کوثرنامه

زمزمه دهه اول محرم-  حاج سیدمحسن حسینی

--------------------------------------------

حضرت مسلم بن عقیل (ع)

(به سبک ای ماه من می‌ریزد از)

******

ای ماه من می‌ریزد از چشمم ستاره

چشم انتظار من بود دار العماره

چون شمـع بی پروانه‌ام ای وای ای وای

من صیــد دور از لانه‌ام ای وای ای وای

مهمانم و بی خـــانه ام   ای وای ای وای

جــانم رسیده بر لبم        ای وای ای وای

روزم شده همچون شبم  ای وای ای وای

اینـجــا بیــــاد زینبم      ای وای ای وای

******

کوفه تماشا می‌کند سوز و گدازم

ای قبلۀ من دیدنی بــاشد نمازم

از من نگیرد کس نشان ای وای ای وای

جز طعنه و زخم زبــان ای وای ای وای

دستم گرفته ریسمــان    ای وای ای وای

ای دلبــر ای دلـدار من  ای وای ای وای

ای شمع شـام تـار من   ای وای ای وای

دارد تماشــــا دار من    ای وای ای وای

******

ای ماه من اینجــا سخن ازماه لیلاست

سر بسته می‌گویم سخن از ارباً ارباست

خون ریزد از چشم ترم  ای وای ای وای

میـــــا میـا ای دلبرم     ای وای ای وای

تو بـــا اذان گوی حرم   ای وای ای وای

با سرو بستانت میا       ای وای ای وای

با بهتر از جانت میا     ای وای ای وای

با ماه کنعـانت  میا       ای وای ای وای

******

سر بسته می گویم من از دارالعماره

یا که میا یا که میاور شیر و خواره

صحبت زگاهـواره بود  ای وای ای وای

صحبت زماه پـاره بود  ای وای ای وای

صحبت زحلق پاره بود  ای وای ای وای

از من بگو ای نازنین   ای وای ای وای

تو با یل ام البنیـــن      ای وای ای وای

دیدم عمود آهنیـــن       ای وای ای وای

************************

 (به سبک ای ماه من می‌ریزد از)

******

زبانحال حضرت رقیه (س)

ای باغبان هستی، تو در دامان لاله

محو تماشایت شده پیر سه ساله

ای روی تو قرص قمر بابا بابا

امشب بیا نــازم بخر     بابا بابا

امشب مرا بـا خود ببر بابا بابا

هستم سه ساله دخترت   بابا بابا

هستم گل نیـلـوفــرت    بابا بابا

هستم شـبیه مـــادرت    بابا بابا

******

مهمان من از راه دور آمد خوش آمد

مــاه من از کنج تنور آمد خوش آمد

کردی مرا ویران نشین بابا بابا

بگشا دو چشم نازنین    بابا بابا

تو جای سیلی را ببین   بابا بابا

بگشـا لبت را میهمان   بابا بابا

قرآن من قرآن بخوان    بابا بابا

که من نـدارم خیزران   بابا بابا

******

با یک نگاه خود زمن دل می‌بری تو

ای ماه من از چه پر از خاکستری تو

ای سر بگو  کو پیکرت بابا بابا

کو شیر خواره اصغرت          بابا بابا

بگشا دو چشمان ترت   بابا بابا

امشب سه ساله دخترت  بابا بابا

جان می دهد پای سرت بابا بابا

این سر پر خاکسترت   بابا بابا

******

بـــابا ز اه من شده ویرانه نیلی

نور نگاهم را گرفته ضرب سیلی

قربـان عطر و بوی تو  بابا بابا

ای شام قدرم موی تو    بابا بابا

با دست آیـم سوی تو     بابا بابا

بگوبگو به دختـــــرت  بابا بابا

ای سر چه آمد بر سرت بابا بابا

چه شد امیر لشـــکرت  بابا بابا

************************

 (به سبک ای ماه من می‌ریزد از)

******

طفلان حضرت زینب (س)

ای جان زینب زینبت را کن نظاره2

ای ماه من آورده‌ام من دو ستـاره

با آن دو  چشم نـازنین    مولا مولا

طفلان زینب را ببـیـن   مولا مولا

باشد همه هستم همین    مولا مولا

ای دلربا  خون شد دلم   مولا مولا

منـــم که از تو خجلم             مولا مولا

از  هدیه نــــــاقابلم             مولا مولا

جانم حسین جانم حسین حسین جان

­­­­­­­­******

در خیمه‌های عـشق تو در اعتکافند

تو کعبـــه‌ای و لاله‌هایم در طوافند

این من و چشم زمــزمم           مولا مولا

این من و هدیه کــــمم   مولا مولا

این من و این اشک غمم           مولا مولا

من دل به تو بستم حسین       مولا مولا

هستی همه  هستم حسین   مولا مولا

باشد  تهـی دستم حسین      مولا مولا

جانم حسین جانم حسین حسین جان

******

پرپر اگر شـد لاله‌های خواهر تو

هر دو فدای شیره خواره اصغر تو

هر دو کفن پوشیده‌اند    مولا مولا

تنهائی ات را دیده اند    مولا مولا

دست تو را بوسیده اند   مولا مولا

ای من به  قـربان سرت          مولا مولا

دورت بگردت خـواهرت         مولا مولا

خون ریزد از چشم ترت          مولا مولا

جانم حسین جانم حسین     حسین جان

************************

 (به سبک ای ماه من می‌ریزد از)

******

حضرت قاسم ابن الحسن (ع)

در این بیابان کس نمی‌داند کجایم

من آنقدر گویم به زیر دست و پایم

من با تو دارم گفتگو     یابن الزهرا

چـــرا نمی‌آیی عمو      یابن الزهرا

رسیده‌ام بـــه آرزو       یابن الزهرا

یک گل ز آل هــاشمم    یابن الزهرا

در خون به ذکـر دائمم   یابن الزهرا

من قاسمم من قاسمم     یابن الزهرا

جانم عمو جانم عمو ای عمو جانم

­­­­­­­­******

من مـــاه کنعان امام مجتبایم

بوسه گرفته نیزه از سر تا بپایم

روزم شده همچون شبم ای وای ای وای

جان عمو جــان بر لبم   ای وای ای وای

من زیر سم مــــرکبم    ای وای ای وای

من که ندارم جز تو کس          یابن الزهرا

افتـــادم از پشت فرس   یابن الزهرا

من می‌زنــم نفس نفس یابن الزهرا

جانم عمو جانم عمو ای عمو جانم

******

سر بسته می‌گویم بیــا ببین عمو جان

هم سنگ باران شده‌ام هم تیر و باران

شد لحظه های آخرم     عمو حسین

بیا بیا ای دلبـــــرم       عمو حسین

مرا ببـــر سوی حرم    عمو حسین

خون از دو چشم من چکید       عمو حسین

اجل به بــــــالینم رسید عمو حسین

بیا که قــــاسم قد کشید   عمو حسین

جانم عمو جانم عمو ای عمو جانم

******

گفتم یتیمم سوی من همه دویدند

با تیــر و نیزه ناز قاسم را خریدند

تنها تــرا من خوانده ام            عمو حسین

از دیده خون افشانده ام عمو حسین

در بیــن دشمن مانده ام عمو حسین

شد روی مــاهم دیدنی   عمو حسین

شد اشک و آهم دیدنی   عمو حسین

شد حجلگــاهم دیدنی     عمو حسین

جانم عمو جانم عمو ای عمو جانم

************************

 (به سبک ای ماه من می‌ریزد از)

******

زبانحال حضرت علی اصغر (ع)

شیرین زبـانم می زند نفس شمرده

گمان کنم شش ماهه از تشنگی مرده

آخر شدم از روی او من      شرمنده

با لب پر خون می زند بر من   خنده

با خنده هایش مرا از پـا       افکنده

مـانند گیسوی تو من          پریشانم

تر شد لبت از اشک مثل       بـارانم

من بین میـدان و حرم        سرگردانم

لای لای علی لای لای علی لای لای اصغر

******

صدها گره افتاده بر کارم علی جان

تنهایم و تنها تورا دارم علی جان

از دیده خون افشانده ام ای   وای ای وای

تنهای تنها مــــانده ام ای      وای ای وای

من بر تو لالا خـوانده ام ای    وای ای وای

ای طفل دلبـــــند رباب      علی جانم

بر روی دست من بخواب    علی جانم

شاید ببینـــی خواب آب     علی جانم

لای لای علی لای لای علی لای لای اصغر

******

اتش زدی بر جانم ای طفل خموشم

چـــــرا فتاده سر تو بر سر دوشم

رفته همه هستــم تویی    بود و هستم

در خون نشستی تو من از   پا نشستم

کمتر تو دست و پــا بزن       روی دستم

ای بهتر از جـــانم چرا        نیمه جانی

تـــا کی دلم را ای پسر      میسوزانی

تا کی زبان دور دهـــان        میگردانی

لای لای علی لای لای علی لای لای اصغر

************************

 (به سبک ای ماه من می‌ریزد از)

******

حضرت علی اکبر (ع)

ماه تمام من به زیر ابر خون است

ذکر لبم انا الیه راجعون است

ای شبه ختم المرسلین   علی اکبر

ای دلربا ای نـــازنین    علی اکبر

کمتر بکش پا بر زمین علی اکبر

هستی تو دلخوشی مرا  علی اکبر

هر سو تو می‌کشی مرا           علی اکبر

آخــر تو می‌کُشی مرا  علی اکبر

******

خیز و ببین من را ز پا افکنده‌ای تو

پلکی بزن تـا من بدانم زنده‌ای تو

ای قمـرم ای قمرم       علی اکبر

ای پسرم ای پسرم       علی اکبر

ای جگرم ای جگرم     علی اکبر

ای نور چشمــان ترم    علی اکبر

هستی اذان گوی حرم   علی اکبر

اذان بگو ای اکبـــرم    علی اکبر

******

ابرو کمان من بببین کردی کمانم

خواهم که برخیزم ولی نمی‌توانم

خون می‌چکد از آه من            ای وای ای وای

بستی ز هر سو  راه من          ای وای ای وای

کردی خسوف ای ماه من         ای وای ای وای

آئینه و قرآن کجاست     ای وای ای وای

لیلای سرگردان کجاست      ای وای ای وای

چشم گلاب افشان کجاست ای وای ای وای

******

زینب ببین از اکبــرم هر سو نشانه

مانند تسبیحی که بـــاشد دانه دانه

دارد تمــــاشـا اکبرم     ای وای ای وای

شد اربا اربــــا پسرم     ای وای ای وای

می سوزد از پا تا سرم ای وای ای وای

زینب کمک کن تو مـرا          ای وای ای وای

جمعش کنم من در عبا ای وای ای وای

او را برم در خیمه هــا ای وای ای وای

************************

 (به سبک ای ماه من می‌ریزد از)

******

حضرت عباس (ع)

ای مشک طفلان اشک من را کن نظاره

با من بمان از علقمه تا گاهواره

من بـــا تو دارم سخنی ای وای ای وای

چون جان در آغوش منی         ای وای ای وای

دل مـــــرا تو مشکنی  ای وای ای وای

بشـنــو تو گفتگوی من            ای وای ای وای

هستـی تــو آرزوی من           ای وای ای وای

بخر تو آبـــــروی من  ای وای ای وای

******

سقای بی آب  حــــرم دیدن نداره

دستی که خالی مـانده بوسیدن نداره

بیـــــا ببین ای هست من         یا بن الزهرا

خون شد دو چشم مست من   یا بن الزهرا

رفته  ز دستم دسـت من       یا بن الزهرا

ای قـبـله من روی تو         یا بن الزهرا

ای شام قدرم موی تو         یا بن الزهرا

مستم ز عطر و بوی تو      یا بن الزهرا

******

اهل حرم چشم انتظــار من نمانید

ای کودکان دیگر مرا سقـا نخوانید

بیـــــا نگار نازنین                یا بن الزهرا

سقای طفلان را ببین     یا بن الزهرا

افتـاده بر روی زمین    یا بن الزهرا

سقـــا ندارد زمزمه      یا بن الزهرا

دارد خجـالت از همه    یا بن الزهرا

شد ماندنی در علقمه     یا بن الزهرا

******

من زائرم من زائر یـاس مدینه

دستی ندارم تا که بگذارم به سینه

هرگز نیـــاید باورم      یا بن الزهرا

زهرا نشـسته در برم    یا بن الزهرا

آمده جــــای مادرم       یا بن الزهرا

گرفته بـر دامن سرم     یا بن الزهرا

به من بـگویـد پسرم     یا بن الزهرا

شد لحظه هـای آخرم     یا بن الزهرا

************************

 (به سبک ای ماه من می‌ریزد از)

******

روز عاشوراوداع

روی تو قرص مــاه من خدانگهدار

ای یــار بی سپـاه من خدا نگهدار

ای دین و ایمانم حسین  مهلاً مهلا

ای بهتر از جانم حسین مهلاً مهلا

بی تو نمی‌مـانم حسین   مهلاً مهلا

شمع شب تارم حسین    یابن الزهرا

ای یار بی یـارم حسین  یابن الزهرا

تنها تــرا دارم حسین    یابن الزهرا

******

قرآن من، من بر ســرت قــرآن بگیرم

یـــا که مــرو یا که دعا کن من بمیرم

دیگـــر ندارم دلخوشی   مهلاً مهلا

من را به هر سو می‌کشی  مهلاً مهلا

آخــر تو من را می‌کُشی          مهلاً مهلا

ای دلـبـــر بی لشکرم    یابن الزهرا

هستــــی عزیز مادرم   یابن الزهرا

دیدی چـه آمد بر سرم   یابن الزهرا

******

هر تار مویت دیدنی باشد حسین جان

زیر گلویت دیدنی بــاشد حسین جان

قربان چشمـان ترت     مهلاً مهلا

تا من بگیرم در برت    مهلاً مهلا

دارد تماشـا حنجرت     مهلاً مهلا

رو  بـر تو آوردم حسین          مهلاً مهلا

سر تا به پا دردم حسین  مهلاً مهلا

دور تو مـی گردم حسین          مهلاً مهلا

******

با آن وداعی که تو می کردی حسین جان

شد بــاور من بر نمی گردی حسین جان

با اشک و ناله مانده ام مهلاً مهلا

دلخون چو لاله مانده ام  مهلاً مهلا

من با سه ساله مانده ام  مهلاً مهلا

من ماندم و چشم تـرم    مهلاً مهلا

من ماندم و اهل حــرم   مهلاً مهلا

هرگز نمی شد بـــاورم مهلاً مهلا

*********************