کوثرنامه

پایگاه اشعار مدح، مرثیه، سرود، و نوحه

کوثرنامه

پایگاه اشعار مدح، مرثیه، سرود، و نوحه

تقدیم به شهید غلامحسین فتحی

کوثرنامه

نوحه شهادت امام رضا علیه السلام- 7

************************

نوحه

حجره ی در بسته گشته قتلگاهم


کی میرسد از مدینه قرص ماهم


از پا فتادم ، برس بدادم


اجل بده مهلت تا آید جوادم


مولا رضا جان ، مولا رضا جان


مولا رضا جان مولا ، مولا رضا جان

علی

نوحه شهادت امام رضا علیه السلام- 6

************************

نوحه
فتد از گوشه ی حجره صدایی/ صدای ناله های آشنایی
زند ناله کسی با کام خونین /عصای پیری بابا کجایی
گرفته آتش پیکرم – بسوزد از پا تا سرم
نفس مانده در حنجرم
رخم خاکی – دلم پر غم – ز جان سیرم
بیا بابا – که بوسه از – رخت گیرم
وای رضا جان ۳
به خاک سرد حجره سر گذارم
به خود میپیچم و جان میسپارم
زدم تا دست و پا با کام عطشان / صدای مادرم آمد کنارم
تماشایی شده حالم – شده خاکی پرو بالم
فقط در فکر گودالم
دلیلی دارد – این اشکان – بی حدم
لگد زد بر – ضریح سینه ی جدم
وای رضا جان ۳

علی

نوحه شهادت امام رضا علیه السلام- 5

************************

                چشمم به راهش مانده و آهم به سینه


تا که جگر گوشه ام آید از مدینه


یا رب به غربت از پا فتادم            کی از مدینه آید جوادم

کی میرسد سوی مدینه ناله من


تا آید از ره زائر نه ساله من


از آتش زهر در التهابم             در شهر غربت در پیچ و تابم

علی

نوحه شهادت امام رضا علیه السلام- 4

************************

زمینه امام رضا(ع)
هشتمین گل از ال عصمت
یاس زهرا در اوج غربت
در نگاهش غبار حسرت
رفته از کف توانش
خون چکد از دهانش
شد بر لب نیمه جانش
( آه و واویلتا واویلا )
روی خاک غریبی تنها
میکشد تشنه لب پایش را
ناله‌هایش شده یا زهرا
در دلش شور و شین است
در غم زیرین است
ذکر او یا حسین است
( آه و واویلتا واویلا )
(حامد الواری)

علی

نوحه شهادت امام حسن علیه السلام-5

 ****************

بر غربت من آسمانها گریه کرده            مرغ هوا ماهی دریا گریه کرده

خون شد دل دهر از غربت من        در کوچه دشمن ، در خانه دشمن

من مجتبایم

 

آه ای مدینه تو بمان با کوچه هایت    با خاطرات قصه های مجتبایت

بنگر که جانم بر لب رسیده        با اشک و ناله زینب رسیده

من مجتبایم

علی

نوحه شهادت امام حسن علیه السلام-4

 ****************

زمینه

از دل من، غربت می باره / غصه ی من، غصه ی دلداره

( ناله زنان، به شب و روز من / زهر جفا، گشته مرا چاره ) 2

دیگر از، دنیا بیزارم – هر نفس، آذر می بارم – عاقبت، شد ماتم کارم 2

من، کریم عالمینم / من غریب مثه حسینم

 

شاهد مر،گم دیوار و در / باعث مر،گم غصه ی دلبر

( آنچه زده، قلب مرا آتش / سیلی دشمن به روی مادر ) 2

مادرم، روی زمین افتاد – ناله زد، گفتم او جان داد – گوشوار، ای داد و بیداد 2

من، کریم عالمینم / من غریب مثه حسینم

علی

نوحه شهادت امام حسن علیه السلام-3

 ****************

نوحه امام مجتبی
سلام ای آقای کریمم گرفتار تو از قدیمم
تو شاه و من عبد حریمم حسن جان (۲)
بزرگ آل مرتضایی امام شاه کربلایی
چرا پس بی صحن و سرایی حسن جان (۲)
حسن جان – برای تو صحن و سرا می‌سازیم
ضریحی چنان کربلا می‌سازیم (بنامت بنازیم)
کریم شهر پیغمبری حسن
میان خانه بی یاوری حسن
تو شهریار بی لشگری حسن
(یابن الزهرا لبیک یا حسن)
علی

شعر شهادت امام حسن علیه السلام-15

***************

محــمد جواد پرچمی

دارم به خاطر حَرَمَت گریه می کنم


از شوق  سفره یِ کرمت گریه می کنم


در روضه هایِ مُحترمت گریه می کنم


وقتی برای درد و غمت گریه می کنم


حتی علی و فاطمه خوشحال میشوند


در خانواده ات همه خوشحال میشوند


دنیا ندید وسعتِ بالاتر از تو را


سائل ندید جز خودت آقاتر از تو را


دستی ندید دستِ بفرماتر از تو را


یثرب ندید حضرتِ تنهاتر از تو را


تنها میانِ خانه و تنها میانِ شهر


زخم زبانِ همسر و زخم زبانِ شهر

علی

شعر شهادت امام حسن علیه السلام-14

***************

مهدی علی قاسمی

ماسِوی شد سائلِ دستِ کریم


هستی ما هست از هستِ کریم


نیمه ی ماه خدا حس می کنم


بر سر خود گرمی دست کریم


برجمالش ماه هم سجده کُنَد


بسکه نورش هست برجَسته ، کریم


گر درون کوچه ای شد ازدحام


رو به روی خانه بنشسته ، کریم

علی

شعر شهادت امام حسن علیه السلام-13

***************

مجتبی روشن روان

خوشم که از ازل شدم به درگهت گدا حسن


همیشه می زنم صدا ز سوز دل تو را حسن


عنایتی دلم شود ز دام غم رها حسن


مرا مخواه بیش از این به غصه مبتلا حسن


خدا اجازه می دهد چنین دعا کنم حسن


که یا من اسمه دوا و ذکره شفا حسن


«کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن»



ز دست می روم اگر ز سر مرا تو واکنی


ز جمع عاشقانِ با صفای خود جدا کنی

علی

شعر شهادت امام حسن علیه السلام-12

***************

محسن حنیفی

افتاده بود روی زمین خواهرش رسید
ام المصائب آمد و بالا سرش رسید


سر را به روی دامن زهرائی اش نهاد
یک کاسه آب دست امام غریب داد


سر خود سرش که چادر مادر نکرده است
کم مادری برای برادر نکرده است


بانوی روضه ها سخنش را شروع کرد
واویلتا حسن حسنش را شروع کرد


بر روی خاک سر نگذاری سرم فدات
بال و پرت شکسته و بال و پرم فدات


پا بر زمین نکش جگرم تیر می کشد
پشت و پناه من کمرم تیر می کشد

علی

شعر شهادت امام حسن علیه السلام-11

***************

محــمد بیابانی

اینکه از زهر جفا جای به بستر دارد
طشتی از خون دل خویش برابر دارد


چشمهایش به در و منتظر آمدنیست
زیر لب زمزمه مادر مادر دارد


جگرش سوخته از یک غم و یک غربت نیست
داغ ارثی ست که در سینه مکرر دارد


زهر تنها کس و کار دل او گشت اگر
یادگاریست که از کینه همسر درد


لحظه های سفرش در بغلش می گیرد
چادری را که بوی یاس معطر دارد


آرزو داشت نمی دید در آن کوچه تنگ
مادرش روی زمین لاله پرپر دارد

علی

شعر شهادت امام حسن علیه السلام-10

***************

حسین عباسپور

صبوری به پای تو سر می گذارد
غمت داغ ها بر جگر می گذارد

کمی خواستم از غریبی بگویم
نه! این بغض سنگی مگر می گذارد؟

و من نیستم بدتر از مرد شامی
نگاه تو در من اثر می گذارد

کریمی که از کودکی می شناسم
قدم روی این چشم تر می گذارد

دلم باز با یاد غم هایت آقا
غریبانه سر روی در می گذارد

علی

شعر شهادت امام حسن علیه السلام-9

***************

سعید توفیقی

سکوت، زهر شد و در گلوی مجنون ریخت
دل شکسته ی لیلا از این مصیبت سوخت
به یاد خاطره های کریم آل عبا
تمام خاطره هایم در اوج غربت سوخت
**
سکوت گفتم و یادم سکوت او آمد
و زهر گفتم و یادم ز زهر خوردن او
و تیر آه به قلبم نشست و کردم یاد
ز تیرهای کفن دوز رفته در تن او

علی

شعر شهادت امام حسن علیه السلام - 8

***************

مصیبت رسول الله و امام حسن علیهما السلام
غلامرضاسازگار


ای بهشت مدینه شهر رسول
باغ سر سبز لاله های بتول


تو بهشتی ولی بهارت کو
ای قرار همه قرارت کو


شِکوه بر درگه خدا داری
نالۀ وامحــمدا داری


شهر احمد، کجاست احمدِ تو
از چه خاموش شد محــمد تو


آسمان ها همه خراب شوید
کوه ها در شراره آب شوید


ناله ها آه از جگر خیزید
اختران بر زمین فرو ریزید

علی

شعر شهادت امام حسن علیه السلام - 7

***************

محــمد بیابانی

ای فقط ناله ای صدای اشک
ای وجود تو مبتلای اشک


گیسوانت سپید شد آقا
پیکرت آب شد به پای اشک


حرف من نیست فضه میگوید
بین خانه تویی خدای اشک


قتل تو بین کوچه ها رخ داد
زهر یارت شده دوای اشک


چقدر گریه میکنی آقا
روضه ات را بخوان به جای اشک


ماجرایی که زود پیرت کرد
آنچه از زندگیت سیرت کرد


چه بگویم از آن گل پرپر
چه بگویم ز داغ نیلوفر

علی

شعر شهادت امام حسن علیه السلام - 6

***************

ای کریمان جهان شاه کریمان حسن است
میوه ی جان نبی نور دل بوالحسن است
عشق من هستی من ساقی من ساغر من
نور من رهبر من سید و سالار من است
او امیر الامرا خسرو اقلیم وجود
او شفیع دو سرا واسطه ی ذوالمنن است
قد او قامت او صورت او سیرت او
اشبه الناس رسول است حسن در حسن است

علی

شعر شهادت امام حسن علیه السلام - 5

***************

گرد و غبار غم زده خیمه به سینه ام
من زائر قبور خراب مدینه ام
آن جا که گریه ها همه خاموش و بی صداست
هر کس بمیرد از غم آن سرزمین رواست
آن جا که بغض سینه گلو گیر می شود
حتی جوان ز غربت آن پیر می شود
خاکش همیشه سرخ و هوایش غباری است
از گریه های فاطمه آیینه کاری است

علی

نوحه رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله- 5

*************

محـمد مبشری

نوحه

 (به سبک من ابوفاضل و من)

فاطمه در سه جا گشته عزایش به پا

گه پدر گوید و گه حسن و گه رضا

با دلی مبتلا

می کند ناله ها

وامصیبت وامصیبت

******

موسم ماتم حضرت طاها شده

پر ز اشک عزا دیده ی زهرا شده

تهمتی بر جنون

می زند خصم دون

وامصیبت وامصیبت

علی

نوحه رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله- 4

*************

محـمدمهدی روحی
زمزمه

بیا بشین کنار من بابا

گریه نکن برای من زهرا

طاقت ندارم عزیزم ، گریه های تو رو ببینم

می رم ولی میای پیشم ، دختر خوب و نازنینم

می رم ولی دلواپس ، ماجرای سقط جنینم

زهرای من زهرای من ، زهرای من خدانگهدار

******

لحظه ی آخره برای من

حسین بشین رو شونه های من

راحت می رم پیش خدا ، اگه حسین باشی کنارم

برای روز غربتت ، دارم مث بارون می بارم

با پا روی سینه ات می رن ، خدا می دونه بی قرارم

زهرای من زهرای من ، زهرای من خدانگهدار

علی

نوحه رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله- 3

*************

مجتبی صمدی شهاب
زمینه

ای اولین یارم علی

صاحب اسرار ، ای یار غمخوار ، خدانگهدار ، علی علی

چشمام و با دستات ببند

دست خدایی ، که آشنایی تو با وفایی ، علی علی

یار با وفا میزنم صدا اسمت و دوباره

میرم اما دل واسه تو علی خیلی بیقراره

میرم و دعام اینه که الهی بلا نبینی

بی وفایی از دست امت بی وفا نبینی

عشقم یارم حیدر

پرچمدارم حیدر

حیدر حیدر حیدر

نوحه رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله- 3

*************

مجتبی صمدی شهاب
زمینه

ای اولین یارم علی

صاحب اسرار ، ای یار غمخوار ، خدانگهدار ، علی علی

چشمام و با دستات ببند

دست خدایی ، که آشنایی تو با وفایی ، علی علی

یار با وفا میزنم صدا اسمت و دوباره

میرم اما دل واسه تو علی خیلی بیقراره

میرم و دعام اینه که الهی بلا نبینی

بی وفایی از دست امت بی وفا نبینی

عشقم یارم حیدر

پرچمدارم حیدر

حیدر حیدر حیدر

آمد وقت سفر آمد وقت سفر

وای وای وای

******

کاش بعد من تو بی کسی

نمونی تنها ، از دست دنیا ، نیفتی از پا ، علی علی

گفتم به زهرا همیشه

باشه کنارت ، بمونه یارت ، دل بیقرات ، علی علی

بعد من اگه غم کشیدی از مردم زمونه

فاطمه برات تو بلاها مثل سپر می مونه

فاطمه نمیزاره که غریب باشی تو مدینه

گرچه آتیش اون در و دیوار رو تنش بشینه

ای وای از مدینه

وای از میخ و سینه

حیدر حیدر حیدر

آمد وقت سفر آمد وقت سفر

وای وای وای

******

صبر و تحمل کن اگه

حرمت شکستند ، دستاتو بستند ، قلبت و خستند ، وای وای

صبر و تحمل کن اگه

دیدی که زهرا ، به روی خاک ها ، افتاده تنها ، وای وای

دوست دارم دم آخریه که غرق شور و شینم

تا که باز بزارم لبامو روی لب حسینم

دوست دارم بازم جای ضربه ی خنجر و ببوسم

غرق گریه باز جایگاه زخم سر و ببوسم

وای از آه محزون

وای از طشت پرخون

حیدر حیدر حیدر

آمد وقت سفر آمد وقت سفر

وای وای وای

دریافت سبک

************************
مجتبی صمدی شهاب
نوحه

فاطمه ای دخترم ، نور چشمان ترم

می روم از دار دنیا

ای عزیز جان بابا

یا زهرا واویلا

******

ای گلستان علی ، جان تو جان علی

بهر او سینه سپر کن

از علی دفع خطر کن

یا زهرا واویلا

******

میدهم بر تو خبر ، میروی در پشت در

میشوی مجروح و خسته

میشوی پهلو شکسته

یا زهرا واویلا

دریافت سبک

************************
مجتبی صمدی شهاب

زمینه

خداحافظ عزیز من دگر من میروم

دم آخر به بالینم بیا ای دخترم

بیا بیا بیا بیا بیا بسویم

بیا بیا که راز دل بتو بگویم

تو اولین نفری که میای کنار بابا ، یازهرا

زیاد نمیمونی تو بعد من میون دنیا ، یازهرا

زهرا وای

******

نکن زاری کنارم ای گل ریحون من

که از آهت میسوزه این دل پرخون من

دلم دلم زداغ تو دلم بیماره

دلم دلم میون اون در ودیواره

الهی گیر نکنی بین آتیش مدینه ، یازهرا

الهی که نشی پیش علی شکسته سینه ، یازهرا

زهرا وای

******

حسینم کو که میخوام باز ببوسم حنجرش

الهی که خدا صبری بده بر خواهرش

امون امون زصید رفته از حال

میره میره میره زینب میون گودال

میشینه اشک بی کسی رو گونه های خواهر ، واویلا

می بوسه جای من گلوی زخمی ه برادر ، واویلا

زهرا وای

دریافت سبک

************************
مجتبی صمدی شهاب
 زمینه

آخر عمرمه فاطمه دخترم

بیا بیا بشین باز بالای سرم

می روم و دعای لب من توئی

از غم تو می‌لرزه همه پیکرم

گریه نکن برای بابا

وای امون از ستم دنیا

با ساقه های شکسته زود

میائی پیش من ای زهرا

فاطمه فاطمه ، یازهرا

******

گریه نکن که میخوام وصیت کنم

از نب رنج تو داره لرزه تنم

اگه دلت برام تنگ میشه دخترم

تو آغوشت بگیر فاطمه پیرهنم

بعد من ای گل ریحونه

علی کنار تو می مونه

اگه علی کنارت باشه

کسی تو رو نمی سوزونه

فاطمه فاطمه ، یازهرا

دریافت سبک

************************

علی

شعر رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله-12

********************

 حوادثی‌ست کـه قلـب مدینـه می‌لرزد

مدینه چون دل امّت بـه سینه می‌لرزد

سپاه شب، شده مست تصرّف خورشید

نسیم، شعله شد و در فضا شراره کشید

تمـام وسعت ملک خـدا شبِ تـار است

چه روی داده که خورشید هم عزادار است؟

ز کـوه و دشت و بیابـان خدا‌خدا شنوم

ز جنّ و انس و ملَک «وامحمّدا» شنوم

علی

شعر رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله-11

********************

ﺩﺍﻏﯽ ﺍﮔﺮ ﻧﺒﻮﺩ ﮐﻪ ﮔﺮﯾﺎﻥ ﻧﻤﯽ ﺷﺪﯾﻢ
      ﻟﻄﻔﯽ ﺍﮔﺮ ﻧﺒﻮﺩ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﻧﻤﯽ ﺷﺪﯾﻢ
      
       ﯾﺎ ﺍﯾّﻬﺎ ﺍﻟﺮّﺳﻮﻝ ﺑﺪﻭﻥ ﺩﻋﺎﯼ ﺗﻮ
      ﺍﺯ ﭘﯿﺮﻭﺍﻥ ﻋﺘﺮﺕ ﻭ ﻗﺮﺁﻥ ﻧﻤﯽ ﺷﺪﯾﻢ
      
      ﯾﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﮔﻮﺷﻪ ﭼﺸﻢ ﺍﺑﺎﺍﻟﻔﻀﻞ ﺗﻮ ﻧﺒﻮﺩ
      ﻣﺎ ﺍﺯ ﺗﺒﺎﺭ ﺣﻀﺮﺕ ﺳﻠﻤﺎﻥ ﻧﻤﯽ ﺷﺪﯾﻢ
      
      ﺑﯽ ﺣﺐ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﺗﻮ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﯼ ﮐﺮﻡ
      ﺟﺎﯾﯽ ﻧﺪﺍﺷﺘﯿﻢ ﻭ ﻣﻬﻤﺎﻥ ﻧﻤﯽ ﺷﺪﯾﻢ
علی

شعر رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله-10

********************

غلامرضا سازگار

مُلک وجود غرق در اندوه و در عزاست
آغاز صبح غربت زهرا و مرتضاست

قرآن عزا گرفته و عترت شده غریب
شهر مدینه را به جگر داغ مصطفاست

خون گریه کن مدینه! کز این ماتم عظیم
گر آسمان خراب شود بر سرت رواست

گشتند انبیا همه چون فاطمه یتیم
زیرا عزای قافله سالار انبیاست

علی

شعر رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله-9

*************

مهدی رحیمی

جنگ با زهر چونکه تن به تن است
اثرش مستقیم بر بدن است

زهر در واقع اولین اثرش
روی هر فرد، خشکی دهن است

علت وضعی چنین زهری
ناخودآگاه آب خواستن است

ای بمیرم! در این مواقع هم
اولین دستگیر مرد، زن است

من از این چند نکته فهمیدم
روضه ی باز، روضه ی حسن است

علی

شعر رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله-8

********************

 دخترم گریه ی تو  پشت مرا می شکند
بیش از این گریه نکن قلب خدا می شکند
 
رحم کن بر دل خود آب شدی از گریه
بغض سر بسته از این حال و هوا می شکند
 
تا که نشکسته قدت راه برو در بر من
که پس از رفتن من دیده بلا می شکند
 
باز بوسیدم از این دست که زد شانه مرا
حیف یک روز کسی دست تو را می شکند
علی

شعر رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله-7

***********************

کمال مومنی

کم گریه کن که گریه امانت بریده است
گویا که وقت رفتن بابا رسیده است
 
 حق داری از غمش به سرو سینه می زنی
چون مثل او کسی به دو عالم ندیده است
 
 در روز آخرش چه شده این چنین نبی
جز اهل بیت تو زهمه دل بریده است
 
 بر روی سینه اش حسنین ناله می زنند
اشکش بر ای هر دو زغم ها چکیده است
علی

شعر رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله-6

*******************

یوسف رحیمی
ملکوت نگاه بارانیت
راوی یک مدینه اندوه است
سالیانی است از غم غربت
خاطر خسته‌ی تو مجروح است
**
این اهالی ظلمت دنیا
مردمان قبیله‌ی وهمند
در سلوک هدایت و رحمت
اشتیاق تو را نمی فهمند
علی

شعر رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله-5

********************

از سراپای مدینه گِل غم میریزد
     
اشک از دیده ی غم بار حرم میریزد
     
از نگاه نگران، برق الم میریزد
     
خوب پیداست که باران ستم میریزد
     
آه آرامش زهراست به هم میریزد
      
     
سایه ی خنده از این گلکده کم کم برود
     
یا قرار است که پیغمبر اکرم برود ؟
علی

شعر رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله-4

*************

من می روم و شهر شما باشد و غمها
باشید کمی با علیِّ(ع) بی کس و تنها
آسوده تر از قبل بزن شهر مدینه
دیگر پس از این نیش و کنایه تو به طاها
صد شکر که من نیستم آنروز که هیزم
پشته شده در پشت در خانه گلها
می دانم از این پس چه کند بغض سقیفه
با وارث دینم علی(ع) و ام ابیها
علی

شعر رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله-3

********************

ملکوت نگاه بارانیت
راوی یک مدینه اندوه است

سالیانی است از غم غربت
خاطر خسته‌ی تو مجروح است

این اهالی ظلمت دنیا
مردمان قبیله‌ی وهمند

در سلوک هدایت و رحمت
اشتیاق تو را نمی فهمند

ماتم این شکنجه های کبود
غصه ها بی مجال پیرت کرد
علی

بازگشت کاروان به مدینه - 6

************************

آمـدم از سـفر، مـدینـه سـلام
خسته وخون جگرمدینه سلام


با شـکوه و جـلال رفـتم من
دیده ای با چه حال رفتم من


وقت رفتن غرور من دیدی
آن شـکوه عـبور مـن دیدی


محملم پرده داشت یادت هست
جای دستی نداشت یادت هست


ثـروت عــالمیـن بــود مـرا
دلبری چون حسین بود مرا

علی

بازگشت کاروان به مدینه -5

************************

پروانه نجاتی

عبا به روی سر انداخت سمت کوچه دوید
ورود قافله را از دهان شهر شنید


مسافران عزیزش ز راه می آیند
میان گریه چو ابر بهار می خندید


پس از تحمل یک انتظار جان فرسا
عصای حوصله اش روی کوچه می لغزید


نشان قافله را با نگاه مضطربش
میان همهمه ها می گذشت و می پرسید


میان زمزمه ها بوی مرگ می آمد
برای آن چه نباید شود کمی ترسید


بشیر! حرف بزن! از حسین می دانی
هزار ماه و ستاره فدای یک خورشید

علی

 بازگشت کاروان به مدینه - 4

************************

سوی دروازه های شهر نبی

کاروانی زدور می آید

کاروانی که از میانه ی آن

عطر عشق و حضور می آید

 

زودتر زان که قافله برسد

قاصدی آمده ز جانبشان

قاصدی که سیاه پوشیده

مو پریشان و دیده اش گریان

 

در میان مدینه با ناله

می دود داد میزند: مردم

"پور شیر خدای را کشتند

عوض چند کیسه ی گندم"

 

همه از خانه ها برون آیید

حاجی داغ دیده آمده است

علی

بازگشت کاروان به مدینه -3

************************

مدینه! کاروانی سوی تو با شیون آوردم


ره آوردم بود اشکی که دامن دامن آوردم


مدینه! در برویم وا مکن چون یک جهان ماتم


نیاورد ارمغان با خود کسی، تنها من آوردم


مدینه، یک گلستان گُل اگر در کربلا بُردم


ولی اکنون گلاب حسرت از آن گلشن آوردم


اگر موی سیاهم شد سپید از غم ولی شادم


که مظلومیت خود را گواهی روشن آوردم

علی

نوحه ورود کاروان به مدینه

************************

قاسم نعمتی

یک کاروان خسته برگشته بر مدینه
زینب عزا گرفته  برسرزند سکینه
ای مردم  مدینه رخت عزا بپوشید
زینب شد بی برادر    تسلیتش بگویید
واویلتا واویلا2

این کاروان خدایا روزی به شور وشین بود
ازمدینه که میرفت مولای ان حسین بود
غم شعله زد خدایا  برخرمن ولایت
سرها به نیزه رفت و شدخیمگاه غارت
واویلتا واویلا2

علی

اشعاراربعین حسینی - 4

*************************

به سر زلف تو خوب است گرفتار شدن


با تو دارند همه میل بدهکار شدن


من کجا و هوس نوکر دربار شدن


عشق یعنی سگ آقای وفادار شدن


من همانم که مرید قمر علقمه ام


"از همه دست کشیدم که تو باشی همه ام

محمد حسین رحیمیان

علی

اشعاراربعین حسینی -3

*************************

اربعین حسینی و جابر


ای مزارت کعبه ی جان یا حبیبی یا حسین


ای حریمت رشک رضوان یا حبیبی یا حسین


 


ای سرت بر نیزه قاری ای رخت آیات نور


ای تنت اوراق قرآن یا حبیبی یا حسین


 


جابرم بر تربتت عرض سلام آورده ام


آمدم با چشم گریان یا حبیبی یا حسین


 


گر چه چشم سر ندارم دیدمت با چشم دل


سر به نی، تن در بیابان یا حبیبی یا حسین


 


پاسخم ده گر چه می دانم تنت در کربلاست


سر بود در شام ویران یا حبیبی یا حسین


تا قیامت داغ لب هایت بود بر قلب من


ای به کامت آب، عطشان یا حبیبی یا حسین

علی

اشعاراربعین حسینی -2

*************************

ای آفتاب دیدۀ روشنگرم حسین


کرده شرار داغ تو خاکسترم حسین

با دیدن مزار تو بعد از یک اربعین


آتش فتاده است به چشم ترم حسین


هر لحظه از فراق تو سالی به ما گذشت


با آن که نیست دوری تو باورم حسین


گفتی صبور باشم و بودم، ولی ببین


داغت چه کرده با دل غم پرورم حسین


بال و پری نمانده برایم، ولی هنوز


«تا پر نشسته تیر غمت در پرم حسین»

علی

اشعاراربعین حسینی -1


*************************

رسیده ام به تو اما ،چه جاى خوشحالى؟


نه رنگ بر رخ من مانده نه ز تو بالى

مرا ببخش نبودم کنار پیکر تو


هنوز هم که هنوز است بین گودالى


به صورتم بنِگر، من شکسته تر شده ام


ز غصه هاى خرابه ،ز شامِ جنجالى


دلم گرفته عزیزم دلم پر از حرف است


ولى من از چه بگویم به تو؟چه احوالى؟


به روى نیزه سرت بود و با خودم گفتم


به عرش رفته سرت ،جاى مادرم خالى

علی

نوحه های استقبال محرم-5

************************

ایمان مقدم

کوچه رو وا کنید محرم اومد ، عزا به پا کنید محرم اومد

پیرهن مشکیمُ بهم بدید ، ما رو صدا کنید محرم اومد

دوباره شعر محتشم ، دوباره بیرق و علم

دوباره من مسافرم

دوباره نوحه و عزا ، دوباره پیرهن سیا

دوباره اشک روضه ها

به عشق آقا اومدم ، با دل شیدا اومدم

خدا رو شکر راهم دادی ، به اذن زهرا اومدم

روزیمُ امسال می گیرم ، از در خونت نمی رم

مثل تموم شهدا ، تو روضه حسین می میرم

حسین واویلا

******

چه خبره همه میرن به هیات ، هر کی حسینیه داره لیاقت

تو شب اول محرمت ، با همه نوکرا می ریم زیارت

تو آسمون عزا شده ، قیامتی به پا شده

کوچه ها کربلا شده

چه حس آشناییه ، دلا ایوون طلاییه

روضه ها کربلاییه

شاه شهید کربلا ، رونق بازار خدا

ممنون لطف تو شدم ، مقاممُ بردی بالا

غلام روسیات منم ، نوکر نوکرات منم

صاحب کربلا تویی ، خادم کربلات منم

حسین واویلا

علی

نوحه های استقبال محرم-4

************************

محسن و حمید عرب خالقی

لباس سیاه به تن کنید که ماه ماتم شد ، آخه محرم شد

دوباره قد مادری تو این عزا خم شد ، آخه محرم شد

باز پرچمای روضه تو کوچه خیابونه ، دل و می سوزونه

یه مادری از آسمون هی روضه می خونه ، دل و می سوزونه

میگه غریب مادر ، وقتی دلش می گیره

تشنه سرت جدا شد ، مادر برات بمیره

******

بالای دارالاماره میگم نیا کوفه ، آقا نیا کوفه

با یه لب پاره پاره میگم نیا کوفه ، آقا نیا کوفه

چه اشتباهی کردم ، عجب گناهی کردم

تو رو با خونوادت ، به اینجا راهی کردم

علی

نوحه های استقبال محرم-3

************************

آقای خوبم مشکی پوشیده

تو باغ چشما ش لاله دمیده

ز ، حرم هنوز آب داره

شبای بیتابیِ رقیه مهتاب داره

حسین غریب مادر  2

 

چه شور و شوقی گرفته عالم

برا عزاداری محرم

با پرچمای مشکی، تو کوچه ها غوغا شد

خیمۀ ماتم برپا ، با دستای زهرا شد

حسین غریب مادر  2

 

سفیر عشقم به روی بامم

قبول کن این آخرین سلامم

روضه خون تو با این ، لبای پرپر می شم

من نائب تو هستم ، برا تو بی سر می شم

حسین غریب مادر  2

علی

اشعار استقبال محرم - 9

************************

باز ده شب میشوم بارانی از غم های تو

باز اشک گریه کن ها پای ماتم های تو

این دهه درخانه اش مهمان زهرا میشویم

مادرت بانیست پایان محرمهای تو

زیر خیمه راه از بیراهه روشن میشود

رشته حبل المتین ماست پرچم های تو

از علاج دردهای من طبیبان عاجزند

چشم امیدم فقط مانده به مرهم های تو

از قدیمی ها شنیدم در میان روضه ها

مرده زنده میشده از برکت دم های تو

هرکسی روضه میاید پیشوازش میروی

جان نوکرها فدای خیر مقدم های تو

کشته مرده های تو روزی مسیحا میشوند

عالمی در حسرت عیسی بن مریم های تو

علی

اشعار استقبال محرم - 8

************************

 شکرلله که من مرغ همین بام شدم
جلد میخانه ی تو در همه ایام شدم
هر کجا نام تو آمد به تنم جان آمد
تو چه کردی که چنین عاشق این نام شدم

دل من بود پر از غصه ی عالم آقا
چایی روضه ی تو خوردم و آرام شدم
چشم پا کردم و دیدم که تو صیاد منی
آمدم رقص کنان وارد این دام شدم
چون زهیر تو حسین عبد فراری بودم
آری از معجزه ی روضه ی تو رام شدم
رفت عمر و به حرم پای من آخر نرسید
روی قبرم بنویسید که ناکام شدم

محمد حسین رحیمیان

علی

اشعار استقبال محرم - 7

************************

علی اکبر لطیفیان

عمرم گذشت اما به درد تو نخوردم


شرمنده ام آقا به درد تو نخوردم


تو فکر من بودى ولیکن من نبودم


اصلا به فکر نوکرى کردن نبودم


من دور بودم تو مرا نزدیک کردى


راه مرا از کربلا نزدیک کردى


گفتى اگر تو بى پناهى من حسینم


حتى اگر غرق گناهى، من حسینم


گفتى بیا پاک از گناهت میکنم من


تو رو به چاهى، رو به راهت میکنم من


گفتى بیا مثل تو خیلى خار دارم


حتى براى مثل تو هم کار دارم

علی

اشعار استقبال محرم - 6

************************

محسن ناصحی

در خودم مانده بودم و ناگاه تا به خود آمدم محرم شد

چشم بستم درون خود باشم کربلای غمت مجسّم شد

همه ی آنچه روضه خوان می گفت پشت این چشم بسته می دیدم

بی خود از خود سیاه پوشیدم کار ده روزم اشک و ماتم شد

عبد بودن ، غلامتان بودن آرزوی محال و دوری بود

هرکجا سر زدم نشد امّا وسط روضه ی تو کم کم شد

در زمین ما در آسمانها هم جمع پیغمبران عزادارت

سینه زن نوح ، گریه کُن عیسی ، روضه خوان غم تو آدم شد

رشته اتّصال من با تو نخ پرچم سیاه هیأت بود

من که ممنونم از علمدارت باز دستم دخیل پرچم شد

معتقد بودم از همان اول عشق یعنی حسین یعنی تو

وسط روضه ی سه ساله و شام اعتقادم به عشق محکم شد

راستی دخترم همین امشب تشنه ی آب شد لبش خشکید

یادم افتاد چشم نم دارت با نگاه رقیّه پر غم شد

یادم آمد که مشک بی سقّا التماس لب تو را می کرد

یادم آمد رسیدی و قدّت از کمر تا شد از کمر خم شد

علی

اشعار استقبال محرم - 5

************************

 علی زمانیان

بزرگ هیئتیان را صدا کنید از نو
بساط سینه زنی دست و پا کنید از نو


ز بقچه های قدیمیِ خانه، مادرها
لباس مشکی ما را جدا کنید از نو


و ان یکاد بخوانید و آیت الکرسی
دو ماه بدرقه راه ما کنید از نو


درون خیمه و یا تکیه ها، میان داران
برای سینه زنی کوچه وا کنید از نو


تمامِ دردِ بدون علاج دنیا را
به چای روضه ی آقا دوا کنید از نو


برای روضه نذری مادران نجیب
تهیه سفره و نان و غذا کنید از نو


مگر نمی شنوی کلُ یومٍ عاشورا
برای گریه مبادا حیا کنید از نو


ملائکه به زمین زودتر هبوط کنید
وَ فکر قدر کمی بوریا کنید از نو


سلام حضرت زهرا! زمین قلبم را
شبیه هیئتمان کربلا کنید از نو


رسید بار دگر فصل محتشم خوانی
چه نوحه و چه عزا را عطا کنید از نو

علی

شعر ولادت امام کاظم علیه السلام-4

***********************

ای آفتـاب حُسن به زیبائیت سلام
وی آسمــان فضل به دانائیت سلام
در صبر شاخصی به شکیبائیـت سلام
تنها تو کاظمی که به تنهائیت سلام
هرگه غضب به قلب رئوف تو یافت دست
از آب عفــو آتش خشمت فرو نشست

ای صرف گشته عمر گران تو در نماز
دُرِّ خداست اشک روان تو در نماز
مطلوب ایزد است بیان تو  در نمــاز
واجب بُود درود به جان تو در نماز
ای جلوه های لطف خدا دودمان تـو
این دوستی است دوستی خاندان تو

علی

شعر ولادت امام کاظم علیه السلام-3

***********************
غلامرضا سازگار

ای هشتمین ولی خدا هفتمین امام

بر کاظمین و صحن و سرایت ز ما سلام

موسای اهلبیتی و سینات کاظمین

تو با خدا و خلق جهان با تو هم کلام

تو کیستی وصی نبی حجت خدا

داری به کل ّ خلق وجود اختیار تام

هم دُرّ هفت بحری و هم بحر شش گهر

هم آفتاب جانی و هم ظلّ مستدام

صحن تو بهر شیعه ی تو مسجدالنبی

قبر تو کعبه و حرمت مسجدالحرام

دشمن ز کظم غیض تو ممنون و شرمسار

هارون به پیش عزم تو از کف دهد زمام

باب تو جعفر بن محمد، پسر علی

دخت تو کیست فاطمۀ فاطمه مقام

علی

شعر ولادت امام کاظم علیه السلام-2
***********************

چو اشک دیده ‏ى عشاق حق، دل ها مصفا شد
قلوب شیعیان از روشنى چون طور سینا شد

اگر بینى فضاى آفرینش گشته عطر آگین
گل روى امام موسى کاظم شکوفا شد

قدم زد در جهان مولاى عالم موسى جعفر
که از یمن قدومش، غرق زیور، عرش اعلا شد

چه خورشیدى زمین و آسمان را کرده نورانى
چه ماه پر فروغى در سپهر مجد، پیداشد

ز چرخ چارمین با موکب عزّ و شرف امشب
پى عرض ادب سوى زمین نازل مسیحا شد

نه تنها دیده ى آل محمّد شد به او روشن
که چشم چرخ پیر از دیدن آن ماه، بینا شد

در این فرخنده میلاد وصى هفتم طاها
نزول رحمت بى منتها از ذات یکتا شد

علی

اشعارعید سعید قربان

***********************

ای منای معرفت دل هایتان

 

روی جانان شمع محفل هایتان

 

در هوالهو خویش را فانی کنید

 

عید قربان است قربانی کنید

 

مشعر و خیف و منی را بنگرید

 

با نگاه دل خدا را بنگرید

 

سینه نورانی، نفس ها مشک خیز

 

چشم ها چون ابر رحمت اشگ ریز

 

خاک با مشک و عبیر آمیخته

 

اشگ مهدی در بیابان ریخته

علی

اشعار شهادت امام باقرعلیه السلام -8

*****************

محمود ژولیده


من امشب شربتى نوشم که شویَد زَهرِ اعدا را

مهیا مى‏شوم اى زهر مهمانى زهرا را

من امشب جامه‏اى پوشم که از تن بر کَنم جانم

لباس وصل مى‏بایست دیدار گوارا را

روانه سوى جانان باش اى جان ستمدیده

نشد دنیا اگر یارت، بشارت باد عقبى را

هشامم زهر داد اما مشامم بوى یار آورد

شهادت نوش جانم ساخت این جام طهورا را

جنان از پشت دیوار جهان مى‏خواندم یثرب

دگر چشمم نخواهد دید دیوارى غم افزا را

منى که در مناى کربلا قربانیان دیدم

وصیّت مى‏کنم اندر منا بر ندبه مِنا را

در آن هنگامه که حکم فرار از خیمه صادر شد

به چشم خویشتن دیدم به حصر شعله، بابا را

علی

اشعار شهادت امام باقرعلیه السلام -7

*****************

محــمد جواد شیرازی

در دو روز زندگی غربت فراوان دیده ام

بارها از پیکر خود، رفتن جان دیده ام

از غروب روز عاشورای سال شصت و یک

بر دل زهرایی ام زخمی نمایان دیده ام

حج نیمه کاره ام کامل شد و در کربلا

عصر عاشورا به جای عید قربان دیده ام

در منا آب گوارا دست زائر ها دهید

حاجی ام را در ته گودال عطشان دیده ام

علی

اشعار شهادت امام باقرعلیه السلام - 6

*****************

حریم سینه ی من در شراره افتاده

در انعکاس نگاهم ستاره افتاده

ز حجله گاه لبم خون تازه می ریزد

دگر نفس زدنم در شماره افتاده

شکست هجمۀ بغض گلو گرفتۀ من

به یاد خاطره هایی دوباره افتاده:

به یاد کرب و بلا و غروب عاشورا

خزان به جان تباری بهاره افتاده

به پیش چشم تَرَم پیکر سُلاله ی عشق

به زیر مرکب صدها سواره افتاده

علی

اشعار شهادت امام باقرعلیه السلام - 5

*****************

روز محشر که هیچکس جز حق

بر دل و دین گواه و ناظر نیست


مدّعی ام که مذهبم غیر از


قالَ صادق و قالَ باقر نیست


آنکه ترسیم «أَمرُکُم رُشد» و


سخنانش «کلامُکُم نور» است


وای بر من که بستری شده و


درشبستان درد رنجور است


هر چه این زهر در تن آقا


جای خود را به زور وا می کرد


در حسینیّه ی دلش مولا


عمّه را بیشتر صدا می کرد

علی

نوحه شهادت امام باقرعلیه السلام - 2

***********************

حسین نوری

زمینه

غمی زده آتیش به جونم

به یاد کربلا روضه خونم

به یادجدم توی گودال

اشکم روونه  پریشونم

شده دل من زارو حزین

میمیرم از روضه ی  همین

که عمه دید از رو ذوالجناح

برادرش افتاد روزمین

صدای غریبی ، می پیچه ، تو گوشم

می سوزم ، هنوزم ، یه داغه رو دوشم

زیر دست و پا پیکری شد لگد مال

دیدم عمه زینب دیگه رفته از حال

غریب حسین ، شهید حسین

علی

شعرشهادت امام جواد علیه السلام - 8

***********************

اُفتاده است رویِ زمین و برابرش


لبخند می زند به تقلاش همسرش


اُفتاده است رویِ زمین دید مثلِ او


اُفتاده است در وسطِ کوچه مادرش


جُرعه به جُرعه آب زمین ریختند و او


از بس که آب گفت تَرَک خورد حنجرش


قسمت نبود آب بنوشد بجای آن


خاکی شده است حیف لبان مطهرش

علی

شعرشهادت امام جواد علیه السلام - 7

***********************

سید محــمد میرهاشمی

رزمنده ی عشقم مرا همسنگرى نیست

مادر نه ، فرزندى نه ، یار و همسرى نیست

جز مرگِ غربت با دل صد پاره از غم


بهر نجات از غصه راه بهترى نیست


غربت ببین فریاد من بر آسمان است


اما چه سازم قاتلم را باورى نیست


جان دادم و دست خودى در کار باشد


زهر خودى خوردم که زهر دیگرى نیست

علی

شعرشهادت امام جواد علیه السلام - 6

***********************

مهدی رحیمی


ماه باشی، روز و شب در آسمان باشی اگر


لحظه لحظه، روشنی بخش جهان باشی اگر


روضه ات یکجور دیگر می شود، در حجره ات


خود ولیِ عهد سلطان زمان باشی اگر


روضه ات حتما علیِ اکبری هم می شود


موقع رفتن از این دنیا جوان باشی اگر


بر مشامت می رسد از کوچه بوی دود و یاس


درجوانی ات خصوصا قد کمان باشی اگر


زهر ده تا اسب خواهد گشت و خواهی شد حسین


شمر وقتی رفت و در دست سنان باشی اگر

علی

شعرشهادت امام جواد علیه السلام - 5

***********************

هر دم هزار نوبت جان از بدن برآید


تا آه سینه سوزى از قلب من برآید
بس کوه غصه بردم بس خون دل که خوردم
گویى که از لبم خون جاى سخن برآید
از بس که یار قاتل سوزم نهفته در دل
ترسم که جاى آهم دود از دهن برآید
دیگر نمانده هیچم تا کى به خود پیچم
اى مرگ همتى کن تا جان ز تن برآید
امروز بین حجره فردا کنار کوچه
آواى غربت من از این بدن برآید
نیکوست زهر دشمن در راه دوست از من
هم سوختن به آتش هم ساختن برآید
از بس که رفتم از تاب از بس تنم شده آب
بر من صداى فریاد از پیرهن برآید
نبود عجب که بر من هنگام دفن این تن
خون در لحد بجوشد سوز از کفن برآید
جانسوز شعر(میثم) خیزد ز دل دمادم
مانند ناله ‏اى کز بیت الحزن برآید

علی

شعرشهادت امام جواد علیه السلام - 4

***********************

از بس که پای تا سرم آتش گرفت و سوخت


 شیرازه های پیکرم آتش گرفت و سوخت


 آتش ز جان سوخته ام شعله می کشد


 از آن زمان که مادرم آتش گرفت و سوخت


 از کودکی ز خاطره ی رنج مادرم


تا پای مرگ خاطرم آتش گرفت و سوخت


زهرم دهید باز، مگر راحتم کنید


در کنج حجره بسترم آتش گرفت و سوخت

علی

نوحه شهادت حضرت امام جواد علیه السلام

**********************

میثم مومنی نژاد
نوحه


از حجره ی در بسته ای


آید صوت دلخسته ای


یا ضامن آهو بیا سوی بغداد


جوادت را رها کن از دست صیاد


من غریبم


******


یوسف ابالحسنم


آتش گرفته بدنم


غم میرسد هر لحظه بر روی غمم


گل می گرید بر من و بر عمر کمم


من غریبم

علی

نوحه شهادت حضرت امام جواد علیه السلام

**********************

حسین رضائیان


زمزمه - واحد


در میان حجره به شور عاشقانه


می کنم گلایه از جور این زمانه


همسرم جفا کرد، چه ها کرد ، به قلب پرشراره ام


همچو مادرم در، جوانی،  به آسمان ستاره ام


روی بام خانه، شبانه ، نهاده جسم اطهرم


مرغکان پریدند، کشیدند ، سایه به روی پیکرم


قلب من پربلاست ، یاد کرببلاست ، یاد عاشورا می افتم


آه و واویلا از این غم

علی

شعر ولادت امام رضا علیه السلام- 30

***********************

حسن لطفی

تشنه بودیم که بارانِ نجف را دیدیم

اشک بودیم که دامانِ نجف را دیدیم

در نجف منقبتِ شاهِ خراسان گفتیم

مشهدت آمده سلطانِ نجف را دیدیم


بی سبب نیست در ایوانِ طلا می چرخیم


ما در ایوانِ تو ایوانِ نجف را دیدیم


چقدر ذکرِ علی در حرمت می چسبد


ما در این خاک ، خراسانِ نجف را دیدیم


هرچه دادند به ما لطفِ علی بود علی


بر سرِ سفرۀ تو خوان نجف را دیدیم


ما رسیدیم که بر مرمرتان رو بکشیم


یک علی گو که پس از نامِ شما هو بکشیم

علی

شعر ولادت امام رضا علیه السلام- 29

***********************

 دل کندن از دریا به ساحل بستگی دارد
به ماه نیمه،ماه کامل بستگی دارد


دل بردن و دل دادن و دل کندن و رفتن
کار جهان تنها به یک دل بستگی دارد


کار جهان را دل مشخص می کند هرچند
دل هم خودش در اصل به گِل بستگی دارد


آقا کریم است و رئوف است و حرم باز است
حاجت گرفتن پس به سائل بستگی دارد


میزان عشق و عقل و مهر و اشک معلوم است
شرط قبولی به معدل بستگی دارد


از آب سقاخانه بعد از حاجتت بردار
درمان به داروی مکمل بستگی دارد


اذن دخولت را بخوان در شهر خود،حاجت؛
به خواستن از درب منزل بستگی دارد


پس درس خارج خوانده های این حرم گفتند
که درس خارج هم به داخل بستگی دارد


این که زیارت از نمازت هم مهم تر شد
به درک توضیح المسائل بستگی دارد

علی

شعر ولادت امام رضا علیه السلام- 28

***********************

محـمدحسن بیات لو

این بار هم بیا و دو چشم تری بده
بالم شکسته است تو بال وپری بده


حالا که قصد کرده دلم در به در شود
از آن شراب کهنه ی خود ساغری بده


ازمن مرا بگیر وخودت را به من بده
از من مرا بگیر و من بهتری بده


من سال های سال بدون تو مانده ام
بر آسمان بی کسی ام اختری بده


تا زنده ام حواله ی جایی نکن مرا
نعش مرا به دست کس دیگری بده

علی

شعر ولادت امام رضا علیه السلام- 27

***********************

 رضا قاسمی

 ز بند غصــه و غـــم ســاعتی بشـــو آزاد

ز فرط مستـــی و از عشق سر بده فـریاد


درِ ورودی جنت درست این طـــــرف است


به روی سر در آن حک شده ست باب جواد


همین که از درِ باب الجــــواد رد بشــــوی


همین که چشـم تو بر گنبـد طــلا افتاد ...


تلاقـــی دو سه تا قطـــره اشک ، با گنبـــد


چه حس و حـــال عجیبی به قلب زائــر داد


به شوق پرچم سبزی که روی گنبد هست


کبوتـــری شده ای و رهـــا شــدی در باد


چه رد پای قشنگـــی به جــا گذاشتـه ای


ز قطره قطـره ی اشکـت میان گوهرشــاد

علی

شعر ولادت امام رضا علیه السلام- 26

***********************

سید هاشم وفائی

 ای دل امشب آسمانها دیدنی است

رقص نور کهکشانها دیدنی است


اختران چون خوشه دسته دسته اند

در میان آسمان صف بسته اند


مهر و مه را نورافشان کرده اند


آسمانها را چراغان کرده اند


رنگ شب زیباتر از هرروز شد


سینۀ مه پر ز نور و سوز شد


ناگهان لبهای مه چون گل شکفت


با هزاران شوق با خورشید گفت


ای مرا امید ای آئینه رو


کیست این مهر جهان آرا بگو


لعل لب خورشید رخشان باز کرد


از لب پر نور خود آواز کرد

علی

شعر ولادت امام رضا علیه السلام- 25

***********************

سید هاشم وفائی

اگرچه دیدن بیت خدا صفا دارد

مدینه بیشتر از هرکجا صفا دارد


به کوچه کوچۀ او عطر وحی پاشیدند


عبورکردن از این کوچه ها صفا دارد


دوباره بوی شکفتن رسیده و گفتند


حریم گلشن سبز ولا صفا دارد


خدا به نجمه عطا کرد نجم ثاقب را


فضای نُه فلک از این عطا صفا دارد


خبردهید که آمد رئوف اهل البیت


زمین به یُمن قدوم رضا صفا دارد


جمال روشن شمس الشموس دیدنی است


جهان ز جلوۀ شمس الضحا صفا دارد


از این وجود مقّدس ببین  پس از یک قرن


هنوز این حرم دل گشا صفا دارد

علی

سرود ولادت امام رضا علیه السلام-12

***********************

محـمد جواد حیدری

بارون می‌باره از چشمای آسمون

دلهای عاشقا بازم پُر جنون


کل فرشته ها ناز قدوم گل


دنیا رو گل زدن تا عرش بی کرون


شب آقای ایرونه و دلا چه آیینه بندونه


ولادت همه کسو کار ما اَمیر خراسونه


دلامون مجنونه


می‌باره آسمون یاس و بنفشه


رو دست نجمه خورشید می درخشه


مولا امام رضا السلطان امام رضا

علی

سرود ولادت امام رضا علیه السلام-11

***********************

ایمان مقدم

تو آبروی مردم ایرانی ، افتخار برا شهر خراسانی


بذار ساده بگم ساده بگم آقا ، من رعیتم و تویی که سلطانی


چه شوری ، چه حالی داره صحن و سرات


چه خوشحال ، دارن میان همه زائرات


الهی ، یه روزی اسم ما هم باشه ، میون ، شهیدات


خوش به حال همه خادمات ، یاعلی موسی الرضا


قربون ، گنبد طلات ، یاعلی موسی الرضا


یاعلی ، علی یاعلی ، یاعلی موسی الرضا

علی

سرود ولادت امام رضا علیه السلام-10

***********************

امیر عباسی

اومدی و دو عالَمه مسرور

میخونیم عاشقونه و دلشاد


با شهیدا می‌گیم همه با هم


آقا میلاد تو مبارکباد


مِهر تو سرشته در آب و گِلم ما


جانم امام رضا ذکر دل ما


ابالحسن ، مددی علی ابن موسی الرّضا


یاسیدی یاسیدی


******


ریزه خورهای سفره ی لطفت


پادشاه عالم امکانن


همه خوبا به ذکرِ یا سلطان


سائل درگه خراسانن


ما ریزه خور توایم الحمدلله


هستیم عبدِ کریم الحمدلله


ابالحسن ، مددی علی ابن موسی الرّضا


یاسیدی یاسیدی

علی

سرود ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها- 6

 ***********************

اهلِ دیارِ حضرتِ معصومه ایم ما ...

ایلُ و تبارِ حضرتِ معصومه ایم ما ...

عمری غبارِ حضرت معصومه ایم ما ...

در سایه سارِ حضرت معصومه ایم ما

اهلِ دیارِ حضرتِ معصومه ایم ما ...

ایلُ و تبارِ حضرتِ معصومه ایم ما ...

علی

سرود ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها- 5

 ***********************

حمید رمی

کامل شده ماه ، شبهای رضا      مجنون سر راه ، لیلای رضا


خشکی میخونه ، دریا اومده       مجنون میخونه ، لیلا اومده


بازم میخونن ، زهرا اومده


شهر و چراغون کنید      آینه بندون کنید


بی بی ولیمه میده پس عالمو مهمون کنید


دسته ی گل بیارید       دل روی دل بکارید


مهمونتون از راه رسید ، سنگ تموم بذارید


بانو ، حضرت معصومه

علی

 سرود ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها- 4

 ***********************

مجتبی صمدی شهاب

بازم از عرش داور جاری شد رود کوثر


انگار زهرا خوابیده روی دست موسی بن جعفر


این گل با عالمی ناز دلها رو داده پرواز


آی بچه سیدا باز براتون اومد روز مادر


گل دردونه ی خدا اومده


با یه عالم عشق و صفا اومده


همه عشق امام رضا اومده


مددی یاحضرت معصومه

علی

شعر ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها- 16

***********************

حسین ایزدی

دلم برای خودم تنگ می شود با تو


چقدر فاصله افتاده بین من تا تو


کویر خشک پر از خار و خاک من بانو


بزرگ و پاک و مطهر شبیه دریا تو


همیشه وقت گرفتاری ام امیدی هست


پناه من وسط مشکلات تنها تو


هوای شهر تو مثل نجف گنه سوز است


نجات بخش من از هرچه رنگ دنیا تو


عقیلة العرب شاه طوس معصومه


یگانه دختر ناز جناب موسی تو

علی

شعر ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها- 15

***********************

بانو سلام باد به روح مطهرت

بر چشمهای روشن آیینه گسترت


آیینه ها به سادگی ات غبطه می خورند


گل رشک می برد به حریم معطرت


دریا گشوده سوی تو دستی پر التماس


ما برکه ها دریغ نداریم باورت


گلدسته ی ضریح تو هر صبح می برد


ما را به آستانه ی پاک برادرت


ماه وستارگان به تماشا نشسته اند


تا آسمان طواف کند گرد پیکرت

علی

شعر ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها- 14

***********************

السلام ای عزیزه ی حیدر
گل موسی سلاله ی جعفر
جلوه ای از تبار آئینه
عصمت الله و چندمین کوثر
لقبت ای کریمه هردم شد
سبب دلخوشی این نوکر
رو به من کرده بخت و اقبالم
که گرفته دلم به سویت پر
کن دعا تا الی الابد بی بی  
خادمت باشم ای گل اطهر  
که غلامی تو شرف دارد   
مثل گنجی که هر صدف دارد    

علی

شعر ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها- 13

***********************

غلامرضاسازگار

ای غبار آستانت، آبروی اهل قم

داده زینت خاک زوارت بـه روی اهل قم

وصف تو محفل به محفل، گفتگوی اهل قم

روز و شب چشم عنایاتت به سوی اهل قم

آفتاب و ماه، تا در چـرخِ گیتی‌ پرور است

سایه ی‌ گلدسته‌هایت بر سرِ این‌کشور است

*****

دخت موسایی و صد موسی مقیمِ طور توست

وسعت ملک خــدا، غـرق شعـاع نور توست

عصمت و تقوی و پاکی و شرف، منشور توست

قم اگر گردیده مشهور جهان، مشهور توست

علی

شعر ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها- 12

***********************

چشم دلم به سمت حرم باز می شود
با یک سلام صبح من آغاز می شود
 
پر می کشد دلم به هوای طواف تو
وقتی که لحظه لحظه ی پرواز می شود
 
قفل دلم شکسته کنار در حرم
از مرقدت دری به جنان باز می شود
 
فهمیده ام ز حکمت ایوان آینه
اینجا دل شکسته سبب ساز می شود
 
کو چشم روشنی که ببیند در این حرم
هر روز چند مرتبه اعجاز می شود

علی

اشعار شهادت امام صادق علیه السلام -19

***********************

 محـمد علی کردی

 بین آتش دیده ات بارانی است


خانه ات در معرض ویرانی است

باز هم کوچه، تهاجم، ریسمان ...


قصه این واژه ها طولانی است

جنس مظلومیتت مثل علیست


ساکتی اما دلت طوفانی است

دردهایت مثل مادر آشکار


اشکهایت چون پدر پنهانی است

بگذریم، امشب به بزمی دعوتی


کاخ، امشب گوییا مهمانی است

علی

اشعار شهادت امام صادق علیه السلام -18

***********************

مهدی نظری

آقا تو را چون حیدر کرار بردند


در پیش چشم بچه های زار بردند


تو آن همه شاگرد داری پس کجایند!


آقا چه شد آن شب تو را بی یار بردند؟


این اولین باری نبود اینطور رفتید


آقا شما را اینچنین بسیار بردند


وقتی شما فرزند ابراهیم هستی


قطعاً شما را از میان نار بردند

علی

اشعار شهادت امام صادق علیه السلام -17

***********************

محمود ژولیده

هرچه خدا دعای مرا مستجاب کرد


خصم خدا امید دلم را خراب کرد


در حدّ یک نماز به من مهلتی نداد


سجّاده و نماز شبم را مُجاب کرد


عمّامه و عبای مرا از سرم کشید


دست مرا شبیه علی در طناب کرد


ابن ربیعِ بَد دهن از من حیا نکرد


با جمله ای سخیف به رویم عتاب کرد


گویا که در کِشاکِش بی حرمتی به من


گاهی حریمِ مادر من را خطاب کرد

علی

اشعار شهادت امام صادق علیه السلام -16

***********************

محـمد جواد شیرازی

بر هم نزن نماز مرا، بی هوا نزن


حالا که می زنی، جلوی آشنا نزن


سجاده و عبای مرا می کِشی، بکش


اما لگد به تربت کرب و بلا نزن


آتش زدی به زندگی ام بس کن و برو


دیگر نمک به زخم دل من، بیا نزن


در خانه بس نبود غرورم شکسته شد؟


حداقل مقابل همسایه ها نزن

علی

اشعار شهادت امام صادق علیه السلام -15

***********************

میثم تربتی

میان شعله  و زخم از زبانه ها دارم

دوباره شکوه از این تازیانه ها دارم

مرا زدند و به جسمم نشانه ها دارم

چو مرغ بال شکسته ترانه ها دارم

شکست حرمت من در نماز نیمه شبم

به کوچه نغمۀ یا فاطمه است روی لبم

اگرچه داده مرا خصم، سخت آزارم

اگر چه صاحب درد نهان و غمبارم

اگرچه خسته دلم، از مدینه بیزارم

شهید قصۀ دیوار و زخم مسمارم

به دست بسته پایِ پیاده ام بردند

دوباره جان نبی را به کوچه آزردند

علی

اشعار شهادت امام صادق علیه السلام -14

***********************

هر کسی که سائل دربار صادق می شود
می کند قالب تهی ، از خویش فارغ می شود
خار با مهر تو مانند شقایق می شود
سنگ هم با دیدن روی تو عاشق می شود

بی ولایت طائر قدس است چون مرغی اسیر
حضرت جبریل با حب تو لایق می شود
در خیالش منکرت طی طریقت می کند
بی گمان گم میکند ره را … منافق می شود
میوه ای که رشد کرده بی ولای آفتاب
ریشه اش در آب هست و زود فاسق می شود

علی

نوحه شهادت امام صادق علیه السلام - 10

**********************

حسین رحمانی

یه دنیا درد و غم ، میون سینه منه

تو شام غربتم ، فانوس گریه روشنه

مدینه میدونه ، از این زمونه دل سیرم

راحت میشم دیگه ، مسافرم دارم میرم

مدینه حرمته ، موی سفید و می شکنن

به پیرمرد و با ، پای برهنه می برن

آتیش به خونه ی ، اولاد زهرا میزنن

غریب آقام آقام ، غریب آقام آقام

علی

نوحه شهادت امام صادق علیه السلام - 9

**********************

مجتبی صمدی شهاب

زمینه

بیا بیا ، بیا مادر جونم اومد رو لبام

بیا بیا ، بیا که داره می لرزه دست و پام

بیا بیا ، دم آخر به راهت مونده چشام

از غمت مادر غرق فریادم

مثل تو من هم با سر افتادم رفته بر بادم

مثل تو طعم شعله رو چشیدم وای مادرم

تو کوچه شد خاکی موی سفیدم وای مادرم

صدام مثه تو بین دود بند اومد وای مادرم

در خونه م واشد با ضرب لگد وای مادرم

وای مادرم ، دلم محزونه

وای مادرم ، لبم پر خونه

وای مادرم ، چشام بارونه

وای امون ، امون از این دل

علی

نوحه شهادت امام صادق علیه السلام - 8

**********************

هستم در این زمانه

تنها و بی نشانه

دشمن مرا ز خانه

بیرون کشد شبانه

همچون کمان خمیدم

زخم زبان شنیدم

دنبال قاتل خود

در کوچه می دویدم

واویلا واویلا آه و واویلا


تنها و بیقرارم

کاری به کس ندارم

از بس که من دویدم

دیگر نفس ندارم

علی

نوحه شهادت امام صادق علیه السلام- 7

******************

حمید رمی

نفسم داره بند میاد      دیگه لحظه ی آخره


روی لبمه زمزمه ، یا زهرا


تو مدینه تو کوچه ها      پر منم آتیش گرفت


مث مادرم فاطمه ، یا زهرا


بازم آتیش ، میون مدینه      داره اشکِ آسمون میاد


کنار من ، با بازوی کبود        داره زهرا قدکمون میاد


آه مادر ، تو لحظه های آخرم


آه مادر ، بارونیه چشم ترم


آه مادر ، تو فکر دیوار و دَرَم


آه مادر ، آه مادر

علی

نوحه  تخریب حرمهای امامان بقیع علیهم السلام

*******************

دریافت فایل:        

ای بقیع غریب،مَأمَنِ مؤمنین
خاک آن چهار امام،قبر اُمّ البنین
ای صحن و سرات،برای ما قبله ی جان
گیرد دل ما،بهانه با اشک روان
که دیدنِ تو،شد حاجتِ پیر و جوان
ای بقیع غریب...

چونکه بینم تو را،یادم اُفتد عیان
از غم زینب و،رَجعتِ کاروان
از کرببلا،مدینه آمد ز جفا
با پیرُهنِ،امامِ لب تشنه فدا
آن کَس که شده،سرش بریده ز قفا
شاهِ شَیب الخضیب...

علی

نوحه  تخریب حرمهای امامان بقیع علیهم السلام -2

*******************

دریافت سبک:

تخریب بقیع

یه مدینه و یه دنیا خاطره،هر چی از حکایتش بگم کمه


واژه های مرثیه های دلم،بقیع و غریبی و درد و غمه


میگم قدم قدم واویلا،قبرای بی حرم واویلا


واویلا واویلا واویلا....


قبرای خراب و بی شمع و چراغ،میزنه آتیش وجود همه رو


میسوزه دلم که اینطور می بینم،قبرای بچه ها فاطمه رو


لاله و یاسمن میگرید،حجت بن الحسن میگرید


واویلا واویلا واویلا....

علی

شعر حرمهای امامان بقیع علیهم السلام - 8

***********************

پرده ی اول
***

امشب از طبع شاعرانه ی من
باز هم چهار پاره می جوشد
قلمم باز غیرتی شده و
خون دفتر دوباره میجوشد

به گمانم که سر رسید عزاست
عطر غم بر مشام می آید
واژه ها هم مودب اند اینجا
شعر با احترام می آید

حرف دارم برای تک تک تان
حرفی از اوج مرثیه به خصوص
ولی اول بیا سری بزنیم
به حریم قشنگ شمس شموس

علی

شعر حرمهای امامان بقیع علیهم السلام - 7

************************

نام تو را انگار با چشم تر آورده
این روضه خوان که باز حرف مادر آورده

قبر تو را گم کرد ؛ خیلی سخت پیدا کرد
وقتی که خاک از خاک قدری سر در آورده

شرمنده ی چشم کبوتر چاهی ات میشد
این دست خالی آمد اما او پر آورده


بغضی که در اشک کبوتر چاهی ات مانده
یک عمر انگاری دمارش را در آورده

علی

شعر حرمهای امامان بقیع علیهم السلام - 6

************************

ویرانه ای که هست قدمگاه قدسیان
ناید شکوهِ وصف جلالش به هر بیان

افلاکیان به خاک زمین غبطه میخورند
کو دارد اندرون خودش این فلک مکان

نامش بقیع و مدفن انوار ایزد است
گشته دخیل تربت او روحِ اِنس و جان

 
گفتیم کربلاست اگر جنت الحسیــــن(ع)
پس دارد او به سینه ی خود چهارتا جنان

سایه نشین لطف و عطاشان تمام خلق
اما مزارشان تُهی از صحن و سایبـــان

علی

شعر حرمهای امامان بقیع علیهم السلام - 5

************************

محـمد علی بیابانی

افسوس تو را خراب کردند


ما را ز خجالت آب کردند


سهم سر ما سایه ی درد و


سهم تو هم آفتاب کردند


***


خوشحال ز نور تو نبودند


دنبال ظهور تو نبودند


وقتی که تو را خراب کردند


در فکر غرور تو نبودند

علی

شعر حرمهای امامان بقیع علیهم السلام - 4

************************

مهدی رحیمی


تاکه ذهنم از مدینه مشهدی دیگر بسازد


بهتر است این شهر را از هرکجا بهتر بسازد


مثل فتح مکه درتغییر این بارِ مدینه


طرح را احمد بیارد شهر راحیدر بسازد


ازحسن دارالکَرَم محراب رابا نام سجاد


بین صحن باقر و صادق دوتا منبر بسازد


احتمالا بین صحن فاطمه باگریه حیدر


جای سقّاخانه حوضی بهتراز کوثر بسازد


علی

شعر شهادت امام علی علیه السلام-۲۸

*******************
یک کوچه غیرت ای قلندر تا علی مانده است

شمشیر بر دارد هر آن کس با علی مانده است

دیشب تمام کوچه های کوفه را گشتم

تنها علی، تنها علی، تنها علی مانده است

ای ماهتاب آهسته تر اینجا قدم بگذار!

در جزر و مد چاه، یک دریا علی مانده است

از خیل مردانی که می گفتند می مانیم

انگار تنها ابن ملجم با علی مانده است

ای مرد! بر تیغت مبادا خاک بنشیند

برخیز! تا برخاستن یک «یاعلی» مانده است

علی

شعر شهادت امام علی علیه السلام-۲۷

*******************
اى تیغ همیشه بى خبر مى آیى

یک روز به شکل میخ در مى آیى

امروز تو شمشیرى و فردا قطعا

درقالب یک تیر سه پر مى آیى

***

یک مرتبه کم شتاب باشى خوب است

با قاعده با حساب باشى خوب است

فکر دل فاطمه نبودى اما

فکر جگر رباب باشى خوب است

علی

شعر شهادت امام علی علیه السلام-۲۶

*******************
باز هم لخته ىِ خون روىِ سَرَت مى بینم
من بمیرم ! چِقَدَر روىِ شما آشفته ست

تَرَکِ روىِ سَرَت خوب نشد…من چه کنم
از چه رو اینهمه گیسوى شما آشفته ست؟

 

امیرالمومنین علیه السلام :
دخترم!گریه مکن!دردِ من از زخمم نیست
پدرت سى  سال است که دیگر مُرده

از همان وقت که تابوت به دوشم بُردم
از همان وقت دگر جانِ پیمبر مُرده

حضرت زینب سلام الله :
قَسمت مى دهم اى برگِ گلم آرام شو
اینهمه گریه براىِ دردِ تو مرهم نیست

نفسم حبس شده…گریه نکن جانِ حسن
غصه ها بسیار است..اشک و ماتم کم نیست

علی

شعر شهادت امام علی علیه السلام-۲۵

*******************
چشم هایِ به رنگِ خونَت را
بر پرستارِ خود کمی وا کُن
دلِ من شور می زند بابا
گریه های مرا تماشا کُن

 

گرچه بستم شکافِ زخمت را
خونِ تازه دوباره می ریزد
گرچه بر معجرم گره زده ام
لخته خون، پاره پاره می ریزد

بعدِ لبخندِ قاتلت بر من
تو چرا خنده می کنی بابا؟


علی

شعر شهادت امام علی علیه السلام-۲۴

*******************
کوفه امشب چه ساکت و سرد است
کوفه امشب چقدر پُر درد است


کوفه امشب نمیرود در خواب
کوفه گرچه عجیب نامرد است

چشمهایِ یتیمها پُر خون
سر راهِ امیر شبگرد است

کاسه ها خالی است از شیر و
چهره از فرطِ گریه ها زرد است

آه مادر، غریبه امشب نیست
نانِ ما را پدر نیاورد است

نذر دارم که خونجگر نشوم
من یتیمم یتیم تر نشوم

علی

شعر شهادت امام علی علیه السلام-۲۳

*******************
وجودم نخل از غم بارور بود

تمام حاصلم خون جگر بود

زهر شاخه هزاران میوه دادم

همانا پاسخم نیش تبر بود

دلم از طفل بر پستان مادر

به دیدار اجل مشتاق تر بود

اگر چه شاخه هایم را شکستند

به هر شاخه هزارانم ثمر بود

چه باک از تیغ زهرآلود دشمن

علی یک عمر در کام خطر بود

هزاران زخم در دل داشتم من

که بس کاری  تر از این زخم سر بود

علی

شعر شهادت امام علی علیه السلام-22

*******************
ای در سفینة دو جهان ناخدا علی

ممسوس در حقیقت ذات خدا علی

یار و برادر و وصی و نفس مصطفی

باب نبوتّی و ابوالاولیا علی

شمشیر و دست و چشم خدا کیست غیر تو

بر دوش مصطفی که نهد جز تو پا علی

در بدر، بدر بدری و در قدر، قدر قدر

هم هل اتاست مدح تو هم لا فتی علی

علی

نوحه شهادت امام علی علیه السلام - 15

***********************

میثم مومنی نژاد

نوحه

 

وای وای اجل زند صدا علی را

وای وای کوفه شده گریان مولا

فردا میان اشک و آهش

خون میچکد بر روی ماهش

سجاده گردد قتلگاهش

مولا علی اول مظلوم

******

وای وای غم روی غم دارد به سینه

وای وای از کوچه ی تنگ مدینه

لرزد زغم زانوی مولا

از دیدن قاتل زهرا

صبر علی دارد تماشا

مولا علی اول مظلوم

علی

نوحه شهادت امام علی علیه السلام - 14

***********************

رسول میثمی

زمینه

ضربت خوردن

 

داره میاد

صدای پای مردی، که باز

عاشقونه با سوز و گداز

روی لبشه راز و نیاز

داره می ره که فدایی بشه تو نماز

سی ساله که غمش ، غم فاطمست

سی ساله که دمش ، دم فاطمست

سی سال یاد قد ، خم فاطمست

یه عمره ، اشک چشماش ، می باره ، دونه دونه

تموم ، روضه ها رو ، یه عمره ، که می خونه

نگاهش ، اما امشب، به سمت ، آسمونه

ای وای ای وای ، شکسته شد فرق مرتضی

والله والله ، تهدمت ارکان الهدی

علی

شعر ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام - 21

****************************

همین که رزق شب ما دعای حیدر شد

زمان فیض گدا زاده ها مقدر شد

ز شوق تا سحر آنقدر پر زده جبریل

که کوچه های مدینه تماماً از پَر شد

تبرکی خدیجه در آسمان چرخید

همین که فاطمه زمزم چشید و مادر شد

سلام خیل ملائک از آستانه عرش

به اولین نوه ی خانه ی پیمبر شد

به دست حور الامین تا که جان شد صدقات

صدای گریه ی کودک بلند شد ، صلوات

علی

شعر ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام - 20

****************************

شکر خدا که اهل دعا لطف می کنند

فرقی نمی کند، همه جا، لطف می کنند

اینجا اگر یکی دو درم را طلب کنیم

پر می کنند کیسه ی ما، لطف می کنند

تنها بفکر آبروی سایل اند پس

بی منت و بدون صدا لطف می کنند

هرگز کسی ز درگهشان ناامید نیست

وقتی بجای نقره، طلا لطف می کنند

اینها که هیچ اهل تعلق نبوده اند

فرقی نمی کند که چه را لطف می کنند


ما ریزه خوار خوان کریمانه ی توییم
شکر خدا گدای در خانه ی توییم

علی

شعر ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام - 19

****************************

 محـمد فردوسی

می نویسم جگر حیدر و زهرا آمد


آفتاب سحر حیدر و زهرا آمد


جلوه ای از هنر حیدر و زهرا آمد


اولین تاج سر حیدر و زهرا آمد


نیمۀ ماه خدا،قرص قمر پیدا شد


روزه ام با رطب نام ((حسن جان)) وا شد


چه جلال و جبروتی چه جمالی دارد


گوشۀ لعل لبش وه که چه خالی دارد


برترین سید دنیاست چه شالی دارد


زینت دوش نبی سیر کمالی دارد


مادرش فاطمه با خندۀ او می خندد


دور بازوش علی حرز نجف می بندد

علی

شعر ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام - 18

****************************

   می شوم اشک در این قافیه دریا دریا


می روم آخر این بادیه دریا دریا


آمدم در گذری که شده مجنون مجنون


می نویسم لب این حاشیه لیلا لیلا


گوشه ای داده به من چشم تو پائین پائین


می برندم ز همین زاویه بالا بالا


سر من گرم شد از گفتن حیدر حیدر


و شنیدم ز همان ناحیه زهرا زهرا

علی

سرود میلاد امام حسن علیه السلام

************

میثم مومنی نژاد

ای روزه داران رحمت یزدان عمیم است


ماه ضیافت سفره اش دست کریم است


از بخشش او ، می‌بارد اعجاز


از خنده ی او ، گل میشود باز


بوی گل سرخ ، عطر چمن شد


عید حسن شد ، عید حسن شد

علی

اشعار وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها-9

**************

سید هاشم وفایی

 

همچنان موجی که بر یک صخره خود را بشکند

جای دارد از هجوم غم دل ما بشکند

 

باز طوفان غمی آمد که با غوغای خود

کشتی دل را میان موج دریا بشکند

 

کعبه با پیغمبر رحمت سیه پوشیده است

بیم آن دارم که طاق عرش اعلا بشکند

 

زلزله افتاد بر بطحا از این داغ عظیم

شیشه های مکه جا دارد که یکجا بشکند

 

در عزای بانوی ایثار و ایمان و خلوص

هر دلی نشکست در امروز فردا بشکند

علی

اشعار وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها-8

**************

محسن کاویانی

 

آنقدر بخشیدی که دستانت

بخشندگی را هم هوایی کرد

 

ثروت به پاهای تو افتاد و

از تو غرورش را گدایی کرد

 

 من هم کنار آسمان بودم

وقتی نماز نور را خواندی

 

در روزهای غربت و سختی

مردانه پای عشق خود ماندی

 

 بانو کسی دیگر نمی‌گوید

مردانگی در سیرت زن نیست

 

مردانگی ها را نشان دادی

مردانگی تنها به گفتن نیست

علی

نوحه وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها-2

*****************

ای شده وقف ِ ره ِ دین،یاور ِ حضرت طاها

جان ما فدای نامت،مادر امّ ابیها

مولاتی جلوه ی حقّ الیقین،مشتاقت آسمانها و زمین

که شما هستی اُمّ المؤمنین

یا حضرت ِ خدیجه

غصه دار ِ ماتم ِ تو،قلب ِ بی صبر و قرار است

ثروت ِ تو بهر ِ اسلام،همطراز ذوالفقار است

در طینت نور داور بوده ای،تا آخر یار رهبر بوده ای

به هر جا با پیمبر بوده ای

یا حضرت ِ خدیجه

علی

اشعار وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها-7

**************

من کنیز آسمانی اله العالمینم
بانویی یکتا پرستم همدل اهل یقینم
خلقتم از صلب های پاک یک یک منتقل شد
تاج دارم در سیادت پاکدامان و متینم
بانویی هستم که جبریلش سلام آرد ز بالا
من مخاطب از خدا با خطبه ی روح الامینم
اولین درد آشنای آستان هل اتایم
اولین بانوی اسلامم سعادت را نگینم
محرم اسرار بعثت راز دار بیت وحی ام
همسر آزاده ی درگاه ختم المرسلینم
هستی ام نذر نبوت، ثروتم وقف رسالت
یاور پیغمبر اعظم امین مؤمنینم

علی

اشعار وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها-6

**************

ای خو گرفته با نفست عطر احمدی

ای پیشتر ز بعثت احمد محمّدی

ای بارها سلام تو را بر رسول خود

ابلاغ کرده ذات خداوند سرمدی

چون شمع با فروغ نبوّت گداختی

پیش از نزول وحی نبی را شناختی

ای بر تو لحظه لحظه سلام پیمبران

خاک در تو سجده گه خیل سروران

پیش از پیمبری پیمبر به روی او

چشم تو دید آنچه ندیدند دیگران

علی

اشعار مناجات ماه رمضان - 15
*************************

یوسف رحیمی

نومید نمی‌شویم یک آن از ‌تو


دیدیم ‌مگر ‌به ‌غیرِ ‌ا‌حسان از تو؟


جر‌م و ‌گنه و ‌خطا و ‌عصیان از ما


جود و کر‌م و عطا و ‌غفران از تو


 **********************
غلامرضا سازگار


کس به غیر از تو نخواهم چه بخواهی چه نخواهی


باز کن در که جز این خانه مرا نیست پناهی


نه من آنم که زلطف و کرمت چشم بپوشم


نه تو آنی که کنی منع گدا را زنگاهی


در اگر باز نگردد نروم باز بجائی


پشت دیوار نشینم چو گدا بر سر راهی


تو کریمی و  دو صد کوه به یک کاه ببخشی

علی

اشعار مناجات ماه رمضان - 14
*************************

غلامرضا سازگار

کی ام من گنه کار بی بند و باری


ذلیلی خطا پیشه ای شرمساری


گرفتار و آلوده هر گناهی


سیه نامه ای سرکشی نابکاری


زخود گشته نومید از فرط عصیان


به درگاه عفو تو امیدواری


اگر پرده از جرم من می گشودی


به من بسته می شد در خلق آری


ندانم چه شد کآبرویم نبردی


و یا دادیم عزت و اعتباری


تو کردی عزیزم و گر نه عزیزان


مرا می شمردند کمتر زخاری

علی

اشعار مناجات ماه رمضان - 13
*************************

رضا اسماعیلی

باز هم باران بسم الله الرحمن الرحیم


سفره ی احسان بسم الله الرحمن الرحیم


خواندن آیات سرخ گل ز قرآن چمن


در بهارستان بسم الله الرحمن الرحیم


لقمه ای نان و نیایش در حضور آسمان


بر لب ایوان ِ بسم الله الرحمن الرحیم


خوردن سیبی بهشتی از درخت باغ نور


با لب و دندان ِ بسم الله الرحمن الرحیم


شب نشینی با ملائک در شبستان دعا


خواندن قرآن ِ بسم الله الرحمن الرحیم

علی

اشعار مناجات ماه رمضان - 12
*************************

علی سپهری

یک روز می رسد به خدا خوب می شوم


بیمارم و به طب شما خوب می شوم


تنها امید بنده ی عاصی نگاه توست


آخر به این امید و رجا خوب می شوم


از من دعا و از تو اجابت رسیدن است


در هر سحر به ذکر و دعا خوب می شوم


تنها سلاح عبد گنهکار گریه است


من با همین سلاح بکا خوب می شوم

علی

اشعار مناجات ماه رمضان - 10
**************

بر گوش دل از پیک خداوند، پیام است


هنگام قیام است قیام است قیام است


غافل شدن از دوست حرام است حرام است


شعبان اگر از دست شده، ماه صیام است


ظلمت ز میان رفته؛ مه رحمت و نور است


عالم همه جا بر همگان وادی طور است


****


خیزید که این ماه خداوند تعالی‌ست


خیزید که انوار الهی متجلاست


عالم همه‌جا بزم وصال است وصال است


در دست خدا ساغر لبریز تولّاست

علی

اشعار مناجات ماه رمضان - 9
**************

آرش براری

مثل طفلی می نشینم گریه زاری می کنم


تا در آغوشم نگیری بی قراری می کنم


با تو بعضی وقت ها ساز مخالف می زنم


با تو بعضی وقت ها ناسازگاری می کنم


هرچه هم اصرار کردم حاجت من را نده


شاید اصلا روی شرّی پافشاری می کنم


روزه می گیرم ولیکن چشم و گوشم روزه نیست


روزها من هم به نوعی روزه خواری می کنم


توبه با گریه ثمر دارد که من با اشک هام ...


بذر های توبه ام را آبیاری می کنم


جای من بین گلستان مناجات تو نیست


بین این گل ها چقدر احساس خاری می کنم

علی

اشعار مناجات ماه رمضان - 8
**************

آمد خبر که من خبری دست و پا کنم


برقلب مرده ام شرری دست و پا کنم


ماه خدا عیان شد و درمانده مانده ام


در چشم کور یک قمری دست و پا کنم


سوز و فضای عطر مناجات رو به راه


مستولی است تا جگری دست و پا کنم


آوای ربنا و ابوحمزه می رسد


باید که دیدگان تری دست و پا کنم

علی

اشعار مناجات ماه رمضان - 7
**************

دوباره در خونت اومد گدا
دوباره زدی بنده هاتو صدا
شده موقع رحمت عام تو
منم اومدم اومدم ای خدا!
***
ببین توشه ام خالی و در عوض
پرم از خجالت پرم از گناه
ندارم امیدی به جز تو خدا
من موسپید و من روسیاه
***


جز اینجا اگه جای دیگه برم
ردم می کنن با سرافکندگی
امیدم به لطفت نشه ناامید
دوباره بده رخصت بندگی
***


یه عمره گره خورده تو کار من
من اما هنوزم نمی فهممو
منو توی خوبا بخر ای خدا!
شبای دعا کم نکن سهممو

علی

اشعار مناجات ماه رمضان - 6
**************

مهرابی

ای که همیشه گوش دهی بر دعای من
دل می دهی به نغمه یا ربنای من
فهمیده ام که با همه عالم غریبه ام
فهمیده ام دگر که تویی آشنای من
تو رب عالمی و من عبد گناه کار
می آید از تو حرف زدن بر کجای من؟!
در روزگار معصیت آخرالزمان
شکرت خدا به کوی تو باز است پای من
این گونه ام مبین که گرفتار غفلتم
من دوست دارمت به خدا ای خدای من
از هیچ کس به جز تو ندارم من انتظار
بر دست های توست فقط چشم های من

علی

اشعار مناجات ماه رمضان - 5
**************


با آنکه حدّ جرمم بالاتر از عذاب است


جرم مرا حساب و عفو تو بی حساب است


با لطف بی کرانت در پیشگاه عفوت


العفو یک گنه کار بالاترین ثواب است


عفو تو کوه خجلت بر شانه ام نهاده


بر روی دوشم این کوه سنگین ترین عذاب است


دستم به بند عصیان پایم به دام شیطان


قلبم هماره بیمار چشمم همیشه خواب است


چون لالۀ خزانی رفت از کفم جوانی


شرمنده پیریِ من از دوره شباب است

علی

اشعار مناجات ماه رمضان - 4
**************

بنده من چرا دگر خدا خدا نمی کنی؟
چرا مرا ز سوز دل دگر صدا نمی کنی؟
ریشه دوانده در دلت غفلت و لذت گناه
محبت تو کم شده به ما وفا نمی کنی؟
مگر خدای دیگری به غیر من گرفته ای
که با من غفور تو دگر صفا نمی کنی؟
مگر ز من چه دیده ای که این چنین بریده ای
منتظر تو مانده ام چرا نوا نمی کنی؟
چرا مرا ز خانه دلت برون نهاده ای
چرا دل شکسته را خانه ما نمی کنی؟
ز فاطمه به سوی تو سلام می رسد ولی
چرا برای مهدی اش کمی دعا نمی کنی؟

علی

السلام علیک یا صاحب الزمان (عج)


**************************

تضمین غزل عراقی


بیا که تا نزند عشق، کوس رسوایی


بیا که تا نرود سَر، قلوب دریایی


بیا که تا نشود خَلق، مست و هرجایی


«بیا که بی تو به جان آمدم ز تنهایی


نمانده صبر و مرا بیش از این شکیبایی»


 


به موج های بلا جز تو کیست فُلک نجات؟


از این جهنمِ ظلمت به دست کیست برات؟


کجا رَوَم نشوم بین حق و باطل مات؟


«بیا که جان مرا بی تو نیست برگ حیات


بیا که چشم مرا بی تو نیست بینایی»

علی

شعر ولادت حضرت مهدی عجل الله فرجه۲۴

*******************

امشب بهانه ها همگی جور می شود
حتی شراب کاسه ای از نور می شود
وقتی نگاه یار قدم رنجه می کند
چشم تمام صاعقه ها کور می شود
بهر خوش آمدید به پای ادیب عشق
شعر و شعور اهل ادب شور می شود
لعلی که غمزه های نگاهش درست کرد
والله باعث تب انگور می شود
از بس که محو او شده ماه چهارده
پشت نقاب، جلوه ی مستور می شود

علی

سرود تولد حضرت مهدی عجل الله فرجه۸

*******************

میثم مومنی نژاد

یا الهی صل و سلم علی محمد و آل احمد

العجل العجل بقیه الله

اباصالح ،‌ یا اباصالح

******

گل بریزید گل بریزید گل نرجس وا شد امشب

آسمانها غرق نور از خنده ی زهرا شد امشب

العجل العجل بقیه الله

اباصالح ،‌ یا اباصالح

******

مژده یاران بوی یوسف میرسد در شهر کنعان

گلی آمد که جهان از مقدمش گردد گلستان

العجل العجل بقیه الله

اباصالح ،‌ یا اباصالح

علی

سرود تولد حضرت مهدی عجل الله فرجه۷

*******************

صدا صدای عشقه صدا صدای ماهه

بگید بیان فرشته ها یه مهربون توراهه

ستاره ها منتظره مقدم تو هستند

هزارهزارتا طاق گل تو راه تو بستند

امشب امشب قدم بزن توسرزمین بید مجنون

چشم عالم دوباره پیش پات داره هوای بارون

لبیک یا صاحب الزمان

برای دیدن تو چشم امید ندارم

اما بر سلامتیتون صدقه می ذارم

ارزش مهربونیات بیشترازیه دنیاست

دوباره کوچه های شهر پر شد از گل یاس

لیلامجنون به پای گهواره ی تودخیل می بندند

حرف عشقو از این به بعد رو بال جبرئیل می بندن

لبیک یا صاحب الزمان

علی

شعر ولادت حضرت مهدی عجل الله فرجه۲۳

*******************

شکر خدا باشد دلم کوکب شناس اختر شناس

تشخیص دارد فطرتم چون بوده پیغمبر شناس

لطف و عنایات خدا ذاتاً مرا کرد آشنا

با مهر بی پایان خود تا که شدم حیدر شناس

باشد عیان شیدایی ام من فطرتاً زهرایی ام

مانند طفلی که بود پیش از همه مادر شناس

توحید دارد فطرتم دلداده ی این عترتم

این خاندان حق پرست این فرقه ی داور شناس

علی

شعر ولادت حضرت مهدی عجل الله فرجه۲۲

*******************

آماده می شوم غزلی را بنا کنم

در شور عشق، قافیه ای دست و پا کنم

باز از شرابِ دوست شدم مست و بی قرار

باید که پیر میکده ها را صدا کنم

میخانه ای برای دلم جور کرده ام

تا رازِ سرخوشیِّ خودم بَر مَلا کنم

رازی که گفتنش همه را مست می کند

وقتش شده بگویم و خود را رها کنم

پس اهل میکده! همه سر تا به پای، گوش

تا خوب حقِّ مطلب خود را ادا کنم

از راه آمده قمرِ آخرالزَّمان

یعنی امام عصر، همان حیدرالزَّمان

علی

شعر ولادت حضرت مهدی عجل الله فرجه۲۱

*******************

دفترم واژه به واژه چشمه ای از نور شد

تا که نامت در میان قلب آن منظور شد

نامتان آمد دل غمدیده ام مسرور شد

بزم شادیمان به امید وصالت جور شد

مرتضی و مصطفی از روی پاکت منجلی

ذکر دل امشب به عشقت یا محــمد یا علی

موج گیسوی تو دل از موج دریا برده است

نور رخسار تو دل از ماه شبها برده است

خال روی تو دل از نوح و مسیحا برده است

قد و بالایت دل از صد قد رعنا برده است

علی

شعر ولادت حضرت مهدی عجل الله فرجه۲۰

*******************

سحر زبیت ولایت دمید نور خدا

گرفت پرده ز رخ آفتاب برج هدی

به شهر سامره ماهی گرفت پرده زرخ

که آفتاب، به لبخند گفت صلِّ علی

دمید لالۀ زهرا به دامن نرگس

شکفت غنچۀ نرگس به گلبن زهرا

خدای عزّوجل آفرید یکتائی

که قامت ابدیت به پیش اوست دو تا

ترانۀ زَهَق الباطل است و جاءالحق

که سر کشیده زعمق زمین به اوج فضا

بگو به موسی عمران به طور سامره رو

ببین رخی که ندیدی به سینۀ سینا

علی

شعر ولادت حضرت مهدی عجل الله فرجه۱۹

*******************

محمود ژولیده

در خیال خویش من هم     نوکری از نوکرانم

عاشقی از عاشقانم        دوستی از دوستانم

با تو این حرف مدامم   چاکرم عبدم غلامم

بی تعارف ای امامم       خسته از ورد زبانم

خسته از این ادعایم     که محب هل اتایم

یا مسلمان شمایم      ای امام انس و جانم

شیعه اثنی عشر دانم خودم را حیف اما

بر سر عهد تو آیا      مانده ام آیا بمانم

گفته ام پای رکابم       اهل جنگ و انقلابم

گفته ام اما نمیدانم      ز اینم یا ز آنم

منکه یار دین نبودم        پای کار دین نبودم

افتخار دین نبودم          پس چرا دادی امانم

علی

شعر ولادت حضرت مهدی عجل الله فرجه۱۸

*******************

سید رضا موید

در چرخ امامت است انجم مهدی

ماه  فلک  یذهب  عنکم   مهدی

تنها  دو نفر شبیه احمد  هستند

اول علی اکبراست و دوم مهدی

************

محتبی روشن روان

ز اوج آسمانهای خداوندی ندا آمد

شب پرواز آسان شکسته بالها آمد

بده ساقی کمی باده بر این مخمور افتاده

شب وا کردن عقده شب مشکل گشا آمد

مرو در گوشه‌ی دخمه بزن مطرب... بخوان نغمه

شب تصنیف خواندن شد شب عیش و صفا آمد

علی

شعر ولادت حضرت مهدی عجل الله فرجه۱۷

*******************

یا صاحب الزّمان

امشب خبر ز عالم بالا رسیده است

زیباترین ستاره ی دنیا رسیده است

امشب حکیمه باش و ببین پور عسکری

با هیبت و شمایل طاها رسیده است

در او خلاصه گشته خِصال پیمبران

موسی رسیده است،مسیحا رسیده است

جبریل با هزار فرشته از آسمان

کرده نزول،بهر تماشا رسیده است

سر را بُرید یوسف کنعان به جای دست

وقتی شنید یوسف زهرا رسیده است

علی

سرود ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام۶

××××××××××××

هاشم محــمدی آرا

دریا ، به زیر پاشه

دنیا ، توی دستاشه

اومد ، دلبر لیلا

خورشید ، محو چشماشه

لیلای دلِ مجنون

با تو ،  می‌گیرم سامون

از عشق علی اکبر

بدجور ، شده ام حیرون

اومد نوه ی حیدر ، به همه سرور

علی اکبر ، علی اکبر

انگار اومده دنیا ، بازم خود پیغمبر

عیدی میگیرم امشب ، من از حضرت حیدر

یا علی ابن حسین ابن علی

علی

سرود ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام۵

××××××××××××

حبیب باقرزاده

شب عشاق شب مجنونه

دلای عاشقا چه حیرونه

اومده اکبر لیلا و

برا آقا دل داره می خونه

منم پابست علی اکبر

همیشه هستم مست علی اکبر

×××

دل عشاق چقدر بی تابه

آخه شب نوگل اربابه

اومده جلوه پیغمبر

داره توی مدینه می تابه

دلم مجنون علی اکبر شد

دلم سرگردون علی اکبر شد

×××

شبیه آقا رسول الله

خداوکیلی این پسر ماهه

همه ی دلخوشی لیلا

علی عصای پیری شاهه

می خونیم امشب برا آقامون

تویی دنیا و آقا تو عقبامون

علی

شعر ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام۲۴

*****************

محمود ژولیده

رسم رفاقت را ادا کردن چه خوب است

مزد رسالت را ادا کردن چه خوب است

حق ولایت را ادا کردن چه خوب است

روح اطاعت را ادا کردن چه خوب است

من پیشوای خویشتن را می شناسم

ابنُ الحسینِ وَ الحسن را می شناسم

من پیرو شهزادۀ نسل خلیلم

من پیشمرگ یک سلاله  از سلیلم

من شاکر درگاه آن رب جلیلم

که مُلهَم از روح القدس چون جبرئیلم

تا صحبت از شبه پیمبر میشود باز

خود فتح باب وحیِ داور میشود باز

با مرغ دل تا کوی او پر میگشایم

پر در هوای آل کوثر میگشایم

لب را به تبریکات دلبر میگشایم

باب سخن با نام اکبر میگشایم

علی

شعر ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام۲۳

*****************

این روزها مجنونتر از دیروزهایم

دنبال لیلای نگاهی بی صدایم

گاهی سراغ بال های خود میایم

انگار آبی تر شده رنگ دعایم

اعجاز زمزم شستشو کرده دلم را

یعنی که چشمت زیر و رو کرده دلم را

ای در نگاهت از خدا صدها نشانه

خانه به دوشت لاله ها خانه به خانه

وقتی که بابایت غزل، مادر ترانه

یعنی تویی زیبا تو هستی عاشقانه

آه ای شکوه عاشقی چشم زلالت

خون تمام عاشقان بادا حلالت

علی

شعر ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام۲۲

*****************

روزی که بال میزدم اما پری نبود

روزی که حلقه میزدم اما دری نبود

 

روزی که باده عربده میزد حریف کو

حل میشدم درون مِی و ساغری نبود

 

روزی که در میان تمامی عقل ها

مستانه نعره میزدم و حنجری نبود

 

روزی که عشق بود و خداوند عشق را

غیر از حسین آینه ی دیگری نبود

 

دیدم حسین گرم طوافی عجیب بود

بر دلبری که هم قدمش محشری نبود

 

میخواستم که دل بسپارم نیافتم

میخواستم که سر بدوانم سری نبود

 

آنروز حکم حضرت حق حیدری شدیم

ما را صدا زدند و علی اکبری شدیم

علی

شعر ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام۲۱

*****************

هم درمقام و نام و جلالت تو اکبری
هم اینکه درعشیره شماازهمه سری
گفتااگرکه ختم رسالت نمیرسید
حتما تو اخرین نبی هستی پیمبری
وقتی تورا بدست پدر داد مادرت
بوسیدروی ماهت و گفتا که محشری
بایدبرای رزم تو لشکربیاورند
الحق عرب ندیده شبیه ت دلاوری
وقتی لجام اسب کشیدی سوی نبرد
دشمن ندید اکبری یا این که حیدری
دشمن چشیده مزه شمشیر تیز تو
وقتی چو شیر بر صف او حمله میبری
اقا شما کرامتتان هم محــمدیست 
حالا شما به کرببلایم نمیبری
صدبار گفته اند و مانیز گفته ایم
اقا غلام دربدرت را نمیخری
علی

شعر ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام۲۰

*****************

هر جا سخن از خاک دری هست، سری هست

هر جا تب عشق است، دل در به دری هست

دیروز گدایان همه دنبال تو بودند

هر جا که شلوغ است یقیناً خبری هست

اجداد من از دیر زمان عاشق عشقند

دیدید که در طینت ما هم هنری هست

بازار مرا با قدمت گرم نکردی

یک چند غلامی که بیایی ببری هست

در غیبت شه روی به شهزاده می آرند

صد شکر که در خانه ی آقا، پسری هست

هر جا قد و بالای رشیدی ست، یقیناً

دنبال سرش نیم نگاه پدری هست

یا حضرت ارباب، دمت گرم و دلت شاد

یا حضرت ارباب کرم، خانه ات آباد

علی

شعر ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام۱۹

*****************

مثل اسفند دلم روی دلم بند نبود

 مدتی روی لبان همه لبخند نبود

درد دوری ز پیمبر که خوشایند نبود

و کسی مثل خداوند هنرمند نبود

تا که پیوند زند زلف غم و شادی را

تا نمایان بکند زینت آبادی را

از همان لحظه ی آغاز تو صحبت شده بود

نوبت دیدن رخسار تو قسمت شده بود

بی تحرک همه ی آینه حیرت شده بود

که خداوند به رخسار تو رؤیت شده بود

و کسی نیست که دست از سر تو بردارد

آخر این چهره نشانی ز پیمبر دارد

علی

شعر ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام۱۸

*****************

چون خدا ما را ز خاک عالی و اعلا سرشت
از علی باید ســــــــرود و از علی باید نوشت
امن و ایمان و امان میــزان و عدل حق علی
بغض حیدر شد جهنم حـــــب مولا شد بهشت
گل ازاو زیبا شــــــد و بلبل از او آوا گرفت
شیعه ی حیدر چه زیبا منکر حیــدر چه زشت
روزه و حج و نمــــــــاز بی ولایت هرکه کرد 
پنبه خواهد شد ز اعمال و عبادت هر چه رشت 
بانی کعـــبه خدا بنّـــــــــــــای آن دست خلـــیل 
کعبه را کرده بنا با یا علی در خـــشت خشـــت 
مطلع ترکیب بند من به نام حیدر است
امتداد آن به نام شاهزاده اکـــــبر است

علی

شعر ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام۱۷

*****************

دیشب از عشق چشم من تر بود

عاشقی حرف ما و دلبر بود

دلِ گم گشته ام مرا می برد

دلم از کودکی کبوتر بود

تا سر کوچه ی خدا رفتم

که پُر از چشمه های کوثر بود

چشم من بود و دامن ساقی

دست من بود و لطف ساغر بود

من ز هوش و دلم ز دستم رفت

کار پیمانه های آخر بود

کار دل، کار عشق دست تواند

هم خدا، هم حسین مست تواند

علی

شعر ولادت حضرت امام سجاد علیه السلام۱۲
***************
سلام عطر خوش دلپذیر سجاده
سلام دلبر سجده، امیر سجاده
سلام سفرۀ پر نعمت دعا خوانی
سلام سفرۀ مهمان پذیر سجاده
سلام تازهٔ شعر و شعور و احساسم
سلام تازه مریدی به پیر سجاده
چقدر دست مرام من از تو خالی شد
شبی که دور شدم از مسیر سجاده
پیاده می شوم این جا کنار اشکم تا
بیفتم از سر خجلت به زیر سجاده

علی