کوثرنامه

پایگاه اشعار مدح، مرثیه، سرود، و نوحه

کوثرنامه

پایگاه اشعار مدح، مرثیه، سرود، و نوحه

تقدیم به شهید غلامحسین فتحی

کوثرنامه

اشعار مناجات ماه رمضان - 9
**************

آرش براری

مثل طفلی می نشینم گریه زاری می کنم


تا در آغوشم نگیری بی قراری می کنم


با تو بعضی وقت ها ساز مخالف می زنم


با تو بعضی وقت ها ناسازگاری می کنم


هرچه هم اصرار کردم حاجت من را نده


شاید اصلا روی شرّی پافشاری می کنم


روزه می گیرم ولیکن چشم و گوشم روزه نیست


روزها من هم به نوعی روزه خواری می کنم


توبه با گریه ثمر دارد که من با اشک هام ...


بذر های توبه ام را آبیاری می کنم


جای من بین گلستان مناجات تو نیست


بین این گل ها چقدر احساس خاری می کنم


بعد از این دور تو می گردم فقط نه دیگران


دیگران را دارم از دورم فراری می کنم


چون که می بینم علی را لحظه ی جان دادنم


پس برای دیدنش لحظه شماری می کنم


روز محشر لحظه ای مهلت دهی لب وا کنم


یا علی می گویم و داد و هواری می کنم


در قیامت می نشینم باز در سوگ حسین


می نشینم گوشه ای و سوگواری می کنم


من که با سینه زدن دنیا قیامت کرده ام


پس تماشا کن صف محشر چه کاری می کنم


******************************


سر به زیر آمدم ای یار ، الهی العفو


آمدم حضرت غفّار ، الهی العفو


آمدم مجلس اَحیا مگر اِحیا بشوم


مددی یار مددکار ، الهی العفو


من گنه کارم و از کرده ی خود مُنفَعِلم


تو خطا پوشی و ستّار ، الهی العفو


نیمه شب پُشت در بیت تو زانو زده است


بنده ای زار و گرفتار ، الهی العفو


مثل حُر ، پیش تو با گردن کج آمده است


این سیه رویِ خطاکار ، الهی العفو


بِــعلیٍّ  بِــعلیٍّ  بِــعلیٍّ  بِــعلیْ


به همین حیدر کرّار ، الهی العفو


مادرم فاطمه را واسطه کردم امشب


جانِ زهرا ، دگر این بار ، الهی العفو


به همان دست که در کوچه ز کار افتاد و


... به همان چشم که شد تار ، الهی العفو


به همان خونِ مُطهّر که هنوزم مانده ست


سُرخی اش بر در و دیوار ، الهی العفو


به شهیدی که به گودال جوابش کردند


با سَرِ نیزه ی اشرار ، الهی العفو


به گلوی علی اصغر ، به علی اکبرها


به رقیّه ، به علمدار ، الهی العفو


قسم آخرم این است به آن بانویی


که زَدندش سَرِ بازار ، الهی العفو


محمد قاسمی


**********************


بر آستان تو ای جان ، فقیر آمده ام


خدا نگاه بکن ! سر به زیر آمده ام


از آن توست بزرگی و من شبیه همه


صغیر هستم و پیشت حقیر آمده ام


برای اینکه رها از مَنیَّـتَم بکنی


به پیشگاه تو مثل اسیر آمده ام


غم عذاب ندارم ولی ز بیم فراق


ببین به زمزمه ی " یا مُجیر " آمده ام


شبیه زائر دل خسته ای در این شب قدر


به پای بوسیِ " جوشن کبیر " آمده ام


بگیر دست مرا و ببخش جُرمم را


دگر به روم نیاور که دیر آمده ام


صراط نوکر زهرای تو ولای علی ست


همیشه سوی تو از این مسیر آمده ام


یتیم کوفه ی تنهایی ام ، علی بپذیر


برای توست که با ظرف شیر آمده ام


محمد قاسمی


***************************


از عطا و رحمت بی حدّ تو آکنده ام


ای خدای مهربان ، از لطف تو شرمنده ام


خدای من خدای من خدای من خدای من...


گشته آلوده ز عُصیان ، یا رب از پا تا سرم


از من ِ عاصی خطا و از تو خوبی و کرم


گرچه من خیلی بدم امّا تو خوبی ای خدا


واقعاً شرمنده ام ، اغفر ذنوبی ای خدا


یا جمیل و یا جلیل و یا ودود و یا حلیم


یا رئوف و یا رحیم و یا غفور و یا کریم


یا وکیل و یا کفیل و یا دلیل و یا قبیل


یا مُدیل و یا مُنیل و یا مُقیل و یا مُحیل


ای تو علامُ الغُیوب و ای تو غفّارُ الذّنوب


ای تو صانع ، ای تو شافع ، ای تو ستّارُ العُیوب


یا علی و یا وَفی و یا غنی و یا مَلی


یا حَفی و یا رضی و یا زکی و یا ولی


فارجُ الهَم ، کاشف َ الغم ، صادقُ الوَعد ، ای خُدا


عالمُ السّر ، فالقُ الحَب ، موفیَ العَهد ، ای خدا


ربّ حلّ ِ وَالحرام و ربّ ِ نور ِ والظُلام


ربّ مشعر ، ربّ کعبه ، زمزم و رکن و مقام


سایه ی تو بر سر خلق دو عالم مستدام


یا عزیزاً لا یُضام و یا لطیفاً لا یُرام


باقی و راضی و هادی،وافی و شافی تویی


داعی و قاضی و عالی ، صانع و کافی تویی


خیرَ مسئولین تویی و خیرَ مشکورین تویی


خیرَ مطلوبین تویی و خیرَ محبوبین تویی


غافر و ساتر تویی و قادر و فاطر تویی


قاهر و ذاکر تویی وناظر و جابر تویی


یَکشِفُ البَلوی تویی و یَسمَعُ النّجوی تویی


یُنجی الهَلکی تویی و یَشفیَ المَرضی تویی


یا طبیب و یا حبیب و یا قریب و یا رقیب


یا حسیب و یل مَهیب و یا مُثیب و یا مُجیب


یا مُسَهّل ، یا مُفَصّل ، یا مُبَدّل ، ای خدا


یا مُذَلّل ، یا مُنَزّل ، یا مُنَوّل ، ای خدا


رازقی و ناطقی و سامقی و صادقی


فاتقی و فارقی و راتقی و خالقی


یا مُعزّ و یا مذلّ و یا حفیظ و یا رفیق


یا مُحیط و یا مُقیت و یا مُغیث و یا شفیق


یا سمیع و یا شفیع و یا کبیر و یا قدیر


یا بدیع و یا رفیع و یا خبیر و یا مُجیر


یا اِله العالَمین ، یا من یُحبّ المُحسنین


صبر ِ بر عصیان بده ، یا من یُحبّ الصّابرین


با عطا و عفو و غفران ، از گناهم در گذر


حقّ سالار شهیدان از گناهم در گذر


گرچه من عاصیم و رویم سیاه است و بدم


عمری از داغ حسین بن علی سینه زدم


آن حسینی که همه هستش شده وقف خدا


آن حسینی که سرش در قتلگاهش شد جدا


آن حسینی که به راه بندگی سر داده است


کودک شش ماه و عباس و اکبر داده است


آن حسینی که حدیث عشق جانان خوانده است


بعد جان دادن سرش بر نیزه قرآن خوانده است


آن حسینی که به راه حفظ قرآن داده جان


بر لب و دندان پاکش خورده چوب خیزران


*****************


گفتم منم اهل خطا، گفتی که بخشیدم، بیا
گفتم شکستم توبه ها، گفتی که بخشیدم، بیا


گفتم شکسته بالم و پیش نگاهت لالم و
الکن شدم وقت دعا، گفتی که بخشیدم، بیا


گفتم که ای ستّار من، ای حضرت غفّار من
من بر خودم کردم جفا، گفتی که بخشیدم، بیا


گفتم ز خوبی خالی ام، من دانه ای پوشالی ام
بنگر تهیدستم خدا، گفتی که بخشیدم، بیا


گفتم که احوالم بد است، از بس گناهم بی حد است
بخشیده ای این بنده را؟! گفتی که بخشیدم، بیا


گفتم که نفسم سرکش است، جایم درون آتش است
أِغفرلنا، أِغفرلنا، گفتی که بخشیدم، بیا


گفتم دخیل کوثرم، من عاشق پیغمبرم
هستم محب مرتضا، گفتی که بخشیدم، بیا


گفتم که نالان می شوم، مانند باران می شوم
با روضه ی کرببلا، گفتی که بخشیدم، بیا


خوردم دم افطار؛ آب، شب تا سحر هربار؛ آب
گفتم سلام ای سرجدا، گفتی که بخشیدم، بیا


امیر عظیمی


***************************
ای سراپا معصیت بس کن دگر بد باختی
خویش را در منجلابی از گنه انداختی


هرچه تو بد کرده ای من پرده پوشی کرده ام
این منم که دوستت دارم ولی نشناختی


آنقدر دلواپست بودم که دور از من شدی
بردی از یادم به دنیای خودت پرداختی


تنگ یا رب گفتنت بود این دلم بی معرفت
کاش چشمی سوی من یک لحظه می انداختی


هی تو را خواندم بیایی بین آغوشم ولی
پشت کردی بر من و بی وقفه هی می تاختی


من فقط خیر تو را میخواستم ای بی وفا
با همه دنیا به غیر از عاشق خود ساختی...


یک بغل احسان برای تو مهیا کرده ام
گرچه بد بودی ولی باتو مدارا کرده ام


علی اکبر نازک کار


*********************
(من از این نفس از این بی سروپا خسته شدم2


خودم از دست خودم آه خدا خسته شدم)2


اینکه هرروز بیایم تو مرا عفو کنی


بروم باز خطا پشت خطا خسته شدم


من ازاین چشم که جز تو همه را میبیند


از همین کوری و این منظره ها خسته شدم


به همه وعده جبران محبت دادم


جز تو ای خوب،از این رسم وفا خسته شدم


لااقل کاش کمی شکر گزارت بودم


من ازاین لال زبانی به خدا خسته شدم


لااقل کاش کمی شکر گزارت بودم


من ازاین لال زبانی به خدا خسته شدم


ای که ناگفته همه حاجت ما را دادی


قسمتم کن بروم کرب وبلا خسته شدم


************************


روزها را با توسل کردنم شب میکنم


دارم از این ناحیه خود را مقرب میکنم


دیشبم ازدست رفت وحسرتش را میخورم


گرچه امشب آمدم گریه به دیشب میکنم


خلق تحویلم نمیگیرد ، تحویلم بگیر


تو که تحویلم نمیگیری منم تب میکنم


گفت:کارت چیست؟گفتم چندسالی میشود


گفت:کارت چیست؟گفتم چندسالی میشود


کفش های گریه کن ها را مرتب میکنم


هر سحر از پنج تن گریه تقاضا میکنم2


هر چه دادند را یک جا خرج زینب میکنم


*************************


خدایا اگر ، بنده ای بدکارم
شوق رحمت دارم
اشک غم می بارم ، بی قرارم
سلاح من چشمان ترم
من به پشت درم
جان مولا وا کن
جان مولا وا کن
جان مولا وا کن ، بی قرارم
انقدر در میزنم
تا که بگشایی
جای آخر آمده
عبد هر جایی
ای خدا ای خدا
پشت در تاریک و من واهمه دارم
من امانت نامه از فاطمه دارم
بیا زینبم تا ببینم رویت
تا ببویم مویت
میرسد از بویت ، بوی زهرا ...
بیا پیغامت را ببرم
راهی سفرم
دیده بر دارم
تا که آید یارم
شوق رفتن دارم سوی زهرا
رنگ زرد و خون دل
از دلم حاکی ست
مرهم زخم دلم
چادر خاکی ست
خواهرم ، خواهرم 2
روز قتل من ولی روز دیگر بود
آن دمی که مادرم پشت آن در بود ...
*************************


علی اکبر لطیفیان


از ما عجیب نیست دعایی نمی رسد
از تحبس الدعا که صدایی نمی رسد

ما تحبس الدعا شده نان شبهه ایم
آنجا که شبهه است عطایی نمی رسد

پر باز می کنم بپرم،می خورم زمین
بال و پر شکسته به جایی نمی رسد

باید تنم پی سپر دیگری رود
با روزه های ما به نوایی نمی رسد

با دست خالی از چه پل دیگران شوم
دستی که وقف شد به گدایی نمی رسد

ای میزبان فدای تو و سفره چیدنت
آیا به این فقیر غذایی نمی رسد؟

من سالهاست منتظر یک ضمانتم
آخر چرا امام رضایی نمی رسد

از من مخواه بیش از این زندگی کنم
وقتی برات کرب و بلایی نمی رسد


*********************


لبریز از خطایم،یا غافر الخطایا


خائف زفتنه هایم،یا کاشف البلایا


نفسم اسیر شیطان،دارم زخود شکایت


یا مطلق الاساری،یا سامع الشکایا


فقر من و غنایت،رزاق ماسوایی


ما را رسان به مهدی، یا رازق البرایا


ای کاش گر چنین بود مادر مرا نمی زاد


مردم زهجر و دوری،یا واهب الهدایا


من تشنه ی وصالم،راهی به آن ندارم


جز رحمت و عطایت، یا مجزی العطایا


در پیشگاه عدلت ،شرمنده و فکارم


در اوج بی پناهی ، یا قاضی المنایا


دارم امید رحمت، با آنکه رو سیاهم


ما را مکن تو نومید ، یا منتهی الرجایا


عباس رحمان نژاد


*************************


دوباره موج زد دریای رحمت


خدا بر بندگان بگذاشت منت


در رحمت هزاران باب دارد


به دربار آن می ناب دارد


به هر در حضرتش با میزبانان


شده هم سفره با ما میهمانان


به هر در بنده ای عاشق نشسته


کنار دست او خالق نشسته


شنیدم هاتفی بی ریب می گفت


خدا با ما سخن از غیب می گفت


بیا ای بنده در جشن الهی


بشوی از سینه و دل هر سیاهی


بیا بشوی ای بنده زنگار کدورت


که در کویم دهم درک حضورت


بخوان ای بنده درس زندگی را


ببین هر کو جشن بندگی را


رسیده پیک حق منزل به منزل


که می گردد خدا دنبال سائل


خدایا شاکرم ما را خریدی


دل ما را به درگاهت کشیدی


خدایا باز حیرانم نکردی


مرا در خویش زندانم نکردی


دل آواره ام را تاب دادی


نجات از گرد هر گرداب دادی


به خود خواندی مرا ای مهربانم


که با خود سازی امشب هم زبانم


اگر چه لایق احسان نبودم


شده فریاد الغوثم سرودم


صدایی می کند عقده گشایی


صدای صاحب ماه خدایی


من آوای علی را می شناسم


نواهای علی را می شناسم


علی علی،علی علی


**********************


شد بهار سر مستان،پایان خزان آمد


مژده ای گنهکاران ماه رمضان آمد


ذکرهر دل آگاه،یا کریم یا الله


یاکریم یا الله،یا کریم یا الله


ماه توبه و غفران


ماه رحمت و احسان


ماه دوستی با حق


ماه دوری از شیطان


ماه دلبر دلخواه،یا کریم یا الله


یاکریم یا الله،یا کریم یا الله


تو کریم و بخشنده


من عبد سر افکنده


تو غنیِ ذاتی


من محتاج ترین بنده


رحمی به منِ گمراه،یا کریم یا الله


یاکریم یا الله،یا کریم یا الله


بر خلق مجیری تو


آگه از ضمیری تو


توبه ها شکستم من


بس که دستگیری تو


بار گنهم همراه،یا کریم یا الله


یاکریم یا الله،یا کریم یا الله


از تو کرم و بخشش


از من عذر و هم خواهش


بی ولایت حیدر،طاعات چه بی ارزش


دل در گروه آن شاه،یا کریم یا الله


یاکریم یا الله،یا کریم یا الله


کی بر دل و جان ما از جام علی بخشند


ای کاش شبی ما را با نام علی بخشند


دلدار دل جانکاه،یا علی ولی الله


یا علی ولی الله،یا علی ولی الله


**************************


وقتی که دل شکسته مناجات می کنم


حس میکنم که با تو ملاقات می کنم


از اینکه همنشین شب گریه ی تواَم


بر عالمی همیشه مباهات می کنم


هر شب به پای شمع تو تا اوج عاشقی


پروانه وار سیر مقامات می کنم


وقتی دلم برای شما تنگ می شود


می آیم و به روضه تماشات می کنم


حالا برای آنکه نگاهی به من کنی


همراه ابر گریه مناجات می کنم


یابن الحسن،یابن الحسن


************************


مژده ای منتظران ماه خدا آمده است


ماه شب های مناجات و  دعا آمده است


ماه پر مغفرت و رحمت و برکت آمده است


ماه زیبای عنایات خدا آمده است


ماه دلدادگی بنده به معبود رسید


بر سر سفره شاهانه گدا آمده است


ای که دل خسته ز وسواس شیاطین هستی


دل قوی دار بشارت زسماء آمده است


رفت بی عفتی و هرزگی و بدبختی


ای گنه پیشه بیا ماه حیا آمده است


ای به دام گنه افتاده رهیدن سر کن


ماه پرواز به سوی شهدا آمده است


ماه دل کندن از مجلس باطل آمد


ماه هم محفلی با علما آمده است


دل بیمار بیا مژده طبیب آمده است


درمندانه بیا اذن شفا آمده است


خاکسارنه بیا گر که زیادت طلبی


دیده بگشا که هنگام لقا آمده است


حضرت دوست در این ماه تماشا دارد


یار در جلوه سر کوی وفا آمده است


آن سفر کرده که سالی است از او بی خبریم


بهر شادی ِ دل اهل بکاء آمده است


آمده ماه خدا و قسم تنها نیست


همره اش منتقم آل عبا آمده است


**************************


گریه می بارم من،زبس گنه کارم من


خجالت از احسانِ،تو مهربان دارم من


یا حبیب الباکین،یا حبیب الباکین


بنازم احسانت را، عشق به مهمانت را


به خانه ات ره دادی، عبد پریشانت را


یا قدیم الاحسان،یا قدیم الاحسان


خار به گلشن دارم،دِین به گردن دارم


اگر خریداری تو، جُرم و گنه من دارم


یا اله العاصین،یا اله العاصین


دیدم از بی عاری، خسارت ِ بسیاری


بیا و خوشحالم کن، به لحظه ی افطاری


یاالهی العفو،یا الهی العفو


من گدایی پستم، که توبه ام بشکستم


به درگه ات رو کردم،که تو بگیری دستم


یا غیاث المسکین،یا غیاث المسکین


به حُرمت پیغمبر،روی مگردان از من


کنار سفره یارب،بیا بخر جان از من


یاکریمُ یارب،یا کریمُ یارب


من ز ره واماندم، غریب و تنها ماندم


در سفر از یاران،ای خدا جا ماندم


ربنا اِرحَمنا، ربنا اِرحَمنا


من تو را می خواهم،لطف و عطا می خواهم


هدیه ی مهمانی، کرببلا می خواهم


یا اباعبدالله،یا اباعبدالله


ای شهید بی سر، ای بریده حنجر


هنوز زهرا گوید،وای غریب مادر


یا حسین ثارالله،یا حسین ثارالله


****************


موسی علیمرادی


به امید آمده ام خانه خرابم نکنی


همه کردند جوابم تو جوابم نکنی


بار ها آمدم و  باز مرا بخشیدی


با کلام برو این بار خطابم نکنی


همه هستی من این قطرۀ اشک است خدا


وای اگر رحم بر این چشم پرآبم نکنی


به ثوابی که ندارم  چه امید ی بندم


آب چون نیست طلبکار سرابم نکنی


به گمان همه من بندۀ خوبی هستم


پیش  چشم همه عاری ز نقابم نکنی


آبرویم همه این است شدم عبد حسین


وای اگر نوکر  این خانه حسابم نکنی


من که یک عمر شدم نوکر شش ماهۀ او


جلوی حرمله ای کاش عتابم  نکنی


گر قرارست بسوزم بزن آتش اما


جلوی قاتل ارباب عذابم نکنی


*****************************


دیگه فرصتی نمونده ، چشای پر ابر و بارون


دیگه مهمونی تمومه ، دوباره فراق و هجرون


لحظه ی سخت وداعه ، نفسا حبسه تو سینه


کی تا سال دیگه زنده‌س‌این شبا رو باز می‌بینه


ای خدا چه زود تموم شد، لحظه‌های ناب و روشن


شبای نور و مناجات ، سحرای دل سپردن


دوباره ندبه و ناله ، اشک و آه و بیقراری


دوباره یه سال غریبی، حسرت و چشم انتظاری


نکنه آروم بگیری ، گریه کن دل شکسته


التماس کنه به چشماش ، هر کی بارشو نبسته

****************************

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی