کوثرنامه

پایگاه اشعار مدح، مرثیه، سرود، و نوحه

کوثرنامه

پایگاه اشعار مدح، مرثیه، سرود، و نوحه

تقدیم به شهید غلامحسین فتحی

کوثرنامه

مرثیه شهادت حضرت امام علی علیه السلام

**************

محمود ژولیده

 

ز روی زرد علی انتظار می ریزد

زچشم مانده به راهش قرار می ریزد

 

دلش به فاطمه و دیده بر اجل بسته

ز چشم دیده و دل احتضار می ریزد

 

دوباره ضربه سنگین ،دوباره بستر و زخم

دوباره درد ، به خاک مزار می ریزد

 

وصیتش به حسن آخر جوانمردیست

هنوز از لب حیدر وقار می ریزد

 

بجان فاطمه با قاتلم مدارا کن

زصبر توست اگر اقتدار می ریزد

 

ز خوب خلقی تو دشمنم شکست خورد

اگر چه از سخنش انزجار می ریزد

 

به اشک های پرستار خویش می گریم

که چشم ابری زینب بهار می ریزد

 

اگر چه غربت من می شود نصیب حسن

به غربت تو حسینم شرار می ریزد

 

من از مصیبت سخت تو در عجب ماندم

که روی نعش تو چندین سوار می ریزد

محمود ژولیده

************************************

شهادت امام علی(ع) - محسن عرب خالقی

 

این چشم ها به راه تو بیدارمانده است

چشم انتظارت ازدم افطارمانده است

 

برخیز و کوله بارمحبت به دوش گیر

سرهای بی نوازش بسیارمانده است

 

با توچه کرده ضربه آن تیغ زهردار

مانندفاطمه تنت ازکارمانده است

 

آنقدر زخم ضربه دشمن عمیق هست

زینب برای بستن آن زار مانده است

 

آرام ترنفس بکش آرام تربگو

چندین نفس به لحظه دیدارمانده است

 

ازآن زمان که شاخه یاست شکسته شد

چشمت هنوزبر در و دیوار مانده است

 

سی سال رفته است ولی جای آن طناب

بر روی دست و گردنت انگارمانده است

 

می دانی ای شکسته سرآل هاشمی

تاریخ زنده درپی تکرارمانده است

 

ازبغض دشمنان به تو یک ضربه سهم توست

باقی آن برای علمدارمانده است

محسن عرب خالقی

********************************

شهادت امام علی(ع) - جواد حیدری

 

نیست مادر تا ببیند اشکهای جاری ام

نیست تا اینکه دهد آن مهربان دلداری ام

 

می رود از حال و خواب از چشمهایم می رود

خاطرات دردناکی دارم از بیداری ام

 

روزگاری مادر و حالا پدر شد رفتنی

غم همیشه با من است و می کند غمخواری ام

 

میهمان خانه ام را کوفه از دستم گرفت

تا ابد شرمنده ام کرده است مهمانداری ام

 

من بدم می آید از این کوچه های چشم تنگ

سخت باشد در چنین وضعی امانت داری ام

 

بعد تو کوفه به من بی احترامی می کند

نیست یک محرم نماید در غریبی یاری ام

 

بیست سالِ بعد هم باشد سرم را بشکنم

تا بیاید باز بوی تو زخون جاری ام

 

دختر تو باشم و بی پرده باشد محملم

تو بگو آیا سزاوار چنین آزاری ام

 

خطبه می خوانم ولی با غیرت لحن شما

آن زمانی که بیایم پابه پای قاری ام

 

گر ابالفضلت برم باشد خیالم راحت است

کوفه می داند که ناموس چنین سرداری ام

 

من خودم معجر رسان دختران حیدرم

کور خواهد شد نخواهد دید دشمن، خواری ام

جواد حیدری

********************************

شهادت حضرت امیرالمومنین(ع) - علی اکبر لطیفیان

 

تو بی ابتدایی و بی انتها

شبیه پیمبر شبیه خدا

 

تو بالاترین نقطه ی باوری

معماترین نقطه ی زیر با

 

مقرب ترین جلوه ی لم یلد

و لم یولد آیه های خدا

 

تو آن سمت دروازه ی باوری

همانجا که می خوانمش ناکجا

 

مرا آن طرف ها اگر راه نیست

شما لااقل این طرف ها بیا

 

تو آن خواهش سبز سجاده ای

همان التماس شب انبیا

 

تویی مقصد اول و آخرم

مناجات شبهای غار حرا

 

بیا با پرو بال کروبیان

بزن وصله این گیوه ی پاره را

 

بزن بیل خود بر سر این زمین

بزن تا که باشم درخت شما

 

من از آبِ چاهِ شما خورده ام

که حالا شدم تشنه ی کربلا

 

خدای کرم سایه ی ناشناس

در این کوچه های بدون صدا

 

چنان مخلصانه کرم میکنی

که حتی نمیماندت رَدِّ پا

 

تو یعنی همان شاه ِ شهر منا

که داری قدم میزنی با گدا

 

در این سینه ی شب کجا میروی؟

از این جاده ها ، دور از چشم ما

 

به سمت مناجات سجاده ات

اگر میروی التماس دعا

***

تو بارانترینی و ما خشکسال

رسیده ترینی و ما کالِ کال

 

تو مانند آبی ولی آب تر

تو مثل طلایی ولی ناب تر

 

اگر تو صعودی فرودیم ما

اگر تو نبودی نبودیم ما

 

تو نور ِ خودی ، آفتاب ِ خودی

مسلمان دین کتاب خودی

 

تو اسرار لبهای پیغمبری

قسمهای شبهای پیغمبری

 

تو سیبی تو میل شب جمعه ای

دعای کمیل شب جمعه ای

 

مسیحای مَسح ِ یتیمان تویی

محاسن سپید کریمان تویی

 

تو سیمرغی و کوه قاف خودی

تو ذی الحجه ی در طواف خودی

 

تو با مردمی مردمی نیستی

تو نان جویی گندمی نیستی

 

تو نوری و هر صبح خورشیدمی

تو اخلاص آیات توحیدمی

 

تو دیگر برای من عادت شدی

هزار و دو رکعت عبادت شدی

 

تو شصت و سه دفعه بهارم شدی

نهالت شدم باغدارم شدی

 

همیشه در ِ خانه ات باز بود

تنورت همیشه نمک ساز بود

 

تو بودی که شبها سحر داشتند

یتیمان کوفه پدر داشتند

 

پُر از نوری و آفتابی علی

سلام بدون جوابی علی

 

نگاهت شبی خواب راحت نکرد

و یک شب لبت استراحت نکرد

 

تو رفتی و حالا در این روزها

ورق میزنم خاطرات تورا

 

همان روزهایی که تنها شدی

شکسته ترین مرد دنیا شدی

 

همان روزهایی که یک مرد پست

غرور تورا با طنابی شکست

 

همان جا تو را خونجگر کرده اند

بتول تورا بی پسر کرده اند

 

همان جا دل ِ مهربانت شکست

همان روز چند استخوانت شکست

 

تو بالایی و در کف ِ پستها

زدند آفتاب تو را دستها

 

علی اکبر لطیفیان

********************************

شهادت حضرت امام علی(ع) - صابر خراسانی

 

آسمان دل غربتکده ام بارانی ست

ابری ام دیده ی ماتم  زده ام بارانی ست

 

مثل پروانه دلم دربه در سوختن است

گریه ی شمع همه زیر سر  سوختن است

 

این چه داغیست که جان همه را سوزانده است

در دل قبر دل فاطمه را سوزانده است

 

این چه دردیست که تا یاد غمش می افتم

مثل خس در گذر باد غمش می افتم

 

در هوایش که به من نام معلق بدهید

حقتان است ولیکن به منم حق بدهید

 

بار سنگین غمش خانه خرابم کرده است

هر طبیبی به مداوام جوابم کرده است

 

حسن از هیبت نامش جملی را انداخت

باورم نیست که یک ضربه علی را انداخت

 

باورم نیست که خیبر شکن از پا افتاد

حضرت واژه ی بر خواستن از پا افتاد

 

کم نمکدان تو را هر که نمک خورد شکست

باز با زخم سرت کعبه ترک خورد  شکست

 

یا علی هیچ کس از لطف تو ناکام نبود

پدری مثل تو همبازی ایتام نبود

 

هر شب کوفه منور ز نگاهت می شد

شمع بزم فقرا صورت ماهت می شد

 

چه بلایی به سرت آمده بابای همه

تیغ که سر زده بر سر زده بابای  همه

 

نه فقط بین سرت فاصله انداخته است

بین چشمان ترت فاصله انداخته است

 

زخم های دل ایتام پی مرهم توست

مرد ویرانه نشین منتظر مقدم توست

 

همه بودند و امام از همه بیکس تر بود

زینب ای وای دوباره سر یک بستر بود

صابر خراسانی

**************

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی