کوثرنامه

پایگاه اشعار مدح، مرثیه، سرود، و نوحه

کوثرنامه

پایگاه اشعار مدح، مرثیه، سرود، و نوحه

تقدیم به شهید غلامحسین فتحی

کوثرنامه


اشعار ولادت امام حسین علیه السلام۱۳

************

پای هر روضه دلم یکسره غم میگیرد
بارش ابر به چشمان ترم میگیرد
دل من سخت هوایی است، میان روضه
شوق پرواز به اطراف حرم میگیرد
کاسه ای آب،لب خشک من و یاد شما
لا بلای سخنم قلب قلم میگیرد
وسط جرعه دوم لبت آمد یادم
آب میخوردم و دیدم نفسم میگیرد
شرح این قصه عجیب است میان مقتل
نیزه هم با لب عطشان تو دم میگیرد
گفت راوی که پرت زیر سم اسب شکست
درد،انگار زپا تا به سرم میگیرد
ناله ات کشت مرا،نیزه به پهلوت نشست...
تیغ می بُرَّد و میسوزد و هم ...میگیرد...
چشم انداخت رقیه به نوک نیزه و گفت
گفته بودم بروی سخت دلم میگیرد
پرچم سرخ علمدار زمین خورد ولی
بعد از او زینب کبراست علم میگیرد
هر زمان یاد غریبی تو افتاد دلم
ناخود آگاه سراپای دلم میگیرد
بعد روضه به دلم زد که دعا گر بکنم...
...
نوکر حضرت ارباب شوم، میگیرد
حسین صیامی

***********************

مثنوی خدا

نشسته ام بنویسم غزل غزل با تو

و باز جوشش یک شعر لَم یَزَل با تو

دوباره دل شده پر خون و سر شده پر درد

و دردها، همه اَحلی مِنَ العَسَل با تو

نه اینکه تو فقط امروز صاحب غزلی

که روی حاجت من بوده از ازل با تو

غزل نمی دهد این بار پاسخ دل را

و باز دل شده مجنون، و راه حل با تو

برای این دل دریا زده تو ساحل باش

بیا و مثنوی عاشقانه ی دل باش

بیا و شعر مرا باز هم معطر کن

بیا و حال ردیف مرا تو بهتر کن

تو اصلا آمده ای ناخدای دل باشی

اگر که کفر نباشد، خدای دل باشی

کنار نام تو ساحل شدند طوفانها

به شوق روی تو عاشق شدند انسانها

تو قبله ی برکاتی که موهبت داری

تو کعبه ی دل مایی که شش جهت داری

بدون نام شما، سرنوشت یعنی چه؟

بدون کرب و بلایت، بهشت یعنی چه؟

بدون ماه محرم، بهار زیبا نیست

بدون روی تو "اردی بهشت" یعنی چه؟

"غلامتان به من آموخت در میانه ی خون"2

که پیش چشم تو، زیبا و زشت یعنی چه؟

میان مثنوی و هر غزل چه حیرانم...

و راه گمشده در این هوای بارانم...3

شنیده ام من از آغاز این هیاهو را

و باز زمزمه کردم نوای یاهو را

دوباره سوز دعاهای مادرم امشب

که نذر کرده برایت دو تا النگو را4

دعای امشب من با تو مستجاب شده

و سجده ای که نشانه گرفته ابرو را

و چشم هایم از اول فقط تو را دیده

و شاهدی تو خودت این نگاه سو سو را

دلم گرفته از این بیت های تکراری

و "مثنوی خدا"5 بین هر غزل جاری

دوباره وقت اذان است، وقت دلتنگی

دوباره زمزمه هایی از این دل سنگی...

... بیا و شعر مرا باز هم هوایی کن

بیا و حال مرا باز کربلایی کن...

محمد جواد خراشادی زاده

**************************

عشقی است در میان دل ما که کیمیاست

این عشق این جنون همه ی آبروی ماست

روزی ماست نوکری خوب خانه ای

آقای ما کریم و جوانمرد و باوفاست

ما در بهشت هم همه دنبال هیئتیم

جنت بدون روضه ی ارباب بی صفاست

سر می دهیم و منت مردم نمی کشیم

هستیم سائلان حسین تا خدا خداست

شکر خدا حسین شده زندگی ما

شکر خدا که در دل ما عشق کربلاست

 

جای گلایه نیست که تکفیر می شویم

«داریم با حسین حسین پیر می شویم »

***

من رعیت و غلام ، تو سلطان کربلا

من مور ناتوان ، تو سلیمان کربلا

دستی که بین عرش نوشته تو را امیر

من را نوشته است پریشان کربلا

دست مرا رها نکن و بی کسم نکن

دریاب حال زار مرا جان کربلا

موی مرا سفید نموده است حسرت ِ

پابوسی تو نیمه شعبان کربلا

دارد میان قلب خدا جای دیگری

هر کس که گشته است مسلمان کربلا

 

شکر خدا که مثل بزرگان و عرشیان

هر ماه من شده است محرم حسین جان

***

وصفت به ذهن کوچک من جا نمی شود

جز تو کسی برای من آقا نمی شود

هر کس بهشت ، بی تو بخواهد جهنمی است

اصلا بهشت بی تو که معنا نمی شود

من می خورم قسم که کسی عاشقت حسین

مثل رباب و زینب و سقا نمی شود

آن قدر این دلم به تو وابسته هست که

امروز من بدون تو فردا نمی شود

کاری به خوب یا بدی من نداشتی

آقا کریم تر ز تو پیدا نمی شود

 

آقا به آبروی علی اصغرت قسم

من را ببخش نوکر خوبی نبوده ام

***

داده همیشه لطف تو من را خجالتی

آقای کربلا چه قدر با محبتی

ماندم چرا نگاه تو افتاد سوی من ؟!

من هیچ هیچ هیچم و تو بی نهایتی

ایل و تبار تو همه  آقا و پادشاه

ایل  و تبار من همه  مجنون و هیئتی

شکر خدا برای گدایی خانه ات

داریم با تمام رفیقان رقابتی

ما را همه به نام شریفت شناختند

داده خدا به ما چه بهایی چه قیمتی

 

ما اوج عشق را درِ این خانه یافتیم

در هیئت حسین خدا را شناختیم

***

دنیای بی تو پر ز غم و رنج آور است

دنیای با تو مثل بهشت است محشر است

رحمت به آن که داد همین نکته یاد ما

هر کس نشد گدای تو از سگ نجس تر است

ما از همه لذایذ دنیا گذشته ایم

گریه به زیر پرچم تو چیز دیگر است

گویند نوکران و کنیزان خانه ات

عرض ادب برای تو با اشک بهتر است

یک روز می رسد که به لطف دعای تو

بانی مرگ ما تن پر زخم و بی سر است

 

هر شب برای حنجر تو زار می زنم

یاد بریدن سر تو زار می زنم

محمد حسین رحیمیان

********************

ای همه ی کون ومکان مست تو

قوت وقدرت همه دردست تو

ای نفست آیه ی توحید ما

عزت وحکمت همه پابست تو

جذبه ی تو جذبه ی اللهی است

خالق هستی خودش مست تو

ذات صفاتی که خداوند را

هست دراین دایره پیوست تو

بین توذات خدا فرق نیست

بندگی اوشده دربست تو

دست تودادست خدا هرچه هست

هستی اوهست اوهست توست

مببداومقصدهمه دربندتوست

عالم گردون همه پابست توست

باعظمت ترزتوعالم ندید

روح جنانی،جهان مست تو

درهمه جا قد چوعلم میکنی

حضرت عباس بغل دست توست

گفت پیمبر که انا من حسین

هرچه امام است همه هم دست تو

هرنبی وهروصی وهرولی

ازتوحسین بن علی منجلی

ای همه ی روح ولایت حسین

آیت والای نبوت حسین

روشنی چشم پیمبرشدی

لحظه ی پرشورولادت حسین

بال وپرفطرس پرسوخته

میطلبدازتوشفاعت حسین

برقدمت دوخته چشم علی

ای همه ی نورهدایت حسین

ایینه ی حق ایینه ی کردگار

ای دوجهان وسعت رحمت حسین

ای به فدای انا العطشان تو

ازازل اماده ی غربت حسین

بیشترازاین اناعریان مگو

شعله مزن بردل مامت حسین

پیرهنی مادرتوبافته

ای پسرخوش قدوقامت حسین

مبعث ومیلادتوگویی یکیست

جنس تو ازجنس شهادت حسین

ای دل تو محو جمال خدا

وصل حسینست وصال خدا

ای که به دل شاه دومحرم تویی

فلسفه ی ماه محرم تویی

ساخته ی سوره ی هودی ولی

سوخته ی سوره ی مریم تویی

کاف تویی عین تویی صا دتو

نور تویی عشق تویی غم تویی

نورتویی مهرتویی ماه تو

روح تویی دشت تویی درتویی

کرب وبلای تو مسیرخداست

کعبه ی دل بین دمادم تویی

واسطه ی بین تمام بشر

رشته ی حق الله محکم تویی

قبله ی آمال همه انبیا

جام جم احمد وآدم تویی

نام تو آرام دل اهل بهشت

سعی تویی کوثر و زمزم تویی

عشق تویی درخلقت و حق کیمیاست

رزق حلال همه عالم تویی

سرورآزادی وآزادگی

آبروی بیرق وپرچم تویی

شیعه به دستان تودارد نظر

دادرس شیعه مسلم تویی

زینبیه منتظر نصرت است

شام بلاراهمه مرهم تویی

********************

شوری است میان سینه ، دل بیتاب است

غوغاست در آسمان و شب مهتاب است

از عرش صدای هلهله می آید

عید است...شب ولادت ارباب است

 

ارباب جهان امیر عالم آمد

فرزند علی"ع"نگین خاتم آمد

از عرش به فرش آمده خون خدا

بر ذات خدا آیت اعظم آمد

 

بر جان جهان حسین"ع" جانان باشد

بر ملک جهان حسین"ع" سلطان باشد

با خلق جهان بگو که با عشق حسین"ع"

هر کس شده مانوس مسلمان باشد

 

بی عشق حسین"ع" بی کسم بی کارم

با عشق حسین"ع" ماجراها دارم

یک عمر گذشت و آرزویم این است

ای کاش میان روضه جان بسپارم

 

عید است ولی من اشک نم نم دارم

در دیده ز غصه ی حسین"ع" یم دارم

عید است ولی رخت عزا میپوشم

آقا چه کنم حال محرم دارم

 

با یاد محرمت عزا میگیرم

بر پرچمتان خورده گره تقدیرم

من منتظرم فقط شما لب تر کن

اصلا تو بگو بمیر ، من میمیرم

 

ای وای هوای کربلا زد به سرم

ای کاش شود که تا حریمت بپرم

من کربوبلا نرفته ام ، دردم را

جز بر در خانه ات کجا من ببرم...

 

تا کرببلا نیامدم  جان ندهم

عشقت به جهان قسم به قرآن ندهم

یک کرببلا و...بعد جانم بستان

گفتم که حرم نرفته من جان ندهم

محمد هاشم مصطفوی

****************

مهدی جهاندار

به صبح واقعه در خیل دوست دارانش

به ظهر حادثه در جمع بی قرارانش

غروب بر سر نی باز بین یارانش

"به ذکر و زمزمه چاووش سربدارانش

امیر لشکر انبوهِ نی سوارانش"

چه باک اگر سر نی زلف او رها مانده است

چه باک اگر که سر از پیکرش جدا مانده است

قرار بود خدا مانَد و خدا مانده است

"سری به شیوه رها از تنی که جا مانده است

کنار پیکر معدودِ بی شمارانش"

کسی که روح قدُس کرده بود تأییدش

همه ملائکه شاگرد درس توحیدش

غروب، زینب از آنسوی دشت می دیدش

"به سعی و هروله در پیش، ماه و خورشیدش

به اشک و آه به دنبال، باد و بارانش"

اگرچه تشنه ولی تشنگان سقّایند

اگرچه خسته ولی سربلند و والایند

که اهل بیت خدا وارثان زهرایند

"به پای تاول و لب های تشنه می آیند

پیاده در غل و زنجیر یادگارانش"

هزار سال گذشته است و آشکار و نهان

هزار سال گذشته است و پیرمرد و جوان

هزار سال گذشته است و کودکان و زنان

"چو روشنای اذان از چهارسوی جهان

به گوش می رسد آوای سوگوارانش"...

حسین کیست که این نغمه زیر و بم زده است

حسین کیست که عشق از حسین دم زده است

حسین کیست که بر نون و والقلم زده است

"قیامتی که به مدحش خدا رقم زده است

قصیده ای به بلندای روزگارانش"

************************


نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی