کوثرنامه

پایگاه اشعار مدح، مرثیه، سرود، و نوحه

کوثرنامه

پایگاه اشعار مدح، مرثیه، سرود، و نوحه

تقدیم به شهید غلامحسین فتحی

کوثرنامه

شعر ولادت حضرت مهدی عجل الله فرجه۱۸

*******************

سید رضا موید

در چرخ امامت است انجم مهدی

ماه  فلک  یذهب  عنکم   مهدی

تنها  دو نفر شبیه احمد  هستند

اول علی اکبراست و دوم مهدی

************

محتبی روشن روان

ز اوج آسمانهای خداوندی ندا آمد

شب پرواز آسان شکسته بالها آمد

بده ساقی کمی باده بر این مخمور افتاده

شب وا کردن عقده شب مشکل گشا آمد

مرو در گوشه‌ی دخمه بزن مطرب... بخوان نغمه

شب تصنیف خواندن شد شب عیش و صفا آمد

طبیب دردمندان و حبیب مستمندان و

امید اهل زندان و کلید قفلها آمد

مگو پس کو نگار ما نگار گلعذار ما

حبیب غمگسار ما ز سامرا بیا... آمد!

بیاور دست بالا و بزن کف تا توان داری

غریبی کم کن ای عاشق که عشق آشنا آمد

مبارک باد و فرخنده بساط عیش پاینده

نسیم قدسی رحمت ز سمت سامرا آمد

اگر در شور او هستی بدان منظور او هستی

به عشق او تحمل کن اگر قدری بلا آمد

هوالاول، هوالاخر، هوالباطن، هوالظاهر

تجلی تمام آیه‌های کبریا آمد

هواللطف و هو الرأفه هوالغوث هو الرحمه

بلاگردان عشاق اسیر و مبتلا آمد

هو الطور و هو النور و هو نورٌ علی نور و...

شب ظلمت فراری شد سحر شمس الضّحی آمد

هو الفتح و هو النصر و هو الصبح و هو العصر و...

غروب بی‌قراری شد ببین بدرالدجی آمد

هوالدّاعی هوالدّعوه، هو القرآن هو العتره

هو وهاب باالفطره عطا آمد سخا آمد

هو لبیک للحجٍّ امیر الحاجّ فی الحجٍّ

هو الحجُّ و هو الحُجّه صفا بخش صفا آمد

شفیع المذنبین یا رحمة للعالمین یا که ...

ابوالقاسم اباصالح محــمد مصطفی آمد

بخوان با جبرئیل انا بخوان آیات اعطینا

که آخر شعبه‌ی کوثر ز عرش انما آمد

شه دلدل سوارِ ذوالفقار آخته در کف...

یگانه وارث تاج امیر لا فتی آمد

چه در صولت چه در هیبت چه در قدرت چه در عزّت

چه در همّت چه در رفعت تماماً مرتضی آمد

حدیث جام و خم خواندی؟ سقاهم ربهم خواندی؟

مرید رَتّل القرآن مراد هل اتی آمد

هوالسّر و هو المعلن، هو الحُسن و هو المحسن

رحیمی و کریمی و سخای مجتبی آمد

هوالوافی هو الکافی هو العافی هو الشّافی

شفای زخم لبهای شهید کربلا آمد

هو زمزم هو الکعبه هو المشعر هو القبله

نوای پرچم سرخ غریب نینوا آمد

هو القدس هو السبحان هو الرحم و هو الرحمان

کرامات الحسینیه بگو کهف الوری آمد

هو السّجاد فی السّجده هو الباهر هو الباقر

هو الصادق هو الکاظم دلیلِ دلربا آمد

امان الخائفین حصن حصین حبل متین یعنی...

عطوفت های سلطان سریر ارتضا آمد

غیاث المستغیثین و مناجاتُ المُحبین و...

عنایات جوادیِ جواد ابن الرضا آمد

هو السّرُ هو الاَسری هو القدر هو الاحیا

هوالهادی هو المهدی هدایت را بقا آمد

حسن صورت حسن سیرت حسن خلقت حسن هیبت

حسن رحمت حسن شوکت ببین یار از کجا آمد!

هو طه هو الحیدر هو الزّهرا هو الزّینب

هو الاکبر هو القاسم همه آل عبا آمد

هو القهر هو القاهر هو القوة هو القادر

شکوه و غیرت و مجد علمدار وفا آمد

هو المحراب و المنبر امین الله فی ارضه

ثبات و لنگر ارض و سموات عُلا آمد

سلیم است و سلام است و عنایاتش مدام است و

عزیز ذوانتقام است و معز الاولیا آمد

هو الفِطر و هو الفاطر هو الستر و هو الساتر

هو الغفران، هو الغافر، خداییِ خدا آمد

هو العزّ و هو الفخر و هو الذکر و هو الذُخر و

امید نا امیدان و جواب ربنا آمد

هو الباقی، هو المغنی، هو الفجر و هو المجری

هو الحیّ هو المحیی مسیحای شفا آمد

چه آقایی چه مولایی چه لیلای دل آرایی

چه سیمایی چه غوغایی جمال کبریا آمد

شب خوشحالی زهراست شب تکریم سائل‌ها

« الا یا ایّها الساقی ادر کأساً و ناولها »

*******************
محتبی شکریان

خوشا لحظه ای بال و پر داشتن

سر کوی دلبر گذر داشتن

خوشا با خدا بودن و زیستن

به یاد خدا چشم تر داشتن

همیشه به سوی خدا رو زدن

همیشه صفای سحر داشتن

چه خوب است عاشق ز معشوق خویش

تمنای یک دم نظر داشتن

چه خوب است دنبال تو آمدن

و از جایگاهت خبر داشتن

چه خوب است دائم صدایت زدن

همیشه هوایت به سر داشتن

چه خوب است یک شب به همراه تو

به سرداب تو یک سفر داشتن

من امشب هوای تو دارم به سر

کرم کن مرا در کنارت ببر

در_ آسمان در سحر باز شد

فرشته مهیای پرواز شد

ملک در دل آسمان زد صدا:

و میلاد خورشید آغاز شد

شنیدم شبیه کلیم آمدی

و موسایی تو خبرساز شد

حسن بر گل روی تو خنده زد

پدر با وجودت سرافراز شد

برای دل مادر پاک تو

زمان سحر کشف صد راز شد

رسیدی و در سجده افتادی و

زبانت به توحید حق باز شد

پدر با تو می گفت ناگفتنی

چه اسرارهایی که ابراز شد

تو باطل ستیزی تو جاءالحقی

ولی خدا حجت مطلقی

کنار دلم گاه گاهی بیا

تو از جاده های الهی بیا

سیاه گناهم بیا نور عشق

در این دورۀ روسیاهی بیا

بیا از مدینه بیا از نجف

بیا از دل این دو راهی بیا

اگر چه فراهم نگشته هنوز

برای قیامت سپاهی بیا

بگو کی مرا می بری با خودت

چه روزی چه سالی چه ماهی بیا

ببین حال و روز دل شیعه را

شده کشته ی بی گناهی بیا

اگر تو نیایی چه کس می شود ؟

برای دل ما پناهی ؟ بیا

بیا قبل از اینکه بیاید اجل

بگیری مرا لحظه ای در بغل

مرا گاه در خاطرت فرض کن

مرا گرد و خاک درت فرض کن

من از چشم پاک تو افتاده ام

مرا اشک چشم ترت فرض کن

من ِروسیاه زمین خورده را

سیاهیّ در لشگرت فرض کن

اگر اولین عاشقت نیستم

مرا عاشق آخرت فرض کن

اگر چه لیاقت ندارم ولی

مرا کمترین زائرت فرض کن

به وقت ظهورت بیا و مرا

نگهبان در سنگرت فرض کن

بکش دست خود را به روی سرم

مرا نوکر مادرت فرض کن

ببخشا به من این خیالات را

مگیر از لبم این مناجات را

تو مرگ ستم را رقم می زنی

تو زنجیر محکم به غم می زنی

زمان ظهورت به اذن خدا

صف مشرکان را به هم می زنی

می آیی مدینه میان بقیع

به دنبال قبری قدم می زنی

میان مدینه به سمت نجف

تو طرح حرم تا حرم می زنی

می آیی سر قبر ام البنین

به یاد علمدار علم می زنی

ضریح بزرگی بنا می کنی

به روی طلایش قلم می زنی

تو با یاد و نام حسین و حسن

حسینیه های کرم می زنی

زمان طلوعت که بر خواستی

خبر کن مرا کارگر خواستی

بیا وعدۀ هر چه پیغمبر است

ز هجران ، نگاه دو عالم تر است

بیا نالۀ آه آه علی

زمانه پر از غربت حیدر است

بیا موقع اشک دشمن شده

بیا وقت خندیدن مادر است

بیا و خداهای ما را بگیر

بزن مهر باطل به هر بت پرست

بیا کربلا چشم در راه توست

و غرق نوای تو یک حنجر است

بیا ای دعای دل نیزه ها

به دنبال تو چشم هجده سر است

بیا انعکاس صدای رباب

پی تو نگاه علی اصغر است

بیا و ببین در دل علقمه

صدایت زند مادرت فاطمه

********************
مهدی مقیمی

بر تو و بوی آشنات ، سلام

بر تو و شهر سامرات سلام

بر تو و بر محبت تو درود

بر تو و بر نشانه هات سلام

خانه های شما فراوانند

هم نجف هم به کربلات سلام

مسجد سهله مسجد کوفه

به قم و مشهدالرضات سلام

تو ستاره تو مهری و ماهی

تو عزیزی بقیت اللهی

ای برازندهء وجود شما

لفظ مولا و واژهء آقا

جان فدا می کند به روز ظهور

در رکاب تو حضرت عیسی

بند قنداقۀ بهشتی تو

می دهد بوی مادرت زهرا

چهرهء تو به مادرت رفته

قد و بالا به حضرت سقا

مات مانده امام عسکریت

از جمالِ چو ماه حیدریت

آیت اللهِ بی کرانِ خدا

حضرت صاحب الزمانِ خدا

عرش حق آستان خانۀ توست

خانۀ توست جمکران خدا

نورِ امّیدِ آخر زهرا

آخرین تیر در کمان خدا

دست خالق کشیده ریسۀ نور

از زمین سمت آسمان خدا

چه کسی هم تراز و پایۀ توست

شمس ، یک گوشه ای ز سایۀ توست

آسمان ، مِی اگر ببارد ، کم

سر به پایش اگر گذارد ، کم

بر قدومش تمام سطح زمین

یاس و نرگس اگر بکارد ، کم

سرِ تعظیم ، پایِ آقائیش

خلق عالم فرو بیارد ،کم

درب و دیوار شهر ثابت کرد

عاشقِ در به در ندارد ، کم

شامل ما عنایت و بذلش

جان فدای عمو ابالفضلش

چه بزرگان که در برت بودند

خادمِ دست پرورت بودند

چه کسانی که مثل بحرالعلوم

همۀ عمر نوکرت بودند

حائری ها طباطبائی ها

همه خدّام محضرت بودند

علمایی که با تمام وجود

خاک پاهای مادرت بودند

در رثای تو خطبه ها خواندند

عهد خواندند ، ندبه ها خواندند

ای همه شور ای سراسر نور

چشم بد از تو تا قیامت دور

ماکه خواهان روز موعودیم

چشم هر کس تو را نخواهد کور

تا سپاهی به مثل ما داری

پای خصم تو هست در لب گور

گرچه داری حضور بین ما

هست شیرینی حضور ، ظهور

گر اشاره کنی به پا خیزیم

سرِ دشمن به پای تو ریزیم

عرشیان باید اعتکاف کنند

دور قنداقه اش طواف کنند

به بزرگیّ و بی نظیریِ او

همگی باید اعتراف کنند

در ظهورش که تیغ بر دارد

همه شمشیرها غلاف کنند

ناتوانند دشمنانش تا

با یل فاطمه مصاف کنند

پشت ، بر کعبه می دهد آن روز

ریشۀ ظلم می کَند آن روز

عاقبت تکسوار می آید

شیر حیدر تبار می آید

پرچم یا حسین بر دوشش

در کفش ذوالفقار می آید

سیصد و سیبزده نفر دارد

با همه اقتدار می آید

وعدهء حق شود برآورده

این زمین را قرار می آید

پس بخوانید در همه ساعات

یک دعای فرج پس از صلوات

***********************

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی