کوثرنامه

پایگاه اشعار مدح، مرثیه، سرود، و نوحه

کوثرنامه

پایگاه اشعار مدح، مرثیه، سرود، و نوحه

تقدیم به شهید غلامحسین فتحی

کوثرنامه


شعر ولادت حضرت امام سجاد علیه السلام۳

***************

سید هاشم وفایی

آیه های نور حک گردیده بر پیشانیش

مهر و مه ماتند در آئینۀ حیرانیش

رو به سوی قبله می افتاد چون سجاده ای

آنکه محراب دعا زد بوسه بر پیشانیش

از شرار عشق و شیدائی ز بس آتش گرفت

اشک گل انداخت بر رخسارۀ قرآنیش

می تراوید از وجودش عطر اخلاص و یقین

سید سجاد شد از سجدۀ طولانیش

صف به صف در آسمان قدوسیان صف می زدند

بسکه دیدن داشت اشک و حالت روحانیش

در منای عشق و ایثار و وفا روز ازل

با ذبیح خویش ابراهیم شد قربانیش

مصحف او را زبور آل یاسین خوانده اند

عارفان را فیض بخشد مصحف عرفانیش

مصف پاکش شقایق پوش شد زانفاس او

جلوه کرده در همین گلزار گل افشانیش

شاهد عشق و شهید زندۀ کرببلاست

شاهدانِ غرقِ در خون و شهید ارزانیش

روز عاشورا کنار قتلگاه لاله ها

موج زد تصویر غم در دیدۀ طوفانیش

گرچه در ظاهر عدو بر گردنش زنجیر بست

بود دشمن همچو نفس سرکشی زندانیش

در غروب غم فزای کوفه و در  شام غم

شعله زد بر خرمن بیداد خطبه خوانیش

غنچه های عشق پژمردند از غم تا نسیم

گفت روزی داستان عشق و سرگردانیش

از هوای ابری چشمش دل عالم گرفت

مزرع دین سبز شد از دیدۀ بارانیش

عمر او با یاد روز سخت عاشورا گذشت

جاودان شد کربلا از گریۀ طولانیش

آشکارا شد گه غسل تن رنجور او

بر فقیران نان و خرما بردن پنهانیش

از نسیم آستانش می وزد عطر بهشت

فخر دارد جبرئیل از منصب دربانیش

بهر کسب نور می تابد بر او خورشید و ماه

حاجت نوری ندارد مدفن نورانیش

میزبانی می کند از زائرانش روز و شب

کاش ای دل یک شبی بودیم در مهمانیش

کوثر توفیق در دست «وفائی» داده است

آن که دارد آیه های نور بر پیشانیش

 *******************

وحید قاسمی

روز میلادتان چه روزی بود

در مدینه هوا بهاری بود

برق می زد نگاهتان از عشق

وقت یک عکس یادگاری بود

 

روز میلادتان چه روزی بود

چشم عالم به دستِ آقا بود

سر تبریک گفتنِ به حسین

بین خورشید و ماه دعوا بود

 

روز میلادتان خدا خندید

فتبارک دوباره نازل شد

حضرت حق برای شیعه ی تو

امتیازات ویژه قائل شد

 

روز میلادتان زُحل پا شد

غسل در آب حوضِ کوثر کرد

شاد باشش به آسمانی ها

گوش آل امیه را کر کرد

 

روز میلادتان نسیم آمد

غنچه ها را یکی یکی وا کرد

خنده های تو بس که شیرین بود

هوس شیر و شهدِ خرما کرد

 

ای کلیم مدینه ی نبوی

مرد شب زنده دار سجاده

همه ی عرش تحت سلطه ی توست

حضرت شهریار سجاده

 

 

آسمان ها به پات افتادند

هر زمانی به سجده افتادی

با زبور صحیفه ات آقا

درس دلداده گی به ما دادی

 

آمد ابلیس شکل یک افعی

نقشه ای شوم را رقم بزند

عددی نیست این فرومایه

که نماز تو را به هم بزند

 

پوزه اش را به خاک مالیدی

مرحبا، آفرین، چه پیکاری!

تا سلاح البکاء به دستت هست

چه نیازی که تیغ برداری

 

خاک نعلین هایتان آقا

سرمه ی چشم حوریان بهشت

اشک های زلال نافله ات

عسلِ چشمه ی روان بهشت

 

بنده گی را به من بیاموزید

نروم سمت لااُبالی ها

کاش می شد بخواهی و بشوم

از ابوحمزه ی ثمالی ها

 

سیدالساجدین دعایی کن

گره ی کور خورده در کارم

غیر از این جا بگو کجا بروم!؟

با امید آمدم، گرفتارم

 

سیدالعابدین نگاهی کن

بی پناهم مرا تو یاری کن

نوکرت کربلا نرفته هنوز!

تا نمُردم ز غصه کاری کن

 

کربلا گفتم و... دلت خون شد

یاد گودال و دشنه افتادی

جگرت سوخت از عطش آقا

یاد اطفال تشنه افتادی

 

خنده ی نحس حرمله؛ آقا

شده کابوس هر شبت ای وای!

پیش چشم ترت به یغما رفت

چادر عمه زینبت ای وای!

***********************
همین که بوی تو را با خودش بیارد باد
به خاکِ پات می اُفتیم، هرچه بادا باد

هزار مرتبه ممنون چشم مست توأیم
از اینکه قرعه ی مستی به نام ما افتاد

به دام حلقه ی مویت چنان اسیر شدیم
که هیچ وقت نخواهیم شد از آن آزاد

چه اتّفاق قشنگی ست این که در شعبان
فقط به صفحه ی تقویم حک شده میلاد

نمازِ پنجم شعبان، به مَسلک عشق است
به سمت قبله ی رخسار حضرت سجّاد

خدا به یُمن قدمهاش بر بنی آدم
برای بال گشودن به عرش، فرصت داد

همیشه دامن پُر خیر شهر بانو، سبز
بهشت خانه ی آقای ما حسین، آباد

علی، دوباره علی، باز هم علی، یا رب
عنایتی که نگردد حسین، دشمنْ شاد

چگونه نعشه ی دنیا شود کسی که فقط
به ذکر حیدر کرّار می شود معتاد

علیّ عالی اعلاست، زِینِ الله و
علیّ دوّم ارباب ماست زِینُ العباد

شب ولادتیِ هر علیِّ آل علی
دعای ماست رسیدن به صحن گوهرشاد

دعا به کسوت شاگرد در می آید و بس
اگر صحیفه ی سجّادیه شود اُستاد

نمی رسیم به حال بُکاء و خوف و رجاء
مگر دعای ابوحمزه ای کند امداد

به اقتدای دو تا چشم خیس پیغمبر
بناست گریه بریزیم پای این اعیاد

تلاش می کند امّا غم اسیری را
اسیر واقعه هرگز نمی برد از یاد

محــمد قاسمی

************************

ای خدا را اسم اعظم یا علیّ بی الحسین

وی تنت روح مجسّم یا علیّ بی الحسین

ای دمیده از دمت روح خدایی از ازل

بر تن حوّا و آدم یا علیّ بی الحسین

ای مناحات شبت در آسمان بخشیده روح

بر تن عیسی بن مریم یا علیّ بی الحسین

صفحه صفحه سیر کردم در کلامت یافتم

مصحفی زآیات محکم یا علیّ بی الحسین

مصحف نورانیت تنها زبور اهل بیت

خود زصد داود اعلم یا علیّ بی الحسین

میتواند با دل مرده کند کار مسیح

هر که از مدحت زند دم یا علیّ بی الحسین

آسمان هشت مهری و مه سه آسمان

دُرّ سه، بی انتهایم یا علیّ بی الحسین

آدم و جنّ و ملک، حور و پری هر صبح و شام

مدحتت خوانند با هم یا علیّ بی الحسین

نجل مکّه، پور طاها، زاده ی سعی و صفا

جان کعبه قلب زمزم یا علیّ بی الحسین

گر دو عالم را به یک سائل ببخشی از کرم

پیش احسانت بود کم یا علیّ بی الحسین

من نمی گویم خدایی گویم ای وجه خدا

بودی از خلقت مقدّم یا علیّ بی الحسین

آفرینش از همان آغاز سیرِ خویش را

کرده با ذکرت منظّم یا علیّ بی الحسین

جنّت رویت پر از گل بوسه ی خون خدا

باغ حسنت سبز و خرّم یا علیّ بی الحسین

بعد تسبیح الهی ذکر خلقت مدح توست

از زمین تا عرش اعظم یا علیّ بی الحسین

روح، خود را تا نسازد مُحرم میقات نور

نیست در کوی تو مُحرم یا علیّ بی الحسین

از ملک بگرفته تا جنّ و بشر تا وحش و طیر

سائل کوی تو، من هم یا علیّ بی الحسین

هشت فرزندت چو شخص حضرتت والامقام

خود چو آبائت مکرّم یا علیّ بی الحسین

در وفات و قبر و مرگ و برزخ و حشر و صراط

نیست با مهر توام یا علیّ بی الحسین

دوست دارم تا زمین بوس غلامانت شوم

قد کنم چون آسمان خم یا علیّ بی الحسین

دوست دارم تا قیامت عمر گیرم از خدا

هر دم از مدحت زنم دم یا علیّ بی الحسین

دوست دارم تا ناقه ت در کوچه های شهر شام

پا گذارد روی چشمم یا علیّ بی الحسین

دوست دارم سیل سیل و بحر بحر و موج موج

بر تو ریزم اشگ ماتم یا علیّ بی الحسین

دوست دارم با سرشک دیده در بازار شام

خون زساق پات شویم یا علیّ بی الحسین

هیچکس نشنیده گردد بر جراحات بدن

حلقه ی زنجیر مرهم یا علیّ بی الحسین

هیچکس نشنیده شادیّ و دف و چنگ و رباب

دور توحید مجسّم یا علیّ بی الحسین

هیچکس نشنیده جای لاله بر مهمان کنند

خار و خاکستر فراهم یا علیّ بی الحسین

با که گویم شامیان آتش به فرقت ریختند

جای عرض خیر مقدم یا علیّ بی الحسین

با عزای تو مدینه گشت یکسر کربلا

تازه شد داغ محرّم یا علیّ بی الحسین

داغ هجده یوسفت بر لاله ی دل بس نبود

سوختی از آتش سم یا علیّ بی الحسین

آنچه با تو در مسیر شام شد غیر از خدا

کس نمی داند مسلّم یا علیّ بی الحسین

آن شررهایی که عمری در وجودت حبس بود

سر کشید از نخل «میثم» یا علیّ بی الحسین

غلامرضا سازگار

************************

آلاله نو دمیده چیدن دارد

آواز فرشتگان شنیدن دارد

میلاد حسین است و ابوالفضل و علی

یک ماه و دو افتاب دیدن دارد

**********************

حضرت سجاد، زین العابدین

در عبادت، اولین وآخرین

ماه امشب تا سحر دف می زند

شیعۀ آل علی کف می زند

ای تو الگوی مناجات خدا

دائمآ مبهوت آیات خدا

شد شب میلادت ای معنای دین

عابد درگاه، زین العابدین

ای بشر مسرور این آیات باش

دائمآ آمادۀ صلوات باش

عشق تو همواره در این خاطر است

نور ایمان تو در دین، ساتر است

ای امام عشق وایمان وعمل

نام تو هرمشکلی را کرده حل

روی لب هر لحظه فریاد گل است

عاشقان صلوات، میلاد گل است

ای محول، حول احوال تو مست

وی مدبر، در مرامت پای بست

ای شفیع و شافع روز جزا

ای رفیع و رافع غمهای ما

سرفراز و سربلند و سر بزیر

حضرت سجاد، دستم را بگیر

در شب میلاد زین العابدین

بر لبت آور سه صلوات وزین

*********************


نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی