کوثرنامه

پایگاه اشعار مدح، مرثیه، سرود، و نوحه

کوثرنامه

پایگاه اشعار مدح، مرثیه، سرود، و نوحه

تقدیم به شهید غلامحسین فتحی

کوثرنامه

اشعار ولادت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)7

 ************************

 از حمد توست در فلک، اسماءِ احمدی

ای نقطه ی تلاقیِ دلهای ایزدی!

حبل المتینی و همه ی دست ها به توست1

تا دستِ رد به تفرقه ی دسته ها زدی

شرک است از جداییِ این جمع، دم زدن2

وقتی تو شمعِ محفلی  و نورِ بی حدی

وقتی پدر تویی , همه ی ما برادریم

سوی تو می دویم...که تنها تو مقصدی

بی اتحاد، جنسی از ایمان نمانده است

بی این دو یار، تحفه ی بازار شد بدی

گاهی برای گفتن یک بیت لازم است

شاهد بیاورم ز غزلهای  اوحدی

حاشا که جز هوای تو باشد هوس مرا"

شرب مدام شد صلوات محمــدی

عـارفه دهــقانی

*************************

سرگـــــــــــرم مشق عشقـــــم و بیدارِ بیدارم

سرگـــــــــرم مشقِ دلنشین " دوستت دارم "

جز عشق ، راز دیگری در جان هستی نیست

بگذار تــــــا این واژه را در یــــــــاد بسپارم

آه ، ای رسول مهربــــان ، ای بهترین یاور !

از لحظه های بـــــی تو بودن ، سخت بیزارم

من دوست دارم زندگـــــــــــی را در کنار تو

تقدیـــــر من عشق است ، تا وقتی تو را دارم

در روشنای نــــــام تو ، ای شمس عالمتاب !

در چـــــــار سوی این زمین ، آیینه می کارم

می سوزم و در شعلــه می رقصم ، تماشا کن

در آتش عشقــــــــی خدایـــــی ، من گرفتارم

شمسم زمانــــــی ، گاه یوسف ، گاه ابـــراهیم

گاهی به لطف عشق تو، منصورِ بر« دار» م

جــــــــان کلامم نیست جز تکــــــــریم نام تو

گلعطــــــــر نامت مــــــی وزد از باغ گفتارم

تــــــــــو مقتدای عاشقانـــــــی ، جان جانانی

تــــــــو « رحمت للعالمینی » ، دوستت دارم

 رضا اسماعیلی

**************************

بد ترین جرم بشر حق تو نشناختن است
جرم این بی ادبی سوختن و ساختن است
علت این همه بد بختی دنیای بشر
امر و فرمان تو را پشت سر انداختن است
وای بر شیعه که فکر همه چیز است ولی
لحظه ای دل به هوا ی تو نپرداختن است
دوست بر ما نگران است و عدو خوش حال است
زندگی نیست که این هستی خود باختن است
چاره ی کار بشر در طلب قرب شما
از هوا و هوس وخیره سری کاستن است
اولین گام رهایی ز کمند شیطان
مهرت ای قایم حق در دل وجان خواستن است
دیگر ای شیعه بپا خیز و بدان داروی تو
دل و جان را ز رذایل همه پیراستن است
بهترین کار تو (انوار) در این عمر سیاه
علم تهذیب دل و تزکیه اموختن است

 انوار جزایری

************************

من ندارم این لیاقت را که مولا خوانمت
چونکه مافوق تمام عالمین می دانمت
دست من کوته بود تا که بگیرم دامنت
لیک پایت رابگیرم بر بصر بنشانمت
ریزه خوار خوان احسان تو می باشم ولی
با لسان الکنم ای گل مدام افشانمت
ای ثمر بخش جمال کبریایی روی تو
میزبانا چهره ات بگشا ببین مهمانت
بارگاهت را سلیمانا منم مور ضعیف
گفته بودم با دلم دور حرم گردانمت
گر ز هجران تو بی تابی نماید گویمش
همچو شمع اندر دل شب تا سحر سوزانمت

حبیب محبیان

********************

چون پاره ابرهای ز هم در هوا جدا...

بودیم بی قرار تو، تک تک جدا جدا

پیچید باد مهر تو بر گرد ابرها

از تفرقه شدیم به لطف شما جدا

پیوست قطره ها به هم و رودها به هم

دریای تو نمود در عالم صدا جدا

بودیم کاه های پراکنده بی هدف

ما را نمود مهر تو چون کهربا جدا

بارید رحمت تو به هر عصر و هر مکان

سیراب از تو شاه جدا و گدا جدا

بُردی بلال را به بلندای ماذنه

گفتی که نیستند سپید و سیا جدا

دیدی که قبله هست یکی و امام ؛ نه!

دیدی که هست سعی یکی و صفا جدا

انصار آمدند کنار مهاجرین

بودند در کنار رسول خدا جدا

دیدی که هر که  فخر به اجداد می کند

با هم به ظاهرند ولی در خفا جدا

گفتی که جمع بسته شد:" ایّاک نعبدُ"

گفتی نمی رسد به خدا" ربّنا" جدا

گفتی مع الجماعه یداله مسلمین!

گفتی نماز خوب! ولیکن چرا  جدا؟

گفتی خوش است عقد اُخوت دو تا دو تا

بستی تو نیز با علی مرتضی جدا

بعد از هزار و چارصد و سی و چند سال

ما نیستیم از روش مصطفی جدا

هم ریشه اند شیعه و سنی به باغِ دین

هستند گرچه ظاهراً از شاخه ها جدا

شیرند شیعه - سنی و جرات نمی کند

داعش کند برادرِ ما را  ز ما  جدا

سید محمــد حسین ابوترابی

************************ 

صفای مسجدالنبی به تربت محمــد است

واین جلال و شوکتش به حرمت محمــد است

قسم به آیه های حق کتاب وحی لم یزل

تمام آیه آیه اش به همت محمــد است

علی به دست مصطفی به شیعیان ولی شده

امامت به حق او به علت محمــد است

کسی که درب قلعه را شکسته با صلابتش

شکست درب قلعه ها به رخصت محمــد است

بیا و یک نظر نما که بعد بخشش خدا

امید من در اخرت به رحمت محمــد است

دگر سخن نمانده تا که بر زبان بیاورم

درود بندگان حق به حضرت محمــد است

 

علی علی بیگی

***********************

یا رسول الله...

به روح مرده ی این واژه ها که می باری

دوباره جان قلم را به وجد می آری

چگونه وصف کنم ساحت بزرگت را

میان این همه مظمون لوث و تکراری

اگر چه قاعدتاً هر طبیب را مطبی ست

شما ز بس که کریمی طبیب سیاری

برای دیدن  رویت بهانه لازم بود

عجیب نیست که خودم را زدم به بیماری

اگر چه پاسخ دشنام مهربانی نیست

دوباره قاعده ها را بهم زدی،آری!

امیدوار شفاعت شدند دشمن ها

چرا که رحمه للعالمین لقب داری

اهانت است سلاح ضعیف ها در جنگ

که این سلاح به خوبان نمیکند کاری

دوباره درس گرفتم، اگر خدا خواهد

عدو شود سبب خیر، های بسیاری

عدو سبب شد و بسیار محترم شده اند

به احترام شما شاعران درباری

مجتبی خرسندی

**********************

باران چشمان ترم را دوست می دارم

تنها امید آخرم را دوست می دارم

او رحمةٌ للعالمینِ تک تک ماهاست

از جان و دل من دلبرم را دوست می دارم

کوری چشمان بخیل دشمن ابتر

بابای زهرا مادرم را دوست می دارم

من از گذشته تا به حالا ... تا خود محشر

من تا ابد پیغمبرم را دوست می دارم

یک گوشه از چشمان او ما را مسلمان کرد

آقای سلمان پرورم را دوست می دارم

اسلام من با نام مولایم گره خورده

آوای حیدر حیدرم را دوست می دارم

بیزارم از اسلام آمریکایی دشمن

این جمله ی افشاگرم را دوست می دارم

مهدی زهرا تکیه گاه سرزمین ماست

پشت و پناه کشورم را دوست می دارم

حبّ ولایت رمز پیروزی در این جنگ است

دنیا بداند رهبرم را دوست می دارم

هرکس که با پیغمبر و آلش در افتاده

هر دولتی باشد بداند که ور افتاده

اسماعیل شبرنگ

********************** 

تو رحمتی، اصلا وجودت راز باران است

خورشید هم با گردش چشم تو حیران است

 

هرم نگاهت گرم تر از آتش زرتشت

از گرمی چشمان تو سلمان، مسلمان است

 

تو رحمةٌ لِلعالَمین هستی، نمی فهند

بی تو جهان تاریک و بی روح است، زندان است

 

اینها نمی دانند هرکس با تو در افتاد

ور خواهد افتاد عاقبت، مغضوب قرآن است

 

هر کس شود منکر تو و اولاد پاکت را

در نطفه اش شک است، پس از نسل شیطان است

 

در بیشه ی آل نبی، جای شغالان نیست

باید بفهمند این قلمرو جای شیران است

 

این بار هم خط  مقدم در دفاع از تو

قلب تمام بچه های پاک سلمان است

ایمان کریمی

 ************************

به احترام تو امشب ترانه باید گفت

هـزارتا غـزل عاشقانـه بایـد گفت

برای عرض ارادت مدینه بایـد رفت

و یک غزل وسط آستانه بایـد گفت

برای منتظرانی که در پی ات هستند

ز خال گوشه ی لبها نشانه باید گفت

ولایت تو به مـا تـا قیامتـم باقیست

پیمبـری تو را جاودانـه بایـد گفت

برای خواندن مدحت اجازه میخواهم

برای زنده شدن جان تازه میخواهـم

شبی که سـوی خـدا شد نگاه آدمهـا

و پـاک شد ز قدومت گنـاه آدمهـا

صـدای بال و پری که نوید می بخشـد

که میرسد به جهان تکیه گاه آدمهـا

و دختـران همگی عاشقانـه خندیدند

به روزگـار غـریب و سیـاه آدمهـا

قیامتـی شـده بر پـا بـه یمـن آمدنت

چو یوسفی که برون شد ز چاه آدمها

نگیر روی خودت را نقاب لازم نیست

تو آمـدی و دگـر آفتـاب لازم نیست

شکسته آمـدنت پایــه های کسـری را

بیا بهـم بـزن این مبهمـات دنیـا را

هـزار سـال دلش شعلـه های آتش بـود

تو آمدی که گلستان کنی همه جـا را

به احتـرام تـو شیطـان نمی پـرد دیگـر

بیا ادامـه بـده معجـزات عیسـی را

و لات ها همگی یک به یک زمین خوردند

به یک اشاره به چرخ آوری تبرها را

تو نور کاملی و سایه هم نمیخواهی

پیمبری قسم و آیه هم نمی خواهی

تـویی کـه رحمت للعالمین شـدی آقا

به کارنـامـه ی خلقت نگیـن شدی آقا

بـه روزگـار پـر از هرج و مرج جاهل ها

بزرگـوار شــدی و امیـن شـدی آقـا

نخی ز تار عبایت دخیـل مـردم شـد

ببین چگونه تو حبل المتیـن شدی آقا

تو مهربانـی و بارانـی و پـر از مهـری

و مقتــدای همـه مومنیـن شـدی آقا

برای عیدی ما یک مدینه هم کافیست

اگر نبود همین سوز سینه هم کافیست

 احمد ایرانی نسب

************************* 

دوباره مطلع شعرم شده سلام شما

بلال طبع لطیفم شده غلام شما

دوباره رد شده اى از کنار و گوشه شهر

دوباره گم شده ام بین ازدحام شما

به هرطرف که نسیم عبایتان بوزد

بلند مى شوم آقا به احترام شما

چقدر جاذبه دارى به روى منبر نور

چقدر بوى خدا می دهدکلام شما

نمى شود به خدابینتان نظر بدهم

تویى امام على و على امام شما:

مرا براى اویس قرن شدن بخرید

 براى نذر حسین و حسن شدن بخرید...

بزن به شانه سلمان بگو که یار من است

کنار دست شما بودن افتخار من است

براى علم ثریا به آسمان رفتن

همیشه پیشه این مردم دیار من است

 نبى امى مکتب نرفته ام همه جا

 سخن ز معجزه هاى تو و نگار من است

فداى رحمت چشمان آسمانیتان

 که یک نگاه شما مایه قرار من است

همیشه دادن اذن مدینه کار شماست

همیشه گریه براى مدینه کار من است

 منم اسیر نگاه پیمبری شده ام

بروى گنبدخضرا کبوترى شده ام...

تویى که اسم تو با هر زبان ستوده شده

 میان عالم هفت آسمان ستوده شده

 جلوتر از همه ى عرش و فرش و لوح و قلم

جلوتراز همه ى انس و جان ستوده شده

زمان حضرت آدم زمان حضرت نوح

 خلاصه عشق تو در هر زمان ستوده شده

 نبى خاتم من اى رسول رحمت من

همیشه عشق تو در قلبمان ستوده شده

فداى اسم محمــد که در کتاب زبور

 براى تک تک پیغمبران ستوده شده

 به روى کاشى فیروزه اى عرش خدا

نوشته اسم تو و اسم حیدر و زهرا...

ز شرم روى تو یوسف خجالتى شده است

مسیح کوچه گداى محبتى شده است

میان کنگره هاى تمام کسراها

به پیش پاى تو امشب قیامتى شده است

 چه کرده اى تو مگر بین نامسلمانها

 تمام رابطه هاشان رفاقتى شده است

بدون یاد تو اصلا زمان نمى گذرد

برایم این صلواتت عبادتى شده است

ببین به برکت قرآن و اهل بیت شما

میان شیعه وسنى چه وحدتى شده است

 خدا به امت مرحومه ات نظر دارد

 دعاى خاتم پیغمبران اثر دارد...

فداى روح مسیحایى رسول خدا

صفاى لیلة الاسرایى رسول خدا

فداى جامه سبزش بزیر نور کسا

فداى چهره زهرایى رسول خدا

فداى خلق عظیمش به زیر بارش سنگ

فداى آن دل دریایى رسول خدا

فداى عشق خدیجه که بوده در همه دم

انیس و مونس تنهایى رسول خدا

عروس خانه حیدر شده بدون جهاز

تمام هستى و دارایى رسول خدا:

اگرچه اجر رسالت ادا نشد هرگز

على ز فاطمه تو جدا نشد هرگز...

امام صادق ما شیعیان دعاگر ماست

همیشه سایه علمش به روى این سر ماست 

فداى آنهمه ایثار و غربتش بشوم 

که دردغربت او هم شبیه مادر ماست

همیشه کرده براى همه روایت عشق

حدیث سینه او افتخار منبر ماست

خوشا به حال مُفَضَّل که درس توحیدش

 ز یمن و برکت استادى مفسر ماست

گمان کنم که مرامت به مصطفى رفته

 گمان کنم که نگاهت شبیه حیدر ماست

تویى که شیخ الائمه ملقبت کردند

 رئیس مذهب و استاد مکتبت کردند....

نجمه پورملکی

************************ 

باز عطر عود و عنبر می رسد
یا شمیم موی دلبر می رسد
صبح امید و سعادت جلوه گر
از حجاز نور گستر می رسد
ساقی صحبای نور و معرفت
با خم توحید و ساغر می رسد
بهر تبریک از فلک خوش حا ل وشاد
هر ملک با در وگوهر می رسد
هفده ماه ربیع الا ول است
مصطفی با شوکت وفر می رسد
بر امامت صادق ال نبی
از تبار پاک حیدر می رسد
این تقارن را چه زیبا مژده ای
از بهار سبز کوثر می رسد

کریمی

***********************

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی