کوثرنامه

*******

سیدمحسن حسینی

دریافت سبک

میهمان امشب روی دامان من نشسته

آمده بابا به تماشای طفل خسته

گر چه طفلی پیرم ، از او بوسه گیرم

با بوسه بمیرم ، واویلا

(بابا یابن الزهرا)3 ، بابا جان

******

آمدی امشب تو بسویم از دشت و صحرا

یوسف زهرا دخترت باشد مثل زهرا

مرگم پدیدار است ، چشم من خونبار است

دستم به دیوار است ، واویلا

(بابا یابن الزهرا)3 ، بابا جان

******

من ببینم این لب مانند ارغوان را

می زنم بوسه تا سحر جای خیزران را

ای عالم آرایم ، محو تماشایم

من باتو می آیم ،  واویلا

(بابا یابن الزهرا)3 ، بابا جان

******

کو عموی من تا ببندد این روی نیلی

کو عمویم تا بوسه گیرد از جای سیلی

غرق ناله هستم ، همچون لاله هستم

من سه ساله هستم ، واویلا

(بابا یابن الزهرا)3 ، بابا جان

*****************************

محمدرضا رضایی

دریافت سبک

بدون تو بابا جون هرشب چشمام می‌باره

همه می‌گن رقیه گریه اندازه داره

اینجا کبود می‌شه پلک ترم

وقتی بابا اسمت رو می‌برم

رو نیزه تو بازار شام ، دستم به سرت نرسید

اما پیش چشمای من ،‌ سنگی پیشونیتو بوسید

ناز منو بخر بابا ، بیا منو ببر بابا

******

دل شکسته‌ی من زخمی از این فراقه

نبودی که ببینی افتادم از رو ناقه

رحمی نکرد به فریادم بابا

عمه نبود جون می‌دادم بابا

یک دنیا مصیبت و غم ، می‌شه توی این چشا دید

حالا دیگه خوب می‌دونم ، مادر تو کوچه چی کشید

ناز منو بخر بابا ، بیا منو ببر بابا

*********************************

 محسن طالبی پور

 دریافت سبک

تا نبینم بابامو    می بینید این اشکامو

منتظرم تا که بیاد

دوسش دارم خیلی زیاد

اونم منو خیلی میخواد

از من نپرسید به خدا نمی دونم بابام کجاست

مدینه رفته یا هنوز با داداشم تو کربلاست

دلم گرفته ، دیر کرده بابا

شبیه مادرش منو ، پیر کرده بابا

بابای خوبم

******

شبایی که بی تابم بابام میاد تو خوابم

میگه باید آماده شی

شونه به موهات بکشی

همسفر بابا بشی

به خاطر خدا منو به همدیگه نشون ندید

من بابا دارم مثه ماه دیگه به من یتیم نگید

با تازیونه ، زدید به دستام

یادم نمی ره به خدا ، میگم به بابام

بابای خوبم

******

چرا معما شدی شبیه پیرا شدی

چرا شکستن سر تو

گوشه پلک تر تو

چی کار کنه دختر تو

با اشک چشمام می شورم لبای گلگون تو رو

یه بار منو صدا بزن هرجایی که خواستی برو

از سر نیزه ،‌ اومدی یارم

خسته ای بابایی بشین ، یه کم کنارم

بابای خوبم

 **********************************

محسن طالبی پور

دریافت سبک

جون منو به لبهام رسوندی

رفتی و  بابا  پیشم نموندی

خیلی دل من تنگ صداته

چند روزه واسم قرآن نخوندی

باید منو- بازم تو آغوشت بگیری

باید بگی هیچ وقت  تو از پیشم نمیری

آرزو کردم  شبیه زهرا

نباشم بابا دیگه تو دنیا

بابای خوبم

******

تو کربلا سوخت چادر نمازم

دست کوچیک و موهای نازم

اما بابایی عیبی نداره

با غصه ی تو سخته بسازم

این تاولا جای قل و زنجیرداغه

بابا شبی افتادم از بالای  ناقه

این روزا از درد دیگه بی هوشم

شامیا از بس زدن تو گوشم

بابای خوبم

 **************************

محسن طالبی پور

دریافت سبک

برا چی عمه زینب نمی گیره دعاهام

چرا دیگه دوباره نمی رسم به بابام

قلبم داره تیر میکشه تنگه لبخندشه

کاشکی بابا بیاد باز مهمونم بشه

اگه چشمام به دره  بابای من سفره

آرزومه که بیاد و منم ببره

یه دعایی کن برا دخترت

نفسم گرفت مثل مادرت

******

نگاهاشون بابایی  میگیره جونمونو

به ما می دن با طعنه نونای خشکشونو

هر شب تو سجده و دعا میخوام مرگ از خدا

می خونم با خودم عمو جونم بیا

خدا می دونه بابا خیلی سخته برا ما

باشیم بین شامیا شبیه کنیزا

یه دعایی کن برا دخترت

نفسم گرفت مثل مادرت

****************************

علی اصغر خواجه

دریافت سبک

آمده به کنج ویران ماه آسمانم

راس غرقه خونش را بر دامنم نشانم

باب مهربانم آمد

ماه اسمانم آمد

دخترت و تو خرابه ببین ، اباالمظلوم

گل بود و گشته خرابه نشین ، اباالمظلوم

******

هر جایی که گفتم بابا تازیانه خوردم

دم به دم حسین میگفتم تا زمین می خوردم

از نبودنت دلگیرم

چون بدون تو می میرم

خیلی مصیبت و غصه دیدم ، اباالمظلوم

داغ نبودن تو کشیدم ، اباالمظلوم

******

هر کسی که پرسید از من دختر کی هستی

با صدایی محکم گفتم دختر حسینم

هر جا اسم تو می بردم

سیلی از عدو میخوردم

داغ بی بابایی خیلی بدِ ، اباالمظلوم

هر کی رسید منو کتک زد ، اباالمظلوم

******

کو به کو سرت بر نیزه سایه ی سرم بود

یاد مهربونیت بابا عشق آخرم بود

من سه ساله ام پیرم

در سه سالگی میمیرم

هر کی منو به دلیلی زده ، اباالمظلوم

بی بهونه منو سیلی زده ، اباالمظلوم

*******************************

دریافت سبک

مهمانم آمد امشب در گوشۀ ویرانه

دارد تماشا امشب شمع و گل و پروانه

آمده از سفر ، نیمه شب بی خبر

بابا حسین جان

******

از روی مهمان خود بوسه بگیرم امشب

یا که بسوزم امشب یا که بمیرم امشب

آمده در طبق ، برده از من رمق

بابا حسین جان

******

نفس ندارم از بس دویده ام در صحرا

ببین تو یاابن‌الزهرا شدم شبیه زهرا

گشته ام نیمه جان ، قامتم شد کمان

بابا حسین جان

******

من دختر تو هستم نازم بخر ای بابا

بیا و امشب من را با خود ببر ای بابا

ماه خاکستری ، کِی مرا می‌بری

بابا حسین جان

*************************

سیدمحسن حسینی

دریافت سبک

شام فراق من به سر رسیده

آمد برای من سر بریده

با اشک خود می شویمش ، مانند گل می بویمش

بابا حسین جان

بابا حسین جان

******

دیگر به زانویم رمق ندارم

من کعبه ای جز این طبق ندارم

شرم وعفافم راببین ، بابا طوافم را ببین

بابا حسین جان

بابا حسین جان

******

ای سر چه آوردی تو بر سر من

در شام غم شد شام آخر من

ناز مرا امشب بخر

امشب مرابا خود ببر

بابا حسین جان

بابا حسین جان

******

ای بر روی دامان من نشسته

ای سر بگو چرا سرت شکسته

بابا به قربان سرت ، می میرد امشب دخترت

بابا حسین جان

بابا حسین جان

******

که دیده ای امام آسمانی

سه ساله طفلی با قد کمانی

بابا چرا دیر آمدی ، به دیدن پیر آمدی

بابا حسین جان

بابا حسین جان

*********************************************

سید محسن حسینی

دریافت سبک

عمه شام غم من سر آمد

عمه مهمان من با سر آمد

عمه بابایم از در ، در آمد

عمه بابا خوش آمد ، عمه بابا خوش آمد

وای ، شده ام هم زبونش

بسته جونم به جونش

پامو دادم نشونش

وای ، ابتا یابن الزهرا

******

عمه دیدی تو ماه منیرم

کمکم کن از او رو بگیرم

در کنار سرش من بمیرم

عمه بابا خوش آمد ، عمه بابا خوش آمد

وای گر ببیند شب تار

دو چشمان خونبار

دست من به دیوار

وای ، ابتا یابن الزهرا

******

کنج ویرانه دارد تماشا

روی جانانه دارد تماشا

شمع و پروانه دارد تماشا

دیده بگشا پدر جان ، دیده بگشا پدر جان

وای غصه من همینه

اگر عمه ببینه

سر تو رو زمینه

وای ، ابتا یابن الزهرا

******

موی تو مثل دوده بابا جون

مگه جرمت چی بوده بابا جون

چرا لبهات کبوده بابا جون

دیده بگشا پدر جان پدر جان

دیده بگشا پدر جان پدر جان

آه ، تو رو هر سو کشوندن

روی نیزه نشوندن

کی موهاتو سوزوندن

وای ، ابتا یابن الزهرا

 

*************************

سید محسن حسینی

دریافت سبک

دیر آمدی چرا بابا تو از سفر

حالا که آمدی با خود مرا ببر

آه ، امشب پای سرت ، می‌میرد دخترت

آه ، هستم ای باغبان ،   گل نیلوفرت

بابا حسین حسین

******

برویم بسته ای دو چشمان ترت

گمانم ای پدر قهری با دخترت

آه ، امشب ای میهمان ، قدری قرآن بخوان

آه ، تماشا کن ببین ، ندارم خیزران

بابا حسین حسین

******

بهار من ببین فصل خزان من

ابرو کمان ببین قد کمان من

آه ، در اشک و ناله‌ام ، دلخون چو لاله‌ام

آه ، تو پیر عشق و من ، پیر سه ساله‌ام

بابا حسین حسین

******

دیگر نمانده است در پیکرم رمق

با زانو آمدم امشب سوی طبق

آه ، چشمم ز خون تر است ، غنچه‌ات پرپر است

آه ، می‌بوسمت ولی ، بوسه ی آخر است

بابا حسین حسین

********************************

سید محسن حسینی

دریافت سبک

آتش زده مهمانم ، (به جان و تن من)3

دامن کشان آمد ، (روی دامن من)3

میهمانم از راه دور آمد      ماه من از کنج  (تنور آمد)3

به پیکر کبود من ، (نمانده رمق)3

با سر زانو میروم ، (به سوی طبق)3

******

بابا چرا از من ، (جدا بوده‌ای تو)3

خاکستری هستی ، (کجا بوده‌ای تو)3

بوسه از لبهایت بگیرم من   تو دعا کن امشب   (بمیرم من)3

منم که سیلی خورده‌ام ، (ز دست همه)3

شدم شبیه فاطمه ، (گل فاطمه)3

*****************************

حضرت رقیه (س)

 ای سر دور از بدن سر فرازم کرده ای

کنج این ویرانسرا رو به من آورده ای

کرده ای احسان و من در پاسخت

خون و خاکستر کنم پاک از رخت

یا ابا المظلوم حسین

******

با سر انگشت خود شانه بر مویت زنم

با لب خشکیده ام بوسه بر رویت زنم

گرچه نیرویی ندارد پیکرم

بسته ام زخم سرت با معجرم

یا ابا المظلوم حسین

******

چشم خود واکن و همرهانت را ببین

کن تماشای من و عمه ویران نشین

مرحمت کن دیده بگشا ای پدر

عمه را نیرو بده من راببر

یا ابا المظلوم حسین

********