاف در عهدین
گبر و ترسا ببین متحدین


اتحادیه ی اروپا می شود
اتحاد امت ما  نی شود؟


این اروپا اتحادیه شود
پول واحد هم مهیا می شود


جنگ دوم دشمن خونین بدند
دوره ی ما یار دیرین همند


ناتو بر پا می کنند تا تو زنند
هر توافق ضد خود وتو کنند


جمع ما را متفرق می کنند
من تو ما را متفرق می کنند


تا که امت پا نگیرد
تا رسالت جان نگیرد


ای مسلمانان کجایید
ای جوانمردان کجایید


امت واحد کجایید
شیعه و سنی کجایید


وا نهید این اختلافات
تا رهید از جمله آفات


گر محمد می شناسید
گر کتابش می شناسید


هست وصفش در کتابش
هست وصف همرهانش


شدتش با کافران است
رحمتش با همرهان است


شیعه٬ سنی٬ همرهانند
غیر اینان کافرانند


ای برادر ای تو خواهر
ای مخاطب پیمبر


می رسان پیام دین را
به همه امت برتر



عید مبعث
علی حیدری
شیراز

۱۳۹۳/۳/۶


برگرفته شده از سایت استقلال فرهنگی zqz.ir/esteghlalefarhangi

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی