کوثرنامه

نوحه حضرت ام البنین سلام الله علیها-5

 ********************

یــــاور امیـرالمؤمنیــن            مظهـــر ادب امّ الـــبنین

واویلا...

****

هستی ای روح عشق و احساس         مــادرِ ابوالفضـلِ الْعبـاس

واویلا...

****

گفتــه‌ای، عــاشق و شیـدایم  مــن کنیــز بیت زهــرایم(س)

واویلا...

****

بُــوَد در کــلّ ایــن عـالَمِین           ابالفضل مــن عبدُالْحسین

واویلا...

****

جـــانِ او فــدای ثـــارالله  ذکـــر او یــا اباعبــدالله

واویلا...

*******************
 در این دل شکسته، غیر از شرر ندارم

من شام رنج و دردم، اما سحر ندارم

 شد اشک من خدایا، همرنگ با شقایق

 در دیده ام به غیر از، خون جگر ندارم

گلچین بی مروّت، از بس به من جفا کرد

در باغ آرزویم، من برگ و بر ندارم

حامی مکتبم من، کنیز زینبم من

 جز این مقام و منصب، کاری دگر ندارم

 با شور و شوق و آوا، بر بام دلخوشی ها

دیگر نمی پرم من، چون بال و پر ندارم

 از داغ نور عینم، یاد غم حسینم

جز قامتی خمیده، جز چشم تر ندارم

مشغول کار عشقم، من داغدار عشقم

نخلم به باغ عترت، اما ثمر ندارم

جز آه پر شراره، جز داغ گاهواره

جز یاد شیر خواره، فکری دگر ندارم

 ماهم به خون کشیدند، دست از تنش بریدند

در آسمان سرخ، جانم قمر ندارم

زنها به من ازین پس، ام البنین نگوییید

 من ام بی بنینم، دیگر پسر ندارم

*******************

سلام،به تو که ماه بی قرینی
گل امیرِ مؤمنینی
ادیبه ای،امّ البنینی
حبیبه و یار حیدر حیدر
حسین به تو گوید مادر مادر
گلت شده تشنه پرپر پرپر
ز داغ عاشورا واویلتا...
بشیر،برایت از دشت بلا گفت
زِ روضه های کربلا گفت
زِ ساقی و دست جدا گفت
دل فلک سوزان ای وای ای وای
حسین بُوَد گریان ای وای ای وای
سه ساله مانْد عطشان ای وای ای وای
ز داغ عاشورا واویلتا...
*******************

سلام ای گل گلشن رحمت،فدایت که تو یاورِ دینی
وَ از معرفت ترجمانی از،سلامٌ عَلیٰ آلِ یاسینی
به صبر و حِلم و رضا،وَ یاری مرتضی
تو و تربیت در مسیر سعادت
وَ در صراط ولا،به دشت کربلا
ابالفضلِ الْعباس و شوقِ شهادت
امّ البنین ای آیه ی هدایت
امّ البنین لطف تو بی نهایت
امّ البنین ای یاور ولایت
امّ البنین ای یاور ولایت...

بشیر از برایت خبر آورْدْ،که تشنه گل پرپرت جان داد
عمودی به سر آمد و آنگاه،ابالفضل آب آورت جان داد
دل زهرا بی قرار،یتیمان چشم انتظار
امان از دو دستِ بریده واویلا
عدو آمد صف به صف،اُمیدش رفته ز کف
که تیری به مشکش رسیده واویلا
شرم و خجلت شد همدم ابالفضل
شرارِ دل سوز غم ابالفضل
زهرا گرید در ماتم ابالفضل
امّ البنین ای یاور ولایت...
*******************

واحد،شور

سلام ما به تو الا تجلّیِ وفا
گل بهارِ گلشنِ محبت و ولا
ای مادر سقای دشت عشق و عاشقی
یا حضرت ام البنین جانم تو را فدا
ام البنین مددی...

آن سائلم که آمدم به درب خانه ات
عنایتی به من نما به حقّ زینبین
دعا نما شوم شهید راه اهل بیت
به حقّ اشک جاری ات به غربت حسین
ام البنین مددی...

به جز شرف به جز ادب به جز وفا و عشق
دادی به عبّاست تو درسِ یاریِ ولی
باید با پیروی زِ ماهِ سرخ علقمه
ما هم شویم سرباز و اهلِ لشگر علی
ام البنین مددی...

عباس تو با جان و آبرو به راهِ دین
شده فدای عشق آن شهید سر جدا
به اقتدای بر حسین،عزیز فاطمه
همیشه بوده نیّتش تقرّب خدا
ام البنین مددی...

شبیهِ رهرُوانِ راهِ قُرب و معرفت
هر کس رَوَد به راهِ مکتبِ پیر خمین
چو باکری و همّت و مدافعان شود
اصحابِ آخرُ الزّمانیِ امامْ حسین
ثارالله...
*******************

ای یاور حق الیقین           ای کوکب دنیا و دین

مدح تو واولاد تو           ذکر تمام مومنین

یا سیّده امّ البنین...

ای مادر فضل و ادب، ای بانوی حجب و حیا

ای نور چشم زینب و، یارِ علیّ مرتضی

یا سیّده امّ البنین...

این شد زبانحال تو، هستم کنیز زینبین

من خادمه باشم زِ جان، هم بر حسن هم بر حسین

یا سیّده امّ البنین...

اولاد تو معناگرِ، آزادگی و حُریّت

بهرِ شهیدِ کربلا، خادم نمودی تربیت

یا سیّده امّ البنین...

گردیده ای اِی با وفا، در پیش زهرا رو سپید

در علقمه در موجِ خون، عباس تو گشته شهید

یا سیّده امّ البنین...

بِنمود خصم بی حیا، بر او جنایت ها روا

در اوج شرم و تشنگی، دستش هم از تن شد جدا

یا سیّده امّ البنین...

تیر جفای دشمنان، بر چشم و بر مشکش رسید

هم از سکینه هم رباب، سقا خجالت میکشید

یا سیّده امّ البنین...

*******************

زمینه

 

آرزومونه با اون چشای ترِت       سفارش ما رو کنی به پسرت

ای فروغ هر دو عین، آبروی کلّ عالمین

ما دوست داریم بشیم، فدایی زینب و حسین

ای بی قرین مدد یا امّ البنین...
 

یاور و همسر خورشید نجفی      بانوی ادب و کرم و شرفی

به فدای عزّتت، دلخوشیِ ما عنایتت

دعا کن به زودیا، مدینه بیایم زیارتت

ای بی قرین مدد یا امّ البنین...

*******************

 (زمینه)       

امام و رهبرم علی علی/کنیز این درم علی علی

من کیم فدای عشق آل طه/تا ابد کنیز بچه های زهرا

من خادمه به زینبینم آقا آقا آقا آقا

خدمتگزار حسنینم آقا آقا آقا آقا

سیدی یا حیدر...

به من مثه همه یا سیدی/نگو تو فاطمه یا سیدی

وقتی میگی اینطور ای امام مکتب/میکشم خجالت از حسین و زینب

زنده میشه مصیبت یارآقا آقا آقا آقا

خاطره های در و دیوار آقا آقا آقا آقا

سیدی یا حیدر...

امام متقین علی علی/شدی خونه نشین علی علی

حرفایی شنیدم از زبون مردم/ از غلاف تیغ و از هجوم و هیزم

مردم میگن دستات و بستن آقا آقا آقا آقا

پهلوی زهرا رو شکستن آقا آقا آقا آقا

سیدی یا حیدر...

*******************

ای بانوی بی همتا، یا ام ابوفاضل

ای رتبه ی تو اعلا، یا ام ابوفاضل

روشنگر دلهایی، تو یاور مولایی

دلداده ی زهرایی(س)، یا ام ابوفاضل

خورشید یقین هستی، بی مثل و قرین هستی

تو ام بنین هستی، یا ام ابوفاضل

 تو بنده ی رب هستی، رزمنده نسب هستی

 دریای ادب هستی، یا ام ابوفاضل

ای فاطمه نام تو، دل مست مرام تو

 مشغول سلام تو، یا ام ابوفاضل

طفلان تو آقایند، ممتاز تولایند

در خدمت مولایند، یا ام ابوفاضل

نور ابد آوردی، عبدالصمد آوردی

 یک سر سبد آوردی، یا ام ابوفاضل

 آن عبد ره معبود، آن تازه شده مولود

 از اول حسینی بود، یا ام ابوفاضل

 در راه وفا آمد، با خون خدا آمد

 تا کرببلا آمد، یا ام ابوفاضل

در علقمه غوغا شد، چون محشر کبری شد

 قدّی ز حسین تا شد، یا ام ابوفاضل

پر درد شد احساست، بشکست گل یاست

بی دست شد عباست، یا ام ابوفاضل

 آن در مَثَل همچون شیر، با فتنه چوشد درگیر

 بنشست به چشمش تیر، یا ام ابوفاضل

عباس چو گل پژمرد، بر تیر چو دستی برد

از کینه عمودی خورد، یا ام ابوفاضل

آن لاله ی صحرایی، در اوج دل ارایی شد

 زائر زهرایی(س)، یا ام ابوفاضل 
 *******************