کوثرنامه

پایگاه اشعار مدح، مرثیه، سرود، و نوحه

کوثرنامه

پایگاه اشعار مدح، مرثیه، سرود، و نوحه

تقدیم به شهید غلامحسین فتحی

کوثرنامه

اشعار شهادت امام رضا علیه السلام

شکر خدا که ریزه خور خوانتان شدم
دلبسته ی حریم خراسانتان شدم
شکر خدا که بار دگر زائر توام
لطف خود شماست که مهمانتان شدم
لایق نبوده ام که شوم همجوارتان
مبهوت این کرامت و احسانتان شدم
یا ایها الرئوف زمینم زده گناه
بی خود نبوده دست به دامانتان شدم
با صد امید بر در این خانه آمدم
امّیدوار لطف فراوانتان شدم
جایی به جز بهشت خراسان نیافتم
گوشه نشین روضه ی رضوانتان شدم
دست خودم نبوده که اینجا رسیده ام
دست خودم نبوده مسلمانتان شدم
چشم طمع به گندم مهر تو بسته ام
این شد که من کبوتر ایوانتان شدم
دل کنده ام ز خانه و شهر و دیار خود
عشقت سبب شده که پریشانتان شدم
لطف و عطای تو چقدر فرق می کند
بیهوده نیست بی سر و سامانتان شدم
حال و هوای کرب و بلا دارد این حرم
یعنی که مست جام حسین جانتان شدم
محمد فردوسی

************************
شهادت امام رضا علیه السلام

دلها نشسته اند سر راهت ای رضا
داریم اشتیاق رخ ماهت ای رضا
گفتی حدیث سلسله را در دیار ما
ایران سراسر است قدمگاهت ای رضا
ما عشق را ز نور صدایت شناختیم
توحید را به یُمن ولایت شناختیم
تو آمدی که کشور ما حیدری شود
خاک شلمچه تا همه جا کوثری شود
آنروز قصه شهدا را رقم زدی
تا امتی فدای تو و رهبری شود
شکر خدا که کوفه نشد این دیار نور
تو ماندی و قوام گرفت انفجار نور
شکر خدا که مردم ما کربلایی اند
اهل وفا و عاطفه و آشنایی اند
شکر خدا که آب نبستند بر شما
این خود نشانه ای است که امت ولایی اند
افسوس اهل جورِ زمانه خبر شدند
غافل خواص و ، اهل ستم معتبر شدند
آری حساب مردم ما از عدو جداست
ایران هنوز از بنی عباس در نواست
وقتی ترا ولایتِ عهدی سپرد خصم
دانست اهل فهم که این حیله و جفاست
اما شما ز پا ننشستید ای امام
بر خلق ، راه رشد نبستید ای امام
دین از مناظرات تو آنروز پا گرفت
از علم و معرفت همه دلها صفا گرفت
با هجرتِ تو عالم آل پیمبر است
اسلام در تمام ممالک بقا گرفت
اما چه زود ، قبله ما را عدو ربود
گرم طواف ،کعبه ما را عدو ربود
گویی وفا به عهد تو آقا حرام شد
دور از خواص ، زهر جفایت بکام شد
خورشیدِ عمرِ زاده زهرا غروب کرد
یعنی که افتخار حضورت تمام شد
بسکه ز داغ مادر خود بوده ای حزین
در کوچه مثل حضرت او خورده ای زمین
پنجاه بار ، زانوی لرزان تو خمید
آن قامتِ چو سروِ خرامانِ تو خمید
انگار میلِ حجره در بسته داشتی
آمد جواد و بر سرِ دامان تو خمید
شکر خدا که داغ جوانت ندیده ای
در خون و خاک سرو روانت ندیده ای
پرپر نشد جوان تو پیش نگاه تو
خنده نکرد ، دشمن تو بر سپاه تو
مثل حسین ، گیسوی خونین ندیده ای
خواهر نشد ، مقابل لشگر پناه تو
اشک پدر برای پسر دیدنی تر است
نعش پسر کنار پدر دیدنی تر است
حاج محمود ژولیده

*******************

شهادت امام رضا علیه السلام

همیشه قبل هر حرفی برایت شعر می خوانم

قبولم کن من آداب زیارت را نمی دانم

نمی دانم چرا این قدر با من مهربانی تو

نمی دانم کنارت میزبانم یا که مهمانم

نگاهم روبروی تو، بلاتکلیف می ماند

که از لبخند لبریزم، که از گریه فراوانم

به دریا می زنم دریا ضریح توست غرقم کن

در این امواج پرشوری که من یک قطره از آنم

سکوت هرچه آیینه، نمازم را طمأنینه

بریز آرامشی دیرینه در سینه پریشانم

تماشا می شوی آیه به آیه در قنوت من

تویی شرط و شروط من اگر گاهی مسلمانم

اگر سلطان تویی دیگر ابایی نیست می گویم :

که من یک شاعر درباری ام مداح سلطانم

سید حمید رضا برقعی

****************************

شهادت امام رضا علیه السلام

بهر حاجات اگر دست دعا برخیزد

دلبری هست به هر حال به پا برخیزد

لطف آقای خراسان ز همه بیشتر است

هر زمان از دلِ پُر درد صدا برخیزد

آه در سینه ی عشاق به هم مرتبطند

وقت نقاره زدن ناله ی ما برخیزد

جرأتش نیست کسی حرف جهنم بزند

گر پیِ کار ِ گنهکار ز جا برخیزد

زائر آن است که در کوی تو اُتراق کند

آنکه در عرش نشسته ست چرا برخیزد؟

تا به دستِ کرم تو به نوایی نرسد

از سر ِ راه محال است گدا برخیزد

بر سر خاکم اگر آهوی تو گریه کند

از تمام جگرم بانگ رضا برخیزد

حرمت زودتر از کعبه مرا حاجی کرد

حج ما آخر ذی القعده به پا برخیزد

علی اکبر لطیفیان

*************************

شهادت امام رضا علیه السلام

من بی دل آمدم که تو دلدار من شوی

غمدیده آمدم که تو غمخوار من شوی

شادم که در حریم تو افتاده بار من

آیا شود ز لطف خریدار من شوی

خودرا ز راه دور کشاندم به کوی تو

دلخسته آمدم که مددکار من شوی

هر طور راحتی ، بزن ، اما نمی روم

این بار آمدم که فقط یار من شوی

من ورشکسته گنهم می شود؟ شبی

یوسف شوی و گرمی بازار من شوی

عمرم به باد رفته به داد دلم برس

من آمدم که مونس من یار من شوی

آقاییم همیشه ز سلطانی شماست

یک عمر نوکرم که تو سالار من شوی

خوانم میان صحن تو تا روضه ی حسین

گویا که از وفا تو گرفتار من شوی

پیچیده باز در حرم تو صدای من

دست شماست روزی کرب و بلای من

قاسم نعمتی

***************************

شهادت امام رضا علیه السلام

غریب خراسان

همه چشمامو در یا می کنم

خودمو دوباره پیدا می کنم

مثل کفتراش بازم پر می کشم

خودمو تو زائراش جامی کنم

انگاری دوباره کربلا می رم

تا به پابوس امام رضا میرم

عمریه که تو رو فریاد میزنم

گره بر پنجره فولاد می زنم

تا دلم میگیره مثل غروبا

میامو تو  حرمش  داد میزنم

قربون کبوترای حرمت

قربون این همه لطف و کرمت

عمریه می بینی نذرمه آقا

دونه میخرم برای کفترا

آرزومونه یه روز از حرمت

سینه زن بریم دوباره کربلا

تشنه ایم به ما یه جرعه آب میدی

شنیدیم برات کربلا میدی!

****************************

شهادت امام رضا علیه السلام

از داغ زهر پیکرم آتش گرفته است
گویی تمام بسترم آتش گرفته است
تر میکند لبان مرا کودکم ولی
از تشنگی , لب ترم آتش گرفته است
پا میکشم به خاک و نفس میزنم که شهر
از آه آهِ آخرم آتش گرفته است
حالا کبوتران به غمم گریه میکنند
از بال و پر زدن , پَرم آتش گرفته است
امشب تمام حجره ی من کر بلا شده
یک جرعه آب , حنجرم آتش گرفته است
امشب دوباره خیمه ی آتش گرفته را
میبینم و سراسرم آتش گرفته است
سر ها به روی نیزه و سرنیزه ها به تن
یک دشت در برابرم آتش گرفته است
فریاد دختری ز دل خیمه میرسد
عمه کمک که معجرم آتش گرفته است
حسن لطفی
*************************

شهادت امام رضا علیه السلام

اى غریبى که ز جدّ و پدر خویش جدائى

خفته در خاک خراسان ، تو غریب الغربائى

چه ثنا گویمت ، اى داور هفتاد و دو ملّت

که ثنا خوانده خدایت ، تو چه محتاج ثنائى

این رواق تو و صحن و حَرَمَت ، همچو بهشت است

روضه ات ، جنّت فردوس و مسمّى به رضائى

آه ، از آن دم که ز سوز جگر و حال پریشان

ناله ات گشت بلند، آه تقى جان به کجائى

اى شه یثرب و بطحا، تو غریبى به خراسان

سرور جمله غریبان و معین الضّعفائى

اغنیا مکّه روند و فقرا سوى تو آیند

جان به قربان تو اى شاه که حجّ فقرائى

*************************

شهادت امام رضا علیه السلام

بیا که مظهر آیات کبریا اینجاست

بیا که تربت سلطان دین ، رضا اینجاست

بیا که گلبن گلزار موسى جعفر

بیا که میوه بستان مصطفى اینجاست

بیا که خسرو اقلیم طوس ، شمس شموس

بیا که وارث دیهیم مرتضا اینجاست

شهنشهى که به چشمان ، غبار درگاهش

کنند حُور و ملایک ، چو توتیا اینجاست

ا گر کلید در رحمت خدا جوئى

بیا کلید در رحمت خدا اینجاست

در مدینه علم و کمال و زهد و ادب

در خزینه بخشایش و عطا اینجاست

ز قبله گاه سلاطین بخواه حاجت خویش

شهى که حاجت مسکین کند روا اینجاست

قدم ز صدق و ارادت در این حرم بگذار

که مهد عصمت و ناموس کبریا اینجاست

بیا که منبع فیض و عنایت ازلى

بیا که مطلع و الشّمس و و الضّحى اینجاست

امام ثامن و ضامن ، رضا که بر حرمش

نهاده اند شهان ، روى إ لتجا اینجاست

به خضر کز پى آب بقاست سرگردان

دهید مژده که سرچشمه بقا اینجاست
****************************

شهادت امام رضا علیه السلام

آنانکه عاشقند به دنبال دلبرند
هر جا که می روند تعلق نمی برند

از آنچه که وبال ببینند خالی اند
عشاق روزگار ، سبکبال می پرند

پرواز می کنند به هر جا که جلوه ای ست
گاهی ملائک اند و گاهی کبوترند

دل را به دست هر کس و ناکس نمی دهند
دلداده ی قدیمی آل پیمبرند

آنان که عاشق علی و فاطمه شدند
مدیون خانواده موسی بن جعفرند!

ما عاشقیم عاشق زهرا و حیدریم
ما شیعیان کشور موسی بن جعفریم

آدم بدون مهر تو انسان نمی شود
سلمان بدون عشق مسلمان نمی شود

آن گردنی که تیغ تو را بوسه می زند
سوگند می خوریم ، پشیمان نمی شود

وقتی کبوتران حریمت ، گرسنه اند
گندم برای سفره ما ، نان نمی شود

باید هزار قرن ، حکومت کنی مرا
سلطان چند روزه ، که سلطان نمی شود

تو خوب جایی آمده ای سروری کنی
هر رعیتی که رعیت ایران نمی شود

تو هشتمین پیمبر قرآنی منی
حق خدا و حق مسلمانی منی

تو آسمان عشقی و خورشید گنبدی
خورشید هشتمی و به ایران خوش آمدی

تو سجده ای و ساجد و مسجود و مسجدی
تو عابدی و معبود و معبدی

تو کربلایی و نجفی و مدینه ای
یعنی شهید و شاهد و مشهود و مشهدی

نُه چشمه از علوم ، به قلب تو جاری است
با این حساب ، عالم آل محمدی

تو آمدی و آمدنت رفتنی نداشت
مانند آفتاب تو در رفت و آمدی

ای آبروی جن و ملک خاکبوسی ات
عالم فدای جلوه شمس الشموسی ات

زائر شدم نسیم ، صدای مرا گرفت
از دستم التماس دعای مرا گرفت

یک شب کنار پنجره فولاد ، مادرم
آن قدر گریه کرد ، شفای مرا گرفت

یک پارچه گره زد و تا سالهای سال
« سهمیه امام رضا » ی مرا گرفت

صحن تو ، آسمان تو ، گنبد طلای تو
حتی مجال کرب و بلای مرا گرفت

ایمان نداشتم که ضمانت کنی مرا
تا اینکه آهو آمد و جای مرا گرفت

ای دستگیر صبح قیامت سرم فدات
هم خانواده هم پدر و مادرم فدات

ای مهربانترین کرم سفره ی گدا
یا ایها الرئوفی و یا ایها الرضا

امشب خدا کند که تو را ای حضور سبز
این قوم اشتباه نگیرند با خدا

ای لطف بی نهایت شبهای زائران
یکبار ما ، سه بار شما ، پیش ما بیا

با گریه های توست اگر گریه می کنیم
ای روضه خوان گریه ی ابن شبیب ها

یابن شبیب گریه فقط بر غم حسین
یابن شبیب گریه فقط بهر کربلا

یابن شبیب جد مرا سر بریده اند
پیش نگاه عمه ما سر بریده اند
علی اکبر لطیفیان

***************************

شهادت امام رضا علیه السلام

اى آنکه شبیه تو شه خونجگرى نیست

در راه غم و غربت تو همسفرى نیست

یک یار وفادار کنار تو نبوده

از شیعه مخلص به کنارت اثرى نیست

آن زهر جفا با دل ناز تو چه کرده؟

سوزنده‏‌تر از سوز دل تو شررى نیست

آن زهر چرا قد تو را کرده کمانى؟

ز آن قامت رعناى تو دیگر خبرى نیست

چون مارگزیده به روى خاک فتادى

آیا به برت خواهر نیکو سیرى نیست

اى کاش به مأمون ستم پیشه بگویند

مظلوم کشى در دل غربت هنرى نیست

هستى تو نماینده زهرا که به غربت

واللَّه که مظلوم‏‌تر از تو پسرى نیست

************************

با نام رضا دلت مصفا گردد                          درد و غم سینه ات مداوا گردد

گر روی نهی به درگهش با اخلاص                هر عقده ز کار بسته ات واگردد

************************

شهادت امام رضا علیه السلام

ای رخت چشمه ی خورشید رضا                                         مهر تو مایه ی امید رضا

نام تو ذکر مناجات من است                                               حرمت قبله ی جانان من است

قبله ی اهل محبت حرمت                                                  کعبه ی عشق سیه پوش غمت

باز در سینه ی شکسته است دلم                                      در عزای تو نشسته است دلم

تو خریدار دل سوخته ای                                                    چونکه دلخون و جگرسوخته ای

***********************

شهادت امام رضا علیه السلام

این لرزه های زانویم از زهر کینه نیست
داغ و فراق مادرمان بی هزینه نیست
روی کبود مادر من قاتل من است
ورنه شرار ، این همه در زهر کینه نیست
با اینکه آب شد جگر و ، سینه زخم شد
دردی کشنده تر بمن از زخم سینه نیست
این دردها که از اثر زهر می کِشم
یکذره از مصیبت درد مدینه نیست
دیدید اگر که رنگ ز رخسار من پرید
این چهرۀ کبود شده بی زمینه نیست
دیگر رها به حجرۀ در بسته ام کنید
غیر از جواد مرهم این سوز سینه نیست
در غربتم صدای مرا نشنود کسی
کس آشنای غربت صوت الحزینه نیست
حتی صدا به خواهر من هم نمی رسد
یک گریه کن کنار منِ بی قرینه نیست
سِکّه اگر بنام ولی عهدی ام زدند
شد تاج ننگ بر سر من ، جای پینه نیست!
گویا دگر کسی نگرانم نمی شود
فرقی میان من و غریب مدینه نیست
یک عمر بهر کرب و بلا گریه کرده ام
این پلکِ خسته ، زخم بجز این گزینه نیست
حاج محمود ژولیده

**********************

شهادت امام رضا علیه السلام

خوشا آن غریبی که یارش تو باشی                                  قرار دل بی قرارش تو باشی

خوشا آن گدایی که تنهای تنها                                     کناری نشیند کنارش تو باشی

خوشا آنکه یک عمر پروانه ات شد                          که یک لحظه شمع مزارش تو باشی

بر آن محتضر می برم رشک هر شب                       که شمع شب احتضارش تو باشی

*******************

ای غریبی که ز جدّ و پدر خویش جدایی                    خفته در خاک خراسان تو غریب الغربایی

این رواق تو و صحن و حرمت همچو بهشت است        روضه ات جنت فردوس مسما به رضایی

آه از آندم که سوز جگر و حال پریشان                         ناله اتگشت بلند آه تقی جان به کجایی

ای شه یثرب و بطحا تو غریبی به خراسان                    سرور جمله غریبان و معین الضعفایی

اغنیا مکه روند و فقرا سوی تو آیند

جان به قربان تو شاها که تو حج فقرایی

*************************

شهادت امام رضا علیه السلام

گرد آن خورشید تابان خواهرانش گرم راز               همچو پروانه به گرد شمع در سوز و گداز

آن یکی گفتا دریغ از آتش هجران تو                          دیگری گفتی برادر دست بر دامان تو

گفت معصومه برادر از جدایی دم مزن                   رشته ی عمرم مبر کاشانه ام بر هم مزن

یا مرا همره ببر جان برادر در سفر                            یا ز رفتن در غریبی جان خواهر در گذر

بی گل رویت ندارم طاقت و صبر و قرار

ناله ی بلبل ز هجر گل بود در شام تار

**********************

خداوندا ندارم راه چاره                                                 جگر از رهر کین شد پاره پاره

خداوندا دگر عمرم سرآمد                                                   تقی فرزند دلبندم نیامد

جواد ای نور چشمانم کجایی                                    چه خوش باشد دم مرگم بیایی

غریبم یار و غمخواری ندارم                                              به جز تو یاور و یاری ندارم

رم رفتن به هر جانب نظر داشت                                      امید دیدن روی پسر داشت

کجایی ای تقی  آرام جانم                                                 سرور قلب و نور دیدگانم

بیا فکر من دور از وطن کن                                      پس از مردن مرا غسل و کفن کن

به بالین پدر آمد جوادش                                                    دم مردن رسید آخر به دادش

پدر را دید رفته صبر و تابش                                                 شرار زهر کین کرده کبابش

طبیبانه نشست اندر کنارش                                              که جویا گردد از احوال زارش

امام هشتمین ناگاه دیدش                                         چو جان خویشتن در بر کشیدش

شده محو جمالش عاشقانه                                            سپرد اسرار حق را مخفیانه

*************************

شهادت امام رضا علیه السلام

ای وای که کشتند ولی نعمت ما را                              مسموم نمودند بهین مرد خدا را

ای باد صبا فاطمه را زود  خبر کن                              تا آنکه بپوشد به جنان رخت عزا را

بر گوی که مأمون ستم پیشه به غربت                          با زهر جفا کشت غریب الغربا را

ای باد صبا گو به جوادش که بیاید                                   تا آنکه ببیند پدر خویش رضا را

با زهر در آمیخته شد خوشه انگور                                 گز پای بینداخت معین الضعفا را

تا پاره جگر گشت جگر گوشه ی زهرا                               فریاد بنی فاطمه پر کرد فضا را

در سوگ نشست از غم او آهوی صحرا                        از فرط غم آنروز نخورد آب و غذا را

بر گوی به خورشید دل افروز نتابد                      کاتش زده اند سوره ی الشمس وضحا را

برگوی به جبریل امین زین غم عظمی                     تا آنکه سیه پوش کند ارض و سما را

گوئید به معصومه که از کینه مأمون                                 در خواب ببیند مگر او باز اخا را

آدم به جنان زدبه سر و نوحه بنالید                               نوشید خلیل از غم او جام بلا را

تا زاده ی موسی ز جهان بار سفر بست                 زد ناله و موسی ز کف انداخت عصا را

در عرش مسیحا پی دلجویی زهرا                              کرده است به پا بهر رضا بزم عزا را

شد همسفر ماه صفر زاده ی موسی                         با رفتن خود سوخت دل اهل ولا را

شد روز بر دیده ما تیره تر از شام                                   تاکشت عدو زاده ی پیغمبر ما را

پوشیده به تن دشت و دمن جامه ی ماتم                   تا زاده ی زهرا به سر افکنده عبا  را

فرمود ابا صلت در حجره تو بربند

تا آنکه دهم جان پی دیدار خدا را

**********************

شهادت امام رضا علیه السلام

رضا ای هشتمین ماه امامت                                               کشیدی بار سنگین ولایت

تویی میراث اسلام و نبوت                                     تویی شمس الشموس و حبل امّت

زد آتش خوشه ای بر خرمن تو                                             بمیرد خواهر از سوز تنِ تو

نمی دانم بود آن زهر انگور                                          که در زیر عبا گشتی تو مستور

رخ زیبای تو شد کهربایی                                                     نمی آید دگر از تو نوایی

به خود پیچید چو نیلوفر برادر                                           چه زهری بود آن ، الله اکبر

برادر جان عجب پر سوز و آهی                                           چرا بر در کنی گاهی نگاهی

مخور غم می رسد از ره جوادت                                            بدو بسپاری اسرار امامت

رضا جان حافظ دین خدایی                                               تو بر زخم دل من چون دوایی

تو از جان جهان از غم رهیدی

ز هجرت بر دلم آتش کشیدی

*********************

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی