کوثرنامه

پایگاه اشعار مدح، مرثیه، سرود، و نوحه

کوثرنامه

پایگاه اشعار مدح، مرثیه، سرود، و نوحه

تقدیم به شهید غلامحسین فتحی

کوثرنامه

غزل حسینی- استاد سازگار

 

 

********************

 

 

السلام علی الحسین

 

 

یک سجده که از من بپذیرند ندارم
بگذار که رو بر روی خاک تو گذارم

 

 

با هر دمم از چشمه خورشید دمد گل
یک آه اگر در غمت از سینه برآرم

 

 

هر کس هدفی داشته از آمدن خویش
من آمده ام درغم تو اشک ببارم

 

 

رضوان من و خلد من و حور من این است
تو دل ببری از من و من جان بسپارم

 

 

من زاده فریادم و ذریّه اشکم
بی گریه مبادا گذرد لیل و نهارم

 

 

هرگز نزنم سینه به زیرعلم کس
در سینه فقط عشق علمدار تو دارم

 

 

نه کار به شهرم بود و نی به دیاری
هر جا که غم توست بود شهر و دیارم

 

 

با آنکه بود خانه قلبم حرم تو
شوق حرمت برده ز دل صبر و قرارم

 

 

بشکن، بِرُبا، شعله برافروز، بسوزان
زیرا که تعلق به تو دارد دل زارم

 

 

من “میثمم” و وصف شما میوه نخلم
در حشر همین است، همین است، شعارم

 

 

*************************

 

 

السلام علی الحسین

 

 

هزار مرتبه گر سر بُرند از بدنم
خدا نیاورد آن دم که از تو دل بکنم

 

 

به نوک نیزه، مجسّم کنم جمالت را
به چوب محمل زینب جَبین دل شکنم

 

 

تمام عمر سخن از تو گفته ام، چه شود؟
که وقت مرگ بود، نامت آخرین سخنم

 

 

گریستم به تو، یک عمر و از تو می خواهم
در آخرین نفسم، باز بر تو گریه کنم

 

 

در آشیانة تن با تو بوده ام مأنوس
مباد بی تو از این آشیانه پر بزنم

 

 

سری که خاک تو نبود، به دورش اندازم
دلی که بر تو نسوزد، در آتشش فکنم

 

 

به خاک کرببلا سجده کرده ام عمری
که بوی تربت پاک تو خیزد از کفنم

 

 

کریم تر ز کریمان روزگار تویی
گناهکارتر از هر گناهکار منم

 

 

به چشم من، نگهی کن که وقت جان دادن
تو را نگه کنم و جان برآید از بدنم

 

 

ز سرشکستگی “میثم” از گنه فریاد
مگر به سنگ شما خانواده، سر شکنم

 

 

**********************

 

 

السلام علی الحسین

 

 

رنج تو را به گنج فراوان نمی دهم
درد تو را به دارو و درمان نمی دهم

 

 

زخم تو را به مرهم و خاک تو را به مُشک
خار ره تو را به گلستان نمی دهم

 

 

سنگ غم تو شیشة قلب مرا شکست
این سنگ را به گوهر غلطان نمی دهم

 

 

عمری به بزم روضه ات، الفت گرفته ام
این روضه را به روضة رضوان نمی دهم

 

 

من با محبّت تو، در این عالم آمدم
والله بی محبّت تو، جان نمی دهم

 

 

مهر تو را به مهر و مه و آسمان دهم؟
هرگز! خداگواست، به قرآن نمی دهم

 

 

یک قطره اشک در غم تو، هستی من است
این قطره را به بحر خروشان نمی دهم

 

 

از کودکی به بزم عزایت گریستم
این گریه را به صد گل خندان نمی دهم

 

 

من گوشه گیر مجلس انس تو بوده ام
این گوشه را به عالم امکان نمی دهم

 

 

من چشم خود به اشک عزای تو شسته ام
این چشم را به چشمة حیوان نمی دهم

 

 

من خاک آستان حبیب تو، میثمم
این رتبه را به افسر شاهان نمی دهم

 

 

**********************

 

 

داغ محرّم داشتیم

 

 

ما از اوّل برتری بر خلق عالم داشتیم
ز آنکه با آل علی، پیوند محکم داشتیم

 

 

سجدة خیل ملک بر ما شهادت می دهد
کز صلای حق، پیامِ خیرِ مقدم داشتیم

 

 

روح ما در عالم زر، جسم ما در خاک بود
سوختیم و بر جگر، داغ محرّم داشتیم

 

 

پیشتر از رود نیل و رود جیحون و فرات
ما به یاد کربلا، در دیده زمزم داشتیم

 

 

نه هلال ماه بود و نه چراغ آفتاب
در غم خورشید زهرا ماه ماتم داشتیم

 

 

پیشتر از آنکه جان در پیکر آدم دمند
با صدای  واحسینا دم به دم، دم داشتیم

 

 

در کنار یکدگر مانند شمع سوخته
اشک با هم، سوز با هم، آه با هم داشتیم

 

 

سیل اشک ما فزون می گشت از دریای خون
باز خون در دیده، بر خون خدا کم داشتیم

 

 

روزگاری که در این عالم سخن از غم نبود
در غم فرزند زهرا یک جهان غم داشتیم

 

 

میثم”! آن روزی که میثم رفت بر بالای دار
ذکر یا مولا، کنار ” نخل میثم” داشتیم

 

 

***************************

 

 

السلام علی الحسین

 

 

خاک تو از اشک ما گل گشت، آن گل ما شدیم
روح تو در جسم ما گل کرد،چون گل وا شدیم

 

 

ذرهّ ای بودیم، خورشید رخت ما را گرفت
قطره گشتیم و به دریای غمت، دریا شدیم

 

 

با تولای تو بین خلق، شهرت یافتیم
در تجلّای تو گم گشتیم تا پیدا شدیم

 

 

داغ تو پیش از ولادت در دل ما نقش بست
سوختیم و شعلة فریاد عاشورا شدیم

 

 

شعله بودیم و تماشای تو ما را لاله کرد
خار بودیم و ز فیضت، نخل طوبا شدیم

 

 

از همان اوّل که بگشودیم، چشم خویش را
تشنگان عشق را با اشک خود سقّا شدیم

 

 

نی عجب با عشق اگر پایان بگیرد عمر ما
ما از اوّل عاشق ذریَّة زهرا شدیم

 

 

با وجود آنکه بر چشم همه دادیم نور
همچو شمع سوخته، در انجمن، تنها شدیم

 

 

هر کجا یاد لب خشک تو نوشیدیم آب
سوختیم و از خجالت آب ، سر تا پا شدیم

 

 

آفتاب روی تو بخشید بینایی به ما
تو به نوک نی درخشیدی و ما بینا شدیم

 

 

همچو نخل خشک کز فیض بهار، احیا شود
ما چو “میثم” از نسیم کربلا، احیا شدیم

 

 

***************************

 

 

یا اباالفضل العباس

 

 

ای دل آب از سرشک دیده ات دریای خون
وی دو چشم نیم بازت تا ابد سقّای خون

 

 

نخل های نینوا را داده آب از اشک چشم
لاله زار کربلا را کرده ای صحرای خون

 

 

گرچه روزی نیست همچون روز خونین حسین
روزها را کرده ای هر روز عاشورای خون

 

 

ساقی بزم شهادت، تشنة جام عطش
سینه ات کانون آتش، دیده ات صهبای خون

 

 

زمزم چشم تو را تا گشت جاری اشک سرخ
گشت چشم هاجران، از تشنگی دریای خون

 

 

اشک سرخ و چهره سرخ و پای تا سر گشته سرخ
بر تن پاکت، مبارک، این همه دیبای خون

 

 

وقف ثارالله کردی، دست و چشم و جان و سر
پا فشردی، ایستادی، همچنان تا پای خون

 

 

خون بازوی تو در رگ های دین جاری بود
تا قیامت با شهادت کرده ای احیای خون

 

 

خون سر، سیمای عاشق را کند زیبا، ولی
یافت زیبایی ز ماه عارضت، سیمای خون

 

 

میثم” ازخون جبین، صورت بشو عبّاس وار
آری آری خوش بود، بر روی عاشق، جای خون

 

 

************************

 

 

السلام علی الحسین

 

 

خون خدا می چکد، از گل روی حسین
هستی این هست و بود، بسته به موی حسین

 

 

اشک همه اولیاست، وقف لب خشک او
خون دل انبیاست، خون گلوی حسین

 

 

در همة کائنات، از ملک و جنّ و انس

 

 

کیست به عالم که نیست، مست سبوی حسین؟

 

 

زخم تن او زند، خنده به شمشیرها
یا که خدا می زند، خنده به روی حسین

 

 

نیست عجب گر نماز، بوسه به پایش زند
هر که گذارد نماز، بر سر کوی حسین

 

 

قلزم خون، جانماز، مُهر جبین، جای سنگ
خون سر و خونِ دل، آب وضوی حسین

 

 

کافرم ار ناامید باز شود از درش
قاتل اگر آورد، روی به سوی حسین

 

 

عجز و گدایی بود، عادت دیرین ما
لطف و عنایت بود، خصلت و خوی حسین

 

 

آتش دوزخ شود، لالة باغ بهشت
نوشد اگر قطره ای آب ز جوی حسین

 

 

میثم” آلوده نیز ناز به جنّت کند
جنّت اعلای اوست، روی نکوی حسین

 

 

******************************

 

 

زبانحال مسلم بن عقیل

 

 

ای همه بود و هست من، بسته به تار موی تو
زائر کعبه ای ولی کعبه کجا و روی تو؟

 

 

تو به کنار کعبه ای گرم دعا برای من
من دل شب به کوچه ها، در پی جستجوی تو

 

 

کوچه به کوچه هر قدم، سعی صفا و مروه ام
لحظه به لحظه ذکر من، یکسره گفتگوی تو

 

 

حلق من ار بریده شد، در ره عشق تو چه غم؟
وای به حال من اگر تیغ بُرَد گلوی تو

 

 

روی تو غرق بوسه ی خاتم الانبیا شده
حیف بود که سنگ کین، بوسه زند به روی تو

 

 

خصم سر تو را برد تا که به هم گره خورد
پنجة قاتل تو و طرّة مشک بوی تو

 

 

زائر دست بسته ام، رو به رویت نشسته ام
در یم خون گشوده ام، چشم دعا به سوی تو

 

 

گو بکشند هر طرف، پیکر بی سر مرا
تا بزنم به زخم تن، بوسه به خاک کوی تو

 

 

سر چه بود که تا کنم، نثار خاک مقدمت؟
جان دو طفل کوچکم، فدای تار موی تو

 

 

سوز درون “میثمت”، وقف همارة غمت ن
خل همیشه سبز او، آب خورد ز جوی تو

 

 

****************************

 

 

السلام علی الحسین

 

 

تمام عمر نهم سر به خاک این درگاه
که لحظه ای تو کنی زیر پای خویش نگاه

 

 

به دامنت ز ازل چنگ من گره خورده
بر آن مباش که دست مرا کنی کوتاه

 

 

تو و کشیدن دامن ز دست من؟ هیهات
من و جدایی از این آستان؟ معاذالله

 

 

اگر تمام زمین را نهند بر دستم،
گر از سپهر به جنگم بیاورند سپاه،

 

 

نه دست می کشم از دامن محبّت تو
نه رو نهم به در دیگری از این درگاه

 

 

سفید رو چو تو نشنیده و ندیده کسی
که روی خویش نهد، بر روی غلام سیاه

 

 

به غیر روی تو، ای آفتاب هر دو جهان
کسی ندیده ز خاک تنور، تابد ماه

 

 

رسد چو نغمة قرآن به گوش، در چشمم

 

 

سرت به نوک سنان، جلوه می کند ناگاه

 

 

چهارده سده بگذشته و هنوز هنوز
دل شکستة ما با سرت بود همراه

 

 

به زیر کعب نی و تازیانه، عترت تو
به قلب خصم نهادند، حسرت یک آه

 

 

به غیر باب عنایات و رحمت و کرمت
کجا به “میثم” آلوده می دهند پناه؟

 

 

***************************

 

 

السلام علی الحسین

 

 

عبد توام اگر ز کرم باورم کنی
پا بر سرم بنه که ز عالم سرم کنی

 

 

یا همچو شمع سوخته کن، قطره قطره آب
یا شعله ای ببخش که خاکسترم کنی

 

 

عمری به زخم های تنت گریه کرده ام
تا وقت مرگ، خنده به چشم ترم کنی

 

 

خار رهم، مگر به نگاه تو گل شوم
خاک در توام، تو مگر گوهرم کنی

 

 

یک عمر سائل در این خانه بوده ام
حاشا که وقت مرگ، جدا زین درم کنی

 

 

تنها شراب روح من از جام چشم توست
چشمی گشا که مست از این ساغرم کنی

 

 

یک عمر دوختم، به نگاه تو، چشم خویش
تا یک نگاه، در نگه آخرم کنی

 

 

از ذرّه کمترم، تو توانی به یک نگاه
برتر ز آفتاب جهان پرورم کنی

 

 

هرگز به جز در تو دری را نمی زنم
ای وای اگر گدای در دیگرم کنی

 

 

من “میثمم” امید که محشور از کرم
با میثم علی به صف محشرم کنی

 

 

************************

 

 

السلام علی الحسین

 

 

دوست دارم تا تو در خود محو و حیرانم کنی
قطره ام، واصل به دریای خروشانم کنی

 

 

دوست دارم ذرّه باشم تا که در امواج نور
در بغل گیری و خورشید فروزانم کنی

 

 

دوست دارم پای تا سر قطعة ابری شوم
تا به خاک لاله های خویش، بارانم کنی

 

 

دوست دارم تا دم رفتن بگریم در غمت
کز کرامت، خنده ای بر چشم گریانم کنی

 

 

دوست دارم دور عبّاست بگردانی مرا
یا که همچون طرة اکبر پریشانم کنی

 

 

دوست دارم تا شود قلبم، چو جسمت چاک چاک
در کنار قتلگاه خویش، مهمانم کنی

 

 

دوست دارم تا که با یاد لب عطشان خود
سوزی و آبم کنی، یکباره طوفانم کنی

 

 

دوست دارم خار صحرا و بیابانت شوم
 تا به رویم پاگذاری، سرو بستانم کنی

 

 

دوست دارم در منای عشق همچون گوسفند
پیش پای زائران خویش، قربانم کنی

 

 

دوست دارم “میثم” کوی تو باشم، یا حسین
تا فراز دار عشق خود، ثنا خوانم کنی

 

 

**********************

 

 

السلام علی الحسین

 

 

دل بی تو باشد مرده ای، بهتر که در گورش کنم
چشمی که بیند جز تو را با خنجری کورش کنم

 

 

افتاده زار و منفعل، در چنگ دیو نفس، دل
دستی بده کاین دیو را از این حرم دورش کنم

 

 

دل بحر خون در ماتمت،جان تشنه اشک غمت
باشد که در امواج غم، ازگریه مسرورش کنم

 

 

ذکرت کلام الله من، عشقت کلیم الله من
خواهم دلی تا هم نفس با آتش طورش کنم

 

 

در سینه دارم آتشی، هرگز ندارد خامشی
پیوسته گرم سوختن با سوزعاشورش کنم

 

 

دارم دل دیوانه ای، در سیل خون ویرانه ای
با اشکم این ویرانه را چون بیت معمورش کنم

 

 

دردا که دیو نفس دون، جانم دریده از درون
با یک نگاهت می توان، این دیو را حورش کنم

 

 

مارهوس چون اژدها، آورده برروزم چها
بر آن شدم کاین مار را پامال، چون مورش کنم

 

 

گردیده از دود گنه، پرونده جرمم سیه
با مهرت این پرونده را آیینه نورش کنم

 

 

من “میثم” کوی توام، دائم ثناگوی توام
هر حرف را در وصف تو، صد دُرّ منثورش کنم

 

 

************************

 

 

نظرات  (۱)

خیلی زیبا بود.
به سایت هم دارم یه سری بش بزنید...
شارژ ایرانسل
....
موفق باشید.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی