کوثرنامه

پایگاه اشعار مدح، مرثیه، سرود، و نوحه

کوثرنامه

پایگاه اشعار مدح، مرثیه، سرود، و نوحه

تقدیم به شهید غلامحسین فتحی

کوثرنامه

 اشعار شهادت امام هادی علیه السلام ۱

*******************

ای جگرگوشه ی امام رضا

آفتاب غریب سامرا

 دوستانت اهالی بالا

دشمنانت قبیله های زنا

 جبرئیل خداست سربازت

چه کسی گفته بر شما تنها ؟

 اسم من خادم النقی گشته

کوری چشم دشمنت آقا

 ای چهارم علی این دنیا

دهمین بال آسمانی ما

 خاک پای تو هم نمی گردند

یوسف و نوح و آدم و عیسی

 به قدومت بهشت بوسه زده

در نگاهت خدا بود پیدا

 حرمت شعبه بقیع حسن

رفته است غربت تو بر زهرا

 مجرم بی گناه این عالم!

وارث دست بسته مولا

 علی بن محــمد بن علی!

تو کجا و شعور مطرب ها ؟

 جای تو مجلس شراب نبود

الامان از حکایت دنیا

 در میان حرامیان بودی

روضه خوان غریب کرببلا

 در دل آن همه جسارت و رنج

بود کارت مرور این غم ها

 زینب و اضطراب و نامحرم

خیزران و حسین و تشت طلا

محــمد حسین رحیمیان

**************************

تب دارترین تب زده ی بستر دردم

پر سوزترین زمزمه ی حنجر دردم

رنگ رخ من بر همگان فاش نموده

در باغ نبی جلوه ی نیلوفر دردم

فریاد عطش زد دهن سوخته ام تا

تر شد لب خشکیده اش از ساغر دردم

جای عرق از چهره ی من زهر چکیده

پیغامبر خسته دل باور دردم

بر زیر گلوی جگرم دشنه کشیدند

من کشته ی تیغ شرر لشگر دردم

آتش فکند بر قد و بالای سپیدار

یک ذره ی ناچیز ز خاکستر دردم

خون گریه کند اختر و مهتاب برایم

افلاک شده مستمع منبر دردم

وحید قاسمی

**************************

ای ازغم تو بر جگر سنگ شراره

وی در همه ی عمر ستم دیده هماره

سنگینی ِ اندوه تو از کوه فزون تر

غمهای فراوان تو بیرون زشماره

کی مثل تو در حبس ستم بازوی بسته

بر قبر خود از جور عدو کرده نظاره

تو آیه ی تطهیری دشمن به چه جرأت

باجام می خود به سویت کرده اشاره

ازهجر تو باید کمر کوه شود خم

جایی که گریبان ولایت شده پاره

تا ماه جمالت به دل خاک نهان شد

بر چهره زچشم حسنت ریخت ستاره

از تیغ زبان زخم فراوان به دلت بود

کز زهر زپا تا به سرت سوخت دوباره

ای کعبه ی دل کوی تو یا حضرت هادی

وی قبله ی جان روی تو یا حضرت هادی

تو اختر برج نبوی شمس هدایی

ماه علوی،آینه ی حسن خدایی

فرمانده ی ملک قدر و عشق رضایی

آری تو علی بن جواد اِبن رضایی

فریاد که زد زهر ستم شعله به جانت

افسوس که مسموم شدی چون پدرانت

صد آه و ز تن رفته برون تاب و توانت

سوزد جگرم بر تو و غمهای نهانت

من آبرو از خاک در سامره دارم

من خاطره ها از سفر سامره دارم

من جلوه ی طور از شجرسامره دارم

من عشق دو قرص قمر سامره دارم

شاعر؟؟

***********************

دوباره از غم و رنج و عذاب یا اللّه

شده ‏است دیده ی زهرا پرآب یا اللَّه

سخن ز بى کسى یک امام مظلوم است

که هست غربتِ او بى حساب یا اللّه

سخن ز هادى دین قبله ‏کریمان ‏است

عزیز فاطمه و بوتراب یا اللّه

تمام عمر به ‏زندان،‏چو جدِّ خود موسى

کشیده محنت و درد و عتاب یا اللَّه

براى حفظ وجود امید مظلومان

نموده غربت و غم انتخاب یا اللَّه

شبیه حضرت حیدر ندارد او یاور

سلام او شده است بى جواب یا اللّه

ز تربت و حرم مادرش چو دور افتاد

شده است بیتِ امیدش خراب یا اللَّه

غمى که عسگرى از یاد آن فغان دارد

« امام هادى و بزم شراب یا اللَّه »

به پشت مرکبِ دشمن چنان عرق مى‏ریخت

که کرد خشم تو را در شتاب یا اللّه

به غیر عسگرى از ماتمش نمى‏گرید

که هست صاحب غم آن جناب یا الله

جواد حیدری

**************************

ای دائم از خدا و نبییّن تو را، سلام

وی روی عالمی به حریم تو صبح و شام

ابن‌الرّضای دومی و چارمین علی

جدّ امام منتظرّی و دهم امام

مهر جهان فروز سپهر هدایتی

هادی است کنیه‌ات، به تو و کنیه‌ات سلام

صحن تو در جلال و شرف، مسجدالرسول

کوی تو قبلۀ حرم مسجدالحرام

داری زمام عرش به انگشت و نی عجب

گر شد به زیر دست تو، شیر درنده رام

وصف تو می‌کنند نبییّن به افتخار

نام تو می‌برند امامان به احترام

هستی زوال گیرد و بذل تو بی ‌زوال

عالم تمام گردد و مدح تو ناتمام

در آسمان قیامت کبری بپا شود

چون از زمین به عزم عبادت کنی قیام

هرگز نخواستیم می از ساغر بهشت

کز کوثر ولای تو ما را پُر است جام

ای باب عسکری پسر حضرت جواد

ای نور چشم فاطمه و سیّد انام

ما آروزی سامره داریم ، رحمتی

تا خاک زائر تو ببوسیم ، گام گام

ما با محبت تو، نمودیم افتخار

ما از ولایت تو، گرفتیم انسجام

هر کس که غیر مدح شما خاندان کند

پیوسته گنگ در سخن و لال در کلام

هر ثروتی سوای عطای شماست فقر

هر پخته‌ای بدون ولای شماست خام

هر کس نداشت رشتۀ مهر تو را بدست

شیطان به پای مانده ز راهش نهاده دام

دردا که چرخ بر تو جفا کرد روز و شب

آوخ که خصم خون به دلت کرد صبح و شام

دشمن تو را به زور به بزم شراب برد

کرد از تو و رسول خدا هتک احترام

آنجا به تو تعارف جام شراب کرد

ریزد خدا حمیم جهنّم و را بکام

بزم می و ولّی خدا؟ آه آه آه

ای کاش می‌گسست فلک را زهم نظام

خاموش شد صدای دعایت، ولی به زهر

ای آنکه یافت دین خدا از دمت قوام

داغ تو شعله بر جگر شیعیان زند

تا مهدیت بیاید و بستاند انتقام

از غربتت و یا جگر پاره‌ پاره‌ات

یا زخم بی‌شمار دلت، گوید از کدام؟

گریم به یاد جدّ غریبت که رأس او

گه ماه کوفه بود و گهی آفتاب شام

گه دوخت نیزه سینه و پشت ورا به هم

گه ریخت سنگ بر سر او از فراز بام

بـر روی پـاک تو به تن چاک‌ چاک او

«میثم» هماره می‌کند از جان و دل سلام

غلامرضا سازگار

**************************

لابه لای آه دلم، یه غصه فریاد می کشه

اشکامو مخفی می کنم اما چشام داد می کشه

زخمی که توی سینمه ، هیچ جوری مرهم نداره

به یاد یک حرم شبا، تا صبح دلم عزاداره

این روزا روضه می گیرم، به یاد روضه ی غمش

روم نمیشه بگم شده، چه ها به صحن و حرمش

خنده هامون گریه دارن، فصل عزا و شادیه

دلم خراب حرمه، آقام امام هادیه

قامت گلدسته تو، اگه یه ذره خم شده

کی گفته بغض دشمنت ، میون ماها کم شده

سینه زنت تا عمر داره، به داشتن تو می نازه

پا بده با سرش می آد، صحن و سرات و می سازه

یه روز می آد که اون حرم، تو گریه جا می گیریم

توی طواف سینه زنات، شور و نوا میگیریم

شما امامی و عزیز، اما شکسته حرمتت

عرش خدا آتیش گرفت، تو شعله های غربتت

گوشه زندان می چکه، بارون زچشمای شما

اما چرا ورم داره، آقا کف پای شما

تشنگی آزارت میده، عطش نشسته تو گلوت

میگن جای تازیانه، مونده آقا بر سر و روت

چند ساله بین زنجیرا، نشسته در تاب و تبی

چند ساله که عزادار روضه ی عمه زینبی

چند ساله که صحن خونت، پرچم لاله می زنی

ناله ی غسل و کفن، طفل سه ساله می زنی

همه می دونن خون ما، وصل به رگهای شماست

همه می دونن شونمون، زخمی داغ کربلاست

هرجا بریم آخرکار، گریه و اشک وشورو شین

اینه که مستی می کنیم، فقط با ذکر یا حسین

روح الله عیوضی

**************************

فتاده مرغ دلم ز آشیان در این وادی

که هر کجا رود افتد به دام صیادی

به دانه‌ای دُّر یکدانه می‌دهد برباد

نه گوش هوش و نه چشم بصیر نقّادی

چنان اسیر هوا و هوس شدم که نپرس

نه حال نغمه سرایی نه طبع وقّادی

دلا دل از همه برگیر و خلوتی بپذیر

مدار از همه عالم امید امدادی

مگر ز قبله حاجات و کعبه مقصود

ملاذ حاضر و بادی علیّ ‌الهادی

محیط کون و مکان نقطه بصیر وجود

مدار عالم امکان مجرّد و مادی

شَها تو شاهد میقات «لِی مَعَ اللّهی»

تو شمع جمع شبستان مُلک ایجادی

صحیفه ملکوتیّ و نسخه لاهوت

ولیّ عرصه ناسوت بهر ارشادی

مقام باطن ذات تو قاب قوسین است

به ظاهر ارچه در این خاکدان اجسادی

کشیدی از متوکل شدائدی که به دهر

ندیده دیده گردون ز هیچ شّدادی

گهی به برکه درندگان گهی زندان

گهی به بزم مِی و سازِ باغی عادی

تو شاه یکّه سواران دشت توحیدی

اگر پیاده روان در رکاب الحادی

ز سوز زهر وبلاهای دهرجان توسوخت

که بر طریقه آباء و رسم اجدادی
آیه الله غروی اصفهانی (کمپانی)

**************************

چشمهایت فرات دلتنگی
اشکهایت تلاطم غمهاست
حال و روز دل شکسته تو
از نگاه غریب تو پیداست
ای غریب مدینۀ دوم
مرد خلوت نشین سامرّا
التماس همیشۀ باران
حضرت عشق التماس دعا
کوچه خاکی محلۀ غم
در غرور از حضور ساده توست
ولی افسوس شرمگین تو و
پای پر پینه و پیاده توست
آه آقا تو خوب می دانی
که دل بیقرار یعنی چه
پشت دروازه های شهر ستم
آن همه انتظار یعنی چه
چه به روز دل تو آوردند
رمق ناله در صدایت نیست
بگو ای نسل کوثر و زمزم
بزم شوم شراب جایت نیست
بی گمان بین آن همه غربت
دل تنگ تو نینوائی شد
روضه های کبود طشت طلا
در نگاه ترت تداعی شد
آری آن لحظه ماتم قلبت
بی کسی های عمه زینب بود
قاتلت زهر کینه ها ، نه نه
روضه خیزرانی لب بود
در عزای تو حضرت باران
که گریبان آسمان چاک است
نه فقط چشم های ابری ما
روضه خوانت تمام افلاک است
یوسف رحیمی

**************************

اى ماه، مستنیر ز نور لقاى تو
خورشید کسب فیض کند از ضیاى تو
اى خاص و عام از کرمت برده صبح و شام

پیوسته فیض از سر خوان عطاى تو
اى آنکه جبرییل ملک ، پیک انبیاء

خدمتگذار بر در دولتسراى تو
اى عاشر الائمه على النقى که هست

چشم امید خلق به مهر و عطاى تو
اى پور پاک معنى جود و کرم، جواد

حاتم هزار بار خجل از سخاى تو
اى مظهر جلال و جمال خداى فرد

شد طوطیاى چشم ملک خاک پاى تو
در هر دو کون خرم و شاد است و رستگار

در دل هر آن که داشت فروغ ولاى تو
خوفش ز آفتاب جزا نیست بى سخن

در دهر هر که زیست به تحت لواى تو
تا مدفن شریف تو شد سرّ من رأى

جان بخش و غم زداى شده از صفاى تو
زد طعنه بر بهشت برین هر کسى که دید

آن گنبد منور و صحن و سراى تو
اى هادى هدایت دین مبین حق

اى آن که مدح خوان تو باشد خداى تو
علامه” با بضاعت فکرش کجا سزد

انشا کند چکامه مدح و ثناى تو

«علامه»

**************************

کیستم من شاهکار ملک ذات کبریایم

دهمین مسند نشین از بعد ختم الانبیایم
گوهرى ارزنده از گنجینه‌‏ى جود جوادم

نهمین فرزند دلبند على مرتضایم
مصرعى از شعر ناب عصمت کبراى حقم

هشتمین پرورده‌ى ایمان و صبر مجتبایم
پاسدار پرچم پر افتخار حق پرستى

هفتمین سنگر نشین نهضت خون خدایم
درعبادت فارغ التحصیل درس عابدینم

ششمین زینت فزا از بهر محراب دعایم
دُرّ نایابى ز بحر دانش بحراالعلومم

پنجمین گنجینه‌ى اسرار کل ماسوایم
صادق آل نبى را وارث فقه و اصولم

چارمین استاد دانشگاه تکوین ولایم
وارث موسى بن جعفر در مسیر پایدارى

سومین نور دل آن پیشواى مقتدایم
محور چرخ زمانم، حجت روى زمینم

دومین گل از گلستان على موسى الرضایم
در مسیر حق پرستى بعد آباء گرامم

اولین هادى خلق از بعد مصباح الهدایم
در شجاعت بى قرینم، در سخاوت بى نظیرم

حق پرستان را حبیبم، دردمندان را دوایم
من وصیم، من ولیم، من نقیم، من سخیم

زانکه همنام على معناىِ، هاى هل اتایم
آیه‌ى تطهیر را مصداق و از امر الهى

آیه‌اى از شاخسار نصِ نون اِنّمایم
غم مخور (ژولیده) فردا پاى میزان عدالت

شافعت در نزد حق هنگام پاداش و جزایم

ژولیده نیشابوری

******************

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی