کوثرنامه

پایگاه اشعار مدح، مرثیه، سرود، و نوحه

کوثرنامه

پایگاه اشعار مدح، مرثیه، سرود، و نوحه

تقدیم به شهید غلامحسین فتحی

کوثرنامه


مناجات وداع با ماه رمضان – 2

************************

آی اهل رمضان جا مگذارید مرا

بال من ریخته تنها مگذارید مرا

سر مجنون شدنم خار به پایم رفته

باز در کوچه ی لیلا مگذارید مرا

قطره ای هستم از رود عقب افتادم

در ره وصل به دریا مگذارید مرا

دست گیرید ز من دست نیاندازیدم

پاک بازان به تماشا مگذارید مرا

بعد سی روز چو بخشوده نباشم چه کنم؟

باز شرمنده و رسوا مگذارید مرا

جان زهرا سند بخشش من را بدهید

این قدر در اگر و شاید و اما مگذارید مرا

چقدر دست گرفتی در این یکماهه

بعد از این هم به خودم وا مگذارید مرا

گر بنا هست عذابم بکنی حرفی نیست

کاش که در بر زهرا مگذارید مرا

قافله ی جان به سوی کرببلا راه افتاد

آی اهل رمضان جا مگذارید مرا

خواهرش گفت: حسینم ،علی اکبر ،عباس

بین نامحرم و اعدا مگذارید مرا

************************

کم کم غروب ماه خدا دیده می شود

صد حیف از این بساط که برچیده می شود

در این بهار رحمت و غفران و مغفرت
خوشبخت آن کسی که بخشیده می شود

 **********************

 الوداع ای ماه رحمت الوداع
ماه تسبیح و عبادت الوداع
الوداع ای ماه غفران و کرم
ماه محرم گشتن دل در حرم
الوداع ای افتتاح نیمه شب

الوداع ای ذکرهای زیر لب
ای ابوحمزه ، خداحافظ مجیر
الوداع ای روضه های دستگیر
الوداع ای یا علی و یا عظیم
الوداع ای یا غفور و یا رحیم
الوداع ای سفره پیغمبری
الوداع ای اشکهای حیدری
از در خانت گدا را رد مکن
راه عشق و عاشقی را سد مکن
توشه کن اشک مناجات مرا
تا محرم تا صفر تا کربلا

 ***********************

رمضان سایه مهر از سر ما می گیرد

بال رافت که فرو داشت فرا می گیرد
چون نگیرد دلم از رفتن ماه شب قدر
که خدا سایه مهر از سر ما می گیرد

چشم من تار شد از عینک این غم،عجبا
نه غباری و نه ابری و هوا می گیرد
دل که ماه عسلش بود وعروسی این ماه
در وداعش نه عجب گر که عزا می گیرد

نعمتی بود خدا داده که کفران کردیم 
لاجرم نعمت خود داده که ،خدا می گیرد
بخت یار آنکه مصون از مرض و رنج سفر
روز ماه رمضان روزه ، ادا می گیرد
 

روزه هم در رمضان خوش که به جمع است و اداست
ناخوش آن روزه که نا خوش به عذا میگیر
تا کس از دل مزه طاعت و تقوا نچشید

چه بسا روزه به عنف و به ریا می گیرد

لذت ذوق و صفای شب قدرش ندهند
روزه آن کو نه به ذوق و به صفا می گیرد
رمضان جلوه جان میدهد و صیقل روح
وه کز او آیینه دل چه جلا می گیرد

اهل ایمان به شب غره به چشم و به چراغ
از هلال رمضان نور و ضیا می گیرد
رمضان دار شفائیست که هر جان و دلی
داروی دردی از این دار شفا میگیرد

وانکه با جمله ی اعضا و جوارح به جهاد
روزه با سنگ تمام و به سزا میگیرد
در شب قدر اگر دست دهد دامن دوست
دل بخواه دو جهان دست دعا میگیرد

عرش رحمان به ندائی خفی آن شب خواناست
وان سراغیست که از اهل وفا میگیرد
روزه با فطره امان است و برات شب قدر
هر که شد در دو جهان کام روا میگیرد

حق مظلوم ادا گر نکنی خود به وفا
مطمئن باش که ظالم به جفا می گیرد
غفلت از ساعت موعود خطائیست عظیم
آسمان بنده ی غافل به خطا میگیرد

هر که حلوای ارادت به دهانش مزه کرد
از خدا خلعت تسلیم و رضا می گیرد
شاعران را صله از دست امیر است و وزیر
شهریار این صله از دست خدا می گیرد

 ***************************

 افسوس که ایام شریف رمضان رفت 
سی عید به یک مرتبه از دست جهان رفت

افسوس که سی پاره این ماه مبارک 
از دست به یک باره چو اوراق خزان رفت

شد زیر وزبر چون صف مژگان، صف طاعت
شیرازه جمعیت بیداردلان رفت

بی قدری ما چون نشود فاش به عالم 
ماهی که شب قدر در او بود نهان رفت 

با قامت چون تیر در این معرکه آمد
از بار گنه با قد مانند کمان رفت

بر داشت ز دوش همه کس بار گنه را 
چون باد سبک آمد و چون کوه گران رفت

از رفتن یو سف نرود بر دل یعقوب 
آن ها که به صائب ز وداع رمضان رفت

 **************************

نغمه ریزید غیاب مه نو آخر شد
باده خرم عید است که در ساغر شد

روز عید است, سوی میکده آیید به شکر
که ببخشند هر آنکس که در این دفتر شد

ساقی از میمنت عید دهد باده صاف
جرعه گیرید چو معشوق به خم رهبر شد

مطربا نغمه عیدانه زن و دست فراز
که ز هر پرده نغزت هله ای دیگر شد

صد کنم شکر بر این عید که از عرش رسید
صد کشم رشک که ایام صیام آخر شد

فرصتی بود که این تیرۀ ِ دل صاف شود
نعمتی بود که بر تشنه لبان کوثر شد

آتشی بود که در سردی سوزان وجود
دم گرمی شد و در مجمر دل اخگر شد

وای بر ما که از این جام نگیریم لبی
حیف زان آتش اگر سوخت و خاکستر شد

حالیا عید شد و رونق می افزون گشت
مستی افزون کند این باده چو پر شکر شد

 ********************

برگ تحویل می‌کند رمضان
بار تودیع بر دل اخوان
یار نادیده سیر، زود برفت
دیر ننشست نازنین مهمان
غادر الحب صحبةالاحباب
فارق‌الخل عشرة الخلان
ماه فرخنده، روی برپیچید
و علیک السلام یا رمضان
الوداع ای زمان طاعت و خیر
مجلس ذکر و محفل قرآن
مهر فرمان ایزدی بر لب
نفس در بند و دیو در زندان
تا دگر روزه با جهان آید
بس بگردد به گونه گونه جهان
بلبلی زار زار می‌نالید
بر فراق بهار وقت خزان
گفتم انده مبر که بازآید
روز نوروز و لاله و ریحان
گفت ترسم بقا وفا نکند
ورنه هر سال گل دهد بستان
روز بسیار و عید خواهد بود
تیر ماه و بهار و تابستان
تا که در منزل حیات بود
سال دیگر که در غریبستان
خاک چندان از آدمی بخورد
که شود خاک و آدمی یکسان
هردم از روزگار ما جزویست
که گذر می‌کند چو برق یمان
کوه اگر جزو جزو برگیرند
متلاشی شود به دور زمان
تاقیامت که دیگر آب حیات
بازگردد به جوی رفته روان
یارب آن دم که دم فرو بندد
ملک الموت واقف شیطان
کار جان پیش اهل دل سهلست
تو نگه دار جوهر ایمان

 *********************

آمدیم از سفر دور و دراز رمضان
پی نبردیم به زیبایی راز رمضان

هر چه جان بود سپردیم به آواز خدا
هر چه دل بود شکستیم به ساز رمضان

سر به آیینه «الغوث» زدم در شب قدر
آب شد زمزمه راز و نیاز رمضان

دیدم این «قدر» همان آینه «خلّصنا»ست
دیدم آیینه‌ام از سوز و گداز رمضان

بیش از این ناز نخواهیم کشید از دنیا
بعد از این دست من و دامن ناز رمضان

نکند چشم ببندم به سحرهای سلوک
نکند بسته شود دیده باز رمضان

صبح با باده شعبان و رجب آمده بود
آن که دیروز مرا داد جواز رمضان

شام آخر شد و با گریه نشستم به وداع
خواب دیدم نرسیدم به نماز رمضان
علیرضا قروه

**************************

خداحافظ ای محفل وصل یار
خداحافظ ای ماه پروردگار
خداحافظ ای سر به سرشوروحال
خداحافظ ای لحظه های وصال

 

وداع اى ماه عشق و جوشش و شور
وداع ای ماه حق و تابش نور

وداع اى شافع مقبول درگاه
وداع اى استان عصمت الله

چه دلهاى فسرده شاد کردى
چه جانهاى گران ازاد کردى

چه دولتها به ارزانى که دادى
چه درهایى به رحمت برگشادى

چه افرادى ز تو سامان گرفتند
برات از آتش و شیطان گرفتند

شیاطین را همه در بند کردى
ولى الله را خرسند کردى

لقاى حق که بس می بود دشوار
رهش را یمن تو گردید هموار

تو خود نور خداى مهربانى
جمال حضرت ان دلستانى

در این مدت که مهمان تو بودیم
به دامان امان بخشت غنودیم

تقلایى اگر کردیم گه گاه
رضایت را به جان جستیم اى ماه

چو بر چینى به صد اعزاز دامان
شمار آور سراج از اهل ایمان

************************

قسم به عشق جدایی ز آشنا سخت است
جدایی از سحر و محفل دعا سخت است
برای دیده شب زنده دار خود گریم
قسم به اشک سحر دوری از بکا سخت است
صفای هر دل عاشق مرو مرو رمضان
دوباره رویت دلهای بی صفا سخت است
بیا مرو که شیاطین دوباره می آیند
بدون جلوه تو انس با خدا سخت است
دوباره وقت اذان غفلت عارضم گردد
غم جدایی از ذکر ربنا سخت است
پرستوی دل ما را ز بام خود مپران
که ترک سفره شاهانه بر گدا سخت است
بعید نیست به زودی فرارسد مرگم
امان که این سفر آخرت دلا سخت است
قیامتی است قیامت که روز وانفساست
اگر نظر ننماید امام رضاع سخت است
مرا به ساحل دیدار دلبرم برسان
شکسته کشتی و دریایی از بلا سخت است
بگو به خیمه نشینان جبهه ای شهدا
فدائیان حسین دوری از شما سخت است
هنوز مرغ دل خسته ام مهیا نیست
هنوز پر زدنم سوی کربلا سخت است
خدا کند به دلم مهر نوکری بزنند
خدا کند خودشان سوی دلبرم ببرند
سید محمد میرهاشمی
**************************

قاسمی

دیدی چه زود فرصت مهمانی ام گذشت
ای دل زمان ناله ی بارانی ام گذشت
تا خواستم شبیه شما مردمان شوم
آخر بساط سفره مهمانی ام گذشت
افطار من به ذکر لک صمت وا نشد
واحسرتا که عید مسلمانی ام گذشت
با ناله های خسته ی الغوث و ربنا
آرامشم که رفت پریشانی ام گذشت
باران گرفته بود که قرآن به سر شدم
ای وای سایه ی سر رحمانی ام گذشت
حالا خدا کند که دگر در بساط عشق
آدم شوم که وقت پشیمانی ام گذشت
ما را برای بندگی ات انتخاب کن
ما را الی الابد خدم بوتراب کن
آدم شدم که میل به گندم نمی کنم
ابلیس را رضا به تبسم نمی کنم
پا را برای بندگی از بند می کشم
دیگر مسیر کوی تو را گم نمی کنم
مهر سکوت عشق به لب هام خورده است
دیگر به غیر دوست تکلم نمی کنم
در راه دوست گر چه گریبان دریده ام
در پیش خلق هیچ تلاطم نمی کنم
چون خواهری که همسفر نیزه تا به شام
هیچ اعتنا به خنده مردم نمی کنم
پا در مسیر ناله عجّل فرج دگر
جز چهارشنبه های ره قم نمی کنم
ما را برای صبح فرج انتخاب کن
ما را الی الابد خدم بوتراب کن.

***********************

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی