کوثرنامه

پایگاه اشعار مدح، مرثیه، سرود، و نوحه

کوثرنامه

پایگاه اشعار مدح، مرثیه، سرود، و نوحه

تقدیم به شهید غلامحسین فتحی

کوثرنامه


اشعار استقبال محرم - 9

************************

باز ده شب میشوم بارانی از غم های تو

باز اشک گریه کن ها پای ماتم های تو

این دهه درخانه اش مهمان زهرا میشویم

مادرت بانیست پایان محرمهای تو

زیر خیمه راه از بیراهه روشن میشود

رشته حبل المتین ماست پرچم های تو

از علاج دردهای من طبیبان عاجزند

چشم امیدم فقط مانده به مرهم های تو

از قدیمی ها شنیدم در میان روضه ها

مرده زنده میشده از برکت دم های تو

هرکسی روضه میاید پیشوازش میروی

جان نوکرها فدای خیر مقدم های تو

کشته مرده های تو روزی مسیحا میشوند

عالمی در حسرت عیسی بن مریم های تو

ارزش گریه به تو برگ امان محشر است

دلخوشیم آقا به این قدر مسلم های تو

فیضی از این گریه ها مقتل نویسان میبرند

شیخ جعفر شیخ عباس و مقرم های تو...

میشود فیض شهادت را نصیب من کنی؟

میشود من هم شوم از خیل آدم های تو؟

از سر نیزه ببین خیلی مزاحم میشوند

یک نفر دارد سر آزار محرم های تو

ای سر بی تن ببین خون بر دل سادات شد

آه بر اهل حرم خرما و نان خیرات شد

سید پوریا هاشمی

 ************************

برپا شده است در دل من خیمه ی غمی

جانم چه نوحه و چه عزا و چه ماتمی

عمری است دلخوشم به همین غم که در جهان

غیر از غمت نداشته ام یار و همدمی

بر سیل اشک خانه بناکرده ام ولی

این بیت سُست را نفروشم به عالمی

گفتی شکار آتش دوزخ نمی شود

چشمی که در عزای تو لب تر کند نمی

دستی به زلف دسته ی زنجیرزن بکش

آشفته ام میان صفوف منظّمی

می خوانی ام به حُکم روایات روشنی

می خواهمت مطابق آیات محکمی

ذی الحجّه اش درست به پایان نمی رسد

تقویم اگر نداشته باشد مُحرّمی ...

سعید بیابانکی

************************

چشم اگر امسال را هم آبروداری کند

گریه می خواهد مرا از هرچه خود عاری کند

هر کسی اینجا هنر کرده است با اشک آمده است

کاش پلک از این هنرها پرده برداری کند

بین دل با داغ او عقد اخوت بسته اند

در ازل، آری، خدا این خطبه را جاری کند

نوحه خوان در روضه می خواند به استمداد اشک

بانگ "هل من ناصر"است این، کیست تا یاری کند؟

می روم تا کربلا، آنجا که مردی آمده است

پای عهدش تا نفس دارد وفاداری کند

رود می افتد به پایش تا به هر قیمت شده

قطره ای از خویش را در جان او جاری کند

آب اگر مهریه ی زهراست پس هر طور هست

باید از مهریه ی زهرا نگهداری کند

بیشتر از ضربت شمشیر، یک سوراخ مشک

می تواند زخم را بر پیکرش کاری کند

می روم قدری جلو، آنجا که یک سر روی نی

بی محابا قد علم کرده است سرداری کند

آنکه تعلیم تکلم کرد بر عیسای طفل

می تواند پس سر بر نیزه را قاری کند

باز می آیم به خود، آنجا که در من یک نفر

گوشه ای کز کرده، می خواهد فقط زاری کند

چشم کارش گریه در سوگ "حسین بن علی"است

کور بادا چشم اگر از گریه خودداری کند

علی فردوسی

************************

 

سوره ی غم می رسد ، آیات مریم می رسد

عطر سیب و بوی اسپند محرم می رسد

 

دست خود را روی سینه می گذارم با ادب

آه دارد مادری با قامت خم می رسد

 

میزبان زهرا که باشد من خیالم راحت است

چون که الطافش به مهمان ها دمادم می رسد

 

انبیا پشت سر هم یک به یک صف بسته اند

حضرت خاتم برای خیر مقدم می رسد

 

بار عام است و ضیافت خانه ی هیئت شروع

نامه های دعوت از عرش معظم می رسد

 

زیر و رو کردن فقط کار حسین بن علی ست

در محرم ارمنی هم زیر پرچم می رسد

 

چایی روضه دوای درد بی درمان ماست

بین این دارالشفا پیوسته مرهم می رسد

 

با لباس مشکی اَم از قبر می آیم بُرون

یک نخ این پیرهن فردا به دادم می رسد

 

جبرئیل عرش خدا را آب و جارو می کند

کاروان کربلا از راه کم کم می رسد

************************

ارباب روی نوکریِ من حساب کرد

با اینهمه گناه مرا انتخاب کرد

 

هرکس شنید ناله ی حی العزا

تا خویش را به روضه رساند شتاب کرد

 

دلشوره داشتم که نبینم محرمت

یکسال این فراق دلم را عذاب کرد

 

باز این چه شورش است که در خلق عالم است

نام حسین بار دگر انقلاب کرد

 

توبه شکسته ها همه گویند یاحسین

رب الحسین هرچه دعا مستجاب کرد

 

از کودکی حسینیه دار محرممیم

این روسیاه را خودش عالیجناب کرد

 

هرکس که ذره ذره به پای حسین سوخت

اورا خدا به وصل خودش کامیاب کرد

 

گریه غبار سینه ی من داده شستشو

این قلب خاک خورده چنان دّر ناب کرد

 

تفسیر دستگیریه تو از رسول ترک

کار هزار منبرو صد ها کتاب کرد

 

سینه برهنه ها همه از نسل عابسند

او کربلا طریق هی این وصل باب کرد

 

آید به گوش ناله ی محزون فاطمه

با اسم نام یک یک ما را خطاب کرد

 

ماه محرم آمد و پیچید بوی سیب

صلی علی الحسین و صلی علی الغریب

قاسم نعمتی

************************

محسن حنیفی

فصل اشک و سوز و آه از پرده ی دل میشود

باز چشمانم به رنگ سرخ مایل میشود

 

باز هم روح الامین مرثیه خوانی میکند

کاف و هاء و یا و عین و صاد نازل میشود

 

با لباس مشکی ام احرام گریه بسته ام

یک زیارت با هزاران حج معادل میشود

 

سعی ما پای پیاده از نجف تا کربلاست

شاهراه وصل ما این حد فاصل میشود

 

نیت گریه نمودم در نماز نیمه شب

چون که روضه بهتر از درک نوافل میشود

 

رکعت اول به یاد تشنه لبها سوختم

رکعت بعدی من گودال کامل میشود

 

مادری پهلو شکسته میرسد از سمت عرش

روضه از اینجا به بعدش سخت و مشکل میشود

 

لحظه ای که سینه ی ارباب سنگین میشود

روضه سنگین ارباب مقاتل میشود

 

نیزه ها نامهربان هستند اما لحظه ای

مهربان با حنجر او تیغ قاتل میشود

 

سر غنیمت میرود گودال میگردد شلوغ

وقت غارت کردن مشتی اراذل میرسد

 

آه از آن لحظه ای که مادرش سر میرسد

با تنی عریان ، تنی بی سر مقابل میشود

 ************************

تا نغمه ی حسین نوایش به ما رسید
دادی زدیم و فضل خدایش به ما رسید

مارا نوشته اند شکار کمند یار
شکرخدا که زلف رهایش به ما رسید

 

کعبه نبرد و قسمت ما کربلا نمود
سنگش به دیگران و طلایش به ما رسید

حتی برات مشهد ما دست کربلاست
سهمیه ی امام رضایش به ما رسید

دستور داده است به ما: فَابْکِ لِلْحُسَیْن
سلطانِ “طوس” توصیه هایش به ما رسید

گرچه گرسنه کشته شد و تشنه ذبح شد
اما همیشه آب و غذایش به ما رسید

زخم هزار نیزه و خنجر به او رسید
اجر طواف کرب و بلایش به ما رسید

میگفت این قبیله عبا شد نصیب ما
میگفت آن قبیله قبایش به ما رسید

جمسش به خاک ماند و کسی دست هم نزد
تا که پس از سه روز زنان بنی اسد

رضاقربانی

************************

صد شکر که از راه محرم آمد
از هر سر کوچه نوحه و دم آمد
هر کس که رسیده زیر پرچم آمد
لاتی وسط دسته ی ماتم آمد.

ما باز سر کوچه علم آوردیم
ما پیش محبت تو کم آوردیم

یک جلوه ی نوکر تو حاتم ساز است
کوکِ دلِ ما؛ماهِ محرم ساز است
احوالِ گدا به زیر پرچم ساز است
این مجلس روضه ی تو آدم ساز است
.
ما در طی سال گریه لازم هستیم
مشتاقِ دمِ اکبرِ ناظم هستیم
..
زهرا به غلامی ات مرا خو داده
در روضه به دستم آب و جارو داده
این اشک محرم مرا او داده
این گریه به ما چقدر نیرو داده
..
در روضه خانواده ی کریمان
گفتیم حسین؛؛ فاطمه گفتا..جان

با گریه دوباره روز را شب کردم
هر موقع گرفتار شدم تب کردم
در روضه توسلی به زینب کردم
بعدش چقدر کفش مرتب کردم

دیدم گره ی کار سریعا وا شد
رحمت به کسی که نوکر آقا شد

باید که برای تو غذا بار کنم
قدری عوض حرف زدن کار کنم
جان را به فدای قدم یار کنم
من نوکریه شاه و علمدار کنم
من راه تقربم در این خانه ست
در شست و شوی ظروف آشپزخانه ست

حامد جولازاده

************************

 نشسته ام بنویسم محرمت را باز
هزار نکته ی ناگفته از غمت را باز

خدا کند که امانم دهی و باز کنم
برای خیمه زدن بند پرچمت را باز

 

کویر خشک گدای دو قطره باران است
بریز بر سر من اشک نم نمت را باز

دلت می آید از این دلشکسته دست کشی
دلی که چنگ زده حبل محکمت را باز

به پشتوانه ی لطفت گناه کردم من
ببخش با کرمت ذنب آدمت را باز

دلم گرفته برای دو دم گرفتن ها
بدم به روح زمینگیر من دمت را باز

اگر که فاطمه در بزم روضه هست،که هست
بگو چگونه کنم شرح ماتمت را باز؟

به سمت گود سرازیر میزدند تو را
به تیر و نیزه و شمشیر میزدند تو را

محمد کاظمی نیا

 ************************

دیگه وقت غصه و غم رسیده
عزای اشرف آدم رسیده
ذکر یا حسین پیچیده توی شهر
عاشقا ماه محرم رسیده

 

دوباره خیمه ها رو برا شده
دلامون به سمت کربلا شده
دوباره با بغض و آه و زمزمه
همه ی پیروهنا سیا شده

با تموم حزن و غم گریه کنیم
میون روضه و دم گریه کنیم
مادرش میگه غریب من حسین
نوکرا کنار هم گریه کنیم

وسط روضه بیاید که جون بدیم
به تموم دنیا هم نشون بدیم
راه عاشقاهمینه به خدا
پای اکبرش باید جوون بدیم
…..
میرسه صدای مادرش حسین
نمیشه هیچ کسی باورش حسین
چن روزه دیگه میون قتلگاه
سرتو میبرآخرش حسین

جواد قدوسی

************************

سلام بیرق پرچم،سلام ماه عزا
سلام حضرت زینب،سلام خون خدا
دوباره آمده ایم و عزا به پا کردیم
برای ماتمان روضه ها به پا کردیم

صدازدیم بیایند باز سینه زنان
به روضه خوان محل گفته ایم روضه بخوان
بخوانی که مرد غریبی ز راه آمده است
و شاه خسته دل کم سپاه آمده است
هنوز هست طعامی و آب بسیار است
هنوز بر سرشان سایه ی علمدار است
اما امان ز غریبی امان ز سوز و نوا
امان ز حادثه ی تلخ دشت کرب و بلا
که از جماعت نامرد پشت پا خوردند
میان دشت بلا نیزه بی هوا خوردند
و رأس تک تک انصار را جدا کردند
چقدر به ذریه فاطمه جفا کردند

امیرفرخنده

*****************

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی