کوثرنامه

پایگاه اشعار مدح، مرثیه، سرود، و نوحه

کوثرنامه

پایگاه اشعار مدح، مرثیه، سرود، و نوحه

تقدیم به شهید غلامحسین فتحی

کوثرنامه

نوحه های شهادت امیر المومنین علیه السلام

*****

 محراب شکسته

 

ببین با چشمای بارونی ، تو کوچه پا می ذاره

دلش لبریز از درد و غمه ، صبر و طاقت نداره

 

آخـه سر اومده دوره ی غربت ، آخـه نداره دیگه دلش طاقت

علی که می شه آماده ی پرواز ، می شه از قفس غریبی راحت

 

طی می شه این روزگار فراق

دلگیره از غصه و غم و داغ

از کوفه از نامردی و نفاق

ـــــــــــــــــــــــــ

شده محراب از خون سرش ، غرق اندوه و شرر

ولی آخر حاجت روا شد ، تو خونش زد بال و پر

 

شـده چشـم آسمونیـا دریا ، شکست محراب ابروهای مولا

بـرا استقـبالِ غریـب عـالم ، میاد از آسمـونا خـود زهـرا

 

تو پاهاش دیگه نمونده رمق

خورشیدِ چهره شه غرق شفق

تو دنیا تک و تنها می شه حق

***********************************

 نگران فردا

 

شده غرق اندوه و عزا ، قلب بی صبر و شکیب

دیگه آقامون رفتنیه ، بی فایده ست سعی طبیب

 

آخه خوشی ندیده از این عالم ، همون مسـافر کوچه ی ماتم

اگه که بشه زخم سرش درمون ، ولی نداره زخم دلش مرهم

 

آقایی که نور دل همه س

لبریز اشکِ غم و زمزمه س

تا آخر عزادار فاطمه س

ـــــــــــــــــــــــــ

رو هم می ذاره پلکایی رو ، که همرنگ شفقه

داره زیر لب زمزمه ای ، اما چه بی رمقه

 

چشاش فرات غریبی و غمهاس ، نگاش بارونیه شبیه دریاس

دلش نمی شه یه لحظه هم آروم ، آخه نگرون کوفه ی فرداس

 

قلبش که با بی کسی آشناس

دلگیر از این کوفه ی بی وفاس

بی تابِ حسین و کرب و بلاس

 

دریافت سبک

یوسف رحیمی

******************************************

واحد

نوشته بر در فردوس کاتبان قضا

نبی رسول و ولیعهد حیدر کرار

زنام اوست معلق سما و کرسی و عرش

زذات اوست  مطبق زمین بدین هنجار

علی امام وعلی ایمن و علی ایمان

علی امین و علی سرور و علی سردار

علی علیم و علی عالم و علی اعلم

علی حکیم و علی حاکم و علی مختار

علی نصیر و علی ناصر و علی منصور

علی مظفر وغالب علی سپهسالار

علی عزیزو علی عزت و علی افضل

علی لطیف و علی انور و علی انوار

علیست فتح فتوح و علیست راحت روح

علیست راحت روح و علیست کوه وقار

علی سلیم و علی سالم و علی مسلم

علی قسیم قصور و علست قاسم نار

علی صفی و علی صافی و علی صوفی

علی وفی و علی صفدر و علی کرار

علی نعیم وعلی نعمت و علی منعم

علی بود اسدالله قاتل کفار

علی زبعد محمد زهر که هست به است

اگر تو مؤمن پاکی بکن به این اقرار

 

**************************************

 

یا حیدر یا حیدر آقام حیدر آقام حیدر (4)

آی مردم آی مردم ـ علی شاه غریبونه

آی مردم آی مردم ـ علی فرقش پر از خونه

***

آی مردم آی مردم علی حالِ دگر داره

صد زخمی به دل داره یکی زخمی به سر داره

می‌سوزه دل زینب برای غربت بابا

می‌ناله حسین امشب کنارِ تربت بابا

چشمای حسن امشب غم هجرِ پدر داره

عباس از غم حیدر خبر داره خبر داره

علی علی یا علی ـ علی علی یا علی ـ علی علی یا علی (2)

***

هر کسی عشقی داره منم گرفتارِ توأم

به خدا تو این جهان بدجوری بیمارِ توأم

کی می شه این دلم و دعوت مهمونی کنی

با یه ذره از نگات این دل و قربونی کنی

***

تو تموم زندگیم فقط تویی که یارمی

توی تاریکی قبر من می‌دونم غمخوارمی

از دل دریایی‌ات به سینه‌ام صدف بده

جواز مدینه و کربلا و نجف بده

******************************************

بین محراب نیاز ـ کشته شد روح نماز

عالمی از هجر او ـ گشته در سوز و گداز

می‌رود شیر خدا سوی خدا

می‌دهد سجاده‌اش بوی خدا

یا امیرالمؤمنین یا سیدی یا سیدی (4)

***

زوجِ زهرای بتول ـ  وارث دین رسول

در دلِ سبزِ سحر ـ حاجتش گشته قبول

ای خدا حاجت روایی شد علی

شامل لطف خدایی شد علی

یا امیرالمؤمنین یا سیدی یا سیدی (4)

***

حضرت سلطان دین

آن امام مسلمین

بس غریبانه ببین

غرقِ خون نقش زمین

صورتش گلگون شده از زهرِ کین

شکوه دارد از جفای فاسقین

یا امیرالمؤمنین یا سیدی یا سیدی (4)

***

ناله دارد هجرتش ـ قصه‌های غربتش

می‌دهد جان را شفا ـ توتیای ترتبش

حیدریم حیدریم ای خدا

عاشق مولا علی‌ام ای خدا

یا امیرالمؤمنین یا سیدی یا سیدی (4)

**************************************

مزد ولایت

 

در کنجِ بستر ـ با فرق بسته

مولای مظلوم ـ تنها نشسته

گوید به کوفه

بر من جفا شد

مزد ولایت

فرقِ دو تا شد

مولا علی جان ـ مولا علی جان (2)

***

هر دم یتیمی ـ با حالِ دلگیر

بهرِ مداوا  ـ با کاسه‌ای شیر

اما چه سود از

شیر و دوایش

حیدر بخواند

ذکرِ وداعش

مولا علی جان ـ مولا علی جان (2)

***

گوید طبیبا ـ از من حذر کن

سوی خرابه ـ قدری گذر کن

آنجا غریبی

تنها و بیمار

باشد نیازش

درمان و تیمار

مولا علی جان ـ مولا علی جان (2)

***************************************

خداحافظ ای شهرِ سوز و گدازم

خداحافظ ای سجده‌گاه نمازم

خداحافظ ای ناله‌های علی

خداحافظ ای غصه‌های علی

خداحافظ ای عقده‌های علی

علی مولا یا علی مولا (3)

***

خداحافظ ای بغضِ کهنه به سینه ـ غم زهرا ، خاطرات مدینه

خدا حافظ ای نخل و چاه مدینه ـ در و آتش و اشک و آه مدینه

خداحافظ ای ناله‌های علی

خداحافظ ای غصه‌های علی

خداحافظ ای عقده‌های علی

علی مولا یا علی مولا (3)

***

خداحافظ ای لاله‌های غریبم ـ اثر نکند این علاجِ طبیبم

خداحافظ ای گریه‌های دلِ شب ـ نگاه پدر بر نگاهِ تو زینب

خداحافظ ای آهویِ ختنِ من ـ غریب بعد از منی،‌ حسنِ من

خداحافظ ای تمامِ امیدم ـ‌ حسینِ من، تشنه کامِ شهیدم

خداحافظ ای ناله‌های علی

خداحافظ ای غصه‌های علی

خداحافظ ای عقده‌های علی

علی مولا یا علی مولا (3)

***

خداحافظ ای خانه‌ی غمِ حیدر ـ خداحافظ ای اشک و ماتمِ حیدر

خداحافظ ای قبرِ مخفیِ یارم ـ که دور از آن دل غمین و فگارم

خداحافظ ای ناله‌های علی

خداحافظ ای غصه‌های علی

خداحافظ ای عقده‌های علی

علی مولا یا علی مولا (3)

********************************************

تپش نبض حیات و هستی با شروع تو

ندیده خورشیدی رو کسی پیش از طلوع تو

اولین ستاره‌ی آسمون خدا تویی

اولین هم سفر خاتم الانبیا تویی

وقتی از اسم خدا گرفته می شه نام تو

یعنی جز خدا کسی نمی دونه مقام تو

وقتی خونه‌ی خدا معطر از خاک پاته

یعنی از روز ازل خود خدا خاطر خواته

افضل العبادته زیارت روی علی

بهترین حبل المتینه تار گیسوی علی

اولین ذکر لبش قد أفلح المؤمنونه

حامی دین رسوله اولین مسلمونه

تنها را ه وصال مدینة العلمه علی

خورشید کرامت و معرفت و حِلمه علی

با ولایت علی دین خدا محققه

تو قیامت صاحب صراط و حوض و بیرقه

لحظه لحظه‌ی غدیر شاهده که بعد نبی

نداره شریک و همتایی، ولیِّ مطلقه

میزان تشخیص حق و باطله ولایتش

مظهر عدالته تا همیشه مع الحقه

عزت دین خدا مدیون اقتدارشه

فاتح عرصه های خیبر و بدر و خندقه

صاحب روز قیامت کیه جز مولا علی

وقتی که می گه خدا هم لا فتی الا علی

سرفرازه پرچم سروری تو از ازل

چیه جز ولای تو حی علی خیر العمل

راهی که اول و آخرش تویی، سعادته

دینی که امام و رهبرش تویی، هدایته

هر کی بسته چشمشو به روی چشمه سار حق

روز محشر نصیبش افسوس و آه و حسرته

تاریکی نداره راهی که تو باشی خورشیدش

از ازل تا به ابد نور تو بی نهایته

جایگاهی نداره پیش خدا و رسولش

اونی که به خانواده‌ی تو بی ارادته

نمی مونه برا هیچکه جای شک و شبهه ای

وقتی که خدا می گه ذکر علی عبادته

اگه ایرانی همیشه سربلنده تو جهان

واسه‌ی اینه که زیر پرچم ولایته

این همه مذهبای جور وا جورُ می خوام چیکار

راهی که تو آخرش باشی فقط سعادته

دلگیره آسمون از نماز بی ولای تو

خدا آفریده هفت آسمونُ برای تو

تشنه‌ی کوثر لبهای شما فرات و نیل

جاریه از نفسات زلال شهد سلسبیل

با اراده‌ی تو می گرده تموم کائنات

به ضریح لطف تو هفت آسمون بسته دخیل

اولین منبر تو روز ازل، عرش خدا

اولین مستمعت کیه به غیر جبرئیل

وقتی بالا می گرفت کار نبرد تو معرکه

خیره می شد به تو چشم همه‌ی مردم ایل

حدیث شور و حماسه هاست تموم زندگیت

خیبر و بدر و احد خندق و لیلة المبیت

آخر اصالت و نجابت و ادب علی

مرد میدون نبرد و فارس العرب علی

فاتح میدونی و بیرق حق رو دوشته

چشم عالم همه مبهوت تو و خروشته

وقتایی که می رسی با رعد و برق ذوالفقار

در برابر تو و اون همه عزم و اقتدار

آقا جون کسی برای گفتن حرفی نداره

هر چی پهلوون داره عرب پیشت کم میاره

غبار راهته صد تا مثل ابن عبدود

نداری همتایی از روز ازل تا به ابد

لرزه افتاده به جون بتها با حضور تو

چشم ظلمانی شب نداره تابِ نور تو

مثه آفتاب میای به جنگ شب سحر به دست

تو یداللهی و از راه می رسی تبر به دست

خونه‌ی خورشیدو از سیاهیا پاک می کنی

کعبه رو دوباره هم قبله‌ی افلاک می کنی

آروم و قرار قلب و کاشف الکرب نبی

سردار حماسه های سپاه حرب نبی

تکسوار صبح خیبر اسد الله علی

فاتح مطلق میدونه یدالله علی

عرش روشن چشاش که چشمه‌ی نور خداست

مظهر شکوه و عشقه طرحی از خوف و رجاست

دل از عالم می بره شوق شریف یه نگاش

اما نیست کسی تو معرکه حریف یه نگاش

یا علی دین خدا همیشه زیر دین توست

مدیون شور و خروش تو و نور عین توست

اگه بعد این همه پرچم حق رنگی داره

اثر سرخی خون روشن حسین توست

مردی که روی لبت همیشه ذکر فاطمه س

حیرون رشادتای تو امیر علقمه س

زمین و زمون و عرش و آسمون به نام تو

تمومی کائنات ملک علی الدوام تو

خدا خونه‌ی خودش رو کرده نذر راه تو

واشده دیوار کعبه هم به احترام تو

تموم عمر تو عشق و عزت و بزرگیه

درس آزادگیه صبر تو و قیام تو

چه نیازی به جواب سلام مردم شهر

وقتی که خود خداست منتظر سلام تو

می درخشه خطبه هات شبیه قرآن خدا

جاریه تو قلب تاریخ تا ابد کلام تو

بهتر از دنیا راه آسمونا رو می دونی

میون عرش خدا نماز شب رو می خونی

کسی قدر اون دل دریائیتُ نمی دونست

وقتی می گفتی سلونی قبل ان تفقدونی

به خدا دیگه شبیه تو ندیده روزگار

همه‌ی پرده های غیب هم اگه بره کنار

چیزی بر علم و یقین تو اضافه نمی شه

چیزی بر کمال دین تو اضافه نمی شه

وقت سجده ها که صورت روی خاکا می ذاری

یعنی حتی پر کاهی میل به دنیا نداری

سر می ذاری روی خاک از همه جا رها می شی

راهی خلوتی عارفانه با خدا می شی

می خونی هزار رکعت نماز تو هر شبانه روز

مونده جای پینه‌ی مُهر روی پیشونیت هنوز

تیر و بیرون می کشن وقت نماز از توی پات

یعنی بی پرده سخن میگی تو سجده با خدات

این راز و نیازو با دنیا عوض نمی کنی

دو رکعت نمازو با دنیا عوض نمی کنی

آخه تو خوب می دونی که لذت حضور چیه

غرق شدن میون بی کران عشق و نور چیه

مصحف سعادتی، قرآن ناطق خدا

همیشه آینه‌ی نور حقایق خدا

وا می شه با خطبه هات پنجره های روشنی

نفسات لبریزه از حال و هوای روشنی

می ریزه سحر کلامت آیه آیه معجزه

می باره صبح نگاهت آیه آیه روشنی

به خودت قسم صراط مستقیمه راه تو

که می ره تا افق بی انتهای روشنی

دلمو دست تو می سپرم که همراه خودت

ببری یه نیمه شب سمت خدای روشنی

آرزومه یه بار از مسجد کوفه بشنوم

با صدات یک سحر جمعه دعای روشنی

روشنی زمزم از زمزمه‌ی زلال توست

توی دنیا تنها آرزوی من وصال توست

کم ما و کرم و لطف و صفای بی حدت

دل ما و حرم و شوق طواف مرقدت

می شینم گوشه‌ی ایوون طلات شاید آقا

بشینه روی سرم غبار رفت و اومدت

تو که از روز ازل محور اهل عالمی

نه همین شصت و سه بار گشته زمین دور قدت

آسمون با تموم ستاره هاش هر روز و شب

تا ابد می گرده یا علی به دور گنبدت

افتاده باز به سرم هوای پرواز تا حرم

امشبو اذن پریدن بده به بال و پرم

دل من پر می زنه برای دیدن نجف

نذا آرزو به دل بمونه چشمای ترم

آخه من جز در خونه‌ی تو جایی ندارم

خودتم خوب می دونی آقا یه عمره نوکرم

من کیم ادعای نوکری تو رو کنم

من گدای خاک پای نوکرای قنبرم

بچه بودم که بابام می گفت اگه خوردی زمین

یا علی بگو پاشو مردونه از جات پسرم

اسم تو لالایی رؤیای کودکی من

هنوزم تو گوشمه زمزمه های مادرم

یا علی و یا علی و یا علی و یا علی

ذکر یا علی باشه ایشالا حرف آخرم

می دونم سر می زنی به شیعه هات وقت سفر

می دونم لحظه‌ی رفتن تو میای بالا سرم

ترسی از قیامت و حساب کتابش ندارم

وقتی که یه عمره سینه چاک عشق حیدرم

دست تو مهربون و بنده نوازه همیشه

دریای لطف، برا دستای نیازه همیشه

رد نمی کنی کسی رو دست خالی آقا جون

دست با کرامت تو چاره سازه همیشه

هر کی از مدینه رد شده نمک گیر توئه

سفره‌ی کرامت دست تو بازه همیشه

قصه‌ی رکوع و انگشتر تو برا کسی

که باشه اهل حقیقت مثه رازه همیشه

کعبه امید اهل آسمون و زمینه

مردی که ولایتش همیشه حصن حصینه

کور بشه چشم حسودی که نمی خواد ببینه

توی عالم تنها حیدر امیر المؤمنینه

یه نگاه با صفاش باب المراد عالمه

گوشه‌ی تار عباش بوالله حبل المتینه

امیر عالمه و ابوترابه لقبش

بسکه تو خرابه ها با یتیما هم نشینه

سند عدالته عبا و نعلین علی

ندیده دنیا دیگه امیری رو عین علی

جامه‌ی خلافتش پیرهن وصله دارشه

چند تیکه سفال و بوریا دار و ندارشه

امیری که روی دوشش می ذاره نون و رطب

می بره برا یتیما کوچه کوچه، شب به شب

دنیا رَم اگه بهش ببخشن حاضر نمی شه

پر کاهی رو به ناحق از کسی کنه طلب

دستای عقیل گواه عدل و انصاف علی

عدالت یکی از اون هزار تا اوصاف علی

آخر سخاوته دستای دریا صفتش

نگاه خسته دلا تشنه‌ی الطاف علی

بنازم عشق و صفا و دستگیریتُ علی

میون هر دو سرا نعم الامیریتُ علی

به خدا با همه‌ی دنیا عوض نمی کنم

بوریای کهنه و فرش حصیریتُ علی

پدری کردی برای یتیمای شهر غم

دیده بود شب خرابه سر به زیریتُ علی

هل أتی آینه‌ی هر روز و هر شب توئه

سفره‌ی جو ندیده یه لحظه سیریتُ علی

نخلایی که سر می ذاشتن به روی شونه‌ی تو

حیف که زود دیدند به چهره گرد پیریتُ علی

بشکنه دستی که خواست ببنده دستای تو رو

کورشه اونکه خواست شاهدباشه اسیریتُ علی

این روزا که دلگیره هوای نخلستون غم

ابریه چشات مثه چشای نخلستون غم

بغض سی ساله ای که خیمه زده توی گلوت

ناله ناله شده هم نوای نخلستون غم

جز دل چاه نمی شه هیچ کسی همزبون تو

برای گریه میری کجای نخلستون غم

غروبای بیقراری هوای گریه داری

سر می ذاری روی شونه های نخلستون غم

آسمون چشم روشنت پر ابره این شبا

معلومه دلت پریشون و بی صبره این شبا

می دونم خسته ای از زندگی بی فاطمه

می دونم دنیا برات شبیه قبره این شبا

بدجوری آتیش گرفتی از فراق فاطمه

خدا می دونه چه کرده با تو داغ فاطمه

تا سحر همدم تو غربت و آه و بی کسی

کنار تربت بی شمع و چراغ فاطمه

نمی دونم چه حالی داشتی شبا که می گرفت

زینب سه چار ساله از تو سراغ فاطمه

تو باید صبر پیشه می کردی ولی غریبونه

پیش چشم تو می سوخت تموم باغ فاطمه

دست تو اسیر حلقه‌ی طناب شد تو کوچه

یعنی آسمونا رو سرت خراب شد تو کوچه

وقتی‌دیدی پروانه‌ت تو شعله‌های کینه سوخت

وقتی که دیدی به پات شمع تو آب شد توکوچه

صدای ناله‌ی زهرا رو شنیدی پشت در

همه‌ی آرزوهات نقش برآب شد تو کوچه

یه سپر فروختی و شد سپر بلای تو

آقا جون فاطمه با تو بی حساب شد تو کوچه

هنوزم حیرونم از این که چی شد بعد سه روز

زدن دختر مصطفی ثواب شد تو کوچه

با دلی لبریزِ شوق پر زدن دعا می کرد

تا حر با بغض و غم فاطمه شو صدا می کرد

اما انگار شب نوزدهم یه شور دیگه داشت

چهره‌ی امام آسمون یه نور دیگه داشت

می دونست قراره حاجت بگیره وقت سحر

دعاهاش رنگ اجابت بگیره وقت سحر

آخرم حاجت روا شد سر سجاده، علی

با نگاهی غرق خون تو محراب افتاده علی

محراب از خون سرش یه دشت سرخ لاله شد

راوی یه زخم کهنه، غربتی سی ساله شد

زخمی که بعضی شبا سر وا می کرد کنار چاه

ناله ناله داشت حکایت از دلی لبرز آه

دیگه راحت می شه از این همه ماجرای شهر

دیگه راحت می شه از مردم بی وفای شهر

خورشید کوفه با چهره ای پر از بغض شفق

پلکاشو گذاشته روی هم، شکسته بی رمق

طبیب اومده دوا بذاره رو زخم سرش

اما کی می ذاره مرهم روی زخم جگرش

بغض دلتنگیای غروب می باره از نگاش

معلومه رفتنیه ، این جوری می لرزه صداش

دلی غرق درد و ناله،‌حالی آشفته داره

میون بغض چشاش حرفای نا گفته داره

خوب می دونه کوفه شهر آدمای بی وفاست

خوب می دونه تازه این اول غربت و بلاست

خوب می دونه بیست سال دیگه حدیث غربتو

قصه‌ی نامه های فریب این جماعتو

می دونه دریای خون می شه یه روزی نینوا

آخه خونه دلش از مصیبتای کربلا

می دونه دست رشید عباسش قلم می شه

از غمش قامت ارباب با وفا هم خم می شه

می دونه خورشید نیزه ها می شه سر حسین

می شینه سه شعبه تو قلب مطهر حسین

می دونه دستای زینب و می بندن یه روزی

می دونه با اشک بچه هاش می خندن یه روزی

رحمی به سه ساله و شیر خواره هم نمی کنند

رحمی به گهواره و گوشواره هم نمی کنند

می دونه که از حرم شمیم سیب و می برن

به روی نیزه سر شیب الخضیب و می برن

میون سینه‌ش دیگه نفس آروم نمی گیره

پرو بالش توی این قفس آروم نمی‌ گیره

می ره با دلی پر از خاطره های بی کسی

میره با شصت و سه سال درد و غم و دلواپسی

می ذاره رو قلب عالم غم و درد و داغشو

تا بباره پلک ابرا ماتم فراقشو

می ره و برا همیشه شیعه هاش یتیم می شن

تو غم غریبی و بی کسی هاش سهیم می شن

می ره اما آروم و قرار نداره ذوالفقار

تا یه روز از این روزا بیاد یه مرد تکسوار

بره با بیرق انتقام به سمت کربلا ...

********************************************

 

علی بگو، تا که قلبت جلا بگیره        علی بگو، تا دلامون صفا بگیره

علی بگو، تا که دردت دوا بگیره        علی بگو، تا مریضت شفا بگیره

علی ، علی علی، علی علی علی علی

 

علی بگو، تا خدا رو بشی تو بنده       علی بگو، تا که زهرا بهت بخنده

علی بگو، اگه میخوای برگ برنده       علی بگو، همونی که خیبر و کنده

علی ، علی علی، علی علی علی علی

 

علی بگو، اگه میخوای کرببلا رو      علی بگو، اگخ میخوای امام رضا رو

علی بگو، اگه میخوای قبله نما رو      علی بگو،تا ببینی لطف خدا رو

علی ، علی علی، علی علی علی علی

 

علی بگو، که علی روح هر نمازه       علی بگو، در خونش همیشه بازه

علی بگو، که خدا هم برات می سازه      علی بگو، همه عالم بهش می نازه

علی ، علی علی، علی علی علی علی

 

علی بگو،که علی اسم کردگاره      علی بگو،که علی صاحب اختیاره

علی بگو، که علی دومی نداره       علی بگو،برات از آسمون بباره

علی ، علی علی، علی علی علی علی

 

علی بگو، پدر شبر و شبیره       علی بگو، که به همرات دعای خیره

علی بگو، که علی قبله گاه و دیره       علی بگو، تا بلرزه دل مغیره

علی ، علی علی، علی علی علی علی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی