کوثرنامه

پایگاه اشعار مدح، مرثیه، سرود، و نوحه

کوثرنامه

پایگاه اشعار مدح، مرثیه، سرود، و نوحه

تقدیم به شهید غلامحسین فتحی

کوثرنامه

اشعار ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها-۴
************************

حبیب باقرزاده

به تن خسته ام توان دادند

به دودستم دوباره جان دادند

نا امید از بیان شدم اما

ناگهان بر دهان زبان دادند

و به یمن قدوم سبز شما

غزل از سمت آسمان دادند

مست می گشته ایم چون امشب

به همه باده از جنان دادند

هر زنی شد کنیز این بانو

رتبه ای در جنان به آن دادند

مست نامت شده همه دلها

السلام علیک یا زهرا

اول این غزل مدد زهرا

می خری عبد خوب و بد زهرا

من و این بچه ها  برای شما

نوکر هستیم تا ابد زهرا

از ازل تا ابد زنی هرگز

به مقامت نمی رسد زهرا

وتمام مراحل عمرت

در دلم گشته مستند زهرا

در قیامت همه قیام کنند

تا شود مادرانه رد زهرا

بهترین عبد آستان خدا

السلام علیک یا زهرا

بهترین بنده خدا زهرا

بانی عصمت وحیا زهرا

نه فقط مادر حسین و حسن

مادر کل کبریا زهرا

شک ندارم که با دعاهایت

حاجتم می شود روا زهرا

همه عشق فاطمه حیدر

همه عشق مرتضی زهرا

نقش پیشانی علی در جنگ

دسنویسی بنام یازهرا

ای دلیل بنای این دنیا

السلام علیک یا زهرا

بوی خوب گلاب آمده است

بوی گلهای ناب آمده است

امشب از آسمان برای ما

کوزه های شراب آمده است

شب ظلمت دگر به سر آمد

معنی آفتاب آمده است

ماهمه غرق در گناه شدیم

خبری خوش!ثواب آمده است

همه عالم شده چراغانی

همسر بوتراب آمده است

بده عیدی به من همین حالا

السلام علیک یازهرا

دین ودنیای بی شما هرگز

بی تو پرواز تا سما هرگز

تا ابد من فقیر تو آری

رد کنی حاجت گدا؟هرگز

در خانه فقیر آمده است

ننمایی تو اعتنا؟ هرگز

باورم نیست در شب میلاد

ندهی پاسخ مرا هرگز

به حسینت قسم که از سر تو

نرود یاد کربلا هرگز

مادر مهربان عاشورا

السلام علیک یازهرا

****************

امیر عظیمی

 

شهر پر از شعشعه ی نور شد

کوچه پر از همهمه و شور شد

خانه پیغمبر ما طور شد

تجلّی خدای موسا رسید

نور رخ حضرت زهرا رسید

فرشتگان مژده به هم می دهند

فاطمه یا فاطمه دم می دهند

به هر گدا تاج کرم می دهند

تاج سر حضرت مولا رسید

نور رخ حضرت زهرا رسید

نمونه بانوی سرآمد رسید

انسیه ی حضرت احمد رسید

اُمِّ ابیهای محـمد رسید

حوریه از عالم بالا رسید

نور رخ حضرت زهرا رسید

خدیجه را نبی خبر داده است

فراق چل روزه ثمر داده است

خدا به تو قرص قمر داده است

نیّره بر ظلمت دلها رسید

نور رخ حضرت زهرا رسید

آمده تا آنکه کند سروری

عطیّةُ النَّبی کند کوثری

به دشمنش گفت:" خودت ابتری"!

خیر کثیر است و به دنیا رسید

نور رخ حضرت زهرا رسید

ادامه ی پیمبران آمده

اُمِّ اَئمّه ز جنان آمده

مادر سادات جهان آمده

فاطمه ی علیِّ اعلا رسید

نور رخ حضرت زهرا رسید

یاس نبیُّ و شجر حیدر است

یار علی، تاج سر حیدر است

پشت و پناه و سپر حیدر است

به دین حق ناجی عظما رسید

نور رخ حضرت زهرا رسید

محبتش ببین چه ها می کند

سنگ دلت را چو طلا می کند

زِ خاک ها فضّه بپا می کند

بر دل بیمار، مسیحا رسید

نور رخ حضرت زهرا رسید

چیست اذان، ارادت فاطمه

حیَّ علی محبت فاطمه

چشم فقیر و خلعت فاطمه

سوره قدر است که یکجا رسید

نور رخ حضرت زهرا رسید

سوره ی کوثر وسط کوچه ها

جان پیمبر وسط کوچه ها

حیدر حیدر وسط کوچه ها

تا که شود یاور آقا رسید

نور رخ حضرت زهرا رسید

***********************

احمد ایرانی نسب

 

این بار دلم حسـرت میخانـه گرفتـه

مـوی قلمم را چه کسی شانه گرفته

نقـاش نبــودم ز سـر ذوق کشیـدم

شمعی که دلش بونه ی پروانه گرفته

من نوکـری ام را ز عنایـات تـو دارم

قلبم اثرش را درِ ایـن خانـه گرفته

زهرا که به من منصب دربانی خود داد

از دست قضـا نوکـر دیوانـه گرفته

دست من و دامان شما فاطمه جانم

جان همه قربان شما فاطمه جانـم

از عرش رسیدی تو به دامـان خدیجه

ای کوثـر پیغمبر و ای جـان خدیجه

از پیش تو زنهـای قریشی همه رفتند

صد مریم و صد آسیه قربـان خدیجه

زیباتـر از آنی کـه به تصویـر بیایـی

روشن شده از نور تو چشمان خدیجه

شیرینی لبخند تو معنای بهشت است

یعنی به سر آمـد غم پنهـان خدیجه

دست من و دامان شما فاطمه جانم

جان همه قربان شما فاطمه جانـم

خورشیدی و از فـرط حیـا زیر نقابـی

هنگام وضـو عکس رخ مـاه در آبـی

هم مـادر ساداتی و هم مـادر مـایـی

حیـدر پـدر خـاک و شمـا اُم تـرابی

یک روز نشـد فکـر گداهـات نباشی

یک شب نشده بی غم همسایه بخوابی

"من حوصله ی صف کشی حشر ندارم"

با فاطمه هستم چه حسابی چـه کتابی

دست من و دامان شما فاطمه جانم

جان همه قربان شما فاطمه جانـم

خورشید شده مات تو یا حضرت زهرا

مدیون عنایـات تـو یا حضـرت زهرا

ترسـم که غلام تو سر از خاک بـرآرد

از لطف کرامـات تـو یا حضـرت زهرا

هر روز نشستنـد ملائک سـر راهت

دلخوش به ملاقات تـو یا حضرت زهرا

انفاق نکن این همه مادر ، که فقیران

شرمنـده ی خیرات تو یا حضرت زهرا

دست من و دامان شما فاطمه جانم

جان همه قربان شما فاطمه جانـم

ای عرش به نام تو و ای فرش به نامت

پیغمبـر خاتـم دهـد هر روز سلامت

ایـن خانـه گمانم حـرم امن الهیست

جبریل کبوتـر شد و آمـد سـر بامت

زنهـای جهان بر در این خانه کنیزنـد

مردان همه آمـاده که باشنـد غلامت

بیهـوده نوشتیـم غزل هـای زیـادی

کار دل مـا نیست نوشتـن ز مقـامت

دست من و دامان شما فاطمه جانم

جان همه قربان شما فاطمه جانـم

خوب است که در حسرت دیدار تو باشیم

یا فاطمه تـا روز ابـد یـار تـو باشیم

هـر چنـد نیـازی بـه گداهـــات نداری

خوب است که ما گرمی بازار تو باشیم

ما نان و نمک خورده ی دستان شماییـم

باید همگی شاعـر دربـار تو باشیــم

بایـد بـروم سمـت مـزاری کـه نداری

ای کاش شبی مـا همه زوّار تو باشیـم

دست من و دامان شما فاطمه جانم

جان همه قربان شما فاطمه جانـم

ما ساخته از آب و گل پـاک شماییـم

ما سر به هواییم ولی خـاک شماییـم

دنیا همـه اش مهریه ی مادرمان است

هر جا که بمیریـم در املاک شماییـم

با اشک عجینیـم و ز دوزخ نهراسیـم

والله کـه مـا هیـزم نمنـاک شماییـم

دست من و دامان شما فاطمه جانم

جان همه قربان شما فاطمه جانـم

**********************

محـمد سعید میرزایی

 

ای که به جسم نبی، قلب تویی جان تویی

ای که به جان علی، جلوۀ جانان تویی

روضۀ احمد تویی جنّت و ریحان تویی

سیرتِ ختم رسل، سورۀ انسان تویی

در دو جهان صاحبِ سفرۀ احسان تویی

بطن نبوت تویی، باطن قرآن تویی

کیست ز نور دعا، ساخته مصباح کیست؟

در دل ظلمات جان، فالق الاصباح کیست؟

جز تو که ریحانه‌ای، روح که و راح کیست؟

حضرت موسی چه نام خواند بر الواح، کیست؟

در دل «مشکات» کیست، آنسوی «مصباح» کیست؟

دوازده چشمۀ دُرِّ درخشان تویی

تو باطن نمازی، حقیقت حج تویی

آن که امامت از او آمده منتج تویی

آنکه به قلب نبی آمده مدرج تویی

صحیفۀ عرش را نام مدرّج تویی

چراغ روشن تویی، سراج منهج تویی

به لوح محفوظ حق، صاحبِ عنوان تویی

زهرۀ زهرا تویی نور الهی تویی

مرکزِ منظومۀ لایتناهی تویی

به بحرِ وحی خدا فرشته ماهی تویی

به جانبِ کبریا همیشه راهی تویی

آن که خدا عصمتش داد گواهی تویی

سالکۀ واصلِ متصل الان تویی

فخر تبار قریش، الفتِ ایلاف توست

دست شه اولیاست که بوریاباف توست

ستاره سجّاد تو، فرشته طواف توست

رهایی بندگان، رهین الطاف توست

هر چه بخوانم تو را، کمتر از اوصاف توست

هر چه بگویم تو را، خوبتر از آن، تویی

آن که بر او مصطفی گشته ثناگو تویی

شاخۀ مریم تویی، خوشۀ شب‌بو تویی

سرّ ضمیر علی، «تو» تویی و «او» تویی

حقِ هوالحق تویی، هوی هوالهو تویی

مــادر آزادۀ ضــامن آهــو تــویی

جلوۀ طوس الرضا، نور خراسان تویی

در صدف آسمان نام تو «راحیل» بود

همدم روح و ملک محرم جبریل بود

بطن تو یا فاطمه، باطنِ تنزیل بود

حجّت تورات‌ بود آیت انجیل بود

جلوه‌گهِ قهر تو «طیراً ابابیل» بود

قبلۀ توحید تو، کعبۀ ایمان تویی

جان عزیز علی، جنّت الاعلی تویی

شاخۀ طوبی ز عرش رفته به بالا تویی

یار علی هیچکس، نباشد الّا تویی

چشمۀ غیرت تویی، اصل تولا تویی

مادر شش‌ماهۀ شهید مولا تویی

صاحب شش‌گوشۀ شاه شهیدان تویی

تویی تو امِّ موسی که خُلق کاظم از توست

نبوه الباقیه که وحی دائم از توست

قائمه العرشی و قیامِ قائم از توست

در دو جهان پایۀ کاخ مکارم از توست

بیت معالی از تو، قصر معالم از توست

عالمۀ عالمِ عالمِ یزدان تویی

خصم محـمد ز تو، ابتر و منکوب شد

نزد حبیب خدا که چون تو محبوب شد؟

به مرهم دست تو، زخم نبی خوب شد

جنین شش‌ماهه‌ات مسیح مصلوب شد

غباری از چادرت شفای یعقوب شد

معجز پیراهنِ یوسف کنعان تویی

هجر من الخلق تو، سیرالی الله: تو

به جانب کبریا، راست‌ترین راه: تو

منطقة البروجِ دوازده ماه: تو

حجت، خونخواهِ تو، حجتِ خوانخواه: تو

غنچۀ نشکفته را برده به همراه: تو

پیش از مقتلِ شهید عطشان، تویی

پایۀ مسجد بلند، به لرزۀ شیونت

منکر حق کور شد، به خطبۀ روشنت

دست زده مصطفی، به گوشۀ دامنت

دوستِ او دوستت، دشمن او دشمنت

حسرت یوسف شده، معجزِ پیراهنت

یک شبه هفتاد تن، کرده مسلمان تویی

فرشته سیب بهشت به تو تعارف کند

نزد تو روح الامین، قصد تشرف کند

پشت در خانه‌ات، نبی توقف کند

حیف که این خانه را شعله تصرف کند

چشم علی را پر از اشک تأسف کند

که ماهِ غمگین‌ترین شامِ غریبان تویی

تمامیِ اولیا گوش به دستورِ تو

کلیمه الحق تویی، مدینه شد طورِ تو

به لوح عرش خدا، کتاب مسطورِ تو

دلیل یوسف شده، جلوۀ مستورِ تو

به پشت هم هفت قفل، باز شد از نور تو

به عین حجب و حیا، مطلق برهان تویی

کلید رحمت تویی، منجی امت تویی

عین کرامت تویی، اصل مودت تویی

گنج نهان خدا در دل ظلمت تویی

اسوۀ مهدی تویی، حجّتِ حجّت تویی

قرب قریب خدا، صاحب قربت تویی

اذنِ اذانِ بلال، امامِ سلمان تویی

************************

نظرات  (۲)

سلام خیلی زیبا بود واقعا ممنون
۱۷ فروردين ۹۴ ، ۰۸:۴۹ علیرضا دولت آبادی
سلام.بسیار بسیار زیبا.احسنت

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی