کوثرنامه

نوحه شهادت حضرت فاطمه سلام الله علیها-۱۴

*******************

امیر عباسی

واحد

 

فاطمیه ، طلوع مهر درد و غمها

بهار اشک سینه زنها ، به یاد غصه های مولا

فاطمیه ، حدیث روضه های زهرا

به گوش دل صدای زهرا ، مُحرّم عزای زهرا

چشم عالم گشته خونبار ، نوحه خوانم با دل زار

شده پرپر گل حیدر ، در میان در و دیوار

آه و واویلا یا زهرا

******

ای شهیده ، بهشت قلب مصطفایی

تمام هست مرتضایی ، تویی که عصمت خدایی

قد خمیده ، تویی تو مهر و ماه اسلام

به درد و سوز و آه اسلام ، شدی فدای راه اسلام

سجد مشتاق سجودت ، کلّ قرآن در وجودت

بهر یاریّ ولایت ، داده ای بود و نبودت

آه و واویلا یا زهرا

******

روضه هایت ، خروش محنت و بلا شد

شکوه غربت ولا ، مقدّمه به کربلا

کربلایی ، که سوز آن به دل رسیده

که قدّ زینبت خمیده ، که شد سر ِ حسین بریده

کوچه شد مقدّمه بر ، ظلم هر کوفی و شامی

شده مسمار مدینه ، خنجر شمر حرامی

یا حسین غریب مادر

 

دریافت سبک

*******************

محسن طالبی پور

واحد

 

داره توی این روزای آخرت

می سوزه دل کوچیک دخترت

تحمل براش سخته وقتی که باز

پر از لخته ی خون می شه بسترت

یه رحمی کن ای فاطمه جان به من

بیا دیگه حرفی ز رفتن نزن

پاشو بچه هاتو نوازش بکن

که بی تابتن باز حسین و حسن

نزن خونه رو رنگ غم خانومم

دعا کن برای خودت هم یه کم

مرو یاور مظلومم

******

شده التماسم شده خواهشم

نذار بیش از این از تو شرمنده شم

بگو فاطمه جان به من دردتو

فدای نفسهای خستت بشم

نمک روی زخمای حیدر نریز

نخون اینقد عجل وفاتی عزیز

برا کشتنم بسه این روضه ی

در و پهلو و سینه و میخ  تیز

هنوز یادمه بین دیوار و در

چه جوری شدی یاور واسه حیدر سپر

مرو مظلومم

ادامه اشعار این سبک 
*******************
محسن طالبی پور

زمزمه

ابرهه ها هجوم آوردن

کعبه رو توی کوچه بردن

دستای دست حق رو بستن

غرورشو با پا شکستن

نامرد و پستن

ای وای خدا ، تو کوچه ها ، حتی یه یاورم برای مرتضی نیست

به کی بگم ، این غصه رو ، چهل تا نانجیب و یک زن؟ این روا نیست

فاطمه جان 2 ، تنهاترین یاور حیدر

******

هستی مرتضی زمین خورد

مادر کربلا زمین خورد 2

نمی دونم با صورت افتاد؟

پیش یه مشت بی غیرت افتاد

با زحمت افتاد

از سینه اش ، خون می چکید ، شکر خدا زینب ندید یا شایدم دید

ای وای خدا ، تو کوچه ها ، دوباره اشک تو چشمای حسن می لرزید

فاطمه جان 2 ، تنهاترین یاور حیدر

*******************

میثم مومنی نژاد

زمینه

 

شهید علی ، ای شهود علی

مکن گریه ابر کبود علی

مخوان قصه ی مرگ پروانه را

که لرزد چو شمعی وجود علی

مرو فاطمه ، فاطمه جان مرو

******

امیدم از این زندگانی مرو

تو عمری نداری ، جوانی مرو

تو آن همسر با وفائی ، بمان

تو آن مادر مهربانی مرو

مرو فاطمه ، فاطمه جان مرو

******

بسوزم چو شمعی ز سو سوی تو

تو از من خجل ، من هم از روی تو

طنابی که بسته به بازوی من

غلافی که بشکسته بازوی تو

مرو فاطمه ، فاطمه جان مرو

 

دریافت سبک

 ************************

ایمان مقدم

واحد

 

وقت سفر شد راحت شدی می دونم

از تو چشات می خونم ، یه زخم کهنه

دست من و ببین که بی جونه

علی بدون تو نمی مونه

چی شد عزیز من ، مگه قول ندادی که پیشم بمونی

چی شد عزیز من ، تو که سنی نداری خیلی جوونی

مرو مرو بو د نبودم ، مرو مرو یاس کبودم

******

یادم نمیره چقدر سختی کشیدی

زخم زبون شنیدی ، یار جوونم

یادم نرفته زخم پهلوت و

شکستگی دست و بازوت و

نرو بمون پیشم ، چرا فاطمه دیگه آروم نداری

پاشو جوون من ، من و با هزار تا غم تنها نذاری

مرو مرو بو د نبودم ، مرو مرو یاس کبودم

******

وقتی چشات و می بندی ای دلیرم

دست به دیوار می گیرم ، ای یار زخمی

بدون تو علی پریشونه

خونه بدون تو چه ویرونه

جلو چشای من ، چرا پرپر می زنی دارم می میرم

خدا کنه نیاد ، روزی که تابوتت و رو دست بگیرم

مرو مرو بو د نبودم ، مرو مرو یاس کبودم

 

دریافت سبک

 *******************

ایمان مقدم

زمینه

 

فاطمه ای یاس پرپر ، ای گل باغ پیمبر

دست تو هم نیمه جونه مثل حیدر

دیگه داری پر می گیری یارم

بدون تو من بی کس و کارم

اگه بری من آروم ندارم

جای ورمه هنوز رو بازوت نرو نرو نرو

علی فدای زخمای پهلوت نرو نرو نرو

فاطمه جانم نرو

******

لحظۀ آخر رسیده ، مثل من و تو کی دیده

حیدرُ تنها نذار ای قد خمیده

برا یه بارم چشاتُ وا کن

فاطمه اشک منُ نگا کن

علی رُ امشب خودت دعا کن

چی میشه امشب پیشم بمونی نرو نرو نرو

سنی نداری خیلی جوونی نرو نرو نرو

فاطمه جانم نرو

******

چشمای تو تاره تاره ، اشکای حیدر می باره

چی زیر لب هی می خونی باز دوباره

داری می گی اشکاتُ نبینم

غربت تو چشماتُ نبینم

پسرعمو اخماتُ نبینم

دست منم مثل تو می لرزه نرو نرو نرو

قرارمون کربلا پا نیزه نرو نرو نرو

فاطمه جانم نرو

 

دریافت سبک

 *******************

حبیب باقرزاده

زمینه

 

داری میری ای یاس جوونم

من زیر لب استرجاع می خونم

بدون من می ری سفر قرار ما که این نبود

کبوتر خسته من بال وپرت شده کبود

زهرا ، زهرا

داری میری بدون که من غریبم

زهرا ، زهرا

تو می ری خاطرات تو نصیبم

مرو زهرا مرو ، مرو زهرا مرو

******

بی تو حسن گریونه همیشه

بی تو حسین دیگه آروم نمی شه

بعد تو من چیکار کنم باغصه وباغم تو

باخاطرات کوچه وبه یاد قد خم تو

زهرا ، زهرا

دیگه رسید زمونه جدایی

زهرا ، زهرا

برو ولی بدون که بی وفایی

مرو زهرا مرو ، مرو زهرا مرو

 

دریافت سبک

 *******************

حبیب باقرزاده

زمینه

 

داری میری تو از کنارم ، دیگه وقت سفر رسیده

تو میری عمر مرتضی هم ، بی تو دیگه به سر رسیده

داری میری خانوم خونم ، روی قلبم تو پا می زاری

برو باشه ولی بدون که ، مرتضی رو تنها می زاری

مرو دلبر من ، بمون کوثر من

مرو  توبری من تنها می شم

همدم این غمها می شم

مرو  یافاطمه ، مرو زهرا

******

تو بری من چیکار کنم با ، خاطره های درب و دیوار

می میرم تا نگام می بیفته ، به در نیم سوخته و مسمار

هم حسن هم حسین و زینب ، بهونه می گیرن برا تو

می رسه جون من به لبهام ، تا می بینم حال و هوا تو

مرو مهربونم ، مرو همزبونم

مرو بدون تو دق می کنم

ناله و هق هق می کنم

مرو  یافاطمه ، مرو زهرا

 

دریافت سبک

 *******************

محمدمهدی روحی

زمینه

 

ای مادر تنها ، عشق همه دلها

ای همسر حیدر ، یا حضرت زهرا

فاطمه ای حبیبه ی داور

جان علی و عشق پیغمبر

سیدتی یا حضرت زهرا

******

صحن بقیع تو ، خوشبوتر از جنّت

ما را شبی بی بی ، بخوان تو از رحمت

ای سبب خلقت این عالم

بوسه زند به دست تو مریم

سیدتی یا حضرت زهرا

******

خیل رسل جمله ، گشته غلام تو

چو آیه ی قرآن ، بود کلام تو

کوثری و یاسین وطاهایی

دختری و امّ ابیهایی

سیدتی یا حضرت زهرا

******

ای عشق پیغمبر ، ای سوره ی کوثر

رشیده بانوی ، خمیده ی حیدر

ای که شدی فدایی قرآن

از چه شده مزار تو پنهان

سیدتی یا حضرت زهرا

******

ای بانوی عصمت ، ای آیه ی رحمت

ای غربت دائم ، ای مادر خلقت

دلخوشی علی صدایت بود

دست تو حامی ولایت بود

سیدتی یا حضرت زهرا

******

ای عصمت کبری ، انسیة الحورا

پوشیده ای خود را ، حتی ز نابینا

مظهر پاکی و عفاف و حیا

مادر صبر و اسوه ی تقوا

سیدتی یا حضرت زهرا

***********************

محسن طالبی پور

زمینه

 

یار وفادار حیدر گرفتار کوچه شده

گرفتار راه سرد و تنگ و تار کوچه شده

دست سنگین زمونه

صورت کرده نشونه

تا که زهرا بر نگرده به خونه

کودکی قلبش غرق آشوبه

دستش و روی سینه می کوبه

مادرم برگرد

******

از بعد دردای کوچه پیر غمهای مادر شد

واسه همینه که حسن بین همه خونجگرشد

یاد مادر تا می افتاد

ناله می زد داد و بیداد

می گفت مادر کاش حسن هم جون می داد

عمری با حسرت روضه بر پا کرد

روضه ی مادر جان من برگرد

مادرم برگرد

*******************