کوثرنامه

پایگاه اشعار مدح، مرثیه، سرود، و نوحه

کوثرنامه

پایگاه اشعار مدح، مرثیه، سرود، و نوحه

تقدیم به شهید غلامحسین فتحی

کوثرنامه

اشعار و مرثیه شب عاشورا

********

همه اهل حرم دوروبَرت جمع شدند

مسلم و عون و حبیب و پسرت جمع شدند

با ندایِ ساقی و سر لشکرت جمع شدند

اهلِ پرواز همه زیر پَرَت جمع شدند

چون شنیدند دلِ زینب کبری خون است

همه گفتند که خون دادنِ ما قانون است

این یکی گفت که جانها به فدای سرِ تو

آن یکی گفت شهادت حسرتِ نوکرِ تو

شد سِپَر سینه عون و علیِّ اکبرِ تو

شد قرارِ دلِ زینب حرفِ لشکرِ تو

کمی آرام شدم مرا به هم ریخته ای

روضه ها خواندنی و خون بر جگرم ریخته ای

حرفی از قاسم و مَرکب بزنی می میرم

چه علی اکبری وّ عجب تَنی… می میرم

نگو ازدستِ بُریده سخنی می میرم

من ببینم چکمه رویِ بدنی می میرم

دست و پا که میزنی صبر کند زینب … نَه

زنده باشم بدنَت زیرِسُمِ مَرکب … نَه

خنجرِ کینه و حلقومِ تو و پَسِ سَرَت

بر رویِ نیزه رَوَد رأسِ تو پیشِ خواهرت

پنجه در گیسویِ تو پیشِ چشمِ مادرت

زنده زنده می بُرد سرِ تو را از پیکرت

پایِ نیزه می خورم سیلی و شلّاق … خدا

ندبه خوان می شوم و هستم علمدارِ ولا

حسین ایمانی

*********************

کشتی مرا با روضه ها بس کن حسینم

اصلأ نگو از کربلا، بس کن حسینم

از خنجر و حنجر نگو طاقت ندارم

نیزه کجا و سر کجا؟بس کن حسینم

بوسه زده بر سینه ات جدّم پیمبر

باورم ندارم سینه،پا،بس کن حسینم

حجب و حیای مادر و ناموس حقم

زینب میان گرگها؟بس کن حسینم

این خارها را از کف صحرا نَکَن نه

پای سه ساله،خارها،بس کن حسینم

تو که نباشی زندگیّ من محال است

سر؟نیزه و تشت طلا، بس کن حسینم

شلّاق خوردن پای تو عیبی ندارد

اما جدایی از شما؟بس کن حسینم

حسین ایمانی

*****************************

شب عاشورا

شبِ آخر، شبِ شور و شعور است

شبِ پیوند با معنای نور است

شبِ آخر، شبِ ذکر و مناجات

شبِ سرخِ طهورِابنِ طهور است

شبِ هیهات منَّا الذّلّه آمد

شبِ افشاگریِ ظلم و زور است

گذر ازعالمِ خاک است و آنگاه:

وصالِ عالمِ پاکِ حضور است

کتابِ واژگانِ اهلِ حکمت

زبانِ عارفانِ پر ز شور است

نشانِ عشقبازی با خداوند

به پهنای پر و بالِ طیور است

گهِ تفسیر بر آیاتِ قرآن

به شرحِ دستِ عبّاسِ غیور است

الهی بر غمِ زینب بمیرم

عجب رنجی به بانوی صبور است

بداند، هرکه مجنونِ حسین است

که امشب، نوبتِ اهلِ تنور است

بجوئید از شهیدان، رمزِ شب را

حسینِ فاطمه رمزِعبور است

به دور از مکتبِ نابِ ولایت

ز خطّ سرخِ عاشورا به دور است

ولایت پیشِگان این نکته دانند

ولی را کِی شناسد آن که کور است؟

حمید ! از ندبه خوانان خواهشی کن

بگوید هرکسی نزدیک و دور است:

شفای سینۀ عبّاس و زینب:

شفای سینۀ مولا، ظهور است.

حمیدرضا کسرایی

************************

دوباره روضه ی آخر خدا به خیر کند
دوباره داغ برادر خدا به خیر کند
دوباره بارش سنگ و دوباره پیشانی
حدیث تیر مکرر خدا به خیر کند
دوباره حرمله یک سه شعبه آقا
که در میاورد از پر خدابه خیر کند

دوباره خاطره ی بوسه گاه پیغمبر
دوباره شمر ستمگر خدا به خیر کند

*******************

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی