کوثرنامه

پایگاه اشعار مدح، مرثیه، سرود، و نوحه

کوثرنامه

پایگاه اشعار مدح، مرثیه، سرود، و نوحه

تقدیم به شهید غلامحسین فتحی

کوثرنامه

۴۱ مطلب در آذر ۱۳۹۶ ثبت شده است

سرود ولادت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله-5

************************
رسول میثمی
ای رحمت دنیا  محــمد
ای پدر زهرا  محــمد
پر کشیده این دل دوباره
تا گنبد خضرا  محــمد
غرق شادی شده بزم اهل یقین
زد قدم درجهان خاتم المرسلین
شده ذکر هر لب یا حبیبنا یا  محــمد
همه شادن امشب یا حبیبنا یا  محــمد
مولا ابا الزهرا مدد
******
میرسه باز عطر شقایق
جلوه زده نور حقایق
تو مدینه جشن و سروره
ازمقدم امام صادق
دلبر حیدری مظهر داوری
زنده از تو شده مذهب جعفری
دلم شد هوایی واسه زیارت تو مدینه
ایشالله که شیعه یه روزی تو صحنت میشینه
یا سیدی مولا مدد

علی

سرود ولادت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله-4


************************


مظاهر کثیری نژاد


 


می‌باره رحمت خدا ، چه زیاد از آسمون


(چه زیاد از آسمون)2


هلهله ی فرشته هاست ، که میاد از آسمون


(که میاد از آسمون)2


دل من و هوای کرمش


سر منه به پای قدمش


رسیده ، دم سپیده ، خبر که اومد


کسی که مثلشو دنیا ندیده


که جبریل ، می خونه ترتیل ، تمومه انجیل


شب صاحب قرآن مجیده


صل الله علیک نبی الله


******


وقتی سپیده بزنه ، وقت رفتن شبه


(وقت رفتن شبه)2


پای رکابش عجمان ، اون که فخر عربه


(اون که فخر عربه)2


بیا بخر سحر دل من و


به یه نگاه ببر دل من و


یه نوکر که از خداشه به پات فناشه


بدون تو می خوام دنیا نباشه


نه که من ، که دوست و دشمن ، دارن می خندن


آخه فاطمه خنده رو لباشه


صل الله علیک نبی الله

علی

اشعار ولادت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)19

************************

حافظ

ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد

دل رمیده ما را انیس و مونس شد

نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت

بغمزه مسئله آموز صد مدرس شد

به بوی او دل بیمار عاشقان چو صبا

فدای عارض نسرین و چشم نرگس شد

به صدر مصطبه ام می نشاند اکنون دوست

گدای شهر نگه کن که میر مجلس شد

طربسرای محبت کنون شود معمور

که طاق ابروی یار منش مهندس شد

لب از ترشح می پاک کن برای خدا

که خاطرم به هزاران گنه موسوس شد

کرشمه تو شرابی به عارفان پیمود

که علم بی خبر افتاد و عقل بی حس شد

چو زر عزیز وجودست شعر من آری

قبول دولتیان کیمیای این مس شد

خیال آب خضر بست و جام کیخسرو

به جرعه نوشی سلطان ابوالفوارس شد

ز راه میکده یاران عنان بگردانید

چرا که حافظ از این ره برفت و مفلس شد

علی

اشعار ولادت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)18

************************

این شعر نیست رقص جنون‏خیز واژه‏هاست

یک مثنوى شمیم دل‏انگیز واژه‏هاست

این شعر در معاشقه‏اى جاودانه است

ساقى بریز مستى من عارفانه است

من مست مستم از قدح پر شراب «او»

لبریزم از ترانه بده از سبوى «هو»

دف مى‏زند کسى به دلم شور ریختند

صد چلچراغ از آینه و نور ریختند

امشب سروش مستى عالم سرودنى ست

در آسمان، خروش ملائک شنیدنى ست

از لامکان ضیاء شعاعم رسیده است

اى عشق دف بزن که سماعم رسیده است

«لولاک‏» از فراز زمین نور مى‏رسد

مردى شبیه حادثه «طور» مى‏رسد

مردى که آفتاب جبینش همیشگى ست

انوار کبریایى دینش همیشگى ست

خورشید، وامدار شعاع نگاه اوست

شرجى‏ترین قنوت سحر در پگاه اوست

از نور پاک اوست که «شق‏ القمر» شده است

بازار گرم شمس و قمر بى‏اثر شده است

علی

اشعار ولادت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)17

************************

ما تشنه ایم و راهی دریا شدن خوش است

سلمانمان کنید که منا شدن خوش است

یا حضرت رسول فدای ملاحتت

با نام دلربای تو شیدا شدن خوش است

از برکت تو سفرۀ ما برکتی گرفت

پس ریزه خوار سفرۀ آقاشدن خوش است

ما گم شدیم در دل دنیای بی کسی

پشت در حرای تو پیدا شدن خوش است

خوب است پیش دشمن تو قد علم کنیم

اما مقابل قد تو تا شدن خوش است

خاک در تو از دُر و زر قیمتی تر است

پس خاک پای حضرت زهرا شدن خوش است

ای اعتبار عالم و آدم خوش آمدی

تو مصطفایی احمدی آقا محمدی

با خلقت وجود تو خلقت شروع شد

با جلوۀ جمال تو عصمت شروع شد

سجاده پهن شد که تو باشی و ذات حق

از آن به بعد بود رفاقت شروع شد

عالم برای بوسه به دست تو آمدند

یک واژه ای بنام ارادت شروع شد

دست تو را که داد به دستان سعدیه

در آن قبیله بارش رحمت شروع شد

با بودنت حلیمۀ سعدیه دید که

لحظه به لحظه برکت و نعمت شروع شد

دستی نبود تا که نگیرد دعای آن

با مقدم تو سیل اجابت شروع شد

پیغمبرانه بود حضوری که داشتی

آقا نمک به سفرۀ آنها گذاشتی

علی

اشعار ولادت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)16

************************

غلامرضا سازگار

 

بامداد امید بود و نوید

خنده زن سر زد از افق خورشید

با خط نور در سپهر نوشت

صبح دانش به شام جهل دمید

شب به پایان رسید انسانها

صبح قرآن دمید انسانها

قطره ها ذره ها به لحن فصیح

ریگ ها سنگ ها بصوت ملیح

همه بانگ رسایشان تکبیر

همه ذکر مدامشان  تسبیح

خیزد از دشت و باغئ نخل و گیاه

نغمه لا اله الا الله

عید امید و عید وجد و سرور

مردن تیرگی ولادت نور

عید مستضعفان ودای ظلم

عید مه طلعتان زنده بگور

عید رشد جوان و عزت پیر

عید آزادی زنان اسیر

عید میلاد سید عرب است

شب حق روز و روز کفر شب است

تن حماله الحطب در نار

عید تبت یدا ابی لهب است

عید وحدت که در صف توحید

عزلت مسلمین شود تجدید

علی

اشعار ولادت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)15

************************

محمد جواد شیرازی

 

شمس رویت همیشه تابنده است

ابرویت ذوالفقارِ برنده است

دلت از مهر و عشق آکنده است

نام احمد تو را برازنده است

یا محمد که هر دو زیبنده است

مست جامت شدم خدا را شکر

صید دامت شدم خدا را شکر

بعد، رامت شدم خدا را شکر

من بنامت شدم خدا را شکر

هر اسیری به تو پناهنده است

خانواده به خانه محتاج است

مو پریشان به شانه محتاج است

مرغ، بر آب و دانه محتاج است

نوکرت بی بهانه محتاج است

دستِ لطفت زِ بس که بخشنده است

زینت دوش تو حسین و حسن

عطر تو برده عطر و بوی وطن

شاهد حرف من اویسِ قرن

علی

اشعار ولادت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)14
************************
  موسی علیمردانی
 
عشق تو در سینه ما از ازل دیرین تر است
این مدال مهر از خور شید هم زرین تر است
 
میشوم فرهاد و بر کوه غزل حک می کنم
شور تو در شعر هایم از عسل شیرین تر است
 
با غزل تا قاب قوسین خدا گر پر کشم
باز هم از وصف خاک پای تو پایین تر است
 
می نویسم از شکست واژها در وصف تو
قدر کاه کوی تو از کوهها سنگین تراست
 
چون که برتو دختری مانند زهرا داده اند
خون تو از خون هر پیغمبری رنگین تر است

علی

اشعار ولادت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)13
************************
امیرعظیمی
عاقبت زلف تو را باد به‌هم می‌ریزد
دل از این لطف خداداد به‌هم می‌ریزد
حرف شیرین شده، فرهاد به‌هم می‌ریزد
ایکه می‌آیی و رخساره بر افروخته‌ای
نکند باز دل غمزده‌ای سوخته‌ای
گیس آشفته‌ کن ای یار، نوازش با من
تو فقط قبله‌ی من باش، نیایش با من
رحمت‌الواسعه‌بودن ز تو، خواهش با من
من همان طفل یتیمم که تو بابای منی
ماهی کوچک تو هستم و دریای منی
خالق اینبار چه‌ها ساخته با صورت تو
چارده‌مرتبه دل باخته با صورت تو
پرده از خویش بر انداخته با صورت تو
آمده مست و غزل‌خوان و صراحی در دست
جلوه‌ای کرد که از آن کمر کفر شکست
گفت ای بنده‌ی من، مست نشو، مهر بورز
به خم میکده پابست نشو، مهر بورز
کمتر از ذرّه نه‌ای، پست نشو، مهر بورز
تا به خلوتگه خورشید” همین نزدیکی است
اولین قبله‌ی توحید” همین نزدیکی است

علی

اشعار ولادت امام صادق علیه السلام-7

************************

پیامبر اکرم(ص) و امام صادق(ع)

همه مجذوب یک خبر بودند


بی قرار پیامبر بودند


همه در انتظار لحظۀ ناب


جذب اخبار معتبر بودند


دور تا دور بیت عبدالله


دشمن و دوست در گذر بودند


مکّه انگار نور باران بود


همه حیران آن سحر بودند


دلربایی ترین شب عالم


همه آفاق مفتخر بودند


نوریان و موحدان مسرور


ناریان سخت ، بد نظر بودند


نوریان جمعی از بنی هاشم


ناریان پیروان شر بودند


پاسی از شب گذشته بود امّا


همه مبهوت یکدگر بودند


خبر آمد که آمده احمد


همه مشتاق این پسر بودند


که تواند که وصف او گوید


مادحانی که خود قمر بودند


عَجَز الواصفونَ عن صفتک


ما عرفناکَ حق معرفتک

علی

اشعار ولادت امام صادق علیه السلام-6

************************

 باز عطر عود و عنبر می رسد
یا شمیم موی دلبر می رسد
صبح امید و سعادت جلوه گر
از حجاز نور گستر می رسد
ساقی صحبای نور و معرفت
با خم توحید و ساغر می رسد
بهر تبریک از فلک خوش حا ل وشاد
هر ملک با در وگوهر می رسد
هفده ماه ربیع الا ول است
مصطفی با شوکت وفر می رسد
بر امامت صادق ال نبی
از تبار پاک حیدر می رسد
این تقارن را چه زیبا مژده ای
از بهار سبز کوثر می رسد


 حمید کریمی

علی

سرود ولادت امام صادق علیه السلام -3

************************

هاشم محــمدی آرا
ای رحمت دنیا ، ای پدر زهرا

دل پر کشید امشب ، تا گنبد خضرا

یا رسول الله دلم شیداته

یا رسول الله به زیر پاته

یا رسول الله یه خاطرخواته

جبرئیل آسمونو ریسه بندون میکنه

از دلم غصه رو داره بیرون میکنه

عیدی ماهمه توی دست فاطمه س

ماهارو صاحب گنج قارون میکنه

مولا مولا مدد یا اباالزهرا

علی

سرود ولادت امام صادق علیه السلام -2

************************

مجتبی صمدی شهاب

اومد از راه

صاحب گنبد خضرای مدینه


اونکه اسم خوشگلش به دل می شینه


شاه عالمین محــمد امینه


یار نازنینه


می خونه آسمون با زمین یکصدا ، با شعف ذکر ممتد


اومده شاه دین از همه بهترین ، دلبر حق محــمد


خیر و رحمت اومد یه عالمه


رو به را ه شد امشب کار همه


نوشته رو کیک تولدش


اومد دنیا بابای فاطمه


مولا مولا مولا محــمدا

علی

سرود ولادت امام صادق علیه السلام -1

************************

مظاهر کثیری نژاد

می‌باره رحمت خدا ، چه زیاد از آسمون


(چه زیاد از آسمون)2


هلهله ی فرشته هاست ، که میاد از آسمون


(که میاد از آسمون)2


دل من و هوای کرمش


سر منه به پای قدمش


رسیده ، دم سپیده ، خبر که اومد


کسی که مثلشو دنیا ندیده


که جبریل ، می خونه ترتیل ، تمومه انجیل


شب صاحب قرآن مجیده


صل الله علیک نبی الله

علی

اشعار ولادت امام صادق علیه السلام-5

************************

مهدی رحیمی


ملاک چیست؟ نبی؟ یا ولی‌ست؟ یا هردو؟
اگرچه ما به خدا می‌رسیم با هردو


رئیس مذهب ما و رئیس مکتب ما
رسیده‌اند به هم پس از ابتدا هردو


پر از صفات جمالی یکی یکی هریک
پر ازصفات جلالی دوتا دوتا هردو


چه قدر سعی نمودند سمت‌تان باشند
به وقت سعی همین مروه و صفا هردو


دوتا نبیِّ ولی و دوتا ولیِّ نبی
به حق که ناظر وحی‌اند در حرا هردو


به غیر خویش و به جز آل خویش، محترمند
فقط به خاطر زهرا برای ما هردو

علی

اشعار ولادت امام صادق علیه السلام -4

************************

وحید قاسمی

زمین به لرزه درآمد،شکست کنگره ها
 رها شدند خلایق ز بند سیطره ها


 شبی که آتش آتشکده فروکش کرد
شبی که خاتمه می یافت رقص دایره ها


 صدای همهمه ی موبدان زرتشتی
 هنوز مانده به گوش تمام شب پره ها


 شب ولادت فرخنده ی بهاری سبز
شب وفات زمستان سرد دلهره ها


 دوباره نوروطراوت به خانه ها آمد
نسیم آمد و وا شد تمام پنجره ها


جهان به یُمن حضورش، بهشتی از برکات
نثار مقدم پر خیر و برکتش صلوات

علی

اشعار ولادت امام صادق علیه السلام-3

************************

غلامرضا سازگار

پیامبر اکرم(ص)- امام صادق(ع)


امشب وجود را شرف دیگر آمده


در جلوه آن جمال خدا منظر آمده


در شام تیره مهر جهان گستر آمده


دوران تیره گیّ و ستم بر سر آمده


بر جنّ و انس و حور و ملک رهبر آمده


عید امام صادق و پیغمبر آمده


عالم محیط جلوۀ دادار سرمد است


ملک وجود یکسره خلد مخلّد است

علی

اشعار ولادت امام صادق علیه السلام -2

************************

مدینه غرق صفا شد ز روی حضرت صادق

دمید عطر محــمد ز بوی حضرت صادق

فروغ روی نبی را که مکه یافت در امشب

مدینه دیده دوباره ز روی حضرت صادق

شب درخشش خورشید آسمان علوم است

که نور می دهد از چار سوی حضرت صادق

ششم امام که باشد ضمیر عالم و آدم

مثال آینه ها روی به روی حضرت صادق

تمام فقه بود وامدار مکتب فضلش

کمال عشق بود راز گویِ حضرت صادق

روایتی است کرامت از آن وجود مکرّم

حکایتی است شفاعت ز خوی حضرت صادق

پیمبران نرسیدند بر مقام نبوت

که جرعه ای نزدند از سبوی حضرت صادق

علی

اشعار ولادت امام صادق علیه السلام -1

************************

رسانده ام به حضور تو قلب عاشق را

دل رها شده از محنت خلایق را

 

دلی که پر زده تا آستان احسانت

که غرق نور اجابت کنی دقایق را

 

بر این کویر ترک خورده‌ی دلِ خسته

ببار جرعه ای از کوثر حقایق را

 

مرید صبح نگاه تو می برد از یاد

مگر ترنم «قال الامامُ صادق» را؟

 

نگاه لطف تو آقا به دل بها داده

و با رضای تو دارم رضای خالق را

 

تویی که ضامن صبح سعادتم هستی

تویی که روشنی هر عبادتم هستی

علی

اشعار عید سعید غدیر خم 19

************************

ظهردم بود و برکه هم تشنه ؛        برکه‌ای که تب بیابان داشت

دل او مثل تکه های سفال ؛            اشتیاق نماز باران داشت

ظهر یک روز آفتابی بود ؛            برکه پلکی زد و نگاهش رفت

باز هم تا به انتهای کویر؛              حسرت جانگداز آهش رفت

آه من برکه نگاه توام؛                  من به جز چشم تو نمی نوشم

تا نیایی و هم دمم نشوی؛                به خدا لحظه ای نمی‌جوشم

آه من برکه های یعقوبم؛                 که به دشت فراق جاری شد

من همان رود نیل موسایم؛               که به سمت عراق جاری شد

من همان برکه نمک گیرم؛                کز سر سفره ات نمک خوردم

من کویر حجازی صبرم؛                   که به شوق شما ترک خوردم

برکه از درد و دل لبا لب بود؛                 برکه آن روز در تلاطم بود

برکه آن روز فکر آب نبود؛                          فکر یک برکه پر از خم بود

ظهر زیبای روز نوروزی،                              باز پلکی زد و نگاهش رفت

نه ولی مثل اینکه این دفعه،                     صد و ده بار سوز آهش رفت

ماه او در حوالی خورشید،                      با هزاران ستاره می آمد

بشنو و شک نکن صدای خدا،                       از سر هر مناره می‌آمد

اشهد ان ذاته مستور؛                          اشهد ان نوره منشور

اشهد ان مومنون به؛                          یسکن الله فی بیوت النور

آیه ای روی بال جبرائیل،                      پر زد و لحظه‌ای تلاوت شد

بعد از آنکه رسول آن را خواند،                  پر زد و محو در ولایت شد

آیه پرواز کرد تا برکه؛                               از تجلای آب صحبت کرد

برکه خالی سفالی ما،                         گریه کرد و دوباره بیعت کرد

گفت: بالماء کل شیء حی؛                من همان خاک مرده ام ای آب

من اگر برکه ای پر از آبم،                         از شما آب خورده ام ای آب

علی

اشعار عید سعید غدیر خم 18


************************


محــمد  جواد شیرازی


مستجیرٌ بکم… سلام آقا، ناجی انبیا علی جانم
مهبط الوحی، معدن الرحمه، یا أخَ المصطفیٰ علی جانم


مستم و حالت طرب دارم، میل بوسیدن عنب دارم
لائذٌ عائذٌ… به لب دارم، أنتَ کهفُ الوریٰ علی جانم


با دلی پر گناه آمده ام، باز هم رو سیاه آمده ام
به امید پناه آمده ام، مَن أتٰکُم نَجیٰ علی جانم


عصمه المؤمنین امین الله، شاه اهل یقین امین الله
آبروی همین امین الله، آبروی دعا علی جانم


مدح تو بر لسان جبریل است، بین تورات بین انجیل است
بین قرآن سخن به تفصیل است از تو یا مرتضی علی جانم


گرچه آلوده ام ولی گفتم، در نجف بی معطلی گفتم
صد و ده بار یاعلی گفتم، ذکر مشکل گشا علی جانم


جلوه ی پنج تن شما هستی، قل هو الله من شما هستی
اولین بت شکن شما هستی، قاتلُ الأشقیا علی جانم

علی

اشعار عید سعید غدیر خم 17


************************


محــمد  جواد غفور زاده (شفق)


تو را تا دیده ام محو جمال کبریا دیدم
تو را غرق مناجات خدا، از خود رها دیدم
تو را در سجده ی باران و بر سجّاده ی صحرا
به هنگام قنوت برگ ها، در «ربّنا» دیدم
تو در هفت آسمان سیر و سفر می کردی امّا من
تو را در سرزمین وحی، سرگرم دعا دیدم
کنار «حجر اسماعیل» در سرچشمه ی زمزم
صفا و مروه را گرد تو در سعی و صفا دیدم
«تو را دیدم که می چرخید گرد خانه ات کعبه
خدا را در حرم گم کرده بودم در شما دیدم»
تو را در دامن مادر، تو را در دست پیغمبر
تو را مولود کعبه، قبله ی اهل ولا دیدم
تو را فرمان بر «یا ایها المدثر» از اول
تو را «السابقون السابقون» از ابتدا دیدم
تو را پابند پیمان الست از مطلع هستی
تو را عاشق ترین دلداده ی «قالو بلا» دیدم

علی

اشعار عید سعید غدیر خم 16


************************


قطره ای بودم وچکیده شدم
سمت دریای تو کشیده شدم
بارهاست سنگ عاشقی خوردم
باز اطراف عشق دیده شدم
اشهدصبح وظهروشام توام
کز روی ماذنه شنیده شدم
تا که وحی ترا به شانه نهم
مثل جبیریل آفریده شدم
از درخت ولایت طوبی
مثل یک سیب سرخ چیده شدم
 
چارده قرن من نمک زادم
از اهالی حیدر آبادم
 
آب پیدا شده نگاه کنید
چشمه دریا شده نگاه کنید
وقت وقت نزول دادن من …
…کنت مولاه شده نگاه کنید
تا دوباره همه طواف کنند
کعبه ای پا شده نگاه کنید
پسر حضرت ابی طالب
شاه دنیا شده نگاه کنید

علی

اشعار عید سعید غدیر خم 15

************************

حسن لطفی

آتش گرفت هرکه مِی از این سَبو کشید
دیوانه شد هر آنکه ننوشید و بو کشید
مدحِ تو را نمی شود آسان سرود و گفت
باید که دست یکسره از آبرو کشید
آئینه ای گرفته خدا در مقابلش
فرمود یا علی و تو را مو به مو کشید
خود را که دید عینِ خودش را ظهور داد
یک یا علی و یکصدوده بار هو کشید
ما را رها نمیکند آن قوسِ اَبروان
باید که تیغِ اَبروی تو بر گلو کشید


ای شاه بیتِ عشق وزیزی مبارکت
بسم اله ای امیر امیری مبارکت


علی

اشعار عید سعید غدیر خم 14

************************

جواد پرچمی
مینویسم غدیر از اول
از سراج المنیر از اول
تو همان مستجار هستی و من
من همان مستجیر از اول
دل به بیگانه ای نبستم من
بر تو بودم اسیر از اول
پدر خاک حضرت افلاک
همنشین فقیر از اول
سفره ی تو ندید عمری جز
نمک و نان و شیر از اول
از تو من را گناه دورم کرد
دست من را بگیر از اول
گرچه روز غدیر امضا شد
بودی آقا امیر از اول
با ولای توام تا آخر
همه پای توام تا آخر
 
می شود غرق آفتاب شدن
سر به یک ثانیه شراب شدن
صد و ده سال از شراب نجف
میشود خورد تا خراب شدن
بس که بخشیدی از کرم چه کنم ؟
ما به غیر از خجالت آب شدن
ما نداریم حاجتی غیر از
خاک نعلین بوتراب شدن
در دعاهای ما بحق علی است
شرط اصلی مستجاب شدن

علی

سرود عید غدیر خم- 5


*******************


مجتبی صمدی شهاب
میاد صدا از میون آسمونا


داره می خونه یکی من کنت مولا


یه ذکر زیبا پیچیده توی دنیا


(حیدر حیدر یاعلی مولا)۲


بهار بهاره بهار دلپذیره


شب جنونه شب عیده غدیره


شیعهء عاشق باز این ذکر و میگیره


(حیدر حیدر یاعلی مولا)۲


همه عبدن فقط علیه مولا


همه تشنه فقط علیه دریا


هرکسی که علی علی می خونه


جا میگیره میون قلب زهرا


یاعلی یامرتضی یاحیدر

علی

سرود عید غدیر خم- 4


*******************


محمد مبشری


به روی دست پیمبر مهر تابان و منور


شد ولی الله اعظم مرتضی ساقی کوثر


در این عید غدیر ، ولایت آمده


که بر خلق جهان ، سعادت آمده


علی مولا علی ، علی مولا علی


******


این کلام مصطفی شد بر زبان ما مکرر


شد علی از امر یزدان بر همه مولا و سرور


مبارک عاشقان ، که رحمت آمده


ز سوی حق به ما ، چه نعمت آمده


علی مولا علی ، علی مولا علی

علی

سرود عید غدیر خم- 3

*******************

مجتبی صمدی

غدیر خم اومد دل تا خدا رفت

دل مستا پای ایوون طلا رفت

حسودای حیدر کور شدن آخه

یدالله رو دست احمد بالا رفت

گل در اومد امشب غصه سر اومد امشب

حکم پادشاهی ه حیدر اومد امشب

عاشقا مبارک جشن ولا مبارک

شب آقایی شیر خدا مبارک

یاعلی یاحیدر ، یا مرتضی یا حیدر

آقامون علیه ، مولامون علیه

ذکر رولبامون ، اسم این آقاست

دنیامون علیه ، عقبی مون علیه

چتر رو سرمون چادر زهراست

یاعلی یاحیدر ، یا مرتضی یا حیدر

علی

نوحه شهادت امام حسن عسکری علیه السلام-4
*************************

بسوز ای دل که مولایم فدا شد       زمین سامرا کرب و بلا شد

ز داغ  عسکری آن حجت حق        امام عصر ما صاحب عزا شد

تسلای قلب مولا

بگو یا زهرا یا زهرا

سلام ای خاک سامرا

ملائک زائر صحن و سرای تو

امام عسکری جانها  فدای تو

آه واویلا واویلا واویلا(2)

امام  عسکری جانها فدایت      سلام  انبیا بر سامرایت

طواف آسمانیها شب و روز      به دور گنبد و گلدسته هایت

بسوزم در عزای تو

دلم پر زد برای تو

برا ایوان طلای تو

دلم دارد هوای خاک سامرا

شوم  زوار خاک پاک سامرا

آه واویلا واویلا واویلا(2)

علی

نوحه شهادت امام حسن عسکری علیه السلام-3
*************************

بر لب آمد جان من

بسته شد چشمان من

من غریب سامرایم

کشته ی زهر جفایم

یامظلوم ، یامولا

******

قلب من شد پر شرر

چشم من مانده به در

با غم و محنت قرینم

کاش مهدی را ببینم

یامظلوم ، یامولا

******

مثل گل پژمرده ام

ارث مادر برده ام

از در و دیوار خانه

میکشد آتش زبانه

یامظلوم ، یامولا

مجتبی صمدی

علی

شعر شهادت امام حسن عسکری علیه السلام-10
*************************

آدمم؛ آدمِ خودت آقا..
ز طفولیتم گدا بودم
کاش از دیار خود امروز
عازم شهر سامرا بودم

گرچه زندانی و محاصره ای
عسگری و…چه هیبتی داری
سامرایت که آمدم گفتم
چه غریبی؛چه غربتی داری

شیعیان شما ببین آقا
همه شان را به خاک و خون بستند
مردم نیجریه هم امروز
مثل تو مردمی غریب هستند

حامد جولازاده

علی

شعر شهادت امام حسن عسکری علیه السلام-9
*************************

غلامرضا سازگار

ای سراپا حسن حیّ ذوالمنن

سوّمین ابن الرّضا دوّم حسن

ای هزاران آفتاب مشتری

یا اباالمهدی امام عسکری

اسوه ی تقوی خدایی بنده ای

همچو جان در جسم ایمان زنده ای

دُرّ ده دریا و بحر یک گهر

آن گهر خود حجّت ثانی عشر

با همه درد و غم و عمر کمت

تا ابد مرهون احسان عالمت

از نماز و از دعای متصل

بردی از دشمن کنار حبس دل

با خدا پیوسته در راز و نیاز

روزها را روزه، شب ها در نماز

علی

شعر شهادت امام حسن عسکری علیه السلام-8
*************************

مهدی مقیمی

من آن مسافرم که دو چشمم بهاری است

بارانِ غربتم به روی گونه جاری است

من آن مسافرم که ز اجداد اطهرم

غربت برای زندگی ام یادگاری است

سهم من از تمامیِ دنیاست جام زهر

سهم دو دیدهء پسرم بی قراری است

پهلو شکسته مادرم آمد به سامرا

ایام ماتم و محن و سوگواری است

دردی عجیب پیکر من را فرا گرفت

ضعفی نشسته در تنم این زهر ، کاری است

من می روم به دیدهء خونبار ، سامرا

گردیده کربلای من انگار ، سامرا

علی

شعر شهادت امام حسن عسکری علیه السلام-7
*************************

سید حمیدرضا برقعی

یازده بار جهان گوشه زندان کم نیست
کنج زندان بلا گریهء باران کم نیست

سامرائی شده ام ، راه گدایی بلدم
لقمه نانی بده از دست شما نان کم نیست

قسمت کعبه نشد تا که طوافت بکند
بر دل کعبه همین داغ فراوان کم نیست

یازده بار به جای تو به مشهد رفتم
بپذیرش به خدا حج فقیران کم نیست

زخم دندان تو و جام پر از خون آبه
ماجرائی است که در ایل تو چندان کم نیست

بوسهء جام به لب های تو یعنی این بار
خیزران نیست ولی روضهء دندان کم نیست

از همان دم پسر کوچکتان باران شد
تاهمین لحظه که خون گریه ء باران کم نیست

علی

شعر شهادت امام حسن عسکری علیه السلام-6
*************************

غلامرضا سازگار

تسلیت ای حجّت ثانی عشر یاین الحسن

زود بود از بهر تو داغ پدر یابن الحسن

قلب بابت از شرار زهر دشمن آب شد

سوخت جسم و جانش از پا تا به سر یابن الحسن

کودک شش ساله بودی بر پدر خواندی نماز

ریختی از چشم خود خون جگر یابن الحسن

زود گرد بی کسی بر ماه رخسارت نشست

زود کردی جامۀ ماتم به بر یابن الحسن

قرن ها چشم تو گریان است بر جدّت حسین

لحظه لحظه ریختی اشک بصر یابن الحسن

طفل بودی پیش چشمت چشم بابا بسته شد

تو نگه کردی و او زد بال و پر یابن الحسن

مخفی از چشم همه، چشم تو بر بابا گریست

سوختی چون شمع سوزان تا سحر یابن الحسن

علی

شعر شهادت امام حسن عسکری علیه السلام-5
*************************

محمود ژولیده

اینست راز روضۀ اشک روان شدن

خورشید بودن و پسِ پرده نهان شدن

دور از وطن شدن،به شب تار،بی خبر

تبعید از مدینه به یک پادگان شدن

محروم از دیار وَ دیدار شیعیان

زندان شدن،غریب شدن، بی امان شدن

هر شب شبیه سید و مولای خود علی

با چاه در نوا شدن و همزبان شدن

با دست و پای بسته چو اجداد طاهرین

از فرط غصه،پیر و بظاهر جوان شدن

هم حرف بد شنیدن و دم بر نیامدن

هم بارها به دشمن خود میزبان شدن

عمری امام بودن و پیرو نداشتن

هر دم به یک جفا و ستم امتحان شدن

علی

سرود امامت حضرت مهدی (عج)
************************

زمستونه اما هوا بهاره

دلای عاشق باز هم بیقراره

خدا تاج سرداری جهان رو

رو فرق مهدی زهرا می زاره

شد امام آخر به کل هستی رهبر

تا که بر پا کنه راه و مرام حیدر


آخرین امیده اومدنش نویده


مثل این آقا زاده رو کسی ندیده


یابن زهرا مولا یاسیدی یامولا

علی

اشعارامامت حضرت مهدی (عج(-5

*************************

بر سر بنهاد تاج شاهی جهان


آن مسبب خلقت این کون ومکان


او موهبت آخر آن رب جلیست


افسوس که میشود ز چشم ها نهان


مهدی است همان مهدی موعود است این


آنکه داده اند، انبیا ز او نشان


بازار فساد و ظلم میشود کساد


او هست بهار دل هر پیرو جوان


صد هزار چون مسیح میشود علاج


در مریض خانه اش به طور رایگان

علی

اشعارامامت حضرت مهدی (عج(-4

*************************

اسماعیل شبرنگ

ربیع آمده اما بهار من نرسید

به داد این دل سرگشته یار من نرسید


خداکند که بمیرم در این غروب غریب


از این که جمعه گذشت و نگار من نرسید


سوال می کنم از خود شبیه هفته ی قبل


چرا پناه دل بی قرار من نرسید؟؟


کنار منتظران زار می زنم...از بس


زمان سرشدن انتظار من نرسید


تمام ایل و تبارم فدای آمدنش


امید آخر ایل و تبار من نرسید

علی

اشعارامامت حضرت مهدی (عج(-3

*************************

خبر از ظهور تو...

سراپا کویریم و چشم‌انتظاری
که یک روز، یکریز بر ما بباری
بیا جامه‌ات را به جنگل بپوشان
که قرآن بروید، قناری قناری
و مرداب‌هایی که در خواب هستند
بیاشوب‌شان، آی، همواره جاری!
در اینجا که تصویر باران مجازی‌ست
چه زیباست در چشمت آیینه‌کاری
تو روشن‌تر از آنی، ای نور غیبی،
که خورشیدها را به یاری بیاری
قسم می‌خورم شب پُر از خستگی شد
به آن کهکشانی که در چشم داری
خبر از ظهور تو می‌داد، ای عشق!
نسیمی که می‌رفت با بی‌قراری...

علی

اشعارامامت حضرت مهدی (عج(-2

*************************

یا صاحب الزمان

از همه سو می دمد، نور تجلّای تو


 غایبی و عالمی است، محو تماشای تو


تا که نهم از شرف، پا به سر آسمان


کاش که می شد سرم، خاک کف پای تو!


روی به هر سو کنی، پای به هر جا نهی


در سر ما شور توست، در دل ما جای تو


سروقدان قائمند تا تو قیامت کنی


ای نگه فاطمه بر قد و بالای تو!


خیز و بر آر از جگر بانگ "اَنَاالمنتقم"


تا همگان بشنوند از حرم، آوای تو


زنده شود از دمت، روح هزاران مسیح

علی