کوثرنامه

پایگاه اشعار مدح، مرثیه، سرود، و نوحه

کوثرنامه

پایگاه اشعار مدح، مرثیه، سرود، و نوحه

تقدیم به شهید غلامحسین فتحی

کوثرنامه


نوحه شهادت امام کاظم علیه السلام۲

×××××××××××××××××××

دریافت سبک 

بیت الاحزان شد خدا ، وادی بغداد

یوسف زهرا شد از ، بند غم آزاد

از جفای اشقیا/شد امام ما فدا/آه و صد واویلتا

آه و صد واویلتا...

جسم و جان او شده ، با بلا درگیر

بسته پایش را عدو ، با غل و زنجیر

قلب عالم سوزد از/نوحه ی ارض و سما/آه و صد واویلتا

آه و صد واویلتا...

خود وصیت کرده که ، مبتلا باشد

پیکرش بین رَه ِ  ، کربلا باشد

یاد درد و محنت ِ/آن امام سر جدا/آه و صد واویلتا

آه و صد واویلتا...

××××××××××××××××××××××××××

دریافت سبک 

ای حجت داور موسی بن جعفر آه موسی بن جعفر

گل یاس پرپر  موسی بن جعفر آه موسی بن جعفر

اشکم گره خورد   با سوز و آهت

زندان بغداد        شد قتلگاهت

باب الحوائج موسی بن جعفر...

 ×××

ای حریم عشقت   قبله حاجات آه قبله حاجات

زندان شد برایت طور مناجات آه طور مناجات

بر پیکر دین         سرّ الحیاتی

ذکرت چو مادر     عجّل وفاتی

باب الحوائج موسی بن جعفر...

 ×××

با غم تو داریم ناله شبگیر آه ناله شبگیر

خون گردیده جاری از غل و زنجیر آه از غل و زنجیر

روزه بودی و        دل پرشرر بود

افطارت هر شب     خون جگر بود

باب الحوائج موسی بن جعفر...

 ×××

سندی بی حیا بر تو جفا کرد آه بر تو جفا کرد

زندان هارون را کرببلا کرد آه کرببلا کرد

غم شد آغشته        با جان و روحت

آهن کجا و           پای مجروحت

باب الحوائج موسی بن جعفر...

××××××××××××××××××××××××××

دریافت سبک 

به سیاهی زندان           حال دل من شد زار

چه جفا ها بر من کرد      هارون جنایتکار

در حال مناجات و در           موقع رکوع و سجود

سندی لعین میزنه                من و با تمام وجود

مظلوم و غریبم من...

ای خدا خلاصم کن            از زندان این ملعون

بسکه مصیبت دیدم            دل مادرم شد خون

از بسکه شکنجم داده         دشمنم دیگه خسته شد

به ساق پای مجروحم        غل آهنین بسته شد

مظلوم و غریبم من...

برای رضای تو            به راه دین و قرآن

چه مصیبتا دیدم           ای خدا تو این زندان

ناسزای سندی شده       غصه ی دل خون من

تازیانه میزد همش        به بدن کم جون من

مظلوم و غریبم من...

هر زمانی که اینجا          میرسه جونم بر لب

گریه میکنم یاد               ام المصائب ، زینب

اونی که به هر جا دلش     میگیره سراغ حسین

تازیانه و کعب نی           قد خم و داغ حسین

سیدنا یا مظلوم...

××××××××××××××××××××××××××

دریافت سبک 

دیده گریان موسی بن جعفر     حق ثنا خوان موسی بن جعفر

سر در خانه ی دل نوشته       جان به قربان موسی بن جعفر

ما سائلانت هستیم/دل بر ولایت بستیم/بر خاک تو بنشستیم

یا سیدی یا مظلوم...

لاله ی گلشن هل اتایی           تو به درد دو عالم دوایی

کنج زندان به دستان بسته       گره از کار خلقت گشایی

باب المراد مایی/آرامش دلهایی/تو یوسف زهرایی

یا سیدی یا مظلوم...

بسکه دشمن نموده جفایت         تا به گردون رسیده نوایت

بر تو خون گریه کرده دمادم     غل و زنجیر سندی به پایت

از ظلم او افسردی/چون لاله ای پژمردی/بس تازیانه خوردی

یا سیدی یا مظلوم...

گرچه تو سَروَر عالمینی        بر نبی روشنای دو عینی

گفته ای که تنت را گذارند          در ره زائران حسینی

با نوحه ی عاشورا/شد ذکر تو یا جدّا/با یاد کرببلا

یا سیدی یا مظلوم...

××××××××××××××××××××××××××

دریافت سبک 

گل زهرا اسیردرد و بلا وای وای

کنج زندان غم شد کرببلا وای وای

مضطر گشت و نالان/خورشید خراسان

با ناله بگوییم/تسلیت رضا جان

یا موسی بن جعفر باب الحوائج...

 ×××

بسکه در کنج زندان رنج و بلا کشیده

قامت عمرش از این بار بلا خمیده

از جانش شده سیر/از غصه شده پیر

همدش به غربت/گشته غل و زنجیر

یا موسی بن جعفر باب الحوائج...

 ×××

عاقبت شیعیان بر وصال او رسیدند

پیکرش را به روی تخته ی در بدیدند

واویلا و فریاد/از این ظلم و بیداد

از زندان بغداد/یوسف گشته زاد

یا موسی بن جعفر باب الحوائج...

××××××××××××××××××××××××××

دریافت سبک 

یا باب الحوائج ، ای جلوه ی داور

غریب کاظمین ، یا موسی بن جعفر

کنج زندان/جانت فدا گشته/محشر به پا گشته/کرببلا گشته

یا باب الحوائج ، یا موسی بن جعفر ، یا موسی بن جعفر...

 ×××

امان ز بیداد و ظلم دشمن تو

جای غل و زنجیر مانده بر تن تو

در اسارت/رنج و بلا دیدی/بار غم کشیدی/اهانت شنیدی

یا باب الحوائج ، یا موسی بن جعفر ، یا موسی بن جعفر...

نشانه ها مانده بر روی پیکرت

از ظلم سندی شد، خون ، قلب مادرت

گفتی آقا/با دیده ی گریان/با ناله و افغان/کجایی رضا جان

یا باب الحوائج ، یا موسی بن جعفر ، یا موسی بن جعفر...

 ××××××××××××××××××××××××××

دریافت سبک 

کشیده شعله در دلها ، عزای حضرت کاظم

بسوز ای دل بسوز ای دل ، برای حضرت کاظم

غریب آقا غریب آقا...

میان محبس هارون ، زغربت ناله ها میزد

به اشک و آه جانسوزش ، رضایش را صدا میزد

فضای تنگ و تاریکی ، انیس سوز و آهش شد

بمیرم من بمیرم من ، که زندان قتلگاهش شد

گرفته سندی شاهک ، ز مولای دو عالم جان

تمام پیکرش نیلی ، شد از شلاق زندانبان

شکنجه دیده و او با ، غمی دیرینه جان داده

به زندان با تنی مجروح ، به زهر کینه جان داده

شهید راه دین گشت و ، تنش تشعیع شد آنجا

بسوز ای دل بسو ای دل ، به یاد روز عاشورا

کفن آورده شد بهر ، ولیّ و حجت افلاک

ولیکن جدّ او مانده ، تنش عریان به روی خاک

 ××××××××××××××××××××××××××

امیر دو عالم ، در اوج مدارج

دخیلم آقاجون ، یا باب الحوائج

روضه بخون روضه بخون ز قلب مضطر

روضه بخون ز غربت موسی بن جعفر

دم ایوونت ، آقامیخونم

برای غربتت ببین ، مثل بارونم

غریب آقام

×××

یه عمره تو رفتی ، به حبس و سیاه چال

بمیرم چی دیدی ، تو این آخرین سال

روضه بخون روضه بخون با آه هرشب

روضه بخون باناله خلصنی یارب

تو چه شبهایی ، تک وتنهایی

آب شده این تنت آقا ، مثل زهرایی

غریب آقام

 دریافت سبک

منصور عرب
××××××××××××××××××××××××××

یادمه از قدیما ، رو کاسه ی نذریا

نوشته یا موسی بن جعفر یا مولا

تو ذهنمه هنوز اشک چشای مادرم

با گریه گفت فدایی موسی بن جعفرم

یادش بخیر روضه ی آخرم

دیگه به تنم نمونده جون وای ، خدا مرگ منُ برسون وای

یا موسی بن جعفر یا باب الحوائج

×××

کنج زندون بلا ، موسی بن جعفر تنها

بی رمق افتاده پیکرش واویلا

زنجیر و غل فشار آورده روی گردنش

یه جای سالم نموند دیگه به روی این تنش

خون می ریزه از دهنش

همین که پیکرش می سوخت وای ، یکی با شلاق تنش رُ دوخت وای

یا موسی بن جعفر یا باب الحوائج

×××

دستاش چقدر بی جونه ، روی چشاش بارونه

بعد چهارده سالم هنوز می خونه

خداحافظ  دیگه راحت می شم از طعنه ها

تن نحیفم خیلی شد دیگه شبیه زهرا

امون از این غربت دنیا

درسته دور از وطنم وای ، کی گفته من بی کفنم وای

یا موسی بن جعفر یا باب الحوائج

 دریافت سبک

ایمان مقدم
××××××××××××××××××××××××××

کنج زندان بلا به غم اسیری

زیر لب دعا میکردی که بمیری

دست و پای تو ، بسته به زنجیره

مادرت روضه ، برا تو میگیره

زخمی شده چرا ، آقا بال و پرت

بی تاب تو شده ، معصومه دخترت

روحی لک الفدا

×××

بسته دستای تو رو دشمن کافر

تن پاک تو شده نحیف و لاغر

نه توان داری ، بی کس و بی یاری

تو قفس ذکر ، خدا به لب داری

بارون می باره از ، گوشه ی چشم ترت

بی تاب تو شده ، معصومه دخترت

روحی لک الفدا

×××

اگه آقا به شما شده جسارت

بخدا دختر تو نرفت اسارت

واسه ی زینب ، دل تو می سوزه

ولی راس تو ، نرفته بر نیزه

با یاد کربلا ، تو گریه میکنی

شب تا سحر شده ، کارت سینه زنی

روحی لک الفدا

 دریافت سبک

هاشم محمدی آرا

××××××××××××××××××××××××××

من غریب کاظمینم - شانه غم تکیه گاهم

گشته در این شهر غربت -  کنج زندان قتلگاهم

جان گشته بر لب - خلصنی یارب

چشم عالم خون بگرید-برمن و احوال زارم

زیر دست این یهودی -  یک نفر یاور ندارم

با غم اجینم - نقش زمینم

نور چشمم را گرفته - ضربه سنگین سیلی

همچو مادر ضرب دشمن -  صورتم را کرده نیلی

زیر کتک ها - افتادم ازپا

همچنان زینب خدایا -  من گرفتار بلایم

زیر ضربه ها خدایا -  شد شکسته ساق پایم

قعر سجونم - غرقه بخونم

تازیانه پاره کرده -  در تنم پیراهن من

بر فراز تخت پاره- گشته تشییع تن من

شد غم نصیبم - زار و غریبم

 قاسم نعمتی

××××××××××××××××××××××××××

با قلبی خسته ، بال و پر می‌زنه کنج قفس

عزیز زهرا ، افتاد ای خدا دیگه ز نفـس

شبیه دستای مرتضی ، دستای آقا بسته بود

از این همه ظلم دشمنا ، تنش ضعیف و خسته بود

می‌خواست رضاشو باز ببینه ، خیلی آقا دل شکسته بود

شد ، دلشکسته ترین ، بی قرار و غمین

شده گوشه نشین

وای ، امون از غریبی

×××

خدا می‌دونه ، آقا از دست عدو چی ‌کشید

حتی یه لحظه ، آقا رنگ عافیت رو ندید

تو اون سیاهچال قامتش از ، جفای دشمنا خمید

ناسزا می‌گفتن به آقـا ، او هم فقـط آه می‌کشید

به دست سِندی بی حیا ، شد آقای خسته‌مون شهید

شد ، پاره پاره دلش ، پر شراره دلش

بی قراره دلش

وای ، امون از غریبی

دریافت سبک

 یوسف رحیمی

××××××××××××××××××××××××××

دلم داره بهونت ، که منم گدای خونت

باب الحوائج موسی بن جعفر

قسم به خودت آقا ، ندارم جایی جز اینجا

باب الحوائج موسی بن جعفر

سرمایه ی اشک و آه آوردم ، در محضرتون گناه آوردم

با من تو به جز وفا نکردی ، دست گدا رو رها نکردی

یا مولا ، ای انیس قلب مضطر ، گل یاس  ِ گشته پرپر

هفتمین حجّت داور ، سیدی موسی بن جعفر

یا مولا سیدی موسی بن جعفر

×××

دلم میخواد ای آقا ، کاظمین بیام ایشالا

باب الحوائج موسی بن جعفر

خوشم با غمت آقا ، فدای حرمت آقا

باب الحوائج موسی بن جعفر

ای خاک تو عرش کبریایی ، دلها میشه اونجا کربلایی

دلداده ی کاظمینم آقا ، من زنده به یا حسینم آقا

یا حسین ، ای حقیقت خدایی ، تو غریب آشنایی

ای شهید کربلایی ، تو ذبیح بلقفایی

یا حسین یا حسین غریب مادر

دریافت سبک

 امیر عباسی

××××××××××××××××××××××××××

کشته از زهر ، کینه شد مولا ، آه و واویلا

از جفا و از ، کینه ی اعدا ، آه و واویلا

غربت او  زد شــرر بر این دل من

گشته مسموم از جفا چون سرور من

غصه های حضرتش شد قاتل من

واویلا           آه و واویلا

×××

کاظمین امشب ، غرق در شور است ، از عزای تو

محفل اشکت ، وادی طور است ، از عزای تو

زهـر کـینه با دل خونت چه کرده

بی تو شهر کاظمین تاریک و سرده

قلب نور دیده ات لبـریز درده

واویلا         آه و واویلا

×××

من بمیرم از،ناله های تو ، در دل زندان

مونست هردم ، شد خدای تو ، در دل زندان

با زبان  روزه  می خواندی خدا را

ضربه های  کینه شد افطارت آقا

سندی بن شاهک و دشنام و مولا

واویلا            آه و واویلا

دریافت سبک

محمد حسن قمی

×××××××××××××××××





نظرات  (۱)

۲۲ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۰:۴۰ علیرضا دولت آبادی
باسلام و عرض ادب.ممنون از زحمات شما.ان شاءالله ذخیره آخرت هممون بشه

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی