کوثرنامه

پایگاه اشعار مدح، مرثیه، سرود، و نوحه

کوثرنامه

پایگاه اشعار مدح، مرثیه، سرود، و نوحه

تقدیم به شهید غلامحسین فتحی

کوثرنامه

۵۶ مطلب در مهر ۱۳۹۴ ثبت شده است

نوحه شهادت حضرت اباالفضل علیه السلام

*********

سیدمحسن حسینی

دریافت سبک

قبله ام باشد روی چون ماهت یابن الزهرا

دستم افتاده بر سر راهت یابن الزهرا

گل ام البنین ، شده نقش زمین

بیا ای نازنین ، واویلا

(مولا حسین جانم)3 ، حسین جان

******

کمتر ای مولا مشک خالی را کن نظاره

تا ابد هستم خجل از روی شیر و خواره

من در پیچ و تابم ، سقای بی آبم

به فکر ربابم ، واویلا

(مولا حسین جانم)3 ، حسین جان

*****

علی

نوحه شهادت حضرت اباالفضل علیه السلام

*********

زمزمه

شنیدی خواهشمو اما کردی جوابم

حالا ببین که دیگه شرمندة ربابم

هستی من بودی ای مشک آب

حالا شده داغ من ب یحساب

تو خیمۀ آل علی ، غوغای عطش رو ببین

مهریۀ فاطمه بود ، این آبی که ریخت رو زمین

 شرمندگی نصیب من ، شد آقای غریب من

علی

نوحه شهادت حضرت اباالفضل علیه السلام

*********

زمینه۱

کف العباس    غرق عطر یاس

دلمو برده        حرم عباس

*إرحم إرحم یا امیری أنا عبدالذلیل

حضرت باب الحوائج الدخیل الدخیل*2

*ساقی حرم   میکشی مرا

صاحب علم   میکشی مرا*2

یابن فاطمه

حال و روزم   دیگه طوفانی ست

عجلوا وقت   محتشم خوانی ست

تشنه ی آب فراتم ای اجل مهلتی

تا بگیرم در بغل شش گوشه را ساعتی

سینه میزنم   با حسین حسین

ضربان دل   یا حسین حسین

جواد رمضانی

***************

علی

مرثیه حضرت عباس علیه السلام

********

جلوه گر بوتراب

آیینه ای که جلوه گر بوتراب بود 

لبریز از تبسم و پا در رکاب بود  

 اشک فرات نیز درآمد ز دیدن

تصویر کودکی که به چشماش قاب بود

 او تشنه ی وصال و شهادت شده نه آب

مردی که قطره قطره ی اشکش شراب بود

با این که موج، تشنه ی عباس شد ولی

آبی نخورد فکر عزیز رباب بود

علی

مرثیه حضرت عباس علیه السلام

***********

خورشید نگاهش به جمال قمر افتاد
راز قمر هاشمی از پرده در افتاد
وقتی که به چشمان اباالفضل نظر کرد
انگار نگاهش به نگاه پدر افتاد
در بدرقه¬اش خواست بگوید که برادر
اما سخن عشق به وقتی دگر افتاد
ماهیست درخشنده که بر منبر نی¬هاست
سرویست جوانمرد که بی دست و سر افتاد
لشکر همه دیدند که یک شیر خروشان
مانند کبوتر شد و بی بال و پر افتاد
علی

اشعارشهادت حضرت اباالفضل علیه السلام

***********

ای ساقی سر مست ز پا افتاده

دنبال لبت آب بقا افتاده

دست و علم ومشک سه حرف عشق است

افسوس، ز هم این سه جدا افتاده

علی انسانی

***************************

حضرت عباس (ع)

ای علمدار و سپه دار و امیر لشگرم

طایر بشکسته بال، عباس نیکو منظرم

از چه ای سرو سهی، افتاده ای بر روی خاک

سرو قدت را به خون غلطان، ‌چگونه بنگرم

دیدن داغ تو را هرگز نمی بردم گمان

ای برادر جان به دل، بس بود داغ اکبرم

علی

اشعارشهادت حضرت اباالفضل علیه السلام

***********

پژواک گام

باز هم پژواک گام کیست این؟

بر علم ها موج نام کیست این؟

عقل ها مست جنون کیستند؟

عشق ها گریان خون کیستند؟

بر علم ها پاره های دل چراست؟

موج نام یا ابوفاضل چراست؟

کوچه ها از دسته ها یکدست شد

باد از بوی علم ها مست شد

« اندک اندک جمع مستان می رسند

اندک اندک می پرستان می رسند »

کوچه ای از سینه هاتان وا کنید

« نک بتان با آبدستان می رسند »

علی

اشعارشهادت حضرت عباس علیه السلام

***********

آن نخل به خون طپیده را می بوسید

آن مشک زهم دریده را می بوسید

خورشید کنار علقمه خم شده بود

دستان زتن بریده را می بوسید

محمد رضا سهرابی نژاد

نخجیر

از قهر تو شاهین قدَر پر ریزد

وز هیبت تو شیر قضا بگریزد

مانَد به تو کوه اگر به رفتار آید

دریا به تومی مانَد اگر برخیزد

کو شیر دلی که پنجه با شیر زند

بی حمله ره هزار نخجیر زند

مانَد به تو خورشید اگر بخروشد

مانَد به تو شیر اگر که شمشیر زند

مجاهدی (پروانه)

علی

حضرت عباس علیه السلام – مرثیه

***********

سیدحبیب حبیب پور

الهی آسمان، بی ماه گردد

زمین در حسرت و در آه گردد

الهی آنکه زد بر سر عمودت

اسیر محنت جانکاه گردد

***

تنت چون آسمان، زخمت ستاره

تو عطشان، مشک آبت پاره پاره

بنفسی انت یا عباس، عباس

برادر جان ! امیرم شو دوباره

***

من و بی تو در این دنیا چه سخت است

به خاک این قامت رعنا چه سخت است

الهی هیچکس چون من نبیند

که مرگ تشنه لب سقا چه سخت است

***********
علی

حضرت عباس علیه السلام – مرثیه

***********

گر غم به دلت داری، غمخوار ابالفضل است

دل را نده بر هر کس، دلدار ابالفضل است

مجموعه ی تقوا و، ایثار ابالفضل است

در لشکر ثاراله، سردار ابالفضل است

آری ادبش را او از،ام بنین دارد

صد خادم درباری،چون روح الامین دارد

علی

نوحه شهادت حضرت علی اکبر علیه السلام

*********

سیدمحسن حسینی

دریافت سبک

یوسف لیلا  از حرم آمد سوی میدان

به روی دست همه زنها عطر و قرآن

زینب کن تماشا ، به این قد و بالا

کرده محشر بر پا ، واویلا

(بابا علی اکبر)3 ، واویلا
علی

نوحه شهادت حضرت علی اکبر علیه السلام

*********

زمزمه

پاشو ای ستاره ی امید بابا

پیش من چرا بلند نمی شی از جا

همه جای پیکرت زده جوونه

مثل گل درومده از دل صحرا

به زحمت افتاده پدر تا ببره پیکر تو

وا شده تا به ابروهات چجور ببندم سرتو

وا کن چشای ترتو

پخش تنت تا دور دورا توروخدا تورو خدا

جوابمو بده بابا

حسین

علی

مرثیه حضرت علی اکبر ( علیه السلام (

*************

شاه شهید گفتا چو ن دید کربلا را

درداکه راز پنهان خواهد شد آشکارا

ای بخت همتی کن تا زود کشته گردد

باشد که باز بینم دیدار آشنارا

اکبر چو شد بمیدان گفتا شه شهیدان

بادوستان مروت با دشمنان مدارا

در کربلای عشقش باید که کشته گردی

گرتو نمی­پسندی تغییر ده قضا را

علی

مرثیه حضرت علی اکبر ( علیه السلام (

*******************

آهسته برو ای گل رعنا پسرم

یک لحظه نگاه کن به بابا پسرم

بگذشته زسالخورده سن و سالی

کن با پدر پیر مدارا پسرم

یک آیه زقرآن من افتاده به خاک

لا حول ولا قوه الا پسرم

علی

مرثیه حضرت علی اکبر ( علیه السلام (

*************

گیسو به باد می دهی و دلبری علی
پا در رکاب می زنی و محشری علی
ابرو نهان کن از نظر خیرهٔ حسود
آیینه دار صورت پیغمبری علی
قامت مگو قیامت زهراست قامتت
از بس که قد کشیده ای و محشری علی
گرم طواف روی تو آل ابوتراب
غرق عبادتی و خدا منظری علی
علی

نوحه های حضرت علی اصغر علیه السلام

****************

سیدمحسن حسینی

دریافت سبک

پیش چشمانم شد تماشایی طفل مستم

آخرین یارم دست و پا می زد روی دستم

او طفل رباب است ، او در پیچ و تاب است

او تشنه آب است ، واویلا

(لای لای علی اصغر)3 ، علی جان

******

غنچه هستی و دست من ساقه ای علی جان

بوسه می گیرم من ز قنداقه ای علی جان

علی

نوحه های حضرت علی اصغر علیه السلام

****************

زمزمه شب هفتم

بابا رو حلال کن ای گل بهارم

مث حلق تو گره خورده به کارم

حتی من از دشمنات منت کشیدم

ولی هیشکی آب نداد برات بیارم

من یه دفعه شوکه شدم دقیق زدن به حنجرت

تیر از تو حلقت رد شد و چسبید به کتف پدرت

از رو تنت پرید سرت

تیر به دل بابا زدن صید روی هوا زدند

این همه جا کجا زدند

((لای لای علی لای لای علی ))

علی

اشعار حضرت علی اصغر علیه السلام

*******

آب آب

این فرات بی وفا تنها سراب است آب آب

نغمه ی پیوسته ی طفلِ رباب است آب آب

از برای مرغک لب تشنه ی بامِ حسین

تا قیامت جمله ی دل ها کباب است آب آب

بعد از آن تیری که بر حلقوم اصغر خانه کرد

قسمت انس و ملک حال خراب است آب آب

پیش چشم دشمنان بودش حسین اصغر بدوش

چون گلی بودش که آغوشش گلاب است آب آب

علی

مرثیه شهادت حضرت قاسم علیه السلام

*******

آمد از خیمه برون نور چشمان حسن

صورتش پارۀ ماه پارۀ جان حسن

نوگل فاطمه و سَرو بستان حسن

مَرد میدان حسین شیر میدان حسن

چهره اش خورشیدی است ز شبستان حسن

حُسن رویش به مثال آفتابی به نقاب

ز نظرها پوشید صورتش را به حجاب

***

بر لبش وقت رجز بهترین قول و غزل

ریزد از لعل لبش بهتر از شهد عسل

با همه شوق و شتاب می رود سوی اَجل

و اَنَا بنُ الحَسنش ذکر نابی ز ازل

اذن میدان که گرفت شد به میدان عمل

و عمو با دل خون می کشیدش به بغل

رفت شمشیر بدست زِرِهَش بود کفن

بر لبش ذکر حسین بود بر دلش یاد حسن

علی

مرثیه شهادت حضرت قاسم علیه السلام

*******

شعری سروده ام به بلندای کربلا

هر مصرعش حکایت شبهای کربلا

من یادگار نسترن باغ کوثرم

غیر از غم حسین غمی نیست در سرم

من آبرو برای یتیمان گرفته ام

شکر خدا اجازه ی میدان گرفته ام

خورشیدم از کرانه ی زهرا دمیده است

حُسن حَسن میانه ی میدان رسیده است

از حُسن رویم آبروی ماهتاب رفت

مژده که پای کوچک من تا رکاب رفت

علی

شعر شهادت حضرت قاسم علیه السلام

*******

کاروان تشنه

هیچ موجى از شکست شوق من آگاه نیست

در کنار ساحلم امّا به دریا راه نیست

تا مپندارند با مرگم تو مى ‏میرى بگو

اینکه مى‏ بینید فعل است و ظهور، الله نیست

در مسیر لا و الا خون عاشق مى‏ دود

در دل معشوق مطلق راه هست و راه نیست

کاروان تشنه اشکت را نشانم داده است

منزل من چشمهاى توست، پلک چاه نیست

روى بر سمّ ستوران دادم و گفتم به خاک

در مقام جلوه خورشید جاى ماه نیست
علی
شعر شهادت حضرت قاسم علیه السلام

*******

قرص قمر

آمد از خیمه همچو قرص قمر

آنکه آماده بهر پرواز است

اشتیاق است و ترس جاماندن

بند نعلین او را اگر باز است

کربلا با نسیم گلبرگش

رنگ و بوی گلاب می گیرد

حسنی زاده است٬ حق دارد

چهره اش را نقاب می گیرد

آخر او  ماهپاره می باشد

مثل خورشید عرشه ی  زین است

آن گلی که به چشم می آید

زودتر در نگاه گلچین است

علی

نوحه حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام

*******

نو جوانِ حسین،یار دلدار     ای بسیجیِّ میدان ایثار

قاسم ابن الحسن،جان عمه    ای نبردت شبیه علمدار

آه ای عقیق یمن   آه ای گل یاسمن   آه یادگار حسن

یا قاسم ابن الحسن...

***

غرق در خاک و خونی عزیزم     ای رُخت قرص ماه تمامم

پا مکش بر زمین تا نگردم       من خجالت زده از امامم

ای عاشق دیرینه    ای صید دام کینه   آه ای شکسته سینه

یا قاسم ابن الحسن...

علی

نوحه حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام

*******

سید محسن حسینی

دریافت سبک

چرا به دیدنم نمیآیی عمو

در موج خون منم تماشایی عمو

آه ، بیا بدیدنم ، در چنگ دشمنم

آه ، میریزد اشک من ، بروی دامنم

جانم عمو عمو

******

من بر روی زمین افتادم از فرس

مسیحایی نفس ندارم من نفس

آه ، عزیز مجتبی ، افتاده از نوا

آه ، من دست و پا زدم ، به زیر دست و پا

جانم عمو عمو
علی

نوحه حضرت عبدالله بن الحسن علیه السلام

*******

سیدمحسن حسینی

دریافت سبک

من که از خیمه آمدم سوی قتلگاهت

در نمازم من قبله ام باشد روی ماهت

من دل بر تو بستم ، عبدالله ات هستم

از عشق تو مستم ، واویلا

(عمو عمو جانم)3 ، عمو جان

******

آمدم تا از روی ماه تو بوسه گیرم

آمدم تا بر روی دامانت من بمیرم

علی

اشعار شهادت حضرت عبدالله بن الحسن علیه السلام

*******

سند کرب و بلایی شدن امضاءشده است

یا حسن ذکر لب عرش معلا شده است

میروم تا که ببینند اهالی حرم

ته گودال حسن یاور مولا شده است

همه ی کرب و بلا بوی مدینه دارد

نوبت روضه واشک حسنی ها شده است

کودکی از طرف خیمه دوید و میگفت

کور خواندید نگویید که تنها شده است

من خودم یک تنه حامی عمو خواهم شد

و عمو دید که یادآور سقا شده است

علی

 شهادت حر علیه اسلام

*****************

آمدم تا شاملِ الطاف چشمانت شوم

یا حسین جان آمدم تا اینکه قربانت شوم

گر چه تو مهمانی و ما کوفیان مهمان کشیم

آمدم در خیمه ات تا اینکه مهمانت شوم

من که حرّ پر گناهم خسته ام از زندگی

آمدم من از ادب تا نذر طفلانت شوم

علی

ترکیب بند محتشم کاشانی

************

اول

باز این چه شورش است که در خلق عالم است

باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است

باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین

بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است

این صبح تیره باز دمید از کجا کزو

کار جهان و خلق جهان جمله در هم است

گویا طلوع میکند از مغرب آفتاب

کاشوب در تمامی ذرات عالم است

گر خوانمش قیامت دنیا بعید نیست

این رستخیز عام که نامش محرم است

در بارگاه قدس که جای ملال نیست

سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است

علی

مناجات و مرثیه امام حسین علیه السلام

***********

مقام حسین(ع) 

به ملتی که مرامش بود مرام حسین

من احترام گذارم به احترام حسین

ازآن جهت شده دیوان کربلا دل من

که افتتاح شده از ازل به نام حسین

هنوز تشنه، بگرید چو آب می نوشد

هنوز می شنود گوش دل نوای حسین

زبان به موعظه بگشود و من نمی گویم

چه روی داد و چرا قطع شد کلام حسین

علی

مناجات و مرثیه امام حسین علیه السلام

***********

اسطوره‌ها

خوش آن سرها که بگذشتند در راهت زسامان ها

خوش آن تن ها که بخشیدند پیش مقدمت جان ها

فدای همت آن تشنگان کاندر لب دریا

ننوشیدند جز آب از دم شمشیر و پیکان ها

سعادت یار آن اسطوره های عشق و جانبازی

که بند از بندشان بگسست و نگسستند پیمان ها

گلی از گلشن عصمت فتاد از پا  ز بی آبی

که بر تن چاک کردند از غمش گل ها گریبان ها

علی

مناجات و مرثیه امام حسین علیه السلام

***********

کیمیای عشق 

خیمه زد بر هر دلی سلطان عشق

بست با جان رشته پیمان عشق

عاشقان ترک سر و جان کرده اند

جان فدای مهر جانان کرده اند

ای برادر کیمیا دانی که چیست

کیمیا عشق است غیر از عشق نیست

کیمیا گر عاشق دلسوخته ست

شمع جان از نور حق افروخته ست

عاشق آن باشد که در میدان عشق

جان شیرین می کند قربان عشق

علی

اشعار طفلان حضرت زینب علیها السلام

*******

زینب چو دید سبط نبی را ، به دشت کین

مظلوم و دل شکسته و بی یار و بی معین

آورد دو ذبیح ، چو حاجر سوی منی

تا که فدا کند ، به ره مکتب یقین

گفت ای غریب مانده سلیمان بی حشم

ران ملخ ، قبول کن از خواهر حزین

عون و محمد من دل خسته آمدند

بهر فدای اکبر و اصغر ، در این زمین

علی

نوحه طفلان زینب سلام الله علیها

*******

محسن طالبی پور

 دریافت سبک

ببین کفن پوشیدیم اشاره کن جون می دیم

دار و ندار مادریم

نواده های حیدریم

فدائیای رهبریم

ما دانش آموز تو و مکتب سرخ زینبیم

رزمنده ی آزاده و دلداده ی این مذهبیم

درس وفا از ، مادر گرفتیم

کبوتریم آقا ببین ، که پر گرفتیم

غریب مادر

علی

نوحه مصیبت حضرت رقیه علیها السلام

*******

سیدمحسن حسینی

دریافت سبک

میهمان امشب روی دامان من نشسته

آمده بابا به تماشای طفل خسته

گر چه طفلی پیرم ، از او بوسه گیرم

با بوسه بمیرم ، واویلا

(بابا یابن الزهرا)3 ، بابا جان

علی

نوحه شهادت حضرت رقیه علیها السلام

*******

یوسف رحیمی

دریافت سبک

رفتی و دلتنگی معلومه تو نگام

رفتی و می‌لرزه بی‌تو دیگه صِدام

چند روزه که بابا از تو بی‌خبرم

آخه تو رفتی که آب بیاری برام

دل من بی‌تو پریشونه ،‌ تا بیاد از تو یه نشونه

روز و شب می‌گیره بهونه

یادم نمی‌ره بابا ، بودی روز عاشورا

خیلی غریب و تنها

بابا حسین جانم

علی

اشعار شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها

*******

مناجات امام حسین (ع) شب سوم

احسان محسنی فر

تا خریدار تویی ناله‌ی مستانه کنیم

سر بازار غمت، گریه چو دیوانه کنیم

ما که از چشمه‌ی فیّاض، گُهر می‌نوشیم

کِی تمنّای وصال لب پیمانه کنیم؟

صحبت از جام بلای تو که آید به میان

ننگ بر ما طلب باده‌ی بیگانه کنیم

ما به جارو زدن خانه‌ی تو محتاجیم

تا ابد فخر بر این خدمت شاهانه کنیم

علی
اشعار شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها

*******

امیر اکبر زاده

با سرت دختر تو راز و نیازی دارد

رو به این قبله شبی قصد نمازی دارد

ساده لوح است و گمان کرده غذا می خواهم

با تو آدم به دو عالم چه نیازی دارد؟

تو نخور غصّه اگر پای شتابم زخم است

هم سفر! هر سفری شیب و فرازی دارد

نیست همبازی من کودکی اینجا؟ باشد

تا تو هستی چه کسی فرصت بازی دارد؟

علی
اشعار شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها

*******

اگرچه عشق هنوز از سرم نیفتاده

ولی مسیر من و او به هم نیفتاده

به خواب سخت فرو رفته پای همت من

وگرنه اسم کسی از قلم نیفتاده

به غیر کار ندارم به خویش می گویم

چرا هنوز به ابروت خم نیفتاده

بقیع شاهد زنده، شبیه سامرا

که اتفاق از این دست، کم نیفتاده
علی
نوحه ورود کاروان به کربلا

*****

ورود کاروان به کربلا

سیدمحسن حسینی

دریافت سبک

یک قافله می‌آید از کوه و دشت و صحرا

که قافله سالارش باشد عزیز زهرا

نینوا را ببین ، کربلا را ببین

مظلوم حسین جان

******

کرببلا می‌آید عباس و عون و جعفر

کرببلا می‌آید از ره علی اکبر
علی
اشعار ورود کاروان به کربلا

*****

شمس الله نظری

سجده بر خاک حسین سجدۀ اعلای خداست
چون که خاک حرمش خاک کف پای خداست
هر که مجنون حسین است خوشا بر حالش
چون که لیلای دلش لیلی لیلای خداست
مِهر اغیار حرام است ورودش در دل
چون دل عاشق ارباب فقط جای خداست
با همه معرفتم عرض کنم، در عالم
خون او جلوه مشهود ز ابقای خداست
علی
اشعار ورود کاروان به کربلا

حیدر توکلی

ای مرا از لحظۀ دیدار تاج سر حسین

هم برادر بودی و هم یار هم یاور حسین

هر کجا بردی مرا خرسند می بودم ولی

این سفر بی تابم و محزونم و مضطر حسین

این بیابان بوی هجران و غم و خون می دهد

روی برگردان از این صحرای غم پرور حسین

علی
نوحه و زمزمه حضرت مسلم - علیه السلام

*****

دریافت فایل

آقا ببین دل بی قرارم/در راه ِ عشقت سر به دارم

غم زد به باغ -ِ جانم شکوفه/عزیز زهرا- میا به کوفه

مظلوم حسین جان 2

با نامت ای آرام جانم/بنگر زیارتنامه خوانم

جان می سپارم با کام عطشان/ذکر لب من مظلوم حسین جان

مظلوم حسین جان...

علی
نوحه و زمزمه حضرت مسلم - علیه السلام

*****

زمزمه

آه   شب غمم سحر ندارد    کسی ز من خبر ندارد

نـاله مـن اثـر ندارد    وای وای

آه   من و در و دیــوار کوفه    رفتم سر بازار کوفه

گـرید به حالم دار کوفه   وای وای

از بس زدم صدایت دیگر نفس ندارم

طنـاب دار کوفه باشد در انتظارم

حسین میا به کوفه

***

آه   من از سر دار العماره    با تو بگویم یابن ثاره

علی
اشعار شهادت حضرت مسلم علیه السلام

******

کوچه کوچه می روم شاید کسی پیدا کنم
ای دریغ از خانه ای تا لحظه ای مأوا کنم
کوچه گردی من از شهر مدینه باب شد
دست بسته اقتدا بر حضرت مولا کنم
گوئیا یک مرد از نامه نویسان نیست نیست
با که یارب شکوه از این بی وفائیها کنم؟
می زنم بر قلب لشگر از یسار و از یمین
یا علی می گویم و با رزم خود غوغا کنم
علی

اشعار شهادت حضرت مسلم علیه السلام

******

یوسف رحیمی

تماشایی شده مهمانی من

دل آشفته و طوفانی من

همه در کوفه بیعت می شکستند

به مُهر سنگ بر پیشانی من

×××

نسیم آورده با خود بوی سیبی

نمانده از غمت در دل شکیبی

همین جا پرده ها افتاد و دیدم

به روی نیزه ها شیب الخضیبی

علی

نوحه های استقبال محرم-1

************************

بوی محرمش میاد   خیمه و پرچمش میاد

فرشته از تو آسمون   برای ماتمش میاد

رقیه دخترش میاد   صدای مادرش میاد

تشنگی با لبش میاد   حسین با زینبش میاد

شاهزاده ای جوون میاد   عباس پهلوون میاد

یه طفل زیبایی میاد   صدای لالایی میاد

مسافرای کربلا   دارن میرن به مهمونی

دلو بزن به قافله    اگه میخوای جا نمونی

بردار چراغ و پرچمو    اسبابای محرمو

بگیر رو دوشت علمو    دیوونه کن یه عالمو

توی صف زنجیر زنا    آقا تماشات میکنه

اگه یه قطره عاشقی    وصله به دریات میکنه

آقا تماشات میکنه    کنار هر سقا خونه

به تشنه ها آب بنوشون    بچه های کوچولو رو

لباس سقا بنوشون    به تشنه ها آب بنوشون

بوی محرمش میاد    خیمه و پرچمش میاد

فرشته از تو آسمون    برای ماتمش میاد

علی

اشعاراستقبال محرم - مشکی پوشان

******

پیراهن محرم من را بیاورید

دارد زمان هیأت من دیر می‌شود

با روضه حسین نفس تازه می‌کنم

وقتی هوای شهر نفسگیر می‌شود

می‌آیم از کدورت و اشک عزای تو

سرچشمه طهارت تصویر می‌شود

علی
اشعاراستقبال محرم - مشکی پوشان

******

با طنین اذان روضه تو
شد دوباره زمان روضه تو
جبرئیل و من و ابالفضلیم
خادمین مکان روضه تو
پر داغ و عزای عاطفه است
لهجه های زبان روضه تو
می شکافد تمام قلب مرا
تیر تیز کمان روضه تو
پیرمرد قبیله غمهاست
سینه چاک جوان روضه تو
چقدر برکت و نمک دارد
سفره اشک و نان روضه تو
علی

اشعارمشکی پوشان - استقبال محرم

******

تا زنده ایم مجلس روضه پناه ماست

آب و هوای عشق، همین اشک و آه ماست

غرق غمیم و عاشق ماه محرمیم

ای تشنه کام! ماه عزای تو ماه ماست

روی کتیبه نام «محبان فاطمه» است

این پرچم کبود تمام گواه ماست

ما رو سپیدِ خادمی ِ هیات توایم

روشن ترین لباس، لباس سیاه ماست

علی

اشعار عید سعید غدیر خم 3

************************

قاسم رسا
آسمان خواهد که امشب با زمین ساغر زند   
جامى از صهباى روح انگیز و جان پرورزند

ساقى گلچهره امشب جلوه دیگر کند   
مطرب خوش نغمه امشب پرده دیگر زند

آسمان پوشیده بر تن پرنیان نیلگون   
خویشتن را چون عروسان زینت و زیور زند

گوشوار سیمگون بر گوش آویزد ز ماه   
حلقه ها از در و مروارید و از گوهر زند

ماه امشب خوش نشسته در میان اختران   
گاه نوشد باده گاهى بوسه بر اختر زند

دست افشان کهکشان و پاى کوبان مشترى   
زهره در آغوش پروین باده در ساغرزند

این همه زیور به خود بسته است امشب آسمان   
تا مگر جامى ز دست ساقى کوثرزند

علی

اشعار عید سعید غدیر خم 2

************************

دهید مژده عاشقان که کاخ غم خراب شد
به روى شادى و شعف دوباره فتح باب شد
به وادى غدیر خم به مصطفى خطاب شد
که وقت گفتن سخن به وصف بوتراب شد
به نصب او شتاب کن که وقت انتخاب شد
از این خبر به کام ها و جام ها شراب شد
که با ولایت على به امر حى سرمدى
یافت تبلورى دگر رسالت محــمد ى
دید رسول ممتحن رنگ ز رخ پریده را
خستگى مسافران خار به پا خلیده را

علی

اشعار عید سعید غدیر خم 1

************************

امروز روز عید خدا روز یا علی است

نقل دهان خلق و کلام خدا علی است

فریاد جنّ و انس و ملک یکصدا علی است

جبریل را ترانۀ یا مرتضی علی است

نزدیک و دور هر که بر هر جاست با علی است

شور و دعا و زمزمه و ذکر ما علی است

ای جبرئیل وحی ز مولا علی بگو

امشب بگرد دور علی یا علی بگو

علی

سرود عید غدیر خم- 1

************************

یا علی جان تو  /  روح تقوایی  /  دلربایی مقتدایی هستی مایی

جشن ولایته  /  وقت هدایته  /  علی شده بر اُمّت رهبر

ذکر لب همه  /  نوای فاطمه  /  علی علی مولا یا حیدر

جلوه ی یا ربی علی یا حیدر  /  جانشین نبی علی یا حیدر

مددی مولا یا ولی َ الله  /  یا ولی َ الله  /  عید ولایت ِ علی مبارک...

علی

سرود ولادت امام هادی علیه السلام

*******

شب شب مستی و وقت شادیه

موسم میلاد حضرت هادیه

از آسمون گل می باره دلا شاده شاده

کف بزنید ولادت ابن الجواده

یاعلی علی مولا امام هادی

***

می خونن مدح تو همه اهل سما

یا علی النقی یا ابن الرضا

دلم آقا به دام تو عمریه اسیره

برده منو سمت خدا جامعه کبیره

یاعلی علی مولا امام هادی

علی

اشعار ولادت حضرت امام هادی علیه السلام

*******

روز عید شادمانى را هلال آمد پدید

آفتابِ فضل، تابان گشت از کوه شکوه
ظلمت شب هاى هجران را وصال آمد پدید

روز، روزِ شادى و وقت نشاط آمد از آنک
بهترین روزهاى ماه و سال آمد پدید

اخترى گردید از برج ولایت جلوه گر
کز جمالش آیتى فرخنده فال آمد پدید

آسمان علم را تابنده ماه آمد عیان
بوستان شرع را خرم نهال آمد پدید

در سپهر عزّ و شوکت آفتاب آمد فراز
بر هماى دین و دانش پر و بال آمد پدید

دشمنان را مایه درد و الم شد آشکار
دوستان را دافع رنج و ملال آمد پدید

اى مسلمان دیده ات روشن که از لطف خدا
هادى الامّه شه احمد خصال آمد پدید

عشق و دل را موجبات اتّحاد آمد عیان
جان و تن را موجبات اتّصال آمد پدید

رکن دین، بحر سخا،غیث کرم، غوث امم
نور حق، شمس الضحى، فضل الکمال آمد پدید

علی

اشعار مدح و میلاد حضرت امام علی النقی علیه السلام

*******************

از ابتدا گِل من را خدا مطهر کرد
و بعد عشق تو را در دلم مقدر کرد

به نور ناب نگاه چهارده خورشید
وجود و فطرت و ذات مرا منوّر کرد

زلال ناب ولایت به جان من نوشاند
سپس تمام دلم را به نام حیدر کرد

به فضل و رحمت زهرا سرشت قلبم را
زلال اشک مرا از تبار کوثر کرد

سپس کمی نمک روضه در وجودم ریخت
به عطر سیب حسینی مرا معطّر کرد

مرا اسیر غزلهای چشم تو می خواست
نگاه روشنتان را کمیت پرور کرد

چگونه می شود الطاف بی کران تو را
چگونه می شود ای با شکوه باور کرد

خدا اراده نموده که شاعرت باشم
همیشه هر سحر جمعه زائرت باشم

علی