کوثرنامه

پایگاه اشعار مدح، مرثیه، سرود، و نوحه

کوثرنامه

پایگاه اشعار مدح، مرثیه، سرود، و نوحه

تقدیم به شهید غلامحسین فتحی

کوثرنامه


شعر ولادت حضرت امام سجاد علیه السلام۱۸

***************

خوب شد ، ایران ما یک سهم از زهرا گرفت
خوب شد یک زن ، میان خاندانت جا گرفت

لطف کرده فاطمه ، ما را حساب آورده است
خوب شد این دفعه این عرض دعای ما گرفت

 

ما حساب کار خود را از ازل پس داده ایم
اینچنین بوده که چشم مادرت ما را گرفت

شهر بانوی قبیله ، شد کنیز فاطمه
مثل مروارید بود و رزق از دریا گرفت

در هیاهوی دو رنگی عرب های حجاز
پرچم ایرانیان را مادرت بالا گرفت

حامل نور “امامت” بود ، بانوی حسین
تا به دنیا آمدی ، تبریک از مولا گرفت

خاک پایت سرمه ی چشم تمام قدسیان
آفرینش با قدوم پاک تو “معنا” گرفت

زینت سجده تویی ، زین العباد عالمی
با نماز تو ، “عبادت” جلوه ای زیبا گرفت

بشکند دست کسی که پیش چشمان ترت
زیور از گوش یتیمان ، شام عاشورا گرفت

پوریا باقری

*******************

سه دسته گل
هنگـامِ عظای خـالـقِ لـم یزلیست
 الــطافِ الهـی آشکارا و جلیست

میلاد سه دسته گلِ زهرا و علی
سجّاد و ابالفضل و حسین اِبنِ علیست


دل بی محن
این نغمه ی مرد و زن،به هرانجمن است
آمد به جهان،حسین و دل بی مَحَن است

شادنـد نبـی و علـی و زهرا زیـرا

 میـلادِ بـرادرِ عـزیـزِ حسن است


اذان حرم
عمریست دخیل عَلمِ عبّا سم
مُشتاق اذان حرمِ عبّا سم

با دست تهی آمده ام اُمِّ بنین
 مُحتاج عطا و کرمِ عبّا سم


دام دل

از روز ازل ، بـه دام دل اُفتـادم
مستـانه نـوای عاشقی سر دادم

طوق است به گردن و به گوشم حلقه
 من بنده ی عشق حضرت سجّادم

حمید رضا گلرخی

*******************

اعیاد شعبانیه

دریای دُر از دلِ صدف می آید

تبریکِ سه نور ، با شعف می آید

خورشید و مَه و ستاره یکجا جمعند

عطرِ صلوات از نجف می آید

***

شعبان مَه با صفای خاتم باشد

میلاد سه آزادۀ عالم باشد

نذر قدم حسین و عباس و علی

ذکر صلواتِ ما دمادم باشد

محمود ژولیده

*******************

حق پرستی می و سبو سجاد
حق معماست ، رمز او سجاد
در همین گاهواره میگیرد
با همین اشک ها وضو سجاد
چشم از عباس بر نمیدارد
آمده عاشق عمو ، سجاد
اسم این نو رسیده هم علی است
صد و ده مرتبه بگو سجاد
واقعا اسم با مسماییست
مرحبا حبّذا ابو سجاد
نخل او هر چه میوه داشته است
اسمشان را علی گذاشته است
 به لب عرشیان ترانه کیست
مسجد اهل بیت خانه کیست
این صحیفه که ابروی دعاست
با خدا حرف عاشقانه کیست
این مقامی که شیعیان دارند
اثر ناله ی شبانه کیست
روزی سفره حسینی ها
برکت لطف بی کرانه ی کیست
چشم دل باز کردم و دیدم
سر اربابمان به شانه ی کیست
سر و سریست بین او و حسین
عالمی زیر دین اوست و حسین
تو شدی سایه ی سرم خیر است
هر چه دادی تو از کرم خیر است
این که با این زبان غرق گناه
از شما نام میبرم خیر است
گریه ی شیعه یادگاری توست
حاصل دیده ی ترم خیر است
گریه کردم دلم سبک تر شد
اشک ها ذاتشان قدم خیر است
خواب دیدم برات ساخته اند
صحن و گلدسته و حرم خیر است ...
انقدر روزگار تاریک است
شک ندارم که صبح نزدیک است
 ***
بر بلا ها دلت تمام رضاست
دلت اقا به این مقام رضاست
اذن دادی و کار ما دست
پسر چارمت امام رضاست
در دم و دستگاه ال علی
اسم ایرانیان غلام رضاست
کربلا و مدینه و نجف و
کعبه و مسجد الحرام رضاست
صاحب کل این حسینیه ها
یک نفر است و والسلام رضاست
***
عاشقی عرصه بهشتی هاست
کشورم سرزمین مشتی هاست
اشک هایت به اشک قیمت داد
به دل شیعیان هویت داد
پدرت ان ودیعه حق را
به تو در خاک و خون امانت داد
عمه جان با تو دست بیعت را
به تو در لحظه اسارت داد
از همان لحظه که امام شدی
خصم فرمان به قصد غارت داد
علم افتاد بر زمین و همین
بهشان جرات جسارت داد
تا ابد قلب دوستان تو سوخت
روسری های خواهران تو سوخت ...
*******************

نغمه سر کن که جان دین آمد
حضرت زین العابدین آمد
عین حقّ ار فروغ عین است این
علی دوّم حسین است این
این پسر یادگار پنجِ تن است
شمع محفل فروز انجمن است
دل نورانیش یم رحمت
هر دو چشمش دو زمزم رحمت
بوسه های دعا به لعل لبش
گشته بر دور سر نماز شبش
روح و ریحان سیّد الشّهداست
این پسر جان سیّد الشّهداست
لطف، عادت، کرم، وظیفه ی او
کلّ توحید در صحیفه ی او
سخنانش همه اَخ القرآن
سر به سر نور و سر به سر برهان
وحیِ مُنزَل نهفته در نگهش
وحی صاعد دعای شامگهش
این گل سرخ دامن زهراست
بعد بابا امام عاشوراست
کعبه ی عابدین، سلام سلام
سیّد السّاجدین، سلام سلام
قطب عرفان و قبله ی ایمان
جان دین و حقیقت قرآن
یوسف ِ یوسف ِ رسول خدا
جان ِ شیرین سیّد الشّهدا
خون ِ خون ِ خدا به رگ هایت
شاهدم! خطبه های غرّایت
از دهان تو بانگ یا سُبّوح
می دهد بر تن عبادت روح
ای مسیح ِ دعا دعای مسیح
ای نفس هات خوشتر از تسبیح
تو به عرش جلال، قائمه ای
تو حسین حسین فاطمه ای
پنج میقات و چار رکن و حرم
حجر و مروه و صفا، زمزم
به مقام تو عارفند همه
ز جلال تو واقف اند همه
هر گیاهی به مدح اهل البیت
دعبل است و فرزدق است و کمیت
حجّ کعبه طواف خانه ی توست
رکن، خشتی زآشیانه ی توست
حجر الاسودت سلام کند
بر کف دستت استلام کند
وارد مسجد الحرام شدی
بهتر از کعبه احترام شدی
کعبه و خیل حاجیان به مطاف
همه دور سرت به حال طواف
پور عبد الملک از این تجلیل
ایستاده به سان عبد ذلیل
نه رهی تا که استلام کند
نه کسی از وی احترام کند
نه رهی تا که استلام کند
نه کسی از وی احترام کند
مانده بر جای خویشتن چو جسد
بر دلش سخت خورده تیر حسد
عربی از هشام کرد سؤال
این که باشد بدین مقام و جلال؟
با تجاهل به سوی او نگریست
گفت نشناسمش ندانم کیست
شد فرزدق خروش، سر تا پا
جست از جای خود سپند آسا
خواند در شأن یوسف زهرا
با فصاحت قصیده ای غرّآ
گفت هی هی! تجاهلت از چیست
گوش کن تا بگویمت این کیست
حجر و رکن و زمزم و میقات
مروه، سعی و صفا منی، عرفات
کوه های حجاز سر تا سر
همه ی ریگ های در مشعر
مستجار و مقام و حجر و حطیم
مکّه تا هر کجا که هست حریم
ناودان و مطاف و شاذروان
کلّ حجّاج بیت، پیر و جوان
جبل الرّحمه خیف غار حرا
می شناسند یک به یک او را
همه دل بر ولایتش بستند
در مسیر هدایتش هستند
این فروغ حقیقت ازلی است
این جگر گوشه ی نبیّ و علی است
دل مؤمن پُر از محبّت اوست
نصّ حکم خدا موّدت اوست
به تولاّی او گرفته حیات
حجّ و صوم و صلات، خمس و زکات
این گل سرخ گلبن زهراست
میوه ی قلب سیّد الشّهداست
کرم از بذل او کرم گشته
حرم از فیض او حرم گشته
از دم او دعا کند پرواز
بی ولایش قبول نیست نماز
حجّت حیّ سرمدش خوانند
گل باغ محــمدش خوانند
 

حق فرستاده در همه اوقات
به اب و جدّ و مادرش صلوات

این خداوند را ولی است ولی
نام نیکوی وی علی است علی
تا جهان بوده است و خواهد بود
به فرزدق درود باد درود

سینه ی خصم را نشانه گرفت
چوبه ی دار خود به شانه گرفت
بین دشمن سرود، مدح امام
میثمش می دهد هماره سلام
غلامرضا سازگار

*******************

روحِ دعایت آبروی صد مسیحاست

از آبروی توست اینکه ، عشق زیباست

در چشم هایت موج می زد استجابت

آقا دخیلِ چشم هایت دست دریاست

در حالت سجده اگر، چه روی خاک

زیر پَر و بالت تمام عرش پیداست

پرواز را با دست بسته یاد دادی

ردّ قدم هایت میان آسمان هاست

تو شهربانو زاده ای و سهم ایران

اصلاً حرم سازیِ تو بر عهده ی ماست

وقتی اصالت دارد ایران از تو و او

با تو همیشه پرچم این خطّه بالاست

ما قوم و خویش حضرت سجادهستیم

ما از اهالی حسین آباد هستیم

از چشم تو، رنگ دعا می رفت بالا

با جمله ی یا ربنا می رفت بالا

سر مست، اهل آسمان پائین می آیند

وقت دعا، تا دست ها می رفت بالا

از گوشه ی سجاده ات حاجت گرفته

صدها فرشته بی صدا، می رفت بالا

وقت مناجاتت همیشه، نیمه ی شب

از خاک، بوی کربلا می رفت بالا

آخر نفهمیدم از چه، بعدِ گریه

آه از نهادت تا خدا می رفت بالا

زخمی ترین روحِ مناجات شبانه

در پیش چشمت، نیزه ها می رفت بالا

تو سینه را با گریه ات بی تاب کردی

تصویری از کرب و بلا را قاب کردی

*بیاید یه خورده گریه کنیم،کار خوبیه...

گریه بر هر درد بی درمان دواست

چشم گریان چشمه فیض خداست

 

از درد حتی آسمان ها هم خمیدند

هر شب که از تو روضه ها را می شنیدند

از درد حتی آسمان ها هم خمیدند

هر شب که از تو روضه ها را می شنیدند

در باغ هم، دیدی که بعد از گریه هایت

گل ها به همراه چمن در خون تپیدند

تو پا به پای خیمه ها می سوختی که

دیدی گلوی تشنه ای را می بریدند

 

لعنت به آن ها که زمان حمله هاشان

اشک نگاه خواهرانت را ندیدند

در چشم هایت اشک هایت را دیدند مردم

تصویر صدها نیزه را دیدند مردم

حسین آرام جانم

*******************

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی