کوثرنامه

پایگاه اشعار مدح، مرثیه، سرود، و نوحه

کوثرنامه

پایگاه اشعار مدح، مرثیه، سرود، و نوحه

تقدیم به شهید غلامحسین فتحی

کوثرنامه

نوحه های شهادت  حضرت زهرا سلام الله علیها

*************

ای گل خزانم آتش زدی به جانم 
ای پرستوی من رفتی ز آشیانم 
مانده کنج سینه غم های بی حسابم 
بی تو در مدینه سلام بی جوابم 
در غمت خمیدم ، امیدم ، رفیق خقته زیر گل ها 
ای فرشته رویم چه گویم چه کرده هجرانت به دل 
مرتضی و دوری ، صبوری ندارم و بریده ام 
یاد روی ماهت بریزد ستاره از دو دیده ام 
یاس نیلوفری - کی مرا می بری
وای از این غم جدایی

 

بعد تو به عالم من دلخوشی ندارم
بی تو با که گویم غمهای بی شمارم
من که در مدینه غریب و بی شناسم
سر بر آر و بشنو زهرا تو التماسم
یاس نیلوفری - کی مرا می بری
وای از این غم جدایی

 

در کنار قبرت ،ببین در اعتکافم
کعبه هستی و من ، دور تو در طوافم
از غمت بر آید ، زسینه آه سردم
بی تو من که دیگر ، علی کوچه گردم
کی رود ز یادم ، غم تو ، ای مانده بین کوچه ها
کس خبر ندارد ، زداغت ، با من چه کردی کوچه ها
کی رود ز یادم ، که دشمن ، هست تو را گرفته بود
کی رود زیادم ، که زینب ، دست تو را گرفته بود
یاس نیلوفری ، کی مرا می بری
وای از این غم جدایی

دریافت سبک

***********************

خودم دیدم مادرم زهرا بین دیوارو در صدامیزد
سرش روی سینه ام بودویاعلی ادرکنی صدامیزد

نگاه من بر درو دیوار=تماشایم دیدن مسمار=
صدامیزد مادرم زهرا=بیامن رااززمین بردار

مرومادرمادرای مادر.....

***

خودم دیدم شعله آتش ازدر خانه بر فضامیرفت=
دوتادستمادرم روی سینا اش بودو ازنوامیرفت

حسن دستش دست مادر بود=نگاه من جانب در بود
خودم دیدم فضه میآمد=ولی چشمش سوی دیگر بود

مرومادرمادرای مادر.....

دریافت سبک

********************

بهارزندگیم شده رنگه خزون

به هجده سالگی شدی رنگ خزون

کبودی صورتش شده قاتل حیدر

برس خدایاامشب به داد دله حیدر

مگو حرفی:تو از رفتن:مزن آتش:بجان من

مرو یا فاطمه(4)

 

ضعیف وناتوون شده بانوی من

به لرزه افتاده خدازانوی من

به وقت راه رفتنش به دیوار دست میگیره

زبس که رو گرفته علی داره میمیره

مرو یا فاطمه(4)

دریافت سبک

************************
جان ما قربان جانِ فاطمه

آمده فصلِ خزانِ فاطمه
هر که گوید با دو چشمی خون فشان
لعنتی بر دشمنانِ فاطمه

دل بسوزاند ز هر عاشق دلی
یاد جسمِ نیمه جانِ فاطمه
فاطمیه موسم اشک و عزاست
صد امان از کودکانِ فاطمه
بهرِ مادر روضه خوانی می‌کند
مهدی صاحب زمانِ فاطمه
گوید از کوچه از آن سیلی سرد
از همان اشکِ روان فاطمه
گوید از میخ و در و دیوار و دود
علتِ قدِ کمانِ فاطمه
چون بقیع آید به خاطر می‌رسد
نیمه شب جسمِ جوانِ فاطمه
ناله‌ها پر می‌کشد وقتی که او
گوید از قبرِ نهانِ فاطمه

حسن فطرس

دریافت سبک

***********************
حیدر غریبه فاطمه

دل بی شکیبه فاطمه(2(

دلخونم محزونم ای نگار حیدر

شرمنده از روی باب توپیمبر

ای یار همزبونه من

زهراجان مهربونه من

داغت پشته من شکسته

***

رفت از برم مادر مادر

ذکر لبم مادر مادر(2(

میرود از برم سوی آسمانها
محزونه مادرم از فراق وغمها

با ماه خورشید غم خود گویم

وزروی مادر توشه ای چینم

مینالم از این جدایی

دریافت سبک

************************

مادر نگاهش به چشم سرخ منه

نگاه من به خونای روی پیرهنه

هزارو یک شکوه زیر لب دارم از زمونه خدایا

پیراهن مادر آخه پر از لکه های خونه خدایا

آرزو دارم که مادر من زنده بمونه خدایا

***

شور میزنه قلب من برای بابا

آخه میمیره بدون مادر خدایا

نمک روخوردن اما شکستن نمکدونواین اهالی

جواب نداره سلام بابام تو این دیارو حوالی

مادر دیگه اشک بابارو پاک میکنه با خسته حالی

***

مادر سرش رو بسته بادستمال غم

گذاشته از خستگی چشاشو روهم

تمومه عشق و امید وهستم پیش چشام میشه پرپر

بالا نمیاد حتی دیگه دستاشتو این روزای آخر

کاشکی خدایا منو بذاررن میون تابوت مادر

مرو مرو مادر غریبم-مرومرو مادر من

دریافت سبک

***************************

ای سرو خمیده قامت

ای یاس بنفشه پیکر

هم شاخه تو بشکسته

هم لاله تو شد پرپر

نظاره کن به اشک و آهم

به التماس در نگاهم

پرستوی مهاجر من

صبر و قرار خانه من

مرو مرو که بی پناهم

پرستوی مهاجر من

آه آه آه سینه نیلوفران گشته غم تو

می روی و خون من بر گردن تو

***

ای یاس کبود حیدر

چشمم همه شب سوی تو

با خوب و بدم سر کردی

شرمنده ام از روی تو

به کوچه و میان خانه

تو را زدند و تازیانه

امان ز مردم مدینه

تو پشت در بودی و می زد

آتش ز خانه ام زبانه

امان ز مردم مدینه

آه آه آه سینه نیلوفران گشته غم تو

می روی و خون من بر گردن تو

دریافت سبک

 ********************

ای بانوی بستر نشین
گلبرگ یاسِ خورده چین
زهرا منم یارت ـ حیدر پرستارت

بر دیده ژاله می‌کنی
وقتی که ناله می‌کنی
ای یار دلْ خسته ـ‌ چشمت شده بسته
بی تو کجا حیدر ـ دلِ مضطر
رود یک لحظه غم حاشا کند
بی تو به پیشِ کی ـ رود حیدر
غمِ دل را چگونه وا کند
ای آنکه حرف از وقت رفتن می‌زنی
آتش به پای باغ و گلشن می‌زنی
با قد خم با روی نیلی اینچنین
دشنه به قلبِ خسته‌ی من می‌زنی
یا فاطمه ـ‌ یا فاطمه

* * *

آبم مکن با خنده‌ات

گشته علی شرمنده‌ات
ای گلشنِ حیدر  ـ جان و تنِ حیدر
در جامِ چشمانت ببین
چین و چروک این جبین
از ناله‌های توست  ـ حیدر فدای توست
با این محبت‌ها، تو ای زهرا
غمِ حیدر چنین افزون مکن
بنما کمی ناله، کمی‌ زاری
به سینه‌ عقده را مدفون مکن
بی تو چه سازم در جهان شمعِ دلم
چون می‌شود با رفتنت غم حاصلم
پروانه‌ی روی تو حیدر بی کس است
پیشم بمان و تا حل شود این مشکلم
یا فاطمه ـ‌ یا فاطمه

حسن فطرس

دریافت سبک

*********************
زهرا تو همه بود و نبود حیدری

زهرا تو گلِ یاسِ کبودِ حیدری
* * *
سرشکِ غم به دامانم
شرر افتاده بر جانم
بدان که بعدِ تو زهرا
چو مردی خانه ویرانم
* * *

ز هجرت ناله‌ دارم من
غمِ آلاله دارم من
به برگِ زخمی جسمت
هزاران ژاله دارم
* * *
چه سازم با دلِ خونم
امان از حالِ اکنونم
شب و صحرا و تنهایی
تو لیلی من چو مجنونم

حسن فطرس

دریافت سبک

**********************
یارب به ‌چشمانم ـ اشکِ غم جاریست

می‌رود یارم  ـ مظلومه زهرا
قلبم شده زخمی ـ زخمِ من کاریست
می‌رود یارم  ـ مظلومه زهرا
احساسِ حیدر الماسِ حیدر
ای یاسِ حیدر  مظلومه زهرا
مظلومه زهرا
***

می‌سوزم از داغت ـ کنجِ این خانه
همچو پروانه ـ‌ مظلومه زهرا
هجرت دل من را ـ کرده ویرانه
عشقِ دردانه ـ‌ مظلومه زهرا
ناهید  حیدر خورشید حیدر
امیدِ حیدر  مظلومه زهرا
مظلومه زهرا
***

هر جا که دیدم من ـ یادگاریت
جای زاریت  ـ‌ گریان شدم من
دیدم به‌پشت‌ در  ـ قطره‌های‌خون
میخ ِ  در گلگون  ـ نالان ‌شدم‌ من
دستم کشیدم بر ـ زخمِ بازویت
زخمِ پهلویت ـ اشکم روان شد
غسل وکفن‌کردم ـ تاکه آن ‌رویت
روی نیلی‌ات ـ‌ عمرم خزان شد
هستی تو آهم بودی پناهم
ای تکیه گاهم  مظلومه زهرا
مظلومه زهرا
***

هستی به من دادی ـ‌ مرغِ زیبایم
یارِ غمهایم ـ با یک تکلّم
از من نهان کردی ـ ناله‌هایت را
غصه‌هایت را ـ‌ با یک تبّسم
ای یارِ شیرینم ـ بی تو دلگیرم
بی تو می‌میرم  ـ‌ طاقت ندارم
در وقتِ غسل تو ـ ‌ناله شد کارم
روی خاکِ غم  ـ  سر می‌گذارم
ای دلبرِ من  تاجِ‌ سرِ من
ای یاورِ من  مظلومه زهرا
مظلومه زهرا

حسن فطرس

دریافت سبک

*******************
امون از دلِ خونِ مادر

دو چشمونِ گریونِ مادر
شبای پریشونِ مادر
چه داغونِ مادر
***

امان از شبِ تارِ مادر
شده ناله‌ها یارِ مادر
غم و غصه‌ها کارِ مادر
چه بیمارِ مادر
***

مادر چرا اینقدر خسته و بی‌قراری؟
مادر چرا نیمه شب بر لبت ناله‌ داری؟
مادر چرا روز و شب از چشات خون می‌باری؟
می‌باری ـ می‌باری
*
مادر چرا دشمنانت پر از کینه هستند؟
مادر چرا اومدند دستِ بابا رو بستند؟
مادر چرا از جفا در به رویت شکستند؟
شکستند ـ شکستند
***
تو ای مادرِ آسمونی
الهی که پیشم بمونی
شدی قد کمون در جوونی
چرا نیمه جونی؟
***

چرا درد بازو می‌گیری؟
چرا دست به پهلو می‌گیری؟
چرا با حسن خو می‌گیری؟
چرا رو می‌گیری؟!
***
مادر چرا عمرِ کوتاهت از غم خزان شد؟
مادر چرا بازوانت چنین ناتوان شد؟
مادر چرا کوچه اشکش برایت روان شد؟
روان شد ـ روان شد
***
مادر چرا اینقدر گریه از ما گرفتند؟
مادر چرا دشمنان دورِ بابا گرفتند؟
مادر چرا با لگد محسنت را گرفتند؟
گرفتند گرفتند

حسن فطرس

دریافت سبک

*********



نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی