کوثرنامه

پایگاه اشعار مدح، مرثیه، سرود، و نوحه

کوثرنامه

پایگاه اشعار مدح، مرثیه، سرود، و نوحه

تقدیم به شهید غلامحسین فتحی

کوثرنامه

اشعار عید سعید غدیر خم 1

************************

امروز روز عید خدا روز یا علی است

نقل دهان خلق و کلام خدا علی است

فریاد جنّ و انس و ملک یکصدا علی است

جبریل را ترانۀ یا مرتضی علی است

نزدیک و دور هر که بر هر جاست با علی است

شور و دعا و زمزمه و ذکر ما علی است

ای جبرئیل وحی ز مولا علی بگو

امشب بگرد دور علی یا علی بگو

 

عید بزرگ خالق و خلقت خجسته باد

جشن سرور احمد و امّت خجسته باد

آوای وحی و مژدۀ رحمت خجسته باد

صوت خوش منادی وحدت خجسته باد

روز زمامداری عترت خجسته باد

اکمال دین تمامی نعمت خجسته باد

این قول احمد است چه نیکو روایتی

یوم الغدیر افضل اعیاد امّتی

 

عید غدیر عید خداوند اکبر است

عید غدیر عید بزرگ پیمبر است

عید غدیر عید تولّای حیدر است

عید غدیر عید بتول مطهّر است

عید غدیر عید امامان سراسر است

عید غدیر از همه اعیاد برتر است

عید کمال و دانش و عرفان و بینش است

عید من و تو ، عید همه آفرینش است

 

ساقی به جام ریز شراب ولایتم

سیراب کن زکوثر ناب ولایتم

سرمست کن ز شعر کتاب ولایتم

بر رخ صفا بده ز گلاب ولایتم

من عبد بو تراب و تراب ولایتم

پیوسته التجاست به باب ولایتم

امشب دعای هر شب من مستجاب شد

روحم کبوتر حرم بو تراب شد

 

جان زنده از ترانۀ روح الامین شده

صحرای خشک چشمۀ عین الیقین شده

دشت غدیر کعبۀ اهل یقین شده

گلخانۀ ولایت حبل المتین شده

مولا علی امام همه مسلمین شده

عیدی شیعه آیۀ اکمال دین شده

هان ای غدیریان هله بی حّد و بی عدد

گویید یکصدا همگی یا علی مدد

 

ما دل به مهر حیدر کرّار باختیم

با نای جان نوای ولایت نواختیم

چون شمع در شرار محبّت گداختیم

خود را به مکتب علی و آل ساختیم

بر هرکه بر عقیدۀ ما تاخت تاختیم

با خطبۀ غدیر علی را شناختیم

تا شیعه ایم بار ولایت به دوش ماست

این خطبه تا قیام قیامت به گوش ماست

 

غیر از علی که هم سخن آفتاب شد

غیر از علی که جان پیمبر خطاب شد

غیر از علی که صاحب علم الکتاب شد

غیر از علی که فاتح اسلام ناب شد

غیر از علی که روی زمین بو تراب شد

غیر از علی که منقبتش بی حساب شد

غیر از علی که یک تنه در جنگ پا فشرد

دور رسول گشت و نود بار زخم خورد

 

غیر از علی که خوانده محــمد  (ص) برادرش

غیر از علی که فاطمه بوده است همسرش

غیر از علی که داده خدا فتح خیبرش

غیر از علی که بوده نبی مدح گسترش

غیر از علی که زیر لوا هست محشرش

غیر از علی که زینب کبری است دخترش

غیر از علی که مادرش او را به کعبه زاد

غیر از علی که قاتل خود را پناه داد

 

شیری که سر گرفت ز عمرو دلیر کیست

میری که بود مونس فرد فقیر کیست

پیری که گشت همدم طفل صغیر کیست

مردی که دیو نفس ورا شد اسیر کیست

در بیشۀ شجاعت و ایثار، شیر کیست

بر مسلمین به جان پیمبر امیر کیست

انصاف کو مروّت و مردانگی کجاست

آیا لباس کعبه بر اندام بت رواست؟!

 

مولای اولیای خدا کیست جز علی

گیرنده لوای خدا کیست جز علی

دست گره گشای خدا کیست جز علی

مصداق هل اتایِ خدا کیست جز علی

ممدوح انّمای خدا کیست جز علی

روی خدا نمای خدا کیست جز علی

مرد نبرد خیبر و ننگ اُحد کجا

حیدر کجا فراری جنگ اُحد کجا؟!

 

یاری که خفت جای رسول خدا علی است

ممدوح جبرئیل به ارض و سما علی است

الّا علی پس از سخن لافتی، علی است

رکن و مقام و مروه و سعی و صفا علی است

قرآن، نماز، ذکر، عبادت، دعا علی است

دنیا بدان که رهبر و مولای ما علی است

مرد غدیر پیرو خطّ سقیفه نیست

با غصب منبر نبوی کس خلیفه نیست

 

زخم جگر به شعر مداوا نمی شود

با صد قصیده عقدۀ دل وا نمی شود

هر سامری خلیفۀ موسی نمی شود

اعمی دلیل مردم بینا نمی شود

نادان زعیم عالم دانا نمی شود

غیر از علی امام به زهرا نمی شود

«میثم» به مهر حیدر کرّار منجلی است

پیغمبرش محــمد  (ص) و مولای او علی است

حاج غلامرضا سازگار

********************

صدای کیست چنین دلپذیر می‌آید؟

کدام چشمه به این گرمسیر می‌آید؟

صدای کیست که این گونه روشن و گیراست؟

که بود و کیست که از این مسیر می‌آید؟

چه گفته است مگر جبرییل با احمد؟

صدای کاتب و کلک دبیر می‌آید

خبر به روشنی روز در فضا پیچید

خبر دهید:‌کسی دستگیر می‌آید

کسی بزرگ‌تر از آسمان و هر چه در اوست

به دست‌گیری طفل صغیر می‌آید

علی به جای محــمد  به انتخاب خدا

خبر دهید: بشیری به نذیر می‌آید

کسی که به سختی سوهان، به سختی صخره

کسی که به نرمی موج حریر می‌آید

کسی که مثل کسی نیست، مثل او تنهاست

کسی شبیه خودش، بی‌نظیر می‌آید

خبر دهید که: دریا به چشمه خواهد ریخت

خبر دهید به یاران: غدیر می‌آید

به سالکان طریق شرافت و شمشیر

خبر دهید که از راه، پیر می‌آید

خبر دهید به یاران:‌دوباره از بیشه

صدای زنده یک شرزه شیر می‌آید

خم غدیر به دوش از کرانه‌ها، مردی

به آبیاری خاک کویر می‌آید

کسی دوباره به پای یتیم می‌سوزد

کسی دوباره سراغ فقیر می‌اید

کسی حماسه‌تر از این حماسه‌های سبک

کسی که مرگ به چشمش حقیر می‌آید

غدیر آمد و من خواب دیده‌ام دیشب

کسی سراغ من گوشه گیر می‌آید

کسی به کلبه شاعر، به کلبه درویش

به دیده بوسی عید غدیر می‌آید

شبیه چشمه کسی جاری و تپنده، کسی

شبیه آینه روشن ضمیر می‌آید

علی (ع) همیشه بزرگ است در تمام فصول

امیر عشق همیشه امیر می‌آید

به سربلندی او هر که معترف نشود

به هر کجا که رود سر به زیر می‌آید

شبیه آیه قرآن نمی‌توان آورد

کجا شبیه به این مرد، گیر می‌آید؟

مگر ندیده‌ای آن اتفاق روشن را؟

به این محله خبرها چه دیر می‌آید!

بیا که منکر مولا اگر چه آزاد است

به عرصه گاه قیامت اسیر می‌آید

بیا که منکر مولا اگر چه پخته، ولی

هنوز از دهنش بوی شیر می‌آید

علی همیشه بزرگ است در تمام فصول

امیر عشق همیشه امیر می‌آید...

مرتضی امیری اسفندقه

************************

یکی گوید سراپا عیب دارم

یکی گوید زبان از غیب دارم

نمی دانم که هستم هرچه هستم

قلم چون تیغ می رقصد به دستم

نه دِعبـِل نه فَرَزدَق نه کُمِیتَم

ولیکن خاک پای اهل بیتم

الا ساقی مستان ولایت

بهار بی زمستان ولایت

از آن جامی که دادی کربلا را

بنوشان این خراب مبتلا را

چنان مستم کن از یکتا پرستی

که از آهم بسوزد ملک هستی

هزاران راز را در من نهفتی

ولی در گوش من اینگونه گفتی

زاحمد تا احد یک میم فرق است

جهانی اندرین یک میم غرق است

یقینا میم احمد میم مستی است

که سرمست ازجمالش چشم هستی است

ز احمد هر دو عالم آبرو یافت

دمی خندید و هستی رنگ وبو یافت

اگر احمد نبود آدم کجا بود

خدا را آیه ای محکم کجا بود

چه می پرسند کین احمد کدام است

که ذکرش لذت شُرب مدام است

همان احمد که آوازش بهار است

دلیل خلقت لیل النهار است

همان احمد که فرزند خلیل است

قیام بت شکن هارادلیل است

همان احمدکه ستارُالعیوب است

دلیل راه و علّامُ الغیوب است

همان احمدکه جامش جام وحی است

به دستش ذوالفقار امر و نهی است

همان احمد که ختم الانبیاء شد

جناب کُنتُ کنزاً مخفیا شد

همان اوّل که اینجا آخر آمد

همان باطن که برما ظاهر آمد

همان احمد که سرمستان سرمد

بخوانندش ابوالقاسم محــمد

محــمد  میم و حاء و میم و دال است

تدارک بخش عدل و اعتدال است

محــمد  رحمةٌ للعالمین است

شرافت بخش صد روح الامین است

محــمد  پاک و شفاف و زلال است

که مرآت جمال ذوالجلال است

محــمد  تا نبوت را برانگیخت

ولایت را به کام شیعیان ریخت

ولایت باده ی غیب و شهود است

کلید مخزن سرّ وجود است

محــمد  با علی روز اخوت

ولایت را گره زد بر نبوت

محــمد  را علی آیینه دار است

نخستین جلوه اش در ذوالفقار است

به جز دست علی مشکل گشا کیست

کلید کُنتُ کنزاً مخفیا کیست

کسی دیگر توانایی ندارد

که زخم شیعه را مرهم گذارد

غدیر ای باده گردان ولایت

رسولان الهی مبتلایت

ندا آمد ز محراب سماوات

به گوش گوشه گیران خرابات

رسولی کز غدیر خم ننوشد

ردای سبز بعثت را نپوشد

تمام انبیاء ساغر گرفتند

شراب از ساقی کوثر گرفتند

علی ساقی رندان بلاکش

بده جامی که می سوزم در آتش

مرا آیینه صدق و صفا کن

تجلی گاه نور مصطفی کن

مرحوم آغاسی

*************************

یاعلی گفتیم و دلهامان بهاری می شود

یکصد و ده بار این دل آبیاری می شود

چشمه های نور از چشم تو جاری شد علی

زخم دل باتیرعشقت باز کاری شد علی

آه ! می روید فقط در این غریبستان تو

من شفا میگیرم از خرمای نخلستان تو

حضرت بارانی ای مولا به فریادم برس

قطره ی ناچیزم ای دریا به فریادم برس

باز امشب من همان چیزی که می خواهی شدم

اشهد  انّ علیاً حجت اللاهی  شدم

بر لبم دارم طنین از « قل هو الله احد »

روی قلبم حک نمودم یاعلی مولا مدد

رنگ و بوی صوفیان در خود ندارم من ولی

یکصد و ده بار بر قلبم نوشتم یا علی

***

عاشقم کردی علی با گردش گیسوی خود

شیعه را مبهوت کردی در خم ابروی خود

نقش ابرو«لا» وچشمانت به رنگ ماه بود

قاب سیمایت علی تفسیر « الالله » بود

مات ومبهوتم نمودی، بازماندم درصدد

بنده ات خوانم علی یا « قل هوالله احد»

درمصافت، دشمنت راهی ندارد جز فرار

نیست درهفت آسمان «لاسیف الاذوالفقار»

شأن آیات خداوندی و نور محکمات

سینه ات والطور باشدمرکبت والعادیات

درجوانمردی که مشق هرشب وهر روزتوست

حضرت عباس هم شاگرد درس آموز توست

مشق شمشیرت به میدان مرد میسازدعلی

مردمیدان کو به دستت پنجه اندازد علی

هشت درب جنت اعلی کلیدش دست توست

اهل دوزخ نیست هرفردی به دنیا مست توست

نور چشمان تو از نور خدا تابنده است

عالمی در کار اعجاز نگاهت مانده است

یک به یک تفسیر آیات خداوندی ، ولی

مانده ام قرآن بخوانم یاکه مدحت راعلی

باء قرآن قبل احمد بر تو نازل شد علی

درغدیر خم نبوت با تو کامل شد علی

تا که دستان نبی در دست تو آرام شد

تازه دین معنا گرفت ونام اواسلام شد

این پیام خالق است ومتنش ازامضای اوست

«هرکه من مولای اویم ،این علی مولای اوست»

مجید قاسمی

*************************

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی