کوثرنامه

پایگاه اشعار مدح، مرثیه، سرود، و نوحه

کوثرنامه

پایگاه اشعار مدح، مرثیه، سرود، و نوحه

تقدیم به شهید غلامحسین فتحی

کوثرنامه

شعر ولادت حضرت مهدی عجل الله فرجه۱۶

*******************

بهار از پشت چشمان تو ظاهر می شود روزی

زمین با ماه تابانت مجاور می شود روزی

صدایت می رسد از پشت پرچین ها و دالانها

سکوت راه، در گامت مسافر می شود روزی

به جز رنگین کمان در شهر، دیواری نمی ماند

خدا در کوچه های شهر عابر می شود روزی

بیابانها به گرد کوه ها چون تاک می پیچند

زمین، سرمست از این رقص مناظر می شود روزی

تمام برکه ها را خوی دریا می دهی ای ماه

درخت از شوق تو مرغ مهاجر می شود روزی

ترنج آفرینش، قصری از آیینه خواهد شد

حریر نور و گل فرش معابر می شود روزی

بتان بر شانه ی محراب و منبر سایه افکندند

تو می آیی، خدا سهم منابر می شود روزی

چه باک از طعنه ی ناباوران؟ ما خوب می دانیم

که شب می میرد و خورشید ظاهر می شود روزی

سمند نور، زلف تیرگی ها را بر آشوبد

به فرمانی که از چشم تو صادر می شود روزی

تو باقی مانده ی حقی، به زیتون و زمان سوگند

تمام عصرها با تو معاصر می شود روزی

در و دیوار دیوان غزلهای تو خواهد شد

و حتی سنگ با نام تو شاعر می شود روزی

حامد حسین خانی

**************************

مجتبی شجاع

سینه ام آباد گل نرگس است

دل خوش امداد گل نرگس است

یاد خدا یاد گل نر گس است

شب شب میلاد گل نر گس است

دل به ولای گل نرگس ببند

بهر ظهورش صلواتی بلند

محو تماشای تو بودن خوش است

غرق تمنّای تو بودن خوش است

واله و شیدای تو بودن خوش است

خاک کف پای تو بودن خوش است

گر که لب یار دلم وا شود

صد گره از کار دلم وا شود

ای که ولای تو شده یاورم

خاک سر کوی تو تاج سرم

ناز تو را با دل و جان می خرم

ای به فدایت پدر و مادرم

کاش شوم مورد تایید تو

مست شوم از مِی توحید تو

غنچه به یاد تو شکوفاتر است

دل به امید تو شکیباتر است

گفته نبی عشق تو گیراتر است

مهدی من از همه زیباتر است

باعث آرامش دل ها تویی

عشق علی یوسف زهرا تویی

ای که ولای تو مرا دین شده

قلب من از عشق تو آذین شده

عاشق عشق تو خدا بین شده

زمزمه روز و شبم این شده

منتظران را به لب آمد نفس

ای شه خوبان تو به فریاد رس

ای که جمال تو نصیبم نشد

دیدن خال تو نصیبم نشد

وصف کمال تو نصیبم نشد

گر چه وصال تو نصیبم نشد

صبح و مسا رو به خدا می کنم

بهر ظهور تو دعا می کنم

دل شده شیدای تو یابن الحسن

غرق تمنای تو یابن الحسن

خانهٔ دل جای تو یابن الحسن

گریه شب های تو یابن الحسن

برده قرار از دل افلاکیان

بی خبر از حال تواند خاکیان

یوسف دل ترک سفر کی کنی؟

کاخ ستم زیر و زبر کی کنی؟

باز درِ فتح و ظفر کی کنی؟

شام غم هجر، سحر کی کنی؟

صوت دل آرای تو بشنیدنی ست

خیمه سبزت به خدا دیدنی ست

کاش که من از تو خبر داشتم

از غم تو دیده ی تر داشتم

کاش که در پای تو سر داشتم

بر رخ ماه تو نظر داشتم

کاش که در دولت هم عهدیت

بشنوم آوای انا المهدیت

*******************

به شیوه ی غزل اما سپید می آید

صدای جوشش شعری جدید می آید

چه آتشی غم عشق تو زیرسر دارد

که باغ شعرٍ تر از آن پدید می آید

دوباره سبز شده خاک سرزمین دلم

مگر زخطّه ی چشمت شهید می آید؟

نفس نفس به امید تو عمر می گذرد

امید می رود آری ، امید می آید

برای درددل تو مفید نیست کسی

وگرنه نامه برای مفید می آید

مردّدم که تو با عید می رسی از راه

و یا به یُمن قدوم تو عید می آید

کلیدداری کعبه نشانه ی حق نیست

کسی است حق که در آن بی کلید می آید

و حاجیان همه یک روز صبح می گویند

چقدر بر تن کعبه سفید می آید

حسن بیاتانی

***************************

کمال مومنی

دل شود امشب شکوفا در زمین
می زند لبخند شادی بر زمین
آسمان دل تبسم می کند
روی ماهت را تجسم می کند
ای مسیح آل پیغمبر سلام
انتهای سوره ی کوثر سلام
ای کتاب راز های مرتضی
یادگار حضرت خیرالنسا
ای صفات تو صفات انبیا
حاصل جمع ِ تمام اولیا
ای قدم هایت صراط المستقیم
حافظ آیات قرآن کریم
ای امام صالحان در روی خاک
اکفیانی اکفیان روحی فداک
السلام ای آفتاب پشت ابر
السلام ای اوج قله ، کوه صبر
السلام ای آخر هر دلخوشی
عاقبت از غم تو ما را می کُشی
السلام ای فخر آدم در زمین
یادگار حضرت روح الامین
تو تمام چارده نور مبین
جلوه ی زیبای ربُ العالمین
تو حدیث ناب عترت در زمین
زاده حیدر امیر المومنین
تو همان نوری که از روز ازل
کرد خالق روی ماهت بی بدل
تو سرشت ناب از نسل علی
نور رب در جلوه ی تو منجلی
عمر تو تاریخ ساز عالم است
مبداء آن از رسول خاتم است
ترسم آخر من نبینم روی تو
صورت زهرائی و دلجوی تو
تو کجائی شیعه می خواند تو را
پس نمی گوئی جوابش را چرا
کی می آیی دل تمنایت کند
تا که روزی بوسه بر پایت کند
کی می آیی عقده از دل وا کنم
روضه خوانی پیش تو آقا کنم
کی می آیی کربلا را تاب نیست
در میان خیمه دیگر آب نیست
وای بر طفل رباب و اضطراب
خیمه خیمه جستوی جرعه آب
آب نَبوَد تا که سیرابش کند
جرعه ای نوشاند و خوابش کند
کربلا و یک بیابان اشک و آه
شیرخواره در میان قتلگاه
نام تو آمد در آنجا بر زبان
کی می آیی حضرت صاحب زمان
ای خوش آن روزی فرج برپا شود
با دو دست فاطمه امضا شود
***********************
جان می رسد

ای عاشقان ، ای عاشقان ، جان می ‌رسد ، جان می ‌رسد
مهری درخشان می‌ دمد ، ماهی فروزان می ‌رسد
آید نوای کاروان ، بر گوش جهان کان دل ستان
تا دل ستاند زین و آن ، اینک شتابان می ‌رسد
رخسار ماهش را ببین ، زلف سیاهش را ببین
برق نگاهش را ببین ، یوسف به کنعان می ‌رسد
ساقی ببخشا جام را ، از باده پر کن کام را
گو باز این پیغام را ، پیمانه گردان می ‌رسد
رونق فزای باغ‌ ها ، لطف و صفای راغ ‌ها
بر قلب عاشق ، داغ‌ ها ، زیبا گلستان می ‌رسد
بر درگهش کن بندگی ، خواهی اگر پایندگی
کان رهنمای زندگی ، و آن مهد عرفان می ‌رسد
مهر سحر ، ماه صفا ، بحر گهر ، گنج وفا
آیینه یزدان ما ، خورشید ایمان می ‌رسد
یار موافق می ‌رسد ، دلدار صادق می ‌رسد
قرآن ناطق می ‌رسد ، محبوب یزدان می ‌رسد
کاخ وفا ، قائم از او ، مهر و صفا دائم از او
غرق طرب ، صائم ، از او ، جان می ‌رسد جان می ‌رسد
********************************
اصغر چرمی

سجده ی شکر کنید نیمه ی شعبان آمد

روز میلاد گل  باغ رسولان آمد

سر خود را ز ادب بر سر سجاده نهید

رو به محراب کنید مظهر ایمان آمد

ابر رحمت به روی دیده ی دل پای نهاد

دل به دریا بزنید علت باران آمد

بر سر سفره ی پر فیض خدا گام نهید

جان تصدّق بدهید منبع احسان آمد

چشم عالم به جمال گل رویش روشن

به سماوات و زمین ماه درخشان آمد

شب احیای دل منتظران است کنون

وارث دین نبی حافظ قر آن آمد

شهر دل را که پر از ناله ی الغوث شده

وعده ی وصل دهید معنی فرقان آمد

چه کنم تا که بیاید به سر بالینم ؟

به همه فخر کنم حضرت جانان آمد

********************

محسن عرب خالقی

فرشته  سوی زمین با شتاب آمده است

که باز هم قلمم را خطاب آمده است

خطاب آمده در چشم چشمه ی شعبان

دوباره ماهی مضمون ناب آمده است

خطاب آمده وقت گدایی دلهاست

چرا که حضرت عالیجناب آمده است

اگر قیامتِ امشب نبود بی لبخند

یقین می آمد، یوم الحساب آمده است

از این خبر شده شیرین دهان قند امشب

که آخرین نمک بوتراب آمده است

اگر غلط نکنم جمع سیزده گل سرخ

اگر درست بگویم گلاب آمده است

از آخرین خُم خود سر گشوده خدا

بیاورید پیاله شراب آمده است

برای اهل خدا رحمت خداوندی

و بر اهالی شیطان عذاب آمده است

کسی که مقصد یا من مجیبُ مضطر ماست

به یاری دل پر اضطراب آمده است

من از فراز «و خزّانُ العلم» فهمیدم

سؤال های جهان را جواب آمده است

چنین که چشم زمین روشن است معلوم است

از آسمان پسر آفتاب آمده است

میان کوچه مان بوی یار می آید

گلی رسیده که با او بهار می آید

خبر رسیده کسی از تبار باران ها

رسد به داد دل خشکسالی جان ها

خبر رسیده که طوفان به پا شود وقتی

نسیم آمدنش می رسد به ایوان ها

خبر رسیده که وقتی رسید می شِکُفد

گل از گل همه ی خارهای گلدان ها

خبر رسیده که روزی ز مشرق کعبه

دوباره سر بزند آفتاب ایمان ها

خبر رسیده که با آیه های چشمانش

پس از ظهور کنند استخاره قرآن ها

خبر رسیده ولی ما هنوز هم خوابیم

شبیه مرده ای افتاده در خیابان ها

عوض شده است زمانه چنانکه مجنون هم

به خانه خفته و لیلاست در بیابان ها

اگر نیاز ببیند بدون ناز آید

چنانکه آب گوارا به کام عطشان ها

به جای خوردن نامش به کوچه ی دلمان

فقط شده است «ولی عصر» نام میدان ها

دعای عهد نرفته ز یادمان اما

نمانده است کسی روی عهد و پیمان ها

اگر چه با دل شیعه کنار می آید

نکردم آنچه ز ما انتظار می آید

دعا برای ظهورش دعایمان شده است

تمام آرزوی ربّنایمان شده است

قسم به «یابن الانوار ظاهره» نورش

میان ظلمت شب روشنایمان شده است

برای آشتی با خدا و توبه ی مان

چقدر واسطه و آشنایمان شده است

بیا به سمت ظهورش کمی قدم بزنیم

که انتظار فقط ادعایمان شده است

همیشه در وسط جنگِ کشتی و طوفان

به سمت ساحل حق ناخدایمان شده است

همیشه آخر خط با نگاه رحمت خود

عوض کننده ی حال و هوایمان شده است

همانکه باعث خونگریه های او هستیم

همیشه باعث لبخندهایمان شده است

دوباره نیمه ی شعبان و افضل الاعمال

زیارت حرم کربلایمان شده است

بیا دوباره برای حسین گریه کنیم

بیا که ناله ی او همنوایمان شده است

چقدر با من و تو گریه کرده بر جدّش

چقدر همنفس های هایمان شده است

**********************

 

سیدرضا موید

امشب از باد صبا، بوی کسی می‏شنوم

هر نفس، بوی مسیحا نفسی می‏شنوم

مژده‏ی آمدن دادرسی می‏شنوم

اندرین بادیه بانگ جرسی می‏شنوم

حمدلله که از آه اثر کرده‏ی ما

خبری می‏رسد از یار سفر کرده‏ی ما

شب قدر است شب نیمه‏ی شعبان، آری

ریزد امشب به جهان رحمت یزدان آری

می‏دمد روح دگر در تن ایمان، آری

می‏رسد مصلح کل، منجی انسان آری‏

لیله ‏ی نیمه ‏ی شعبان، سحری خوش دارد

سحر نیمه شعبان، اثر خوش دارد

خلف منتظر عترت طاها آمد

زاده‏ی منتقم حضرت زهرا آمد

بندگان! خاک ببوسید که مولا آمد

گو به فرعون زمان، ثانی موسی آمد

آن که رسم ستم از روی زمین بردارد

که به عالم، اثر از جور و جفا نگذارد

غیر ازو نیست کسی سید و سرور، ما را

لطف او سایه برانداخته بر سر، ما را

رسد از میمنتش رزق مقدر، ما را

آید از مرحمتش رحمت داور، ما را

قلب عالم بود و زنده همه عالم ازوست

چشمه‏ی رحمت و گلزار جهان خرم ازوست

این شب تیره به پایان رسد انشاءالله

یوسف از مصر به کنعان رسد انشاءالله‏

دردها را همه درمان رسد انشاءالله

چون که آن حجت یزدان رسد انشاءالله

اندر آن روز که او سر ز یهودان گیرد

شیعه‏ی بی سر و سامان، سر و سامان گیرد

یارب! آن منتظر اهل ولا را برسان

یارب! آن ریشه‏کن ظلم و جفا را برسان

یارب! آن زنده ‏کن صدق و صفا را برسان

یارب! آن ریشه‏کن ظلم و جفا را برسان

برسان آن که بود مبتکر صلح جهان

تا ازو، روی زمین پر شود از امن و امان

به خدا بار فراق تو کشیدن سخت است

جرعه‏ای از می وصلت نچشیدن سخت است

هر سخن جز سخنی از تو شنیدن سخت است

همه را دیدن و روی تو ندیدن سخت است

ای ز نور تو دل و دیده فروزان ما را

در غم خویش ازین بیش مسوزان ما را

ای نظام دو جهان بسته به تار مویت

انس بگرفته دل ما به سر گیسویت

دیده گر قابل آن نسیت که بیند رویت

سوی عالم نظری، ای دل عالم سویت

از همه عالم و آدم به خیال تو خوشیم

در شب هجر به امید وصال تو خوشیم

ای که اکناف جهان، سفره‏ی عام تو بود

رشحه‏ی فیض ابد، ریزش جام تو بود

مصلح کل تویی و صلح به نام تو بود

رجعت آل علی بعد قیام تو بود

این تویی آن که جهانت همه تسخیر شود

دولت آل علی از تو جهانگیر شود

******************

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی