کوثرنامه

پایگاه اشعار مدح، مرثیه، سرود، و نوحه

کوثرنامه

پایگاه اشعار مدح، مرثیه، سرود، و نوحه

تقدیم به شهید غلامحسین فتحی

کوثرنامه

اشعار ولادت امام علی علیه السلام۱۸

××××××××××××××××××××××××

ای کعبه! داری یک جهان جان در بر امشب 
الحق که از هر شب شدی زیباتر امشب 
آغوش جان را بـاز کن جانـانـه آمـد 
هنگام قربانی است، صاحب خانه آمـد 
جبریل را از بـهر دربـانی بیـاور 
ماننـد اسماعیل قربـانی بیـاور 
ای کعبه! حقِّ صاحب خود را ادا کن 
حجاج را در مقدم مولا فـدا کن 
خیل ملائک کعبه را در بر گرفتند 
بت ها به کعبه ذکر یا حیدر گرفتند 
حِجر و حَجر، رکن عراقی، رکن شامی 
گویند مـولا مقدمت بـادا گرامی 
زمزم، به اشک شوق، جان را شستشو ده 
هر چار رکن کعبه را با هم وضو ده 
مکه تجلی گاه داور گشته امشب 
کعبه گریبان چاک حیدر گشته امشب 
ای کعبه بنگر وجه الله الصمد را 
آغوش بگشا، بار ده، بنت اسد را 
تاریخ می گوید علی مولود کعبه است 
مولود کعبه نه، بگو موعود کعبه است 
او پیشتر از کعبه بوده نکته این است 
پس کعبه مولود امیرالمومنین است 
مکه بـه توفیق ولایت محترم شد 
امشب حرم از مقدم مولا حرم شد 
سرّی است در این خانه باید لب فرو بست 
حتی حرم این راز پنهان را ندیده‌ست 
از چار رکن کعبه پرسیدم علی کیست 
گفتند بـا حیرت خدا هست و خدا نیست 
حجر و صفا و مروه و زمزم نـدانست 
از بیت کردم این سؤال، او هم ندانست 
تصویـر حسن غیب در آیینۀ اوست 
قرآن نازل نـاشده در سینۀ اوست 
از اول خلقت علی مشکل گشا بود 
عالم نبود و آن جمال دلگشا بـود 
او از خدا حکم دو عالم را گرفته 
او در تکامل دست آدم را گرفته 
خورشید، اسرار درون را با علی گفت 
پیش از درخشیدن همانا «یا علی» گفت 
پیغمبران هم با علی بودند و هستند 
پیش از نبوت با خدا این عهد بستند 
جبریل ذکر «لافتی الاعلی» گفت 
حتّی محــمد هم به خیبر یا علی گفت 
حکم از خدا بود و قلم دست علی بود 
در فتح خیبر هم علم دست علی بود 
اوصاف حیدر را نماید کس چگونه؟ 
جان محــمد را ستاید کس چگونه؟ 

خلقت کجا داند کجا داند علی کیست؟ 
تنها خدا داند خدا داند علی کیست 
این کفر نبوَد، تا خدا دارد خدایی 
با دست حیدر می کند مشکل گشایی 
آنانکه از میزان حق، حق را ربودند 
والله خاک کفش قنبر هم نبـودنـد 
کی فتح کرده بدر و احزاب و احد را؟ 
کی کشته با یک ضربه عمرو عبدود را؟ 
کی در شب معراج با احمد نشسته؟ 
کی بر سر دوش محــمد بت شکسته؟ 
کی کرده در میلاد، قرآن را قرائت؟ 
کی خوانده بـر کفار آیات بـرائت؟ 

کی جز علی نفس پیمبر شد؟ بگویید 
آیینۀ زهرای اطـهر شد؟ بـگویید 
کی در اخوت شد برادر بـا محــمد؟ 
کی غیر حیدر شد برابر بـا محــمد؟ 
کی بهر حفظ جان احمد ترک جان گفت؟ 
کی جان به کف بگرفت و جای مصطفی خفت؟ 
کی یک تنه ره بست بر خیل عدو تنگ؟ 
کی بر بدن آمد نود زخمش به یک جنگ؟ 
کی جز علی بر خصم خود شمشیر بخشید؟ 
کی جز علی یک شب چهل منزل درخشید؟ 
کی مثل حیدر جوشن بی پشت پوشید؟ 
کی در تمام جنگ‌ها چون او خروشید؟ 

کی جز علی از اشک طفلی داشت پروا؟ 
کی غیر حیدر با محــمد کرده نجوا؟ 
ای اهل عالم آیۀ اکمال دین چیست؟ 
این «لافتی الاعلی» درباره کیست؟ 
آن کس‌که خواندش خواجۀ کل،«کلّ دین» کیست؟ 
میزان حق غیر از امیرالمومنین کیست؟ 
ای تیغ حق از«بدر» تا «صفین» حیدر! 
نفس محــمد یـا ابـوالسبطین حیدر! 
شیر خدا و شیر پیغمبر تـویی تـو 
حیدر تویی، حیدر تویی، حیدر تویی تو 
تو مصطفی را مهری و قهری علی جان 
او شهر علم و تو درِ شهری علی جان 

این شهر غیر از تو در دیگر ندارد 
اسلام جز تو یا علی حیدر ندارد 
تو پای تا سر رحمۀٌ للعالمینی 
هم جان شیرین نبی، هم جانشینی 
من کیستم یک قطرۀ ناچیزِ ناچیز 
کز بحر جودت گشته‌ام لبریزِ لبریز 
بی تو خدا را بندگی کردم؟ نکردم 
جز با ولایت زندگی کردم؟ نکردم 
تـابید از اول در دلم نـور هدایت 
هرگز نخواندم یک نماز بی ولایت 
یک باغ گل دارم، اگر خارم علی جان 
هر کس که هستم دوستت دارم علی جان 

لطف غیورت کی مرا وا می‌گـذارد؟ 
کی در جهنم دوستت پا می‌گـذارد؟ 
دوزخ که جای دوستان مرتضی نیست! 
آخر جهنم را مگر شرم و حیا نیست؟! 
حتی اگر در قعر دوزخ پـا گـذارم 
از شعله‌های خشم آن بـاکی نـدارم 
با این سخن داد از درون دل بـرآرم 
آتش مسوزان! من علی را دوست دارم 
"میثم"همین است و همین است وجزاین نیست

دین جـز تـولای امیرالمومنین نیست

غلامرضا سازگار

××××××××××××××××××××××

صحرای حجاز آمده رشک ارم امشب 
عالم همه گردیده محیط کرم امشب 
تکبیر بگوئید حرم شد حرم امشب 
بیش از همه شب گشت حرم محترم امشب 
در خانه زده صاحب‌خانه قدم امشب 
بت‌ها همه گشتند به تعظیم خم امشب 
در سیزده ماه رجب ماه مبارک 
میلاد علی در حرم‌الله مبارک

×××
این جان جهان است فدا باد جهانش 
در قلب رسل چار کتاب است به شأنش 
داده است خداوند به هر عصر نشانش 
ریزد دُر توحید و نبوّت ز دهانش 
پیوسته بود نام محــمد به زبانش 
ای کعبه در آغوش به بر گیر چو جانش 
گلبوسه بزن صورت الله صمد را 
تبریک بگو فاطمة بنت اسد را

×××
ارکان حرم راست به سر شور ولایت 
بت‌ها همه گشتند به توحید هدایت 
زمزم به دوصد زمزمه کرده است روایت 
کامشب به حرم نور علی گشته عنایت 
نوری که نه مبدأ بود آن را نه نهایت 
کز نور الهی کند این نور حکایت 
این نور همان  است  که  پیش  از گِل آدم 
تابید ز حُسن ازلی در دِل آدم

×××
این نور فروغ بصر آدم و حوّاست 
این نور همان راهبر نوح به دریاست 
این نور تجلای خدا در دل سیناست 
این نور عیان جلوه حق در یَد بیضاست 
این نور همان معجزه فیض مسیحاست 
این نور خطابی است که در طور به موساست 
این نور فروغی است که در غیب نهان بود 
این نور چراغی است که در عرش عیان بود

×××
ای بحر تجلای اَزَل، این گهر تواست 
ای معجزه صُنع خدا، این اثر تواست 
ای روح‌الامین مرشد تو راهبر تواست 
ای بیت، جمال اَحدِ دادگر تواست 
ای آدم پاکیزه سرشت این پدر تواست 
ای فاطمه بنت اسد این پسر تواست 
بر روی دو دست تو یدالله مبارک 
دیدار جمال اسدالله مبارک

×××
آغوش گشوده است ز هم بیت‌الهش 
کعبه، حرم امن خدا شد به پناهش 
ارکان حرم تشنة یک نیم نگاهش 
مادر شده محو شرف و عزّت و جاهش 
در پاکی و در زهد، خداوند گواهش 
پیغمبر اسلام بود چشم به راهش 
تا بار دگر روح شریفش به تن آید 
بر یاری او حیدر خیبر شکن آید

×××
افتاده نفس در دل خلقت به شماره 
از چشم سماوات روان گشته ستاره 
مَه خندد و خورشید شده محو نظاره 
جبریل به دیوار حرم کرده اشاره 
وز شوق گریبان حرم گشته دوپاره 
تا جلوه کند روی خداوند دوباره 
ای اهل حرم باز حرم محترم آمد 
تکبیر بگوئید علی از حرم آمد

×××
این است که دیدند به هر عصر عیانش 
این است که پیوسته زمانهاست زمانش 
این است که برتر ز مکانهاست مکانش 
آیات خدا ریخته از دُرج دهانش 
پیوسته بود نام محــمد به زبانش 
بگرفته به بر خواجة لولاک چو جانش 
لبهاش گل انداخته از بوسة احمد 
انگار که قرآن شده نازل به محــمد

×××
این است که سر تا به قدم جان رسول است 
شمشیر خدا، شیر خروشان رسول است 
چون خرمن گل زینت دامان رسول است 
از کودکی خویش نگهبان رسول است 
قدر و نبأ و فاطر و فرقان رسول است 
قدرش بشناسید که قرآن رسول است 
قرآن که ز آغاز به احمد شده نازل 
بر قلب وی، از قلب محــمد شده نازل

×××
ای بندگی درگه تو روح سیادت 
ای مهر تو امضای قبولی عبادت 
خوبان جهان را به درت روی ارادت 
توحید به توحید تو داده است شهادت 
بی دوستی ات خلق نگردیده سعادت 
از یمن قدوم تو حرم یافت ولادت 
تو شیر خدایی و محــمد به تو نازد 
و الله قسم خالق سرمد به تو نازد

×××
ما مهر تو با شیر گرفتیم ز مادر 
بی مهر تو ما را نبود روح به پیکر 
جایی که بود پای تو بر دوش پیمبر 
کس را نبود گفتن مدح تو میسّر 
اوصاف تو را گفته خداوند مکرّر 
گیرم که ببارد ز دهان همه گوهر 
با هیچ زبان گفتن مدح تو نشاید 
میثم چه بگوید چه بخواند چه سراید؟

غلامرضا سازگار

××××××××××××××××××××
با شوکت بی نظیرش آمد از راه

می آید از آسمان و در دستش ماه

دیدی که دهان کعبه هم وا مانده

لا حول و لا قوة الا بالله

×××

از جلوه ی نور ازلی می گویم

از ساحت آن صبح جلی می گویم

عمری ست که مشغول عبادت هستم

هر شام و سحر علی علی می گویم

×××

ملک و ملکوت می شود حیرانش

بر پاست حماسه های بی پایانش

لشکر به دمی ز هم فرو می پاشد

می آید و ذوالفقار در دستانش

×××

چشم همه بر شکوه بی همتا بود

آن روز که شور حیدری بر پا بود

وقتی در قلعه را در آورد از جا

ذکر لب او نوای یا زهرا بود

×××

با مهر تو هر دلی شرف می گیرد

عشق تو دل مرا هدف می گیرد

هر کس که به ذکر یا علی دل گرم است

از فاطمه ایوان نجف می گیرد

یوسف رحیمی

××××××××××××

امشب حرم خدا حرم شد 
از مقدم یار محترم شد 
کعبه شده محو و مات و مدهوش 
دیوار ز هم گشوده آغوش 
هر قطعة سنگ، کوه طوری است 
هر نخلة خشک، نخل نوری است 
در زمزمه‌های آب زمزم 
آوای علی علی است هر دم 
ای هجر، شب وصال تبریک 
مجد و شرف و جلال تبریک 
هر ریگ روان شده ثناگو 
با ذکر علی علی علی هو 

سر زد ز صفا صفای مطلق 
ای مرده بگو علی علی حق 
حوران همه جان به کف نهادند 
در پشت مقام ایستادند 
بت‌های حرم به سجده رفتند 
با هم، دم یا علی گرفتند 
ای کعبه زهی زهی سعادت 
میلاد تو شد از این ولادت 
ای کعبه سعادتت مبارک 
ای بیت، ولادتت مبارک 
ای دختر شیر، شیر زادی 
بر خلق جهان امیر زادی 
این شیر خداست روی دستت 
شمشیر خداست روی دستت 

این جان محــمد است، مادر 
قرآن محــمد است، مادر 
تو حامل نور سرمد استی 
تو مادر جان احمد استی 
بر خویش ببال مام کعبه 
طفل تو بُود امام کعبه 
نوزاد تو پیر کائنات است 
طفل تو امیر کائنات است 
روزی که نبود نام هستی 
می‌کرد علی خداپرستی 
از صبح ازل علی، علی بود 
پیوسته به هر ولی ولی بود 
در بود و نبود مقتدا بود 
او بود و محــمد و خدا بود 

ای نفس رسول و جان قرآن 
ای دست خدا، زبان قرآن 
خورشید بلند بام کعبه 
از صبح ازل امام کعبه 
ای خانة کعبه زادگاهت 
ای صحنة حشر دادگاهت 
تو احمد و احمد است حیدر 
یک روح که دیده در دو پیکر 
گفتار همارة تو تنزیل 
شاگرد قدیمی تو جبریل 
در لیلة قدر، قدر قدری 
در صحنه بدر، بدر بدری 
میدان نبرد پای بستت 
شمشیر نیازمند دستت 

تو قله عرش را امیری 
یا همدم کودک صغیری؟ 
غیر از تو که، ای خدای را شیر 
بخشیده به خصم خویش شمشیر؟ 
در ملک وسیع حق امامی 
با پیر فقیر هم کلامی 
با آنکه امام جمع بودی 
در بزم فقیر، شمع بودی 
تو مالک عرش در زمینی 
حیف است میان ما نشینی 
در عرش امام آفتابی 
در فرش چرا ابوترابی؟ 
ای قلب تو خانة محــمد 
جای تو به شانة محــمد 

تو بت‌شکن و خداپرستی 
بر شانه وحی بت شکستی 
بت‌های حرم قیام کردند 
بر تو همگی سلام کردند 
هر بت که فتاد و بر زمین خفت 
فریاد کشید و یا علی گفت 
ای پشت سرت دعای کعبه 
ای بت‌شکن خدای کعبه 
ای مهر تو لطف بی‌نهایت 
توحید و نبوت و ولایت 
مهر تو بود تمام دینم 
تا کور شود عدو من اینم 
روزی که نه آب و نه گِلم بود 
جای تو به خانة دلم بود 

با مهر تو روی خود نمودم 
با مهر تو چشم خود گشودم 
دل را به ولات زنده کردم 
گه گریه و گاه خنده کردم 
ای شهد ولایت تو شیرم 
ای کرده به عشق خود اسیرم 
مادر که میان گاهواره 
می کرد به صورتم نظاره 
هر شب که به گاهواره خفتم 
تا صبح علی علی شنفتم 
صد شکر خدای را که هر دم 
با دوستی تو رُشد کردم 
عمری به محبتت اسیرم 
تا با تو بمانم و بمیرم 
ای مهر تو بود و هست میثم

فردا تو بگیر دست میثم

غلامرضا سازگار

×××××××××××××××××××××

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی