کوثرنامه

پایگاه اشعار مدح، مرثیه، سرود، و نوحه

کوثرنامه

پایگاه اشعار مدح، مرثیه، سرود، و نوحه

تقدیم به شهید غلامحسین فتحی

کوثرنامه

اشعار ولادت امام علی علیه السلام۲
×××××××××××××××××××

علی اکبر لطیفیان

مِنّتِ زلف تو دارم که گرفتارم کرد

گوهر مهر تو اینگونه خریدارم کرد

کافری بیش نبودم عَلَوی ام کردی

نفس عشق شما بود که بیدارم کرد

کار و بار ِدلم از مِهر شما سکه شده

عاقبت عشق ، مرا شُهره ی بازارم کرد

تا قیامت به خدا گردن من حق دارد

آن کسی را که سر کوی تو بیمارم کرد

سایه ی لطف خودت را ز سرم کم نکنی

برکت سایه ی تو لایق دربارم کرد

کیمیایی بنما تا زر نابم سازی

اربعینی بطلب تا که شرابم سازی

ای علمدار خدا صاحب شمشیر دو سر

اسدالله ترین ای زرهِ پیغمبر

هر کسی در پی آن است به جایی برسد

سر نهادن به کف پای تو مارا خوشتر

یکی از پا به رکابان حریمت حمزه

گوشه ای از سَکَنات و وَجَناتت جعفر

ضربه ای را که تو در غزوه ی احزاب زدی

از عبادات ملک،جن و بشر سنگین تر

کس جلودار تو ای حیدر کرار نبود

شاهد قدرت بازوی تو باب الخیبر

بی سبب نیست که عباس زره میپوشد

در دلِ علقمه میگفت اناابن الحیدر

یل شمشیر زن قطب جهان میباشی

اسدالله زمین شیر زمان میباشی

قامتی نیست که در پیش قدت تا نشود

ملکی نیست که تا پیش قدت پا نشود

به خداوند قسم دور حریمت مریم

گر نیفتد ز نفس مادر عیسا نشود

هر کسی قنبرتان را به تمسخر گیرد

به زمینی تو بکوبیش دگر پا نشود

تا که تو آب بر این نخل رطب میریزی

خار این نخل محال است که خرما نشود

هر کسی خادم دربار تو در عالم نیست

میتوان گفت که از سلسله ی آدم نیست

××××××××××××××××××××××××××

مهدی نظری

علی کسی است که کوثر از او سبو دارد

جهان نظام خودش را فقط ازاو دارد

فقط به خاطرحُب و ولایت مولاست

اگربهشت خداوند رنگ و بو دارد

علی کسی است که عالم گدای قنبر اوست

اگرچه گوشه پیراهنش رفو دارد

برای اینکه علی پابه سینه اش بنهد

خداست شاهد من کعبه هم وضو دارد

علی کسی است که هرشب کنارسجاده

بدون واسطه با دوست گفتگو دارد

ولادتش هدف کعبه رامشخص کرد

زخاک پای علی کعبه آبرو دارد

علی که پشت نبردش زره نمی خواهد

اگرچه لشگری ازسنگ روبرو دارد

رسید آنکه خداکعبه رابه او بخشید

گه ولادت او کعبه مدتی خندید

رسید حیدر و این خاک نور باران شد

به یمن آمدنش عالمی مسلمان شد

همین که دروسط کعبه او تولد یافت

گلِ خدا شد و کعبه به پاش گلدان شد

تمام گرمی بازار حسن یوسف بود

پس ازعلی چقدرنرخ یوسف ارزان شد

علی قدم زد و خورشید زیرپای علی

زخاک سر زده و آفتابگردان شد

امام کعبه رسید و به یمن آمدنش

سرود روی لب مصطفی علی جان شد

برای آمدنش کعبه پیش دستی کرد

و سینه چاکی او زودتر نمایان شد

اگرچه قنبراو پادشاه قلب من است

ولی گدای علی هرکه گشت سلمان شد

لبش که وا شد و ‌ذکرخدا به لب آورد

زمین نه عالم هستی بهشت عرفان شد

علی امام من است و منم غلام علی

علی برای تمامی خلق سلطان شد

بنام شیرخدا لااله الا الله

پس از رسول مکرم علی ولی الله

ولای شیرخدا آخرش ثمر دارد

چرا که حب علی روی دل اثردارد

تمام لشکردشمن به خاک می ریزند

اگر اراده کند ذوالفقار بردارد

تمامی غزوات رسول شاهد بود

میان لشکر اسلام علی جگر دارد

زضربه های سرذوالفقار معلوم است

یدالله است علی واقعا هنر دارد

علی نیاز به خوُد و زره نخواهد داشت

چرا که از پر و بال ملک سپر دارد

اگرشکست نخورده زجنگ برگشته

دعای فاطمه اش را به پشت سردارد

شجاعتش به کنار او معلم فضل است

به این دلیل که مثل حسن پسر دارد

زچشم او همه عرش نور می گیرند

چراکه دامن او حضرت قمر دارد

بگو به مردم عالم بیاورد یک بار

شبیه زینب او کسی اگر دارد

حسین اوست بهشتم تمام زندگیم

من از گدایی مولا دراوج بندگیم

من ازقدیم به این خانواده عبد درم

فدای محسن او صدهزار چون پسرم

تمام هستی خود را فروختم دیروز

که نذرآمدنش قد کعبه گل بخرم

دوباره زائر میخانه ی نجف شده ام

فتاد باردگر سوی صحن اوگذرم

بخاطر همه چیز ازخدام ممنونم

که یاعلیست نمازم دعای هرسحرم

بدون  راه نجاتی به برکت مولا

خدا گواست در آماج کوهی ازخطرم

گه ولادت من باطنین یاحیدر

گره زده دل من را به صحن او پدرم

امام حضرت زهرا امیر ملک ولا

فدای اینهمه لطف و صفات چشم ترم

شبی که برلب من ذکر حیدری دادند

همینکه گفتم علی حکم نوکری دادند

××××××××××××××××××××××××××

محسن عرب خالقی

دنیای بی‌امام به پایان رسیده است

از قلب کعبه قبله ایمان رسیده است

از آسمان حقیقت قرآن رسیده است

شأن نزول سوره «انسان» رسیده است

وقتش رسیده تا به تن قبله جان دهند

در قاب کعبه وجه خدا را نشان دهند

روزی که مکه بوی خدای اَحَد گرفت

حتی صنم به سجده دم یا صمد گرفت

دست خدا ز دست خدا تا سند گرفت

خانه ز نام صاحب خانه مدد گرفت

از سمت مستجار، حرم سینه چاک کرد

کوری چشم هر چه صنم سینه چاک کرد

وقتی به عشق، قلب حرم اعتراف کرد

وقتی علی به خانه خود اعتکاف کرد

وقتی خدا جمال خودش را مطاف کرد

کعبه سه روز دور سر او طواف کرد

حاجی شده است کعبه و سنت شکسته است

با جامه‌ی سیاه خود احرام بسته است

از باغ عرش رایحه نوبر آمده‌ست

خورشید عدل از دل کعبه بر آمده‌ست

از بیشه‌زار شیر شجاعت در آمده‌ست

حُسن خدای عزّوجل حیدر آمده‌ست

جانِ جهان همین که از آن جلوه جان گرفت

حُسنش «به اتفاق ملاحت جهان گرفت»

ای منتهای آرزو، ای ابتدای ما!

ای منتهی به کوچه‌ی تو ردّ پای ما!

ای بانی دعای سریع ‌الرّضای ما!

پیر پیمبران، پدری کن برای ما!

لطف تو بوده شامل ما از قدیم‌ها

دستی بکش به روی سر ما یتیم‌ها

پشت تو جز مقابل یکتا دو تا نشد

تیر تو جز به جانب شیطان رها نشد

حق با تو بود و لحظه‌ای از تو جدا نشد

خاک تو هر کسی که نشد کیمیا نشد

ای شاه حُسن!‌ با تو «گدا معتبر شود»

آری! «به یُمن لطف شما خاک زر شود»

ای ذوق حُسن مطلع و حُسن ختام ما!

شیرینی اذان و اقامه به کام ما!

تا هست مُهر مِهر تو بر روی نام ما

«ثبت است بر جریده‌ی عالم دوام ما»

این حرف‌های آخر شعر است و خواندنی است

پای تو هر کسی که نماند نماندنی است

××××××××××××××××××××××××××

ولی اله کلامی زنجانی

حق روز ازل کل نِعم را به علی داد

بین حکما حُکمِ حَکَم را به علی داد

معنای یدالله همین است و جز این نیست

کاتب که خدا بود قلم را به علی داد

می‌خواست به تصویر کشد قدرت خود را

در معرکه شمشیر دو دم را به علی داد

عمّال شیاطین همه ماندند تهی‌دست

تا احمد محمود علم را به علی داد

یاران ولایت به خدا اهل بهشتند

الله کریم است، کرم را به علی داد

هر مملکتی تابع فرمان امیری است

ایران، دلِ افتاده به غم را به علی داد

از نسل علی یک علی آمد به خراسان

یعنی که خدا کل عجم را به علی داد

کوچک‌تر از آن است عجم فخر فروشد

گو حیدری‌ام، یار دلم را به علی داد

سبقت بگرفت اُمّ علی ز اُمّ مسیحا

روزی که خدا حق قدم را به علی داد

مملوک ببین مالک دین در شب میلاد

تنظیم سند کرد و حرم را به علی داد

بودی همه اشراف عرب طالب زهرا

طه گهر عهد قِدَم را به علی داد

بگذاشت کف فاطمه را بر کف حیدر

با فاطمه شش دنگ ارم را به علی داد

از یُمن همین وصلت فرخنده «کلامی»!

حق زینب آزاده‌شیم را به علی داد

××××××××××××××××××××××××××

محــمدفردوسی

ای کعبه امشب ناز کن بر آسمان ها و زمین

از این که داری در بغل مرآت ربّ العالمین

ای مولد شیر خدا، ای رشک فردوس برین

وقت طواف روی حق، همراه جبریل امین

برگو به آواز جلی تحمید خود را این چنین

(لبّیک) ای جان جهان، مولا امیرالمؤمنین

در اعتکاف عاشقی، از یار استقبال کن

حجّت قبولِ حق شده، ای کعبه امشب حال کن

بت های کعبه بشنوید آمد خلیل بت شکن

احیاگر دین خدا ممدوح ذات ذو المنن

پرچم به دوش قافله یار نبی مؤتمن

در هر زمان و هر مکان آگه ز اسرار و علن

اوصاف او از حد برون مدحش فراتر از سخن

خُلقش حسن، خویش حسن، فرزند نیکویش حسن

از هیبت شیر خدا روی زمین افتاده اید

همراه کلّ انبیا ذکر علی سر داده اید

ای فاطمه بنت اسد، الحق که شیر آورده ای

فرمانروای معرکه، شیر دلیر آورده ای

بر خاتم پیغمبران امشب وزیر آورده ای

بر آسمان ها و زمین خیر کثیر آورده ای

بر شیعیان مرتضی امشب امیر آورده ای

بر آفتاب انبیا ماه منیر آورده ای

بازوی ختم المرسلین،جان رسول است این پسر

ابن عم و داماد او، زوج بتول است این پسر

ذکر زمین و آسمان،حیدر امیرالمؤمنین

ذکر همه پیغمبران، حیدر امیرالمؤمنین

ذکر لب پیر و جوان، حیدر امیرالمؤمنین

ذکری که می بخشد توان، حیدر امیرالمؤمنین

ذکری که باشد جاودان، حیدر امیرالمؤمنین

ذکری که شد اکسیر جان، حیدر امیرالمؤمنین

ذکر امیرالمؤمنین ذکر تمام ماسواست

هم ذکر کل ماسوا هم ذکر زیبای خداست

ای فاتح بدر و حنین،سردار خیبر یا علی

ای آن کسی که خفته ای جای پیمبر یا علی

یار ضعیفان جهان، خصم ستمگر یا علی

بر قلب دشمن می زنی همواره آذر یا علی

در جنگ خندق ضربه ات افضل ز محشر یا علی

آری فقط مخصوص تو شد نام حیدر یا علی

با رقص شمشیرت علی، دشمن فراری می شود

هر ضربه ای که می زنی آن ضربه کاری می شود

با چرخش چشمان تو دوزخ گلستان می شود

با یک نگاهت ذرّه هم مهر درخشان می شود

عقل بشر از درک تو همواره حیران می شود

یوسف اگر بیند تو را در چاه پنهان می شود

آدم به حقّ نام تو مشمول غفران می شود

نوح نبی با حرز تو ایمن ز طوفان می شود

عیسیَ بن مریم با دمش دم از تو هر دم می زند

موسی به ذکر “یا علی” پا در دل یم می زند

خورشید و ماه آسمان یک پرتویی از نور تو

دریای غفران الهی تا ابد منشور تو

آغوش گرم مصطفی گردیده امشب طور تو

هستی سلیمان جهان، خلق دو عالم مور تو

ایجاد می گردد عدم آقا به یک دستور تو

هر ذرّه در عالم بود فرمانبر و مأمور تو

مهرت شده گنجینه ی ما، یا امیرالمؤمنین

حک شد به روی سینه ی ما، یا امیرالمؤمنین

گر چه گنهکار و بدم امّا خریدارم شدی

دیدی غمین و بی کَسم، شمع شب تارم شدی

مشکل گشای عقده های این دل زارم شدی

در راه پُر پیچ و خم دنیا نگهدارم شدی

نازل شدی امشب طبیب قلب بیمارم شدی

با لطف خود در این سرای بی کسی یارم شدی

ای مأمن بیچارگان، الحق تویی خیر کثیر

من سائل کوی توأم یا مرتضی دستم بگیر

××××××××××××××××××××××××××

صابرخراسانی

دارد هــنوز از کــعبه بــوی تو مــی آید

حجـش قبول اسـت آن که سوی تو می آید

تو  آب ها  را  مهـر  کوثـــر  کرده ای پـــس

جوشــانده ی  زمــزم  ز  جـوی  تو می آید

خورشـید در خورشـید شد نورٌ عــلی نور

وقــتی  که  زهـــرا  روبروی  تــو  مــی آید

شب می شود یک سمت عالم آن زمان که

بر  روی  پیــشانیت  مـــوی  تو   مـــی آید

بنـت اسـد الله اکبر داشـت، حق  داشت

دیوار کعبه گر ترک برداشت، حق داشت

××××××××××××××

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی