کوثرنامه

پایگاه اشعار مدح، مرثیه، سرود، و نوحه

کوثرنامه

پایگاه اشعار مدح، مرثیه، سرود، و نوحه

تقدیم به شهید غلامحسین فتحی

کوثرنامه

۵۲ مطلب در آبان ۱۳۹۶ ثبت شده است

بحر طویل
گِرِه ای سخت زد و بُغچه ی خود را برداشت
دلش اینبار هوایِ حرمی دیگر داشت
روستایی فقیریست ولی باوَر داشت
شوقِ دیدار غریبالغُرَبا بر سر داشت

چوب دستی به کفِ دست و قدم بر سرِ صحرا زده و پشتِ سرش کاسه ی آبی به زمین ریخت زنی پیرو
به او گفت که مادر بِرِسان از من افتاده سلامم به امامم و بگو قُوَتِ پا نیست،بیایم به حضورت
به شفا خانه ی نورَت
بُرو فرزند گِرِه زن پرِ این پارچه را کُنجِ ضریحش به امیدی که گُشایَد گره ها را
دلِ ما را

علی

اشعار شهادت امام رضا علیه السلام-15
************************
دلم خوش است، امام رئوف ایرانی است
اگرچه، در همه عرش و فرش سلطانی است
عنایتی به خراسان شده، ز جانب حق
هوای مشهد ایران، هماره عرفانی است
قدم به خاک خراسان، نهاده و دیدم
فضای شهر مقدس، لطیف و روحانی است
امام ضامن آهو، به ما نظر دارد
فدای آن نگه مست او که نورانی است
به زائران حرم، لطف ویژه‌ای دارد
به چشم دل نگری، بار عام و مهمانی است
کبوتران حرم، ذکر یار می‌گویند
به گوش جان شنوی، آیه‌های رحمانی است
دلِ شکسته زائر همیشه کارگشاست
ز شوق دیده زوار اوست، بارانی است
فرشته‌های خدا، زائران آن حرمند
در آن میانه، فیوضات ناب و پنهانی است
به سایه‌سار ولایت، امید بسته دلم
عزیز و رهبر ایران‌زمین خراسانی است

علی

اشعار شهادت امام رضا علیه السلام-14
************************
 در ظلّ روزگارِ شما یا ابالحسن

هستیم ریزه خوارِ شما یا ابالحسن
در جمعِ جان نثارِ شما یا ابالحسن
ماییم هَمجَوارِ شما یا ابالحسن
از خیلِ دوستدارِ شما یا ابالحسن

مشهد زمین نیست ولی آسمان که هست
مشهد بهشت نیست ولی بیش از آن که هست
مشهد کَرانه نیست ولی بی کَران که هست
شُکرِ خدا برای سَرَم آسِتان که هست
شُد قبله ام دیارِ شما یا ابالحسن
 


باید گرفت زیرِ پرِ جبرئیل را
باید که پا برهنه ببینی خلیل را
در صحنِ انقلاب،مِیِ سَلسَبیل را
لطفِ کثیرِ حضرت و ظرفِ قَلیل را
چشمِ من و غبارِ شما یا ابالحسن

علی

اشعار شهادت امام رضا علیه السلام-13
************************
آمده ام عقده گشایی کنم از درت ای شاه گدایی کنم

بر حرم دوست پرستو شوم ریزه خور ضامن آهو شوم
هیچ دری را نزنم غیر دوست دیده و دل هر دو بدنبال دوست
روضه توو بوی جنان میدهد کوی رضا خط امان می دهد
جز قدح اشک مرا ظرف نیست من که سراپا بدم و حرف نیست
حرف در این است غبار درم بر تو و جد و پدرت نوکرم
خانه تو خانه آل عباست فوج ملک زائر قبر رضاست
بقعه تو قبله اهل دل است نام رضا چاره هر مشکل است
ای به دو صد موسی عمران امیر زنده شد از معجزه ات نقش شیر
ای پسر سبز قبای علی در تو بود جود و عطای علی
رو چو به ایوان طلا میکنم گریه کنان رضا رضا میکنم

علی

اشعار شهادت امام رضا علیه السلام-12
************************
بیمارم و دنبال شفا آمده ام

محتاجم و در پی عطا آمده ام


سوگند به تک تک کبوترهایت
با آرزوی کرب و بلا آمده ام


محــمدحسن بیات لو

علی

اشعار شهادت امام رضا علیه السلام-11
************************
به کرم خانه‌ی مشهد برو تا جان یابی

 
اذن ره یافتن درگه سلطان یابی
 
برو ای مور مگر ملک سلیمان یابی
 
هرچه مد نظر توست خراسان یابی

 
هرچه میخواهی از این درگه شاهانه بگیر
 
سالی یکبار برو روزی سالانه بگیر

 
سالی یکبار بدک نیست کبوتر بشوی
 
برو تا عاشق پرواز مکرر بشوی
 
دست خالی برو دستِ پر از زر بشوی
 
پادشاهی بکنی سائل این در بشوی

 
روزیِ خود فقط از صاحب این خانه بگیر
 
سالی یکبار برو روزی سالانه بگیر

 
عرض حاجت به شه عاطفه بردن، خوب است
 
کیسه‌ی زر که گرفتیم نشمردن، خوب است
 
دل به سلطان کرامات سپردن، خوب است
 
از می‌میکده‌ی غیر نخوردن، خوب است

 
از کف ساقیِ این میکده پیمانه بگیر
 
سالی یکبار برو روزی سالانه بگیر

علی

اشعار شهادت امام رضا علیه السلام-10
************************
آخرین پاره سرخ جگرم را سوزاند

زهر وقتی که من و بال و پرم را سوزاند

نیست آبی که نفس بین گلو بند آمد

جرعه آبی که عطش تشنه تنم را سوزاند

گریه دارند به حالم در و دیوار و جواد....

....ناله بی کسی ام دور و برم را سوزاند

کاش میریخت به بیرون جگرم حیف نشد

مانده در سینه و پا تا به سرم را سوزاند

خوب پیداست از این پا به زمین کوبیدن

آتش و داغ تن محتضرم را سوزاند

داغ آن طفل زبان بسته که حتی حالا

داغ لب هاش دل شعله ورم را سوزاند

مادرش پشت حرم بر سر خاکش میگفت :

این چه تیری ست که حلق پسرم را سوزاند

مادرش گرم سخن با لب او بود هنوز

که حرامی پِی گهواره حرم را سوزاند

خیمه ای شعله ور افتاد به روی طفلی

دخترک گفت که ای عمه سرم را سوزاند

کعب نی ،سیلی و زنجیر تبانی کردند

نیزه ها آمده و فاتحه خوانی کردند

علی

اشعار شهادت امام رضا علیه السلام-9
************************
باز در شهر پیمبر چه قدر غوغا شد

باز هم چشم حرم پای غمی دریا شد

قسمت این است ز یثرب برود جانب طوس

روضهی غربت آقا همه جا بر پا شد

خواهران گریهکن هجر برادر شدهاند

باز هم دور کسی همهمهی زنها شد

باز هم کودکی از دیدن بابا جا ماند

باز هم دیدن او آرزوی بابا شد

امر فرمود که پشت سر من گریه کنید

امر آقا به چه سوز جگری اجرا شد

هر کجا حرف وداع است گریزش یکجاست

به همان جا که «حسین بن علی» تنها شد

علی

اشعار شهادت امام رضا علیه السلام-8
************************
آی فاطمه ی قم سرت سلامت باد

برادرت وسط کوچه ها زمین افتاد

یگانه بانوی قم کوکب امام رضا


فدای گریه ات ای زینب امام رضا

نشد که سایه بر آن سایه ی سرت بدهی


نشد که آب به دست برادرت بدهی

میان حجره نفس زد تو را صدا بزند


هزار شکر ندیدی که دست و پا بزند

نشد اگرچه که پایین پاش گریه کنی


نشد اگر که بیایی براش گریه کنی

علی

اشعار شهادت امام رضا علیه السلام-7
************************
همیشه قبل هر حرفی برایت شعر می خوانم

قبولم کن من آداب زیارت را نمی دانم

نمی دانم چرا این قدر با من مهربانی تو

نمی دانم کنارت میزبانم یا که مهمانم

نگاهم روبروی تو، بلاتکلیف می ماند

که از لبخند لبریزم، که از گریه فراوانم

به دریا می زنم دریا ضریح توست غرقم کن

در این امواج پرشوری که من یک قطره از آنم

سکوت هرچه آیینه، نمازم را طمأنینه

بریز آرامشی دیرینه در سینه پریشانم

تماشا می شوی آیه به آیه در قنوت من

تویی شرط و شروط من اگر گاهی مسلمانم

اگر سلطان تویی دیگر ابایی نیست می گویم :

که من یک شاعر درباری ام مداح سلطانم

سید حمید رضا برقعی

علی

نوحه شهادت امام رضا علیه السلام- 9

************************

رسولی- نوری-عظیمی
زمینه


زهر کینه زد آتیشم


لحظه لحظه بدتر میشم


چشممو به این در دوختم


تا بیاد جوادم پیشم


هیچ کس نیست ببینه حالمو


این حال رو به زوالمو


شیکوندن تو قفس عاقبت ، دو بال مو


این دوری ، منو کرده ازین دنیا سیر


مادر جان ، سرم و روی دامن بگیر

علی

نوحه شهادت امام رضا علیه السلام- 8

************************

مجتبی صمدی

زمینه


منم تنها در این غم ها ندارم همدمی


براین زهر پر ازشعله ندارم مرهمی


دلم دلم ، شده پر از شرار کینه


شده شده ، دلم شده تنگ مدینه


کاشکی میشد برم مدینه پیش قبر مادر ، واویلا


یا سر بزارم از غریبی روخاک پیمبر ، واویلا


غریبم وای

علی

نوحه شهادت امام رضا علیه السلام- 7

************************

نوحه

حجره ی در بسته گشته قتلگاهم


کی میرسد از مدینه قرص ماهم


از پا فتادم ، برس بدادم


اجل بده مهلت تا آید جوادم


مولا رضا جان ، مولا رضا جان


مولا رضا جان مولا ، مولا رضا جان

علی

نوحه شهادت امام رضا علیه السلام- 6

************************

نوحه
فتد از گوشه ی حجره صدایی/ صدای ناله های آشنایی
زند ناله کسی با کام خونین /عصای پیری بابا کجایی
گرفته آتش پیکرم – بسوزد از پا تا سرم
نفس مانده در حنجرم
رخم خاکی – دلم پر غم – ز جان سیرم
بیا بابا – که بوسه از – رخت گیرم
وای رضا جان ۳
به خاک سرد حجره سر گذارم
به خود میپیچم و جان میسپارم
زدم تا دست و پا با کام عطشان / صدای مادرم آمد کنارم
تماشایی شده حالم – شده خاکی پرو بالم
فقط در فکر گودالم
دلیلی دارد – این اشکان – بی حدم
لگد زد بر – ضریح سینه ی جدم
وای رضا جان ۳

علی

نوحه شهادت امام رضا علیه السلام- 5

************************

                چشمم به راهش مانده و آهم به سینه


تا که جگر گوشه ام آید از مدینه


یا رب به غربت از پا فتادم            کی از مدینه آید جوادم

کی میرسد سوی مدینه ناله من


تا آید از ره زائر نه ساله من


از آتش زهر در التهابم             در شهر غربت در پیچ و تابم

علی

نوحه شهادت امام رضا علیه السلام- 4

************************

زمینه امام رضا(ع)
هشتمین گل از ال عصمت
یاس زهرا در اوج غربت
در نگاهش غبار حسرت
رفته از کف توانش
خون چکد از دهانش
شد بر لب نیمه جانش
( آه و واویلتا واویلا )
روی خاک غریبی تنها
میکشد تشنه لب پایش را
ناله‌هایش شده یا زهرا
در دلش شور و شین است
در غم زیرین است
ذکر او یا حسین است
( آه و واویلتا واویلا )
(حامد الواری)

علی

نوحه شهادت امام حسن علیه السلام-5

 ****************

بر غربت من آسمانها گریه کرده            مرغ هوا ماهی دریا گریه کرده

خون شد دل دهر از غربت من        در کوچه دشمن ، در خانه دشمن

من مجتبایم

 

آه ای مدینه تو بمان با کوچه هایت    با خاطرات قصه های مجتبایت

بنگر که جانم بر لب رسیده        با اشک و ناله زینب رسیده

من مجتبایم

علی

نوحه شهادت امام حسن علیه السلام-4

 ****************

زمینه

از دل من، غربت می باره / غصه ی من، غصه ی دلداره

( ناله زنان، به شب و روز من / زهر جفا، گشته مرا چاره ) 2

دیگر از، دنیا بیزارم – هر نفس، آذر می بارم – عاقبت، شد ماتم کارم 2

من، کریم عالمینم / من غریب مثه حسینم

 

شاهد مر،گم دیوار و در / باعث مر،گم غصه ی دلبر

( آنچه زده، قلب مرا آتش / سیلی دشمن به روی مادر ) 2

مادرم، روی زمین افتاد – ناله زد، گفتم او جان داد – گوشوار، ای داد و بیداد 2

من، کریم عالمینم / من غریب مثه حسینم

علی

نوحه شهادت امام حسن علیه السلام-3

 ****************

نوحه امام مجتبی
سلام ای آقای کریمم گرفتار تو از قدیمم
تو شاه و من عبد حریمم حسن جان (۲)
بزرگ آل مرتضایی امام شاه کربلایی
چرا پس بی صحن و سرایی حسن جان (۲)
حسن جان – برای تو صحن و سرا می‌سازیم
ضریحی چنان کربلا می‌سازیم (بنامت بنازیم)
کریم شهر پیغمبری حسن
میان خانه بی یاوری حسن
تو شهریار بی لشگری حسن
(یابن الزهرا لبیک یا حسن)
علی

شعر شهادت امام حسن علیه السلام-15

***************

محــمد جواد پرچمی

دارم به خاطر حَرَمَت گریه می کنم


از شوق  سفره یِ کرمت گریه می کنم


در روضه هایِ مُحترمت گریه می کنم


وقتی برای درد و غمت گریه می کنم


حتی علی و فاطمه خوشحال میشوند


در خانواده ات همه خوشحال میشوند


دنیا ندید وسعتِ بالاتر از تو را


سائل ندید جز خودت آقاتر از تو را


دستی ندید دستِ بفرماتر از تو را


یثرب ندید حضرتِ تنهاتر از تو را


تنها میانِ خانه و تنها میانِ شهر


زخم زبانِ همسر و زخم زبانِ شهر

علی

شعر شهادت امام حسن علیه السلام-14

***************

مهدی علی قاسمی

ماسِوی شد سائلِ دستِ کریم


هستی ما هست از هستِ کریم


نیمه ی ماه خدا حس می کنم


بر سر خود گرمی دست کریم


برجمالش ماه هم سجده کُنَد


بسکه نورش هست برجَسته ، کریم


گر درون کوچه ای شد ازدحام


رو به روی خانه بنشسته ، کریم

علی

شعر شهادت امام حسن علیه السلام-13

***************

مجتبی روشن روان

خوشم که از ازل شدم به درگهت گدا حسن


همیشه می زنم صدا ز سوز دل تو را حسن


عنایتی دلم شود ز دام غم رها حسن


مرا مخواه بیش از این به غصه مبتلا حسن


خدا اجازه می دهد چنین دعا کنم حسن


که یا من اسمه دوا و ذکره شفا حسن


«کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن»



ز دست می روم اگر ز سر مرا تو واکنی


ز جمع عاشقانِ با صفای خود جدا کنی

علی

شعر شهادت امام حسن علیه السلام-12

***************

محسن حنیفی

افتاده بود روی زمین خواهرش رسید
ام المصائب آمد و بالا سرش رسید


سر را به روی دامن زهرائی اش نهاد
یک کاسه آب دست امام غریب داد


سر خود سرش که چادر مادر نکرده است
کم مادری برای برادر نکرده است


بانوی روضه ها سخنش را شروع کرد
واویلتا حسن حسنش را شروع کرد


بر روی خاک سر نگذاری سرم فدات
بال و پرت شکسته و بال و پرم فدات


پا بر زمین نکش جگرم تیر می کشد
پشت و پناه من کمرم تیر می کشد

علی

شعر شهادت امام حسن علیه السلام-11

***************

محــمد بیابانی

اینکه از زهر جفا جای به بستر دارد
طشتی از خون دل خویش برابر دارد


چشمهایش به در و منتظر آمدنیست
زیر لب زمزمه مادر مادر دارد


جگرش سوخته از یک غم و یک غربت نیست
داغ ارثی ست که در سینه مکرر دارد


زهر تنها کس و کار دل او گشت اگر
یادگاریست که از کینه همسر درد


لحظه های سفرش در بغلش می گیرد
چادری را که بوی یاس معطر دارد


آرزو داشت نمی دید در آن کوچه تنگ
مادرش روی زمین لاله پرپر دارد

علی

شعر شهادت امام حسن علیه السلام-10

***************

حسین عباسپور

صبوری به پای تو سر می گذارد
غمت داغ ها بر جگر می گذارد

کمی خواستم از غریبی بگویم
نه! این بغض سنگی مگر می گذارد؟

و من نیستم بدتر از مرد شامی
نگاه تو در من اثر می گذارد

کریمی که از کودکی می شناسم
قدم روی این چشم تر می گذارد

دلم باز با یاد غم هایت آقا
غریبانه سر روی در می گذارد

علی

شعر شهادت امام حسن علیه السلام-9

***************

سعید توفیقی

سکوت، زهر شد و در گلوی مجنون ریخت
دل شکسته ی لیلا از این مصیبت سوخت
به یاد خاطره های کریم آل عبا
تمام خاطره هایم در اوج غربت سوخت
**
سکوت گفتم و یادم سکوت او آمد
و زهر گفتم و یادم ز زهر خوردن او
و تیر آه به قلبم نشست و کردم یاد
ز تیرهای کفن دوز رفته در تن او

علی

شعر شهادت امام حسن علیه السلام - 8

***************

مصیبت رسول الله و امام حسن علیهما السلام
غلامرضاسازگار


ای بهشت مدینه شهر رسول
باغ سر سبز لاله های بتول


تو بهشتی ولی بهارت کو
ای قرار همه قرارت کو


شِکوه بر درگه خدا داری
نالۀ وامحــمدا داری


شهر احمد، کجاست احمدِ تو
از چه خاموش شد محــمد تو


آسمان ها همه خراب شوید
کوه ها در شراره آب شوید


ناله ها آه از جگر خیزید
اختران بر زمین فرو ریزید

علی

شعر شهادت امام حسن علیه السلام - 7

***************

محــمد بیابانی

ای فقط ناله ای صدای اشک
ای وجود تو مبتلای اشک


گیسوانت سپید شد آقا
پیکرت آب شد به پای اشک


حرف من نیست فضه میگوید
بین خانه تویی خدای اشک


قتل تو بین کوچه ها رخ داد
زهر یارت شده دوای اشک


چقدر گریه میکنی آقا
روضه ات را بخوان به جای اشک


ماجرایی که زود پیرت کرد
آنچه از زندگیت سیرت کرد


چه بگویم از آن گل پرپر
چه بگویم ز داغ نیلوفر

علی

شعر شهادت امام حسن علیه السلام - 6

***************

ای کریمان جهان شاه کریمان حسن است
میوه ی جان نبی نور دل بوالحسن است
عشق من هستی من ساقی من ساغر من
نور من رهبر من سید و سالار من است
او امیر الامرا خسرو اقلیم وجود
او شفیع دو سرا واسطه ی ذوالمنن است
قد او قامت او صورت او سیرت او
اشبه الناس رسول است حسن در حسن است

علی

شعر شهادت امام حسن علیه السلام - 5

***************

گرد و غبار غم زده خیمه به سینه ام
من زائر قبور خراب مدینه ام
آن جا که گریه ها همه خاموش و بی صداست
هر کس بمیرد از غم آن سرزمین رواست
آن جا که بغض سینه گلو گیر می شود
حتی جوان ز غربت آن پیر می شود
خاکش همیشه سرخ و هوایش غباری است
از گریه های فاطمه آیینه کاری است

علی

نوحه رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله- 5

*************

محـمد مبشری

نوحه

 (به سبک من ابوفاضل و من)

فاطمه در سه جا گشته عزایش به پا

گه پدر گوید و گه حسن و گه رضا

با دلی مبتلا

می کند ناله ها

وامصیبت وامصیبت

******

موسم ماتم حضرت طاها شده

پر ز اشک عزا دیده ی زهرا شده

تهمتی بر جنون

می زند خصم دون

وامصیبت وامصیبت

علی

نوحه رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله- 4

*************

محـمدمهدی روحی
زمزمه

بیا بشین کنار من بابا

گریه نکن برای من زهرا

طاقت ندارم عزیزم ، گریه های تو رو ببینم

می رم ولی میای پیشم ، دختر خوب و نازنینم

می رم ولی دلواپس ، ماجرای سقط جنینم

زهرای من زهرای من ، زهرای من خدانگهدار

******

لحظه ی آخره برای من

حسین بشین رو شونه های من

راحت می رم پیش خدا ، اگه حسین باشی کنارم

برای روز غربتت ، دارم مث بارون می بارم

با پا روی سینه ات می رن ، خدا می دونه بی قرارم

زهرای من زهرای من ، زهرای من خدانگهدار

علی

نوحه رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله- 3

*************

مجتبی صمدی شهاب
زمینه

ای اولین یارم علی

صاحب اسرار ، ای یار غمخوار ، خدانگهدار ، علی علی

چشمام و با دستات ببند

دست خدایی ، که آشنایی تو با وفایی ، علی علی

یار با وفا میزنم صدا اسمت و دوباره

میرم اما دل واسه تو علی خیلی بیقراره

میرم و دعام اینه که الهی بلا نبینی

بی وفایی از دست امت بی وفا نبینی

عشقم یارم حیدر

پرچمدارم حیدر

حیدر حیدر حیدر

نوحه رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله- 3

*************

مجتبی صمدی شهاب
زمینه

ای اولین یارم علی

صاحب اسرار ، ای یار غمخوار ، خدانگهدار ، علی علی

چشمام و با دستات ببند

دست خدایی ، که آشنایی تو با وفایی ، علی علی

یار با وفا میزنم صدا اسمت و دوباره

میرم اما دل واسه تو علی خیلی بیقراره

میرم و دعام اینه که الهی بلا نبینی

بی وفایی از دست امت بی وفا نبینی

عشقم یارم حیدر

پرچمدارم حیدر

حیدر حیدر حیدر

آمد وقت سفر آمد وقت سفر

وای وای وای

******

کاش بعد من تو بی کسی

نمونی تنها ، از دست دنیا ، نیفتی از پا ، علی علی

گفتم به زهرا همیشه

باشه کنارت ، بمونه یارت ، دل بیقرات ، علی علی

بعد من اگه غم کشیدی از مردم زمونه

فاطمه برات تو بلاها مثل سپر می مونه

فاطمه نمیزاره که غریب باشی تو مدینه

گرچه آتیش اون در و دیوار رو تنش بشینه

ای وای از مدینه

وای از میخ و سینه

حیدر حیدر حیدر

آمد وقت سفر آمد وقت سفر

وای وای وای

******

صبر و تحمل کن اگه

حرمت شکستند ، دستاتو بستند ، قلبت و خستند ، وای وای

صبر و تحمل کن اگه

دیدی که زهرا ، به روی خاک ها ، افتاده تنها ، وای وای

دوست دارم دم آخریه که غرق شور و شینم

تا که باز بزارم لبامو روی لب حسینم

دوست دارم بازم جای ضربه ی خنجر و ببوسم

غرق گریه باز جایگاه زخم سر و ببوسم

وای از آه محزون

وای از طشت پرخون

حیدر حیدر حیدر

آمد وقت سفر آمد وقت سفر

وای وای وای

دریافت سبک

************************
مجتبی صمدی شهاب
نوحه

فاطمه ای دخترم ، نور چشمان ترم

می روم از دار دنیا

ای عزیز جان بابا

یا زهرا واویلا

******

ای گلستان علی ، جان تو جان علی

بهر او سینه سپر کن

از علی دفع خطر کن

یا زهرا واویلا

******

میدهم بر تو خبر ، میروی در پشت در

میشوی مجروح و خسته

میشوی پهلو شکسته

یا زهرا واویلا

دریافت سبک

************************
مجتبی صمدی شهاب

زمینه

خداحافظ عزیز من دگر من میروم

دم آخر به بالینم بیا ای دخترم

بیا بیا بیا بیا بیا بسویم

بیا بیا که راز دل بتو بگویم

تو اولین نفری که میای کنار بابا ، یازهرا

زیاد نمیمونی تو بعد من میون دنیا ، یازهرا

زهرا وای

******

نکن زاری کنارم ای گل ریحون من

که از آهت میسوزه این دل پرخون من

دلم دلم زداغ تو دلم بیماره

دلم دلم میون اون در ودیواره

الهی گیر نکنی بین آتیش مدینه ، یازهرا

الهی که نشی پیش علی شکسته سینه ، یازهرا

زهرا وای

******

حسینم کو که میخوام باز ببوسم حنجرش

الهی که خدا صبری بده بر خواهرش

امون امون زصید رفته از حال

میره میره میره زینب میون گودال

میشینه اشک بی کسی رو گونه های خواهر ، واویلا

می بوسه جای من گلوی زخمی ه برادر ، واویلا

زهرا وای

دریافت سبک

************************
مجتبی صمدی شهاب
 زمینه

آخر عمرمه فاطمه دخترم

بیا بیا بشین باز بالای سرم

می روم و دعای لب من توئی

از غم تو می‌لرزه همه پیکرم

گریه نکن برای بابا

وای امون از ستم دنیا

با ساقه های شکسته زود

میائی پیش من ای زهرا

فاطمه فاطمه ، یازهرا

******

گریه نکن که میخوام وصیت کنم

از نب رنج تو داره لرزه تنم

اگه دلت برام تنگ میشه دخترم

تو آغوشت بگیر فاطمه پیرهنم

بعد من ای گل ریحونه

علی کنار تو می مونه

اگه علی کنارت باشه

کسی تو رو نمی سوزونه

فاطمه فاطمه ، یازهرا

دریافت سبک

************************

علی

شعر رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله-12

********************

 حوادثی‌ست کـه قلـب مدینـه می‌لرزد

مدینه چون دل امّت بـه سینه می‌لرزد

سپاه شب، شده مست تصرّف خورشید

نسیم، شعله شد و در فضا شراره کشید

تمـام وسعت ملک خـدا شبِ تـار است

چه روی داده که خورشید هم عزادار است؟

ز کـوه و دشت و بیابـان خدا‌خدا شنوم

ز جنّ و انس و ملَک «وامحمّدا» شنوم

علی

شعر رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله-11

********************

ﺩﺍﻏﯽ ﺍﮔﺮ ﻧﺒﻮﺩ ﮐﻪ ﮔﺮﯾﺎﻥ ﻧﻤﯽ ﺷﺪﯾﻢ
      ﻟﻄﻔﯽ ﺍﮔﺮ ﻧﺒﻮﺩ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﻧﻤﯽ ﺷﺪﯾﻢ
      
       ﯾﺎ ﺍﯾّﻬﺎ ﺍﻟﺮّﺳﻮﻝ ﺑﺪﻭﻥ ﺩﻋﺎﯼ ﺗﻮ
      ﺍﺯ ﭘﯿﺮﻭﺍﻥ ﻋﺘﺮﺕ ﻭ ﻗﺮﺁﻥ ﻧﻤﯽ ﺷﺪﯾﻢ
      
      ﯾﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﮔﻮﺷﻪ ﭼﺸﻢ ﺍﺑﺎﺍﻟﻔﻀﻞ ﺗﻮ ﻧﺒﻮﺩ
      ﻣﺎ ﺍﺯ ﺗﺒﺎﺭ ﺣﻀﺮﺕ ﺳﻠﻤﺎﻥ ﻧﻤﯽ ﺷﺪﯾﻢ
      
      ﺑﯽ ﺣﺐ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﺗﻮ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﯼ ﮐﺮﻡ
      ﺟﺎﯾﯽ ﻧﺪﺍﺷﺘﯿﻢ ﻭ ﻣﻬﻤﺎﻥ ﻧﻤﯽ ﺷﺪﯾﻢ
علی

شعر رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله-10

********************

غلامرضا سازگار

مُلک وجود غرق در اندوه و در عزاست
آغاز صبح غربت زهرا و مرتضاست

قرآن عزا گرفته و عترت شده غریب
شهر مدینه را به جگر داغ مصطفاست

خون گریه کن مدینه! کز این ماتم عظیم
گر آسمان خراب شود بر سرت رواست

گشتند انبیا همه چون فاطمه یتیم
زیرا عزای قافله سالار انبیاست

علی

شعر رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله-9

*************

مهدی رحیمی

جنگ با زهر چونکه تن به تن است
اثرش مستقیم بر بدن است

زهر در واقع اولین اثرش
روی هر فرد، خشکی دهن است

علت وضعی چنین زهری
ناخودآگاه آب خواستن است

ای بمیرم! در این مواقع هم
اولین دستگیر مرد، زن است

من از این چند نکته فهمیدم
روضه ی باز، روضه ی حسن است

علی

شعر رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله-8

********************

 دخترم گریه ی تو  پشت مرا می شکند
بیش از این گریه نکن قلب خدا می شکند
 
رحم کن بر دل خود آب شدی از گریه
بغض سر بسته از این حال و هوا می شکند
 
تا که نشکسته قدت راه برو در بر من
که پس از رفتن من دیده بلا می شکند
 
باز بوسیدم از این دست که زد شانه مرا
حیف یک روز کسی دست تو را می شکند
علی

شعر رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله-7

***********************

کمال مومنی

کم گریه کن که گریه امانت بریده است
گویا که وقت رفتن بابا رسیده است
 
 حق داری از غمش به سرو سینه می زنی
چون مثل او کسی به دو عالم ندیده است
 
 در روز آخرش چه شده این چنین نبی
جز اهل بیت تو زهمه دل بریده است
 
 بر روی سینه اش حسنین ناله می زنند
اشکش بر ای هر دو زغم ها چکیده است
علی

شعر رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله-6

*******************

یوسف رحیمی
ملکوت نگاه بارانیت
راوی یک مدینه اندوه است
سالیانی است از غم غربت
خاطر خسته‌ی تو مجروح است
**
این اهالی ظلمت دنیا
مردمان قبیله‌ی وهمند
در سلوک هدایت و رحمت
اشتیاق تو را نمی فهمند
علی

شعر رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله-5

********************

از سراپای مدینه گِل غم میریزد
     
اشک از دیده ی غم بار حرم میریزد
     
از نگاه نگران، برق الم میریزد
     
خوب پیداست که باران ستم میریزد
     
آه آرامش زهراست به هم میریزد
      
     
سایه ی خنده از این گلکده کم کم برود
     
یا قرار است که پیغمبر اکرم برود ؟
علی

شعر رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله-4

*************

من می روم و شهر شما باشد و غمها
باشید کمی با علیِّ(ع) بی کس و تنها
آسوده تر از قبل بزن شهر مدینه
دیگر پس از این نیش و کنایه تو به طاها
صد شکر که من نیستم آنروز که هیزم
پشته شده در پشت در خانه گلها
می دانم از این پس چه کند بغض سقیفه
با وارث دینم علی(ع) و ام ابیها
علی

شعر رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله-3

********************

ملکوت نگاه بارانیت
راوی یک مدینه اندوه است

سالیانی است از غم غربت
خاطر خسته‌ی تو مجروح است

این اهالی ظلمت دنیا
مردمان قبیله‌ی وهمند

در سلوک هدایت و رحمت
اشتیاق تو را نمی فهمند

ماتم این شکنجه های کبود
غصه ها بی مجال پیرت کرد
علی

بازگشت کاروان به مدینه - 6

************************

آمـدم از سـفر، مـدینـه سـلام
خسته وخون جگرمدینه سلام


با شـکوه و جـلال رفـتم من
دیده ای با چه حال رفتم من


وقت رفتن غرور من دیدی
آن شـکوه عـبور مـن دیدی


محملم پرده داشت یادت هست
جای دستی نداشت یادت هست


ثـروت عــالمیـن بــود مـرا
دلبری چون حسین بود مرا

علی

بازگشت کاروان به مدینه -5

************************

پروانه نجاتی

عبا به روی سر انداخت سمت کوچه دوید
ورود قافله را از دهان شهر شنید


مسافران عزیزش ز راه می آیند
میان گریه چو ابر بهار می خندید


پس از تحمل یک انتظار جان فرسا
عصای حوصله اش روی کوچه می لغزید


نشان قافله را با نگاه مضطربش
میان همهمه ها می گذشت و می پرسید


میان زمزمه ها بوی مرگ می آمد
برای آن چه نباید شود کمی ترسید


بشیر! حرف بزن! از حسین می دانی
هزار ماه و ستاره فدای یک خورشید

علی

 بازگشت کاروان به مدینه - 4

************************

سوی دروازه های شهر نبی

کاروانی زدور می آید

کاروانی که از میانه ی آن

عطر عشق و حضور می آید

 

زودتر زان که قافله برسد

قاصدی آمده ز جانبشان

قاصدی که سیاه پوشیده

مو پریشان و دیده اش گریان

 

در میان مدینه با ناله

می دود داد میزند: مردم

"پور شیر خدای را کشتند

عوض چند کیسه ی گندم"

 

همه از خانه ها برون آیید

حاجی داغ دیده آمده است

علی

بازگشت کاروان به مدینه -3

************************

مدینه! کاروانی سوی تو با شیون آوردم


ره آوردم بود اشکی که دامن دامن آوردم


مدینه! در برویم وا مکن چون یک جهان ماتم


نیاورد ارمغان با خود کسی، تنها من آوردم


مدینه، یک گلستان گُل اگر در کربلا بُردم


ولی اکنون گلاب حسرت از آن گلشن آوردم


اگر موی سیاهم شد سپید از غم ولی شادم


که مظلومیت خود را گواهی روشن آوردم

علی

نوحه ورود کاروان به مدینه

************************

قاسم نعمتی

یک کاروان خسته برگشته بر مدینه
زینب عزا گرفته  برسرزند سکینه
ای مردم  مدینه رخت عزا بپوشید
زینب شد بی برادر    تسلیتش بگویید
واویلتا واویلا2

این کاروان خدایا روزی به شور وشین بود
ازمدینه که میرفت مولای ان حسین بود
غم شعله زد خدایا  برخرمن ولایت
سرها به نیزه رفت و شدخیمگاه غارت
واویلتا واویلا2

علی

اشعاراربعین حسینی - 4

*************************

به سر زلف تو خوب است گرفتار شدن


با تو دارند همه میل بدهکار شدن


من کجا و هوس نوکر دربار شدن


عشق یعنی سگ آقای وفادار شدن


من همانم که مرید قمر علقمه ام


"از همه دست کشیدم که تو باشی همه ام

محمد حسین رحیمیان

علی

اشعاراربعین حسینی -3

*************************

اربعین حسینی و جابر


ای مزارت کعبه ی جان یا حبیبی یا حسین


ای حریمت رشک رضوان یا حبیبی یا حسین


 


ای سرت بر نیزه قاری ای رخت آیات نور


ای تنت اوراق قرآن یا حبیبی یا حسین


 


جابرم بر تربتت عرض سلام آورده ام


آمدم با چشم گریان یا حبیبی یا حسین


 


گر چه چشم سر ندارم دیدمت با چشم دل


سر به نی، تن در بیابان یا حبیبی یا حسین


 


پاسخم ده گر چه می دانم تنت در کربلاست


سر بود در شام ویران یا حبیبی یا حسین


تا قیامت داغ لب هایت بود بر قلب من


ای به کامت آب، عطشان یا حبیبی یا حسین

علی

اشعاراربعین حسینی -2

*************************

ای آفتاب دیدۀ روشنگرم حسین


کرده شرار داغ تو خاکسترم حسین

با دیدن مزار تو بعد از یک اربعین


آتش فتاده است به چشم ترم حسین


هر لحظه از فراق تو سالی به ما گذشت


با آن که نیست دوری تو باورم حسین


گفتی صبور باشم و بودم، ولی ببین


داغت چه کرده با دل غم پرورم حسین


بال و پری نمانده برایم، ولی هنوز


«تا پر نشسته تیر غمت در پرم حسین»

علی

اشعاراربعین حسینی -1


*************************

رسیده ام به تو اما ،چه جاى خوشحالى؟


نه رنگ بر رخ من مانده نه ز تو بالى

مرا ببخش نبودم کنار پیکر تو


هنوز هم که هنوز است بین گودالى


به صورتم بنِگر، من شکسته تر شده ام


ز غصه هاى خرابه ،ز شامِ جنجالى


دلم گرفته عزیزم دلم پر از حرف است


ولى من از چه بگویم به تو؟چه احوالى؟


به روى نیزه سرت بود و با خودم گفتم


به عرش رفته سرت ،جاى مادرم خالى

علی