نوحه شهادت حضرت رقیه (ع) - 1
*******
یوسف رحیمی
رفتی و دلتنگی معلومه تو نگام
رفتی و میلرزه بیتو دیگه صِدام
چند روزه که بابا از تو بیخبرم
آخه تو رفتی که آب بیاری برام
دل من بیتو پریشونه ، تا بیاد از تو یه نشونه
روز و شب میگیره بهونه
یادم نمیره بابا ، بودی روز عاشورا
خیلی غریب و تنها
بابا حسین جانم
******
اون روزی که گفتی راهیِ سفری
میدونستم میاد از تو یه خبری
ای کاش میمُردم من اما نمیدیدم
بر روی نیزههای کوفیا سری
غصههام بابا بیکرونه ، موی تو چرا پریشونه
لب تو چرا پُرِ خونه
از جور و جفا هیهات ، از سنگ بلا هیهات
از طشت طلا هیهات
بابا حسین جانم
*******************************
یوسف رحیمی
دیدم تو رو تُو آسمونا ، پر زد دلم برا تو بابا
بیتو بهونه داره دلم ، امشب پیش رقیه بیا
بارونیه اگه که چشام ، حال منو میدونی
آرزومه یه شب باباجون ، کنار من بمونی
با حسرت یک بوسه از ، اون لبهای غرق به خون
آتیش زده قلب منو ، گلبوسههای خیزرون
******
خون از لب تو جاری شده ، کار من آه و زاری شده
دیدم رو نیزه سنگ بلا ، سهم لبای قاری شده
من بمیرم که غمهای تو ، یکی دو تا نبوده
مثل چشای من باباجون ، چرا چشات کبوده
بابا نگاهت غرق خون ، بابا لب تو پرپره
دیشب کجا بودی مگه؟ روی موهات خاکسرته
************************************
*من کوثر حسینم و عزیز خواهر حسین
خمیده قامتم شده شبیه مادر حسین
آه...رقیه نامم نیکو کلامم سفیر بابا به شهر شامم
نوحه برا تو خوندم و چه محشری به پا شد
با ناله هام خرابه هم خودش یه کربلا شد
آه...غریب
مادر ...
********
*بابا حسین بابا حسین نوای نوحه های من
میخوام بمیرم از غمت بخون دعا برای من
آه...بابا شنیدم امون ازین غم خورده به لبهات یک چوب محکم
ای قاری قرآن من قربون صوت زیبات
برات بمیرم که شده خونین ز کینه لبهات
آه...غریب
مادر...
*******
*ای
مهربون کجا بودی چه سختی ها که من دیدم
قافلمون شبونه رفت ، من خواب بودم ، نفهمیدم
آه...یک دفعه دیدم با خشم بی حد دشمن رسید و دیگر بماند
به من
بگو ای مهربون گناهه من چی بوده
بببین تو این سه سالگی همه تنم کبوده
آه...غریب مادر...
**********************************
تو و
جان دادن و فیض وصال کوی جانان
من و رنج اسیری و غم دوری و هجران
عزیز
فاطمه(س) ، ای مقتدای سر بریده
قدم رنجه نمودی امشبی در کنج ویران
الا ای مهربانم تویی آرام جانم
پذیرایی ام از تو بوَد اشک روانم
ببین دخترت ، شده مضطرت ، فدای سوز و آهت
گرفتم
عزا ، که گشته جدا ، سرت در قتلگاهت
***
*عزیزم این چهل منزل عجب گشتی شکسته
ببین خاک غمت بر صورت بابا نشسته
عبورت داده اند این نا نجیبان حرامی
سر هر کوچه وبازار ، با دستان بسته
فلک نوحه سروده است گناه تو چه بوده است
بگو این جان بابا تنت از چه کبود است
شدی ای گلم ، همه حاصلم ، شبیه لاله پرپر
ز دیدارت ای ، عزیز دلم ، فتادم یاد مادر
****************************************
الا غم
تو سوز ناله های من شراره ی این
قلب مبتلای من
عزیز عمه ، ای مولای عالمین شدی تو مهمان ، در
ویرانسرای من
به قتلگه رأست بریده شد وای وای وای وای
ببین پدر قدّم خمیده شد وای وای وای
وای
***
چولاله
از داغت پژمرده ام پدر ز هجر تو زار و
افسرده ام پدر
به کودکی همچون پیران شدم ببین به راه عشقت ، سیلی خورده ام پدر
رسیده عمر من به خاتمه وای وای وای وای
شده رخم نیلی چو فاطمه(س) وای وای وای وای
***
ببین ز
خجلت این اشک روان من همیشه عمّه بوده پاسبان من
برابر انبوه تازیانه
ها
تنش سپر بود ، بهر حفظ جان من
مرا ببر که دختر تو ام وای وای وای وای
خجل ز روی خواهر تو ام وای وای وای وای
***********************************
بابا حسین جان ز مقدمت شد ویرانه ام گلشن
از دیدن تو شده چشمان سه ساله ات روشن
مهمان خوبم،پیکرت کو وای وای
پس اصغرت کو ، اکبرت کو وای وای
حسین...وای
***
با تیغ گریه ، به اهل فتنه غالب شدم بابا
گشته رخ من ، ز سیلی نیلی چون مادرت زهرا(س)
دشمن کند بر گریه،خنده وای وای
شد خاطرات کوچه زنده وای وای
حسین...وای
***
تابیده ای تو ، به ویرانه ام همچُنان ماه عشق
در کودکی ام ، خمیده شد قامتم به راه عشق
من پیر عشقه پیر عشقم وای وای
اینجا سفیر میر عشقم وای وای
حسین...وای
***************************
سبک چهارم (زمینه) دریافت فایل:
این
مصحف جان گشته چرا پاره ز کینه
سوزد ز غم او دل بانوی مدینه
قرآن من است این
مهمان من است این
واویلا واویلا...
در عرش
خدا جلوه کند پرتو نورش
ویرانه گرفته شرف از فیض حضورش
جانان من است این مهمان من است
این
واویلا واویلا...
بگرفته ازین غصه شرر بزم خرابه
عطر سر او پر شده در بزم خرابه
ریحان من است این
مهمان من است این
واویلا واویلا...
تابیده به ویران به شب تار ، هلالم
جاری شده اشکش ز تماشای جمالم
گریان من است این مهمان من است این
واویلا واویلا...
من معتقدم راه حسین راه خدایی است
هر کس
که حسینی است ، مرامش شهدایی است
ایمان من است
این
مهمان من است این
واویلا واویلا...
*****************************
من سه
ساله سفیر خون خدا هستم
جان نثار صغیر خون خدا هستم
هستم غرق ناله
پرپر همچو لاله
گوید عمه بر من زهرای (س) سه
ساله
ابتا یبن زهرا(س) مظلوم حسین جان...
***
تحفه ای من ز دشمن گرفته ام وای وای
سر بابا به دامن گرفته ام وای وای
مأنوس بلایم
پر غم شد نوایم
با آن رأس خونین درد و دل نمایم
ابتا یبن زهرا(س) مظلوم حسین جان...
***
ای پدر جان ببین شد صورت من نیلی
خورده ام در ره دین چو مادرت سیلی
من هستم
حزینه
قربانیه کینه
زنده شد ز
داغم
روضه ی مدینه
ابتا یبن زهرا(س) مظلوم حسین جان...
***************************
سلام ای شهیده ی راه دین زینت دوش پور ام البنین
به زهرا(س) سلاله زینب سه ساله
تو
کوثر خون خدایی سفیر شاه شهدایی
***
سر پدر به دامنت گرفتی به اشک و
آه و سوز و ناله گفتی
ببین ای مقتدا قامتم شد دوتا
شدم ز اوج ماتم تو به کودکی پیر غم تو
*****************************
بر دامن خاکی من سر بابا همناله ی من بود زینب و زهرا(س)
واویلا واویلا...
شده ای به ویرانه بهر من مهمان قدم رنجه کرده ای امشب پدر جان
واویلا واویلا...
ببین بابا کار من ناله و آه است دلم خون و پاهایم مجروحه راه است
واویلا واویلا...
کس کودک شکسته چون من ندیده در سه سالگی قامتم شد خمیده
واویلا واویلا...
پدر جان از کربلا تا به ویرانه جواب هر یا حسین ، بود تازیانه
واویلا
واویلا..
***********************************
زمزمه - زمینه
جارو زدم بابا خونه رو با این موهام
منتی بزار امشب پا بذار رواین چشمام
رو دلم
غم هجرونه تو چشمام ابر بارونه
یکی اشکه یکی خونه -- بابا
***
تو حسرت سرت چشم پر آبمه
امشب دیگه شب تعبیر خوابمه
بابا
اگر بیای امشب شب منه
دیگه کسی منو امشب نمی زنه
قد کمون من یادگار بازاره
وقتی راه میرم بابا شونه هام به دیواره
کف
پاهام پر از خاره
از پر چادرپاره
گلهای لاله میباره --
بابا
روحم میزنه پر از خونه تنم
رو زخم های لبت من بوسه میزنم
***
بابا اگه بیای امشب شب منه
دیگه کسی منو امشب نمی زنه
عمه حلالم کن خیلی زحمتت دادم
این محبت های تو نه نمیره از یادم
شب آخرمه امشب رسیده جون من بر لب
میسوزم در میون تب -- بابا
بابام داره میاد موهام پریشونه
چشمام مثل دلم یک کاسه خونه
***
گل بوسه آتیش گونه هامو سوزونده
روی دست بی جونم جای سلسله مونده
بی تو تنها به سر بردم نبودی تو زمین خوردم
شبیه
غنچه پژمردم -- بابا
رو پلک های ترم رد کبودیه
این یادگاری دست یهودیه
****************************
زمینه
شهیده ی عشق بابایم / شقایق سرخ زهرایم
خرابه گشته کربلا با ناله ام / خونجگر از
جفا شبیه لاله ام
آینه ی مادر هجده ساله ام / واویلا
بنیان کن کاخ یزیدم/سه ساله ام اما خمیدم
شرر کشد زبانه ها واغربتا/به پیکرم نشانه ها واغربتا
ز ضرب تازیانه ها واغربتا/واویلا
*************************
رقیه
بنت الحسین....
ای حرم
با صفات/کوی امید همه/ای رخ نورانی ات/آینه ی فاطمه
مهر تو
آغشته با/آب و گل عاشقان/جان به فدای تو ای/نور دل عاشقان
به یاد
بابا بُوَد/دلت به غم مبتلا/ز ناله های تو شد/خرابه کرببلا
دل
محبین ز غم/چه پر شرر آمده/به دیدنت نیمه شب/سر پدر آمده
عجب
سری لاله گون/ز کینه ها غرق خون/عجب سری که کند/غم فلک را فُزون
به سوز
دل گفته ای/که نور چشم ترم/ببین که از داغ تو/چه آمده بر سرم
ببین
که بعد از عمو/جمال من نیلی است/وسیله ی کینه ی/یزیدیان سیلی است
این
دشمنان پلید/جُنود اهریمنند/به ضربه ی کعب نی/سه ساله را میزنند
********************************
دم
نوحه
سه
ساله ی حسین منم رقیه/به عمه نور عین منم رقیه
طفل
شهیدم/گرچه خمیدم/بنیان کن کاخ ظلم یزیدم
واویلا
واویلا آه و واویلا...
***
بسکه
سیلی خوردم از ظلم اعدا/رخساره ام شده شبیه زهرا
چه ها
کشیدم/طعنه شنیدم/بنیان کن کاخ ظلم یزیدم
واویلا
واویلا آه و واویلا...
**********************************
دل عترت پاک احمد ، پر از درد و رنج و بلا بود
غم شام درد و مصیبت ، فراتر ز کرببلا بود
امان از دف و ساز و آواز ، ز رقص زنان لعینه
رسد صوت جانسوز گریه ، ز بانوی شهر مدینه
نظرهای ناپاک ، به ناموس مولا
وَ از این مصائب ، زند ناله زهرا
یاحسین یابن الزهرا
******
به جمعی غریب و پریشان ، چنین ظلم بی حد که دیده؟
میان زن و بچه ها بود ، به نیزه سران بریده
به صد غصه زینب بگوید ، به سوز دل و اشک و آوا
کجایی حسین جان ببینی ، یهودی زند طعنه بر ما
دو صد لعن و نفرین ، به آل امیه
یهودی بخندد ، به اشک رقیه
یاحسین یابن الزهرا
******
در این دوره هم بغض اسلام ، بُوَد در دل دشمنانش
و حُبّ ستمکاری و ظلم ، به آب و گل دشمنانش
بدان ای عزیز دل من ، یهودی ِ بد ذات شامی
در این روزگار معاصر ، شده صهیونیست حرامی
جهان پر شده از ، ستمهای اعدا
بیا یابن الزهرا ، بیا یابن الزهرا
یاحسین یابن الزهرا
***************