کوثرنامه

پایگاه اشعار مدح، مرثیه، سرود، و نوحه

کوثرنامه

پایگاه اشعار مدح، مرثیه، سرود، و نوحه

تقدیم به شهید غلامحسین فتحی

کوثرنامه

مناجات وداع با ماه رمضان – 3

************************

مهدی مقیمی

ماه خدا برای تو دلتنگ می شوم

یکسال در هوای تو دلتنگ می شوم

هر روز وقت مغرب و هنگامهء اذان

با یاد ربنای تو دلتنگ می شوم

دارند سفره های تو را جمع می کنند

با دوری از فضای تو دلتنگ می شوم

سی ، نیمه شب دعای سحررا شنیده ام

ای ماه ، بی دعای تو دلتنگ می شوم

نزدیکتر شدم به ابالفضل با عطش

پس بهر روزه های تو دلتنگ می شوم

این حال خوش که سرزده در تار و پود من

ای کاش ماندگار شود در وجود من

تا اسمه دواست، دوا را گرفته ایم

تا ذکره شفاست ، شفا را گرفته ایم

این رحمت خداست که یاری نموده تا

دامان لطف شیر خدا را گرفته ایم

شکر خدا که نیمهء ماه خدا به لب

ذکر کریم آل عبا را گرفته ایم

با یاد لحطه لحطهء ارباب بی کفن

حتما برات کرببلا را گرفته ایم

والله این بزرگترین افتخار ماست

از دست او نشان گدا را گرفته ایم

داریم امید اینکه خدایی شدیم ما

تا سال بعد کرببلایی شدیم ما

وقت وداع با تو به هر حال می رسد

ماه خدا چه زود به شوال می رسد

این بنده با گناه به ماه خدا رسید

حالا به عید فطر سبکبال می رسد

شبهای قدر حال و هوایی عجیب داشت

شاید عزیز فاطمه امسال می رسد

شاید به کربلا نرسد دست ما دگر

اما به دامن علی و آل می رسد

فرقی نمی کند رمضان یا محرم است

هر جا رویم روضه به گودال می رسد

با چکمه ای به پا و سپس خنجری به دست

در پیش چشم فاطمه بر سینه اش نشست

****************************

علی اکبر لطیفیان

به پاى درد و دلِ بنده چاه کم آورد

مقابل جگر من که آه کم آورد

به پیش هیچ کسى کج نگشت گردن من

ولى مقابل این بارگاه کم آورد

تمام شد رمضان تازه ما شروع شدیم

به شب نشینى عشاق ماه کم آورد

به بارگاه کریمت گناهکار آمد

ولى ببخش اگر که گناه کم آورد

شدم شبیه به ”جون” غروب عاشورا

کنار نور تو رنگ سیاه کم آورد

اگر نگاه کنى کم میاورم حتما

زهیر در قبل یک نگاه کم آورد

براى کوه گناهى به کاه راضى شد

بدا به حال هر آنکس که کاه کم آورد

خدا زیاد کند بین توبه ها کم را

زمان توبه چه خوب ست گاه کم آورد

زمان توبه من هم نریخت گریه من

همینکه رفت دم قتلگاه کم آورد

خودت بیا و بگو یاعلى بلندم کن

دوباره بنده تو بین راه کم آورد

 *********************
پیش تو به امید پناه آمده است

این بنده که با روی سیاه آمده است

سی روز به او فرصت غفران دادی

بیچاره شب آخر ماه آمده است

********************
مهدی رحیمی

لحظات دعا، خداحافظ

روزهای خدا، خداحافظ

لحظات غریب قبل سحر

بوی افطار هر شب مادر

ظهرهای کلافه‌ی بی‌حال

جزءهای نخوانده‌ی امسال

ذکرهای نهفته زیرِ لب

مثل تصمیم‌های "از امشب..."

ذکرمان گشت ربنا، افطار

پای هر سفره آتنا، افطار

چه‌قدَر با خدات کردی حال؟

پلک بر هم زنی شده شوال

چشم‌های به در، خداحافظ

لحظات سحر، خداحافظ

روزهای مقدس رمضان

لحظه‌های غریب تا به اذان

حال و احوال قبل افطاری

قدرهای بلند بیداری

چه‌قدَر مانده است تا ساحل

رمضان رفت، ای دل غافل!

راه باز است، تو نمی‌بینی

میوه‌ی بغض را نمی‌چینی

خویش‌تن را بشوی پس با اشک

دست بر دامن توام، یا اشک!

اشک تنها چراغ این راه است

از مسیر درست آگاه است

دست خود را بده به دست چراغ

تا کبوتر شود دوباره کلاغ

تا پر و بال در حرم بزند

توی باب‌الرضا قدم بزند

شب بیست و نهم، چه مایوسی

تو که مثل کبوتر طوسی

گاه در پشت پنجره فولاد

گاه در کنج صحن گوهرشاد

دل تو سنگ مرمر حرم است

تا به اذن دخول، یک قدم است

السلام علیک! دل‌تنگم

ای بمیرم که مایه‌ی ننگم

ای بمیرم که زائرت نشدم

بیست و نُه روز شاعرت نشدم

به من خسته هم نگاهی کن

دل من را دوباره راهی کن

*************************

حسن لطفی

رویِ دوشم کوله باری از گناهه آخدا

سرمو پائین گرفتم روم سیاهه آخدا

خودمم خسته شدم بس تو گناه پَرسه زدم

دستمو خودت بگیر پام لبِ چاهِ آخدا

هر کسی یه جور داره منو ازت دور می کنه

زندگیِ من بدونِ تو تباهِ آخدا

این شبا هر جا می رم بزمِ مناجات خونیه

مجلسِ دعا برام یه سر پناهِ آخدا

چند شبه میام ولی فرقی نکردم می دونم

چارۀ کارم فقط یه نیم نگاهِ آخدا

شبای آشتی کنون کم کم داره تموم می شه

آخرای دهۀ سوّمِ ماهِ آخدا

روزا تا تشنه می شم سلام می دم به اربابم

با یادِ امام حسین  دل رو به راهِ آخدا

منو جون به جون کنی به یادِ جون دادنشم

تویِ روضه هاش دلم تو قتله گاهِ آخدا

****************************
سید هاشم وفایی

از شرم گناه خسته حالی دارم

پر سوخته ام شکسته بالی دارم

پُرسی تو اگر ز من، چه داری گویم

چیزی که ندارم ، دست خالی دارم

****************************
سید محمد میر هاشمی

این ثانیه های گذرا صبر ندارند

شبهای مناجات و دعا صبر ندارند

سستی نشود قاتل اوقات شریفت

هشدار که این ثانیه ها صبر ندارند

این قافله ی عشق به تندی گذران است

برخیز که مردان خدا صبر ندارند

رفتند رفیقان و به دلدار رسیدند

ای وای چه سازم شهدا صبر ندارند

آنانکه بریدند دل از عالم خاکی

یک ثانیه در سیر سما صبر ندارند

وقتی سخن از باده ی مستان وصال است

اهل عطش آباد لقا صبر ندارند

کو قبله ی دلهای خدا جوی سحرگاه

از هجر مگو اهل ولا صبر ندارند

با یار سفر کرده بگویید بیاید

ای یوسف دل اهل بکا صبر ندارند

لبریز شده کاسه ی صبر دل عشاق

مجنون صفتان تو شها صبر ندارند

تو اهل کرم هستی و گویند : کریمان

هنگام عنایت به گدا صبر ندارند

آنان که به یک جلوه ی دلدار بمیرند

دیدار گل فاطمه را صبر ندارند

****************************
مصطفی هاشمی نسب

ماه خوب عاشقی دارد به پایان می رسد

لحظه ی تودیع مهماندار و مهمان می رسد

آسـمان چشـم های عاشـقان ابـری شده

مثل این سی شب دوباره بوی باران می رسد

پشت پایش از دو چشمم رودی از خون می رود

از هراس دوری اش دارد به لب جان می رسد

گوئیــا دیـروز بود این سـفره را انداختند

طرفة العینی گذشت و وقت هجران می رسد

با مجیر و با ابو حمزه چه حالی داشتیم

زود دارد افتتـاح ما به پـایـان می رسد

بی سـر و پـا آمدم ، حالا سراپـا ثروتم

آری آری بر فقیران لطف سلطان می رسد

مثل من بی آبرویی را به کویش راه داد

این فقط از خلق نیکوی کریمان می رسد

آنقَدَر بخشید از خیل گناه آلوده گان

تا که آوای فغــان از بند شیطان می رسد

تا به قدر ذره ای مژگـان من نمنـاک شد

دیدم از دریای رحمت موج غفران می رسد

تا که گفتم "بالحسین،العفو" ، دستم را گرفت

لطف او بر ما پس از ذکر "حسین جان" می رسد

هرشب اینجا پا به پای ما خدا هم روضه خواند

ناله ی واویلتا از عرش رحمان می رسد

**

در میان نهری از خون، جان زینب بی سلاح

چکمه پوشی سنگ دل با تیغ برّان می رسد

خواهرش بالای تل دارد تماشا می کند

مادرش با قدّ خم ، موی پریشان می رسد

کاش می شد زودتر از کربلا دورش کنند

دارد از صحرا صدای نعل اسبان می رسد

عطر سیب پیکرش گودال را پر کرد و بعد

بویی از پیراهن یوسف به کنعان می رسد

**

وعده ی مـا اربعیـن ، پای پیـاده از نجف

کربلا آغوش خود بگشا که مهمان می رسد

****************************

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی