کوثرنامه

پایگاه اشعار مدح، مرثیه، سرود، و نوحه

کوثرنامه

پایگاه اشعار مدح، مرثیه، سرود، و نوحه

تقدیم به شهید غلامحسین فتحی

کوثرنامه

نوحه شهادت امام صادق علیه السلام - 10

**********************

حسین رحمانی

یه دنیا درد و غم ، میون سینه منه

تو شام غربتم ، فانوس گریه روشنه

مدینه میدونه ، از این زمونه دل سیرم

راحت میشم دیگه ، مسافرم دارم میرم

مدینه حرمته ، موی سفید و می شکنن

به پیرمرد و با ، پای برهنه می برن

آتیش به خونه ی ، اولاد زهرا میزنن

غریب آقام آقام ، غریب آقام آقام

******

کجایی مادرم ، نفس آخر منه

هزار هزار تا غم ، تو چشای تر منه

تو شعله ها دیدم ، می سوزه خونمون ولی

می سوختم از غم ، غربت مرتضا علی

یادم اومد یه روز ، که پشت در تو شعله ها


تو رو زدن کتک ، افتادی زیر دست وپا


مسمار خونی و ، لگد و مشت بی هوا


خدایا مادرم ، وای مادرم وای مادرم


******


علی الدوام شده ، گریه ی بی امون من


آروم نمی گیره ، این دل روضه خون من


ازون شب سیاه ، که بی عمامه بردنم


یه جور دیگه ایی ، شد گریه ها و سوختنم


من و رو خاک کشید ، سواره ایی تو کوچه ها


زدم نفس نفس ، یاد حسین و کربلا


به یاد عمه ی ، سه ساله تو بیابونا


غریب آقام آقام ، غریب آقام آقام


دریافت سبک


 


************************


حسین رحمانی


دارم میرم ، از گریه چشم ترم می سوزه


دارم میرم ، مسمومم بال و پرم می سوزه


دارم میرم مادرم بالا سرم می سوزه


وای دلخونم ، پره بارونم


تو اوج غربت ، می سوزه جونم


شیخ الائمه منم مو سفیدم


ازاین زمونه به جز غم ندیدم


بار غریبی به شانه کشیدم


بانی مکتب شدم تا همیشه


این مذهب حقه و داره ریشه


شیعه جدا از ولایت نمیشه


آه و واویلا واویلا واویلا


******


دارم میرم ، درد غربت دلم یه رازه


دارم میرم ، شام غصه های من درازه


دارم میرم ، حرف آخرم فقط نمازه


وای تب دارم ، همش می بارم


من از مدینه گلایه دارم


شیخ الائمه منم روضه خونم


دیدم که آتیش کشیدن به خونم


باز یاد مادر زد آتیش به جونم


شد زنده یاد گل یاس حیدر


دیدم می سوزه توی شعله مادر


در کربلا خیمه ها سوخت با معجر


آه و واویلا واویلا واویلا


******


بردن من و ، دست بسته از توی خونه


بردن من و ، تو کوچه های غربت شبونه


بردن من و ، ولی دلم یازینب می خونه


روزم شب شد ، جونم برلب شد


دلم بی تابه ، غم زینب شد


شیخ الائمه منم روضه خونه


اون ساعتی که فلک رنگ خونه


خون از گلوی بریده روونه


دید عمه جانم تو گودال برادر


افتاده عریان روی خاکا بی سر


میره اسیری یه غمدیده خواهر


آه و واویلا واویلا واویلا


دریافت سبک


************************
هاشم محمدی آرا


زمینه


دوباره خونه ای آتیش گرفته


دوباره غصه و عزا بپا شد


دل تموم شیعه ها شکسته


مدینه هم مثه کرب بلا شد


کسیکه عالمین همه فداشن


به روی خاک کوچه ها نشسته


پیاده بی عبا و بی عمامه


می‌کِشنش چرا با دست بسته


چشاش پر بارون شده


نگاش خیره بر آسمون


فدای غم و غربتش


نفس میزنه بی امون


آه ، یه پیرمرد مو سفید


آه ، قدش تو کوچه هاخمید


آه ، آقام آقام آقام آقام


******


حرمت سن وسالشو ندارن


یه عده بی حیای بی مروت


جلوی چشم بچه هاش بمیرم،


بدجوری میکنن بهش جسارت


داغ مدینه رو دلش نشست و


دوباره یاد دست بسته افتاد


بیاد مادرش که بین بستر


نفس آخر و کشید و جون داد


قدش خمه از غصه ها


غمش غمای مادره


اونیکه عذابه براش


خون رو دیوار و دره


آه ، چرا رخش شده کبود


آه ، گناه مادرم چی بود


آه ، آقام آقام آقام آقام


******


آقا بزار برات روضه بخونم


از روضه های تلخ و سخت گودال


خاطره هاییکه میدن عذابت


حتی با یادشون میرفتی از حال


نوحو علی الحسین روی لباته


برا کسی که رفت سرش رو نیزه


الشمر جالسٌ به روی سینه


حتی خیالشم عذاب محضه


نموند کفنی تو تنش


تنش روی خاک بلا


امون ازون ساعت که هی


میزد رو خاکا دست و پا


آه ، یه زینب و یه کاروان


آه ، جسارتای بی امان


آه ، آقام آقام آقام آقام


دریافت سبک


 


*************************
محمد مبشری


مولای مظلوم دین حاجت روا شد


خون جگر از جرعه ی ، زهر جفا شد


با قلب عاشق ، به سوی خالق


شیخ الائمه مولا ، امام صادق


******


مدینه در اندوه و ، شیون و غوغاست


هر دیده گریان بر ، عزیز زهراست


رفته ز دنیا ، غریب طاها


شیخ الائمه مولا ، امام صادق


******


او که شبیه مادر ، کاشانه اش سوخت


دل از شرار آه ، جانانه اش سوخت


راحت ز محنت ، به سوی جنت


شیخ الائمه مولا ، امام صادق


******


حال نماز مولا ، بود عاشقامه


در خانه ی او دشمن ، آمد شبانه


بشکسته حرمت ، از آل عترت


شیخ الائمه مولا ، امام صادق


دریافت سبک


 


************************
محمد مبشری


کشته ی زهر کینه شد امام صادق


ماه غم مدینه شد امام صادق


پاینده از او ، شد دین طاها


گریان به جنت ، گردیده زهرا


آه و واویلا ، عزیز زهرا


******


قرآن ناطق در ره قرآن فدا شد


گریان برایش در جنان خیرالنسا شد


مانند زهرا ، جانانه ی او


آتش زده خصم ، بر خانه ی او


آه و واویلا ، عزیز زهرا


******


او وارث جد غریبش در بلا بود


هر دم به یاد اشک و آه کربلا بود


امام صادق ، نور دو عین است


بانی روضه ، بهر حسین است


آه و واویلا ، عزیز زهرا


 


دریافت سبک


************************
محمد مبشری


زمزمه


نمی گیرد ، نمی گیرد ، کسی دگر ، ز من نشانه


بریزد از ، دو چشم من ، اشک غریبی دانه دانه


منم منم نشر حقایق


منم منم امام صادق


واویلتا آه و واویلا


******


همای قدسیم اما مرو برون ز لانه بردند


غریبانه ، غریبانه از خانه ام شبانه بردند


در کوچه با موی سپیدم


دنبال قاتل می دویدم


واویلتا آه و واویلا


******


چو برگ فصل پائیزی باشد مرا رخسار زردی


به مثل عمه ام زینب از بس که کردم کوچه گردی


نفس ندارم من به سینه


خدانگهدار ای مدینه


واویلتا آه و واویلا


 


دریافت سبک


************************
میثم مومنی نژاد


بقیع نوحه خوان گشته با چشم تر


دوباره مدینه شده شعله ور


در آتش بسوزد در خانه ای


رود زاده ی فاطمه پشت در


امان ای امان ، آه و واویلتا


******


به بیت الهی نشد احترام


هجوم آورد دشمن از روی بام


شکسته شده بغض غم در گلو


شکسته شده حرمت یک امام


امان ای امان ، آه و واویلتا


******


شب از داغ او دلغمین گریه کرد


در آن کوچه ها چشم دین گریه کرد


به دستان او آسمان بوسه زد


به پای برهنه ، زمین گریه کرد


امان ای امان ، آه و واویلتا


 


دریافت سبک


************************
میثم مومنی نژاد


اجل بیا عمری در انتظارم واویلا واویلا


زهر جفا وا کن گره ز کارم واویلا  واویلا


دشمن کشد شمشیر اگر به رویم


یا فاطمه یا فاطمه بگویم


ناله ی قدسیان رسد از سما


سیدنا ، صادق آل عبا


******


آتش گرفته جگرم مدینه واویلا واویلا


از همه مظلوم ترم مدینه  واویلا واویلا


شمع شدم تمام پیکرم سوخت


خانه ی من شبیه مادرم سوخت


دوباره شد فاطمه صاحب عزا


سیدنا ، صادق آل عبا


******


من یادگار داغ مرتضایم  مدینه مدینه


با دست بسته بین کوچه هایم مدینه مدینه


حیا نکردند از موی سپیدم


نفس زنان تا قتلگه دویدم


مدینه از غصه شده کربلا


سیدنا ، صادق آل عبا


 


دریافت سبک


************************
میثم مومنی نژاد
یارب خون می‌گرید شهر مدینه


صدیقه ی کبری زند به سینه


شد کشته صادق ، از زهر جانکاه


یاصاحب الزمان ، آجرک الله


******


رئیس مذهب را با قلب خسته


پای برهنه و با دست بسته


قاتل می‌برد ، سوی قتلگاه


یاصاحب الزمان ، آجرک الله


******


آتش زبانه زد از خانه ی او


می‌لرزد از ستم دردانه ی او


با یاد زهرا ، از دل کشد آه


یاصاحب الزمان ، آجرک الله


 


دریافت سبک


************************
میثم مومنی نژاد
سینه ی خونین دلان ، دشت شقایق گشته است


شعله ور از ماتم خورشید صادق گشته است


چشم عالم خون فشان


شد مدینه نوحه خوان


امام صادق ، امام صادق


******


در میان خانه ای که بوده چون بیت الحرام


بین آتش روضه می خواند امام ابن امام


در کجایی مادرم


بین خلیل دیگرم


امام صادق ، امام صادق


******


آنکه پایش را به دوش آسمانها می نهد


وای من در کوچه ها پای برهنه می دود


صبر و غربت را ببین


این مصیبت را ببین


امام صادق ، امام صادق

دریافت سبک

********************

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی