کوثرنامه

پایگاه اشعار مدح، مرثیه، سرود، و نوحه

کوثرنامه

پایگاه اشعار مدح، مرثیه، سرود، و نوحه

تقدیم به شهید غلامحسین فتحی

کوثرنامه

سرود ولادت حضرت عباس علیه السلام۱

************

سبک سرود

آمدی ای دلربای نازنین/روی ماهت قبله ی اهل یقین
نور چشم علی و ام البنین/یا مولا یا مولا
بهترین یار حسین خوش آمدی یا عباس/ای علمدار حسین خوش آمدی یا عباس
نثارت یک جهان گل یاس/میلادت مبارک یا عباس
ابوفاضل ابوفاضل مدد مولا مولا مولا مولا...
***

به گلستان ثمر حیدر آمد/غرقه در نور قمر حیدر آمد
تهنیت باد پسر حیدر آمد/مبارک مبارک
غنچه ای بود و چو گل باز شد و زیبا شد/صورت و دست و سرش بوسه گه بابا شد
ملائک خوشحال از نگاهش/فدای صورت چون ماهش
ابوفاضل ابوفاضل مدد مولا مولا مولا مولا...
علی

شعر ولادت حضرت عباس علیه السلام۲

***************

ذکر تو اهل تزکیه را مست می کند

حتی دریف و قافیه را مست می کند

بلخ و حجاز و قونیه را مست می کند

در ری به اشک، قرنیه را مست می کند

نام مبارکت چقدر چاره ساز شد!

هرکس نیازمند تو شد، بی نیاز شد

علی

شعر ولادت حضرت عباس علیه السلام۱

***************

ساقیا امشب ازآن باده گلنار بگو

من همه ظلمتم از ماه شب تار بگو

بیخود از خودکنم و پیش من از یار بگو

وصف دلدار نه یکبار که صد بار بگو

کمی از آینه حیدر کرار بگو

لب گشا تا سحراز چشم علمدار بگو

دامن شعر پر از بوی خوش یاس شده

وصف ارباب ادب حضرت عباس شده

علی

سرود ولادت امام حسین علیه السلام۲

************

دریافت سبک

جلوه ی نور خدا آمد/مصباحُ الهُدی آمد

نازل شده بر مصطفی آیات رحمت

شمس ولایت سر زد از آفاق عصمت

آمده نور عالمین/عزیز فاطمه حسین

مولانا ابا عبدا... ابا عبدا... اباعبدا...

چشم ثارا...هیان روشن/جهان گردیده گلشن

شد توتیای چشم عالم خاک کویش/گلبوسه های مادرش بر ماه رویش

آمده نور مشرقین/رحمت واسعه حسین

مولانا ابا عبدا... ابا عبدا... اباعبدا...

علی

سرود ولادت امام حسین علیه السلام۱

************

دریافت سبک

امام دلها اومد به دنیا
خوشحال و شاده حضرت طاها

مبارک جشن میلاد جان علی و زهرا

ذکر اهل ولا حسین جان حسین جان

ای عزیز خدا حسین جان حسین جان

سید الشهدا حسین جان حسین جان

یا سیدی ثارالله یا سیدی ثارالله ثارالله ثارالله ثارالله...

یا حسین یا اباعبدالله

علی

اشعار ولادت امام حسین علیه السلام۴

************

ما شیعه زاده ایم و هوادار حیدریم

تا آخرین نفَس همگی یار حیدریم

عمّار یاسر، اَصبغ و سلمان و مالکیم

حُجر و کمیل و میثم تمّار حیدریم

با یک اشاره اش سر و جان را فدا کنیم

شکر خدا که گرمی بازار حیدریم

حتّی شب ولادت اربابمان حسین

مشغول به سرودن اشعار حیدریم

یا مرتضی علی علی مولا علی علی

اذکار ماست بس که گرفتار حیدریم

علی

اشعار ولادت امام حسین علیه السلام۳

************

امشب همه عالم پر از شور حسین است
چشم ملایک روشن از نور حسین است
سینای دل یک شعله از طور حسین است
قلب رسول الله مسرور حسین است
خورشید ثاراللهیان امشب درخشید
چشم همه آزادگان را نور بخشید 
--
امشب عجب شوری دل دیوانه دارد
امشب یم رحمت به کف دردانه دارد
امشبمحَمد در بغل ریحانه دارد
امشب علی قرآن به روی شانه دارد
علی

اشعار ولادت امام حسین علیه السلام۲

************

ای آن که تو را حُسن خداداد بود
میلاد تو جلوه گاه ایجاد بود
ما را به نگاه لطف خود شادان کن
امروز که قلب فاطمه شاد بود
***
امشب که فضا پُر است از بوی حسین
عطر گل سرخ آید از سوی حسین
ای فطرس پر سوخته احرام ببند
از بهر طواف کعبۀ روی حسین

علی

سرود عید مبعث رسول الله(ص)۱

 ×××××××××××××××××××

ستاره ای تابید و دل ، اسیر روی او شده

می تابه از غار حرا ، ذکر همه یا هو شده

جلوه های این ستاره ، به خدا نظیر نداره

آسمون هرچی که داره ، روی خاک پاش میذاره

وجه زیبای خدا مظهر بی بدیل سرمد

رحمه للعالمین خاتم انبیا محــمد

یا حبیبنا محــمد  یا اباالزهرا محــمد

علی

اشعار عید مبعث رسول الله(ص)۶

*******************

شعر اگر از تو نگوید همه عصیان باشد

زنده در گور غزلهای فراوان باشد

نظم افلاک سراسیمه به هم خواهد ریخت

نکند زلف تو یک وقت پریشان باشد

سایه ی ابر پی توست دلش را مشکن

مگذار این همه خورشید هراسان باشد

مگر اعجاز جز این است که باران بهشت

زادگاهش برهوت عربستان باشد

علی

اشعار عید مبعث رسول الله(ص)۵

*******************

تازه مسلمانم مسلمانِ محــمد

عاشق شدم امشب به قرآنِ محــمد

معلوم شد سررشته کار دلِ ما

دست ابوذر بود و سلمانِ محــمد

محبوب اهل آسمان ها و زمین است

ذکر حسن جان و حسین جانِ محــمد

امیّد دارم که خدا ما را ببخشد

تنها به حقّ این عزیزانِ محــمد

علی

اشعار عید مبعث رسول الله(ص)۴

*******************

همای نور شده راه مکه را پویید

به آب چشمۀ زمزم، زبان و دل شویید

سپس به زمزمۀ لا اله الا الله

دهید دست به هم لا شریک له گویید

ز خَلق بانگ هو الهو جدا جدا شنوید

درون کعبه ز بت‌ها خدا خدا شنوید

***

به چشم دل همه جا نقش جای پای خداست

به نی نوای وجودم چو نی، نوای خداست

الا تمام جهان گوش، گوش تا شنوید

زبان، زبان محــمد، صدا صدای خداست

علی

اشعار عید مبعث رسول الله(ص)۳

*******************

بخوان به نـام خـدایـت کـه آفـریده تـو را

بخوان ! بـهانه ی خـلقت خدا خریده تو را
 
به رغم سنگ ابوجهل و خدعه های قریش

برای ختـم نبــوت کـه بــرگزیـده تـو را
 
اگر چـه سیـره ی مردم تباهی محض است

بخوان سـرود رهـایی بخوان ، وزیده تو را
   
تـو ســرقـبیـله ی عشــقی و بـر چکاد حرا

بخوان،که چشمه ی نور و قلم رسیده تو را
علی

اشعار عید مبعث رسول الله(ص)۲

*******************

می‌اندازند بت‌ها از قلم نام پیمبر را

مگر خاموش گردانند آن نور مطهر را

هزارو چارصد سال است خون بر تیغ پیروز است

نبازد شیعه هرگز این نبرد نابرابر را

بکش تیغ شقاوت را بزن سنگ ملامت را

که من حاشا اگر خالی کنم از عشق سنگر را

دوباره موج غصه میخورد بر صخره ی ایمان

خداوندا مگیری این دل در خون شناور را

علی

نوحه شهادت امام کاظم علیه السلام۲

×××××××××××××××××××

دریافت سبک 

بیت الاحزان شد خدا ، وادی بغداد

یوسف زهرا شد از ، بند غم آزاد

از جفای اشقیا/شد امام ما فدا/آه و صد واویلتا

آه و صد واویلتا...

جسم و جان او شده ، با بلا درگیر

بسته پایش را عدو ، با غل و زنجیر

قلب عالم سوزد از/نوحه ی ارض و سما/آه و صد واویلتا

آه و صد واویلتا...

علی

نوحه شهادت امام کاظم علیه السلام۱

×××××××××××××××××××

دریافت سبک Description: C:\DOCUME~1\ADMINI~1\LOCALS~1\Temp\msohtmlclip1\01\clip_image001.gif

من که به عالمی پناهم،میره تا آسمونها آهم
زندان میشه به رسمه غربت،آخر گودی قتلگاهم
آتیش دل،سوز مرثیه هامه
ظلم و جفا،همدم لحظه هامه
جون میدم و،کاظمین کربلامه
ای خدا،ببین غریبم،دیگه نجاتم،بده ازین غم
واویلا واویلا واویلا...
×××
خصم ِ یهودی ِ بی وجدان،میزد من و چه بی بهانه
روزه بودم ولی افطارم،بوده طعام ِ تازیانه
برای دین،چه سختی ها کشیدم
زهر ستم به جان خود خریدم
طعنه ها از دشمن خود شنیدم
شد آهم،با دیده ی تر،برات بمیرم،شهیده مادر
واویلا واویلا واویلا...
علی

شعر شهادت امام کاظم علیه السلام۴

×××××××××××××××××××

ای دو صد موسی به طورت ملتَجی
آفتاب و مـه بـه نـورت ملتَجی
نـالۀ پنهان تـو، شمشیر تـو
حلقۀ وصل خدا، زنجیر تو
شمعِ خلوتگاهِ بـزم کبریـا
کعبۀ روح بـلند انبیـا
گوهر رخشانِ شش دریای نور
نخل سبز نور بخش هشت طور
آسمانِ پـنج خورشیـد کمال
هفتمین وجهِ خدای ذوالجلال

عرش اجلال و شرف را قائمه

حاصل عمرت رضا و فاطمه

علی

شعر شهادت امام کاظم علیه السلام۳

×××××××××××××××××××

آسمانم من و دورم قمری نیست که نیست

گوییا بر شب تارم سحری نیست که نیست

اندر این حبس غم انگیز که من حیرانم

غیر تاریکی و ظلمت خبری نیست که نیست

تا کند رفع ملال از رخ غم دیدۀ من

به برم آخر عمری پسری نیست که نیست

بس که زنجیر به دور بدنم پیچیدند

بر تن خسته من بال و پری نیست که نیست

علی

شعر شهادت امام کاظم علیه السلام۲

×××××××××××××××××××

زندان صبر بود و هوای رضای او

شوقش کشیده بود به خلوت سرای او

زندان نبود، چاه پر از کینه بود و بس

زنده به گور کردن آیئنه بود و بس

زندان نبود یک قفس زیر خاک بود

هر کس نفس نداشت در آن جا هلاک بود

زندان نبود، کرب و بلای دوباره بود

یک قتلگاه مخفی پر استعاره بود

زندان نبود یوسف در بین چاه بود

زندان نبود گودی یک قتلگاه بود

علی

اشعار وفات حضرت زینب سلام الله علیها۲

×××××××××××××××××××

علی صالحی

این مدتی که می گذرد در عزای تو

روزی نبوده اشک نریزم بپای تو

با یاد آخرین شب پیش تو بودنم

یک شب نبوده روضه نگیرم برای تو

یکسال و نیم شمع شدم سوختم حسین

یک سال و نیم آب شدم در عزای تو

ای کاش لحظه ای که رسد جان من به لب

بودم کنار قبر تو در کربلای تو

ای کاش لحظه ای که می آیی به دیدنم

از تن سرم بریده شود پیش پای تو

علی

سرود ولادت امام علی علیه السلام۱

 ×××××××××××××××××××

همیشه شکر آن حیّ جلی گویم

که تا نفس دارم، علی علی گویم

ای تو بر همه عالم ولی

نور حق بود از تو منجلی

یا علی یا علی علی علی   یا علی

یا علی یا علی علی علی   یا علی

 ×××

منم شب تاریک تو صبح امّیدی

منم چو یک ذرّه تو مثل خورشیدی

در یَدَت قدر است و هم قضا

ای خدا به رضای تو رضا

سیدی یا علیّ مرتضی   سیدی

یا علی یا علی علی علی   یا علی

علی

اشعار ولادت امام علی علیه السلام۷

 ×××××××××××××××××××

حسین ایزدی

ما را نوشته اند به پای تو از ازل

خلقت تمام، بوده برای تو از ازل

ابلیس بوده و ز جنان رانده می شود

هر کس نکرد سجده برای تو از ازل

آدم بهانه بود تو مقصود سجده ای

حق بوده در مدار ولای تو از ازل

مشکل گشای آدم و جبریل و نور، تو

عین اجابت است دعای تو از ازل

پیوند خورده است به هم این دو حادثه

معراج مصطفی و صدای تو از ازل

تنها خلیفه ای که به بت سجده ای نکرد

تو بنده ای و اوست خدای تو از ازل

علی

اشعار ولادت امام علی علیه السلام۶

 ×××××××××××××××××××

ولی الله کلامی زنجانی

صفای طیبه دارد صفای ماه رجب

که عالمی شده مست از دعای ماه رجب

ولادت سه امام و رسالت نبوی

فزوده بربرکات و صفای ماه رجب

مقام و منزلتش نیست کمتر از رمضان

بلند باد شکوه نوای ماه رجب

بخوان ترانه یا ذوالجلال و الاکرام

که مشکلت بگشاید خدای ماه رجب

به روز اول این مه ولادت باقر

شدست موجب عز علای ماه رجب

به روز دهم امام جواد آمده است

به پاسداری رحمت سرای ماه رجب

به سیزدهم مه از فروغ روی علی

جلا گرفته رخ دلگشای ماه رجب

علی

اشعار ولادت امام علی علیه السلام۵

 ×××××××××××××××××××

سید هاشم وفایی

اشک محبتی که نشیند به روی ما

امید می رود که شود آبروی ما

ما را چه حاجت است به مینای دیگران

لبریز عشق دوست بود تا سبوی ما

دلدادگان گلشن سبز ولایتیم

زین باغ لاله خیز بود رنگ و بوی ما

فردا به احترام علی باز می شود

درهای رحمت احدیت به روی ما

بهر نماز عشق به محراب می رویم

آنجا که اشک می شود آب وضوی ما

سوگند می خورم به غمش ، وقف او بود

فریاد غم گرفتۀ  و بغض گلوی ما

علی

اشعار ولادت امام علی علیه السلام۴

×××××××××××××××××××

حبیب الله چایچیان(حسان(

حریم کعبه را بنگر، که دارد منظری جالب

ملائک با ادب استاده، صف در صف به هر جانب

زمین همواره کسب نور اگر از آسمان می کرد

بود نور زمین امشب، به نور آسمان غالب

همان کو جذبه مهرش، مدار کهکشان ها شد

کنون بر قبله گاه دل، شهاب حسن او ثاقب

یدالله و امین الله و سر الله می آید

که شد میلاد مسعود علی بن ابی طالب

چه مهماندار و مهمانی، چه دلداری چه جانانی

همه جان ها بدو قربان، همه دل ها به او راغب

علی

اشعار ولادت امام علی علیه السلام۳
×××××××××××××××××××

حجت الاسلام رضا جعفری

می سوخت در حرارت یک جلوه آفتاب

سر بُرد از خجالت خود موج زیر آب

دریا شنید نامش و از ترس آب شد

خورشید پا برهنه زمین خورد از شتاب

وصفش کسی نگفت و هزاران کتاب شد

سطری نخوانده هیچ کسی زین همه کتاب

کُلّی است مثل نور ، ولی منحصر به فرد

مجبور روشنیم و نداریم انتخاب

بنت اسد رسید و دعا کرد کای خدا!

آمد برون ز کعبه منادای مستجاب

علی

اشعار ولادت امام علی علیه السلام۲
×××××××××××××××××××

علی اکبر لطیفیان

مِنّتِ زلف تو دارم که گرفتارم کرد

گوهر مهر تو اینگونه خریدارم کرد

کافری بیش نبودم عَلَوی ام کردی

نفس عشق شما بود که بیدارم کرد

کار و بار ِدلم از مِهر شما سکه شده

عاقبت عشق ، مرا شُهره ی بازارم کرد

تا قیامت به خدا گردن من حق دارد

آن کسی را که سر کوی تو بیمارم کرد

علی

سرود ولادت امام جواد علیه السلام۱

×××××××××××××××××××

شب میلاد امام جواده

امام رضا امشب شاده شاده

کوچه های مدینه پر نوره

فضای سینه ما پر شوره

شب شب شادی شب سروره

یا جواد الائمه یا مولا ( ای گل فاطمه یابن الزهرا)

بالا بیارید دست دعــــــــا رو

قسم بدین همه امام رضا رو

کنار پنجره فولادش

یا توی راهروی گوهرشادش

کربلاتو بگیر از جوادش

یا جواد الائمه یا مولا ( ای گل فاطمه یابن الزهرا(

علی

اشعار ولادت حضرت امام جواد علیه السلام ۴

×××××××××××××××××××

هر که سر خدمت نگار ندارد

هر چه که هم باشد اعتبار ندارد

بحث سر دیدن کریمی یار است

ور نه گدا بودن افتخار ندارد

وقت کرم دست تو به دست گدا خورد

بهتر از این لطف روزگار ندارد

شانه بزن بیشتر به زلف کمندت

این دل ما ترس تار و مار ندارد

صبح قیامت اگر تو دلبر مایی

هیچ کسی با بهشت کار ندارد

تا که خدا هست و تاکه شاه و گدا هست

شاه اگر یار ماست روزی ما هست

علی

اشعار ولادت حضرت امام جواد علیه السلام ۳

×××××××××××××××××××

امشب همه جا حرف نگار است، دگر هیچ
امشب همه جا صحبت یار است، دگر هیچ

در محفل اهل سحر و اهل مناجات
صحبت ز سر زلف نگار است، دگر هیچ

تابیده به عالم رخ چون بدر محــمد
پایان شب تیره و تار است، دگر هیچ

امشب همه جا صحبت جود است و جواد است
نامش همه جا ذکر و شعار است، دگر هیچ

از یمن عطا و کرم و جود و سخایش
دارا شده هر کس که ندار است، دگر هیچ

امشب همه مشمول کرامات جوادند
در پشت درش خیل گدایان همه شادند

علی

اشعار ولادت حضرت امام جواد علیه السلام ۲

×××××××××××××××××××

وقتی بساط عشق بازی چیده می شد
سجاده سبزی کنارش دیده می شد

یک پیرِ عاشق با دعای مستجابش
در امتحانِ عاشقی سنجیده می شد

صبرش اگر چه شهره هفت آسمان بود
گه گاهی از زخم زبان رنجیده می شد

گویا دوباره کوثری در بین راه است
کم کم سحر، شام دل غمدیده می شد

از نور زهراییِ این فرزند خورشید
طومار غربت در جهان برچیده می شد

دانید این اسطوره دلدادگی کیست؟
در آسمان ها این چنین نامیده می شد

او کیست؟ آقازاده شمس الشموس است
آرامش جان و دلِ سلطان طوس است

علی

اشعار شهادت امام هادی علیه السلام۲

*******************

حبیب با حبیب خود، به خلوتی صفا کند
ندانم از چه بی گنه، عدو به او جفا کند
سرشک غربتش روان نوا زند زنای جان
نهان ز چشم دشمنان، بدوستان دعا کند
به پیکرش نشانه ها، یه سینه اش ترانه ها
که زیر تازیانه ها، رضا رضا رضا کند
به دست ها سلاسلش، زغصه سوخت حاصلش
چه می شود که قاتلش زفاطمه حیا کند
فتاده در ملالها، به عشق شور و حال ها
در آن سیاه چالها، خدا خدا خدا کند

علی

 نوحه شهادت امام هادی علیه السلام-۱

************************

تو غریب سامرایی    کشته ی زهر جفایی

تا فلک می رسد سوز نوایت

سامرا شد زمین کربلایت

یا مظلوم امام هادی

***

ای نقی نام نکویت    قبله ی دلها به سویت

در غمت دشت و هامون گریه کرده

مادرت فاطمه خون گریه کرده

یا مظلوم امام هادی

علی

 اشعار شهادت امام هادی علیه السلام ۱

*******************

ای جگرگوشه ی امام رضا

آفتاب غریب سامرا

 دوستانت اهالی بالا

دشمنانت قبیله های زنا

 جبرئیل خداست سربازت

چه کسی گفته بر شما تنها ؟

 اسم من خادم النقی گشته

کوری چشم دشمنت آقا

 ای چهارم علی این دنیا

دهمین بال آسمانی ما

 خاک پای تو هم نمی گردند

یوسف و نوح و آدم و عیسی

 به قدومت بهشت بوسه زده

در نگاهت خدا بود پیدا

 حرمت شعبه بقیع حسن

رفته است غربت تو بر زهرا

علی

شعر ولادت حضرت امام باقر علیه السلام-۱

**************

السلام ای دلیل کَرَّمنا

ای به عالم امام، آمَنّا

به مسلمانیِ خودت سوگند

طاعتت واجب است، سَلَّمنا

این عبارت نوشته بر قلبم

از ازل بوده ام تُو را مِنّا

از ازل تا ابد به این سخنیم

ما همه بنده ایم، اِرحَمنا

شاهد این که در رکاب توأم

و هُوَ «آیهُ لَهُم اَنّا»

«و خَلَقنا لَهُم» به ما خواندی

«و مَتاعاً، و رحمةً مِنّا»

علی

سرود ولادت امام باقر علیه السلام-۱

**************

امیرحسین الفت

 

دوباره درخت آل هاشمی ثمر داده
خدا به حسین فاطمه نوه پسر داده
آسمون از شعف میزنه فرباد
اومده دلبر حضرت سجاد
سیدی سیدی مولا مولا

می باره از آسمون سبد سبد گل نسرین

دوباره گرفته عطر و بو کتاب علیین
اومده چشمه علم خدایی
داره دل از شعف حال و هوایی
سیدی سیدی  مولا مولا

علی

سرود ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها

*********************

تمام آسمانها ، فدای خاک پایت

شهنشاه جهان است ، هر آنکس شد گدایت

محور کسا ، ای ناموس خدا ، عالم ز یمن تو، گشته به پا2

فاطمه مدد ، یا فاطمه مدد ، یا فاطمه مدد ، یا زهرا2

علی

اشعار ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها-۴
************************

حبیب باقرزاده

به تن خسته ام توان دادند

به دودستم دوباره جان دادند

نا امید از بیان شدم اما

ناگهان بر دهان زبان دادند

و به یمن قدوم سبز شما

غزل از سمت آسمان دادند

مست می گشته ایم چون امشب

به همه باده از جنان دادند

هر زنی شد کنیز این بانو

رتبه ای در جنان به آن دادند

علی

اشعار ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها-۳
************************

حسن لطفی

ملیکه ای ملکوتی سریر می آید

الهه ای به نقابی حریر می آید

ز عرش بس که فرشته به فرش می بارد

صدای هلهله از چرخ پیر می آید

پیاله ها همه لبریز و تاکها سیراب

چه کوثری است که این سان کثیر می آید

تمام آینه ها را شکسته انوارش

شگفت آینه داری منیر می آید

چنان شکوه نزولش گرفته عالم را

که آفتاب غباری حقیر می آید

زمین به شوق قدومش به خویش می بالد

و هرچه هست به چشمش فقیر می آید

علی

اشعار ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها-۲
************************

محمود ژولیده

کیست زهرا آنکه عطر سیب جنّت می دهد

نام زیبایش به جان و دل محبت می دهد

کیست زهرا آنکه خلقت بی وجودش هیچ نیست

او که پیوند نبوت با امامت می دهد

کیست زهرا بانویی از جنس باران جنس نور

رحمت نابی که بر هر سینه بهجت می دهد

کیست زهرا دختری بهتر ز مادر بر پدر

آنکه درس مادری بر کل خلقت می دهد

کیست زهرا حضرت انسیۀ حوراستی

نور آن حوریّه بر انسان طهارت می دهد

علی

اشعار ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها-۱
************************

مجتبی روشن روان

 

دختر نازنین پیغمبر

حاصل اربعین پیغمبر

 

در صدای تو مرتضی میدید

لهجه ی دلنشین پیغمبر

 

عرق چهره ی تو بنشسته

بر روی آستین پیغمبر

 

احترام تو و علی بوده

سخن آخرین پیغمبر

 

أینَ زهرا بُود به رستاخیز

جمله ی اولین پیغمبر

 

وصف تو در بیان نمیگنجد

روح تو در زمان نمیگنجد

 

آمدی ای بهار زیبایی

تا درآید علی ز تنهایی

علی

شعر وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها-۱

*************************

بانو سلام می کنم اینجا خوش آمدی

از خاک سمت عالم بالا خوش آمدی

ای تشنه ی بهشت به دریا خوش آمدی

من زینبم به خانه ی مولا خوش آمدی

پیداست در نگات که با نیت آمدی

اینجا به نیت کمک و خدمت آمدی

باغ بهشت باغچه ای در سرای ماست

جای گلیم عرش خدا زیر پای ماست

رزق تمام خلق فقط از دعای ماست

خلق تمام عالم و آدم برای ماست

علی

نوحه شهادت حضرت فاطمه سلام الله علیها-۲

×××××××××××××××××

شاعر : استاد حاج سید محسن حسینی

 

شمع شام تارم - تو بیا کنارم - جز تو کس ندارم

شد لحظه های آخر من

ای شکیب زهرا - ای غریب زهرا - ای طبیب زهرا

بیا کنار بستر من

من حاجتم را از خدا می گیرم امشب

علی علی می گویم و می میرم امشب

جانم علی جانم علی جانم علی جان

**

ای امام تنها - ماه عالم آرا - همه هست زهرا

ببین نماز آخرم را

گنهم چه بوداست - یاس تو کبوداست - آخرین سجود است

ببین دو چشمان ترم را

ای شام قدرم خرمن مویت علی جان

در کوچه ها بودم دعا گویت علی جان

جانم علی جانم علی جانم علی جان

**

من وظلم و کینه - یار بی قرینه - نفسم به سینه

افتاده امشب به به شماره

یار بی طرفدار - با دوچشم خونبار - باشد آخرین بار

که می کنم ترا نظاره

دیگر نمی خواهم عصا ای یار بی یار

دیگر نمی گیرم دودستم را به دیوار

جانم علی جانم علی جانم علی جان

***************

زبان حال حضرت امیر

گل ارغـــــوانم – یــــار قد کمانم

بی تو بی نشانم - مرو مرو فاطمه جانم

ای تمــام هستم – من ز پــــــا نشستم

می روی ز دستم  -  ای جان من من نیمه جانم

ای کشتی شکــسـته ام پهلو گرفتی

کشتی مرا از بس که از من رو گرفتی

زهرای من زهرای من خدانگهدار

علی
نوحه های شهادت حضرت فاطمه سلام الله علیها

ایام بستری
*گل یاس علی نیلوفری شد     زمان ناله های حیدری شد

زنم برسینه و سر تا قیامت      که بانوی مدینه بستری شد

جفاها دیده واویلا      قدش خمیده واویلا

شود شهیده واویلا

شده پرپر شبیه لاله تا امروز     شود اسلام به خیل ظالمان پیروز
آه...واویلا واویلا واویلا...

*ز غیر ه روی دلبر دیده بسته        نماز نافله خواند نشسته

ولی حیدر چو می آید به خانه      زجا خیزد به پهلوی شکسته

از آن رنگ و رو واویلا                    ز دست و بازو واویلا

ز درد پهلو واویلا

چو پشت در به زهرا(س) آن اهانت شد   شکسته پهلوی راه ولایت شد
آه...واویلا واویلا واویلا...

*به عشق رهبر جان بر لبِ خود      فدا شد با نوای یا ربِ خود

به دستی بی رمق در بینی بستر   کشد شانه به موی زینب خود

بگوید زیر لب زهرا(س)   برو آماده شد جانا

برای روز عاشورا

مهیّا شو برای دیدن دلبر   که در گودالِ خون است و ندارد سر

وای ...حسین وای حسین وای حسین وای...

*****************************

بیت الاحزان
*ز غربت دل پریشانم خدایا       ببین چشمان گریانم خدایا

زنامردیّ یک عده منافق      اُحد شد بیت الاحزانم  خدایا

پی ه نهی ه از منکرم       سلاح من چشم ترم

برای حفظ رهبرم

کنم در اوج فتنه با دلی آگاه      به این گریه جهاد ه فی سبیل الله

آه...واویلا واویلا واویلا...

علی

شهادت حضرت زهرا سلام‌الله علیها-۲

**************************

السلام علیک یا فاطمه الزهرا

ای به داغ لاله، تسکین! فاطمه!

یاسِ باغستانِ یاسین! فاطمه!

هیچ گل را رنگ و بویی بی‌ تو نیست

در دل من، آرزویی بی تو نیست

ای حجازی بانو! از یثرب مرو

آفتابا! جانب مغرب مرو

روشن از خورشید رخ، عالم کنی

از سرم، سایه مبادا کم کنی

ای به درد بی‌کسی درمان! بمان

دودمانم را سر و سامان! بمان

علی

اشعار ولادت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)2

************************

در ارض و سما جلوۀ توحید، مبارک
ای اهـل ولا اهل ولا، عیـد، مبارک!
بــا چـرخ بگـویید فـرو ریـز ستاره
با مـاه بگوییـد که خورشید مبارک
ای مردم عالم شب میلاد محمــد
رویی که درخشید و ندیدید، مبارک
در هفـدهم ماه، مـه چـارده سر زد
یـا نـور خـداوند درخشیـد، مبارک
ای مکـه قدمگـاه پیمبر شدی امشب
ای آمنه تبریک! که مادر شدی امشب

***
این است که ملکِ دو جهان بسته به مویش
دیده است خدا صورت خود در گل رویش
سرهای نکویان همـه خاکِ کفِ پایش
دریای کمالات، یکـی قطـره ز جویش
پیغامبـران پیشتــر از صبــح ولادت
نوشیده همـه کوثر عرفـان ز سبویش
روید ز جهنم گـلِ " بَـرداً و سـلاماً "
افتد چو در آن قطره‌ای از آب وضویش
هر صبح و مسا بانگ اذان است سرودش
شغل ملک و شغل الهی ست درودش

علی

سرود میلاد پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله-2

************************

شب سرور آمد سپـاه نـور آمد

کلیـم عالم هـا ز کوه طور آمد

ام رســالت زهی جلالت که احمد آوردی

عصمت سرمد مـادر احمـد محمــد آوردی

سلام صلی الله علی رسول الله

و آله الاطهار

پیمبــران امشب همـه ز جـا خیزید

به پای احمد گل طبـق طبـق ریزید

می رسد امشب ز قلب مکه بـوی رسول الله

که می درخشد ز قلب مکه روی رسول الله

سلام صلی الله علی رسول الله

و آله الاطهار

علی

اشعار شهادت امام صادق علیه السلام - 1

***********************

مرغ دلم که شاخه ی طوباست جای او

ویرانه ی بقیع  بوَد مدّعای او

خواهد در آن دیار مقدّس کند مقام

اندر جوار صادق و نالد برای او

خواهد به تربتش که خراب است و بی چراغ

سوزد چو شمع و گریه کند در هوای او

خواهد به گرد مرقد بی زائرش مدام

پروانه وار گردد و جوید رضای او

خواهد ز داغ خون شده با قطره های اشک

آید برون ز چشمِ ترم در عزای او

آن کس که بود لطف و وفا پای تا به سر

زهر جفا بسوخت ز سر تا به پای او

علی

تاسف اینجاست که امروز شوالیه های آواز مهر سکوت بر لب زده اند و در مقابل کشتار کودکان و زنان و مردم بی گناه فلسطین از گفتن یک دریغ هم دریغ می کنند. کسانی که حتی از یک مصاحبه کوتاه رسانه ای دریغ می ورزند اما سال 88 به شدت فعال بودند؛ نه تنها برای آنچه به زعم خود «سرکوبی مردم در خیابانهای تهران» می خواندند در «BBC» و «Manoto» به همراه خوانندگان کاباره‌ای حاضر می شدند و عکس می گرفتند بلکه در تولید و ساخت موسیقی نیز برای کمک به جنبش مغز پسته ای! فعال بودند.

مطلب کامل را از اینجا بخوانید

 

 

علی

کسی می‌آید

  • ۱۴۰۰ نمایش
  •  کسی می‌آید

    و کسی گفت، چنین گفت، سفر سنگین است
    باد با قافله دیری است که سرسنگین است

    گفت، با زخم جگرکاه قدم باید سود
    بر نمکپوش ترین راه قدم باید سود

    گفت، ره خون جگر می‌دهد امشب همه را
    آب در کاسه‌ی سر می‌دهد امشب همه را

    سایه‌ها گزمه‌ی مرگند، زبان بربندید
    بار دزدان به کمینند سبک‌تر بندید

    مقصد آهسته بپرسید، کسان می‌شنوند
    پر مگویید که صاحب قفسان می‌شنوند

    گردباد است که پیچیده به خود می‌خیزد
    از پس گردنه‌ی کوه احد می‌خیزد

    نه تگرگ است، که آتش ز فلک می‌جوشد
    ور ز خشکای لب رود، نمک می‌جوشد

    زنده‌ها از تف لبسوز عطش، دود شده
    مرده‌ها در نفس باد، نمکسود شده

    دشت سر تا قدم از خون کسان رنگین است
    و کسی گفت، چنین گفت، سفر سنگین است

    خسته‌ای گفت که زاریم، ز ما در گذرید
    هفت سر عائله داریم، ز ما درگذرید

    گفت، گفتند و شنیدم گذر پر عسس است
    تا نمکسود شدن فاصله یک جیغ ‌بس است

    چیست واگرد سفر، جز دل سرد آوردن؟
    سر بی‌دردسر خویش به درد آوردن

    پای از این جاده بدزدید که مه در پیش است
    فتنه‌ی مادر فولادزره در پیش است

    پای از این جاده بدزدید، سلامت این است
    نشنیدید که گفتند سفر سنگین است؟

    و چنان رعد شنیدم که دلیری غرید
    نه دلیری، که از این بادیه شیری غرید


     اشعار کامل در ادامه مطلب

    کسی می آید


    علی

    شعر ولادت حضرت مهدی عجل الله فرجه۱

    *******************

    سید محــمد میرهاشمی

    یک شب که عشقت باز از دل در گذر شد

    نام تو را بردم پیاپى تا سحر شد

    تا صبحدم آن شب به یادت گریه کردم

    هر قطره اشکم در پى تو در سفر شد

    قابل نبودم تا جمالت را ببینم

    امّا قسم بر تو که شوقم بیشتر شد

    شد علّت دورى من از تو، عُیوبم

    دل مبتلا هر روز بر عیب دگر شد

    هر بار آهم شد مؤثّر بر دل تو

    کار بدى کردم که آهم بى اثر شد

    خود واقفم یارى ز من بدتر ندارى

    دست ولایت از سر من بر نداری

    علی

    شعر ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام۲

    *******************

    ای ملائکه محو جلوه های ذات تو
    بین آسمان پهن است، سفره ی صفات تو
    این همه صفات تو، ذات مشترک دارد
    از وجود پیغمبر، سفره ات نمک دارد
    خضر کربلای من، پیر آسمانی ها
    روضه ی پر از نور آخر الزمانی ها


    از کجا تو می ریزی، جلوه های طاووسی
    که فرشته می افتد، پای تو به پابوسی
    هر که یوسفت می دید، می برید دستش را
    شوق روی تو می داد، سمت باد هستش را
    هر کسی تو را دیده، خوانده قل هو اللهی
    بس که مثل خورشیدی، بس که این همه ماهی

    علی

    اشعار ولادت امام حسین علیه السلام۱

    ************

    خوش به حال دل من مثل تو آقا دارد

    بر سرش سایه ی آرامش طوبا دارد

    با شما آبرویی قدر دو دنیا دارد

    پای این عشق اگر جان بدهم جا دارد

    آدم تو شده ام با تو سر افراز شدم

    یعنی از موهبت داغ تو آغاز شدم

    ***

    چه کسی گفت پریشان نشدن خوب تر است

    مدیون لب جانان نشدن خوب تر است

    علی

    اشعار عید مبعث رسول الله(ص)۱

    *******************
    الا محــمد «اِقرء و ربُّک الاکرم»

    بخوان به نام خداوندگار لوح و قلم

    بخوان بخوان که تویی منجی همه عالم

    بخوان که پیشتر و برتری تـو از آدم

    بخوان که خوانده خدایت پیمبر اکرم

    بخوان که هر سخن توست آیتی محکم

    بخوان به نام خدایی ‌که آفرید تو را

    علی

    شعر شهادت امام کاظم علیه السلام۱

    ×××××××××××××××××××

    در سایه سار کوکب موسی بن جعفریم

    ما شیعیان مکتب موسی بن جعفریم

     

    فیضش به گوشه گوشه‌ی ایران رسیده است

    یعنی گدای هر شب موسی بن جعفریم

     

    هستی ماست نوکری اهل بیت او

    ما خانه زاد زینب موسی بن جعفریم

     

    قم آستان رحمت آل پیمبر است

    در این حرم، مُقرَّب موسی بن جعفریم

     

    با مهر و رأفتش دل ما را خریده است

    ما بنده‌ی مُکاتَب موسی بن جعفریم

     

    چشم امید اهل دو عالم به دست اوست

    مات مرام و مشرب موسی بن جعفریم

     

    حتی قفس براش مجال پرندگی ست

    مدیون ذکر و یارب موسی بن جعفریم

    علی

    اشعار ولادت حضرت امام جواد علیه السلام ۱

    ×××××××××××××××××××

    امشب بهشت آرزو را باز کردند

    سرّى ز اسرار مگو را باز کردند

    خم خانۀ توحید را در برگشودند

    از چهارده خم یک خم دیگر گشودند

    مستان صافى دل که قدسى نام دارند

    کوثر به جاى مى درون جام دارند

    در جام مى رخساره جانانه بینند

    خورشید را در حجره ریحانه بینند

    در خانه شمس الضحى امشب قمر زاد

    وز چهارده خورشید خورشیدى دگر زاد

    طاها رخى از دوده یاسین بر آمد

    نخلى کهن را میوه شیرین بر آمد

    علی

    سرود ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها- ۱

    *******************

    یا زهرا یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه

    یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه

    گلِ یاس پیغمبر آمد ،  میلاد کوثر آمد

    نورِ خدا ، زهرای مرضیه خوش آمد

    صلِّ علی محمد و آلِ محمد

    زمزمه ی شوق همه ، خوش آمدی یا فاطمه

    یا زهرا یا فاطمه ...

    ای حریم تو عرش اعلا      یا بضعه المصطفی

    عرش خدا لبریزِ گلهای تبارک

    یا فاطمه جان عید میلادت مبارک

    این شده بر لب زمزمه ، خوش آمدی یا فاطمه

    یا زهرا یا فاطمه...




    علی

    وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها را تسلیت عرض می کنیم

     

     

    ام البنین مادر پسران

     

     

    برای خاندان پیامبر، سرنوشتی شگفت رقم زده شده بود. بنی‌هاشم، در اوج عزت و بزرگواری، مظلومانه می‌زیستند. وقتی علی(ع) به فکر گرفتن همسر دیگری بود، عاشورا در برابر دیدگانش بود. برادرش «عقیل» را که در علم نسب شناسی وارد بود و قبایل و تیره‌های گوناگون و خصلت‌ها و خصوصیت‌های اخلاقی و روحی آنان را خوب می‌شناخت طلبید. از عقیل خواست که: برایم همسری پیدا کن شایسته و از قبیله‌ای که اجدادش از شجاعان و دلیر‌مردان باشند تا بانویی این چنین، برایم فرزندی آورد شجاع و تکسوار و رشید.

     

    علی

    شهادت حضرت زهرا سلام‌الله علیها -۱

    **********************

    گریه نکن که با همه بیماریم علی
    قد خم نکرد روح سپیداریم علی
    من راز خون سرخ خدایم که تا ابد
    در ذوالفقار غیرت تو جاریم علی
    مُردی تو از غریبی و من باز زنده ام 
    شرمنده ام از اینهمه کم کاریم علی
    دل بار داغ محسن خود را زمین گذاشت
    حالا ببین در اوج سبک باریم علی
    من ناگزیر رفتنم آقا حلال کن
    همراه نیمه راه مپنداریم علی
    گفتم خدا کند که بمیرم ولی چه سود
    ترسم که مرگ هم نکند یاریم علی

    علی

    سرود میلاد پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله-1

    ************************

    دریافت سبک
    شدم ثناخوان ِ پیمبر اعظم/جانم به قربان ِ پیمبر اعظم
    رسول خدا یا مولا فدای تو هستم
    منم سائل و بر راهت ببین که نشستم
    تواز همه سر آمدی/گل جمال سرمدی
    ترانه ی جان و دلم/شده آقا خوش آمدی
    مولا یا اباالزهرا...

    شده ز میلادت ترنم هر دل/نوای جاء الحق وَ زهق الباطل
    بُوَد یا نبی تا به ابد به جنگ ِ با ظلمت
    پیام تو بر امت تو همدلی و وحدت
    شده اعتقاد ما/در این عصر پر بلا
    وهابیت بی حیا/بُود دشمن خدا
    مولا یا اباالزهرا...

    علی

    اشعار ولادت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)1

    ************************

    چشم تا وا می‌کنی چشم و چراغش می‌شوی

    مثل گل می‌خندی و شب بوی باغش می‌شوی

    شکل «عبدالله»ی و تسکین داغش می‌شوی

    می رسی از راه و پایان فراقش می‌شوی

    غصه‌اش را محو در چشم سیاهت می‌کند

    خوش بحال «آمنه» وقتی نگاهت می‌کند

    با «حلیمه» می‌روی ، تا کوه تعظیمت کند

    وسعتش را ـ با سلامی ـ دشت تسلیمت کند

    هر چه گل دارد زمین یکباره تقدیمت کند

    ضرب در نورت کند بر عشق تقسیمت کند

    خانه را با عطر زلفت تا معطر می‌کنی

    دایه ها را هم ز مادر مهربان تر می‌کنی

    علی

    اشعارامامت حضرت مهدی (عج(-1

    *************************

    جهان محیط وسیع عنایت است امروز
    وجود، مرکز نور هدایت است امروز
    عطا و جود و کرم بی نهایت است امروز
    دهید مژده که عید ولایت است امروز
    خجسته باد به مستضعفین زعامت شان
    که ثبت شد به کتاب خدا امامت شان

    ***
    الا که قائم امر قیام شد مهدی
    زمامدار به کل نظام شد مهدی
    به خلق رهبر والا مقام شد مهدی
    امام بود و دوباره امام شد مهدی
    کرامت و شرف و نصر ما مبارک باد
    امامت ولی عصر ما مبارک باد

    علی

    نوحه شهادت امام حسن عسکری علیه السلام-1
    *************************

    یوسف فاطمه سلاله ی مصطفی 
    در جوانی شدی کشته ی زهر جفا 
    شد به فصل شباب قلب زارت کباب 
    ابا محــمد ابا محــمد


    گریه کن شیعه در عزای ابن الرضا 
    زهر دشمن نبود جزای ابن الرضا 
    اجر آن مقتدا عاقبت شد ادا 
    ابا محــمد ابا محــمد


    او مگر شمع جمع آل یاسین نبود 
    اجر فرزند پاک فاطمه این نبود 
    زاده ی مصطفی    دیده عمری جفا 
    ابا محــمد ابا محــمد

    علی

    شعر شهادت امام حسن عسکری علیه السلام-1
    *************************

    حجت یازدهم

    ای که خورشید فلک محو لقای تو بود           ماه را روشنی از نور و ضیای تو بود

    توئی آن آئینه حسن خداوند کریم                که عیان نور الهی ز لقای تو بود

    معدن جود و سخائی تو که از فرط کرم          دو جهان ریزه خور خوان عطای تو بود

    ولی حق حسن العسکری ای آنکه قضا         مجری امر تو و بنده رأی تو بود

    حجّت یازدهم نور خدا پور علی                    ای که ایجاد دو عالم ز برای تو بود

    من کجا مدح و ثنای تو توانم گفتن               ای که قرآن همه در مدح و ثنای تو بود

    نه همین جای تو در سامره تنها باشد          که به دلهای محبّان تو جای تو بود

    بی ولای تو عبادت ز کسی نیست قبول        شرط مقبولی طاعات ولای تو بود

    نسبت قامت سرو تو به طوبی ندهم            زان که طوبی خجل از قد رسای تو بود

    چه غم از تابش خورشید قیامت دارد            آنکه در روز جزا زیر لوای تو بود

    علی

    بازگشت کاروان به مدینه -2

    ************************

    نغمه ای در مدینه پیچیده

    که بشارت؛ بشیر آمده است

    کاروانی که رفته برگشته

    پیشوازش سفیر آمده است

    **

    بی بی ام البنین بده مژده

    سایه بانت دوباره می آید

    نه فقط زینب و حسین و رباب

    تازه یک شیرخواره می آید

    **

    باز هم خانه میشود روشن

    گِرد تو باز میشود غوغا

    شانه ای میزنی و می بافی

    باز گیسوی دخترانت را

    **

    لحظه ای بعد پای دروازه

    دل ام البنین تپیدن داشت

    عاقبت کاروان ز راه آمد

    کاروانی که وای...دیدن داشت

    علی

    بازگشت کاروان به مدینه -1

    ************************

    زینب آئینهٔ جلال خداست

    چشمهٔ جاری کمال خداست

    ردّ پایش مسیر عاشوراست

    خطبه‌هایش سفیر عاشوراست

    مثل کوهِ وقار برگشته

    وه چه با افتخار بر گشته

    غصّه و ماتم دلش پیداست

    رنگ مشکی محملش پیداست

    پشت دروازه خواهری آمد

    خواهر بی‌برادری آمد

    خواهری که تنش کبود شده

    رنگ پیراهنش کبود شده

    نیمه جانی که کاروان آورد

    با خودش چند نیمه جان آورد

    کاروانی که شیر خواره نداشت

    گوش‌هایی که گوشواره نداشت

    علی

    حضرت زینب (س)

     تا جسمِ سر جدای تو را دیدم ای حسین!

    بر خویش از فراق تو لرزیدم ای حسین!

    وقت جدایی از تو که با تازیانه بود

    چون چشمههای زخم تو جوشیدم ای حسین!

    ما گام در طریق اسارت زدیم و حال

    ختمِ رسالتی ست که بُگزیدم ای حسین!

    من زینبم که عشق تو بُردم به شهر شام

    این راه را به پای تو پوییدم ای حسین!

    رفتم به شام بهر قیام دگر ولی

    هر جا قدم نهاده خروشیدم ای حسین!

    نخلی که کاشتی تو به خون اندر این زمین

    در شام و کوفه میوه از آن چیدم ای حسین!

    بودم اگر اسیر ولی مشت انتقام

    بر فرق دشمنان تو کوبیدم ای حسین!

    دادم شکست دولت شب را که چون تو من

    بنیانگر حکومت خورشیدم ای حسین!

    نقش از تو یافت واقعهی کربلا و من

    تفسیر آن حماسهی جاویدم ای حسین!

    ترسم که لرزه بر تن صد پارهات فتد

    گویم اگر که بی تو چه ها دیدم ای حسین!

    توام به اشک دیدهی من بود و خون دل

    آبی اگر بدون تو نوشیدم ای حسین!

    تا کودکان غم زده کمتر کتک خورند

    بر خود ز تازیانه بپیچیدم ای حسین!

    چون معجرم به غارت بیگانه رفته بود

    با دست بسته چهره بپوشیدم ای حسین!

    زود آمدی و خطبهی من ناتمام ماند

    ای اوستاد مکتب توحیدم ای حسین!

    آن شب که شد چراغ شبستان ما سرت

    پروانه وار گِرد تو گردیدم ای حسین!

    دیدم رقیه از همه عاشقترت بود

    آن نازدانه را به تو بخشیدم ای حسین!

    داغِ رقیه طاقت ما را تمام کرد

    زین غم خدا گواست چه ها دیدم ای حسین!

    مشکلتر از فراق تو ترک مزار توست

    این جا چو هست کعبهی امیدم ای حسین!

    لطف تو و "موید" بشکسته حال ما

    کاشعار اوست مورد تاییدم ای حسین!

    سید رضا موید

    **************************

    علی

    زمزمه های حسینی

  • ۲۳۳۳ نمایش
  • زمزمه دهه اول محرم-  حاج سیدمحسن حسینی

    --------------------------------------------

    حضرت مسلم بن عقیل (ع)

    (به سبک ای ماه من میریزد دریافت سبک)

    ******

    ای ماه من میریزد از چشمم ستاره

    چشم انتظار من بود دار العماره

    چون شمـع بی پروانهام ای وای ای وای

    من صیــد دور از لانهام ای وای ای وای

    مهمانم و بی خـــانه ام   ای وای ای وای

    جــانم رسیده بر لبم        ای وای ای وای

    روزم شده همچون شبم  ای وای ای وای

    اینـجــا بیــــاد زینبم      ای وای ای وای

    ******

    شعر کامل در ادامه

    علی

    نوحه و سبک

  • ۱۲۷۱ نمایش
  • حضرت مسلم بن عقیل (ع)نوحه

    دریافت سبک
    ****************

    ندیده شهر کوفه         زمن خونین جگرتر

    ندیده کوچه هایش      زمسلم در به در تر2

    خودم دانم دگر فردا به پیکر سر ندارم

    به جسمم تا نفس دارم  همین باشد شعارم

    حسین کوفه میا

    ******

     

    شعر کامل در ادامه مطلب

    علی
    علی

    شبه پیمبر

  • ۱۲۹۶ نمایش
  • ناگهان قلب حرم وا شد و یک مرد جوان

    مثل تیری که رها می شود ازچنگ کمان

    خسته از ماندن و آماده یرفتن شده بود

    بعد یک عمر رها از قفس تن شده بود

    مست از کام پدر بود و لبش سوخته بود

    مست می آمد و رخساره برافروخته بود

    روح او از همه دل کنده به اودل بسته

    بر تنش دست ید الله حمایل بسته

    بی خود از خود به خدا و دل وجان می آمد

    زیر شمشیر غمش رقص کنان میآمد

    یا علی گفت که برپا بکندمحشر را

    آمده باز هم از جا بکند خیبررا

    لطفا شعر کامل را در ادامه مطلب بخوانید

     

    علی

    (امام حسین(ع)و زیارت کربلا)      دریافت سبک

    ای کریم کریما حسین جان          لاله ی سرخ زهرا(س) حسین جان

    ما همه سائل کوی عشقیم                فَتَصَدّق عَلَینا حسین جان

    ای رکن ایمان ما              ای دین و قرآن ما       ای بهتر از جان ما

    یا سیدی یا مظلوم....

    اشعارکامل و دریافت سبک در ادامه مطلب

    علی

    دریافت سبک

    ****************************

    امام حسین (ع)

    (تو سفینه النجاتی    ساقیِ آب حیاتی

    کشته امر به معروف    تو قتیل العبراتی) 2

    الگوی هر مسلمانی    فدای دین وقرآنی برجسم عالمی جانی

    یا مظلوم ابی عبدا...

    **

    اشعارکامل و دریافت سبک در ادامه مطلب

    علی

    شور دهه اول محرم

  • ۱۱۴۷ نمایش
  • دریافت سبک

    حرکت کاروان

    می آید از ره کاروان درد وبلا        حسین حسین

    زمکه عازم شده سوی کرب وبلا     حسین حسین

    بچه و همسر همه  مهمان  حسین اند

    کل ملائک همه  گریان  حسین اند

    وای وای وای وای

    ..................................

    اشعارکامل و دریافت سبک در ادامه مطلب

    علی

    (سبک ای که بر عالمی مقتدایی)  دریافت سبک

    *****************************

    حضرت مسلم بن عقیل

    ای که بر عالمی مقتدایی           کوفه باشد شهر بی وفایی

    یا حسین ای سبط طاها                     مُسلِمت گردیده تنها

    زین سفر صرفِ نظر کن                     ره عوض کن جان زهرا

    کوفه میا کوفه میا

    (یابن زهرا 2) 2

    ******

    اشعارکامل و دریافت سبک در ادامه مطلب

     

    علی

    نوحه دوازده شب محرم

  • ۱۷۸۱ نمایش
  • ۱۱ آبان ۱۳۹۲
     

    نوحه دوازده شب محرم - یوسف رحیمی

    طلیعه ی ماه محرم

    مـاه ماتم رسیـد ، موسـم غم رسـید

    جامه مشکی کنید، که محرّم رسید

    نوحه خوان می شود - چشم خیس - عرشیان با -  بوی سیبی

    خونفشـان می شـود - آسمـان از-  ماتـم  - مرد غریبـی

    یاحسین یاحسین یابن زهرا

    ******

    اشعارکامل و دریافت سبک در ادامه مطلب

    ۰ نظر ۱۱ آبان ۹۲ ، ۱۸:۴۵
    علی
     

    زمزمه دوازده شب محرم - یوسف رحیمی

    طلیعه ی ماه محرم

    محـرم از راه میـاد و بارونـی می شـه نگاهـت

    فـدای اشک نم نمت فدای شال سیاهت

    صاحب عزای روضه ها آقا جون سرت سلامت

    وارث داغ کربلا آقا جون سرت سلامت

    می دونم چشم رئـوفت ، روز و شـب آروم نـداره

    مگه چی دیده که هر دم ، داره خونگریه می باره

    العجل عزیز زهزا     العجل بقیة الله

    ******


    اشعارکامل و دریافت سبک در ادامه مطلب

    علی

    شعر ابوالفضل سپهر برای شهدای گمنام

    آی قــصــــه قــصــــه قــصــــه نــــون و پنیـــــــر و پسـتـــــه

    یــــک زن قـــد خـمـیــــــــــده روی زمیـــــــن نشـسـتــــــه

    یــــک زن قـــد خــمیــــــــــده یـــــــــک زن دلشــکسـتـــــه

    کـــه چــادرش خــاکیـــــــه روی زمیـــــــن نــشسـتـــــه

    دست میذاره رو زانــــــــوش زانـــــوشــــو هی میمالــــه

    تندتند میـگه یا علــــــــــــی درد میــــــکشـــــه مینالــــه

    شـکسـتــــه و تـکیـــــــــــده صــــورت خیــس و گلفـــــام

    دست میکشه روی قبــــــــر قبـــــــر شهیـــــــد گمنـــــام

    علی

    سرود ولادت امام رضا علیه السلام

    ********



    دریافت


    تو هستی نور قرآن/امام اهل ایمان

    گل موسی بن جعفر/به جسم عالمی جان

    دلم مجنونه/همش میخونه/خوش آمدی ای سلطان

     

    حقیقت رحمت،شکوه عزت،بهار لطف و،عطا و رحمت

    تمام عصمت،کلام عصمت،پیام عصمت،عیان به کلامت

    عیان به وجودت،عیان به شهودت،عیان به قیام و،عیان به قعودت،

    تویی رحمان و،تویی بخشنده،دلم از عشقت،شده آکنده

    سلام عالم بر تو ای وجه ِ جانان،جمال حیّ منّان،خوش آمدی ای سلطان

     

    تو هستی نور قرآن/امام اهل ایمان

    گل موسی بن جعفر/به جسم عالمی جان

    دلم مجنونه/همش میخونه/خوش آمدی ای سلطان

    علی

    اشعار وفات حضرت زینب سلام الله علیها۱

    ×××××××××××××××××××

    دوبیتی و رباعی

     

    تصویر تمام کربلا زینب بود

    تفسیر پیام کربلا زینب بود

    در عشق و فداکاری و ایمان و وفا

    زهرای قیام کربلا زینب بود

    مؤید
    ××
    زیبایی گلشن علی زینب بود

    پرورده دامن علی زینب بود

    بر خصم شکست داد ولی خود نشکست

    آیینه نشکن علی زینب بود

    مؤید
    ××
    در فضل، محیط بیکرانی زینب

    در صبر، بسیط آسمانی زینب

    ای خورده به سینه ات مدال عظمت

    بانوی همیشه قهرمانی زینب

    مؤید

    علی

    ولادت حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام (کریم اهل بیت ) بر همه شیعیان 
    و برشما مهمانان عزیز مهر خوبان مبارک باد

     

    خوش نسیمی می وزد از کوی عشق

    مژده می آید ز فیض روی عشق

    بر علی داده خدا دردانه ای

    شد مشید پرچم اردوی عشق

    شکر لله فاطمه مادر شده

    بیت احمد جنت مینوی عشق

    آمده تاویل کوثر آشکار

    حضرت زهرا شده بانوی عشق

    وعده ی قرآن محقق می شود

    خصم ابتر بی نصیب از بوی عشق

    حجت حق در دو دنیا شد حسن

    عالم از رویش مصفا شد حسن

    ************

    آسمانها جمله نورانی شده

    مکه و یثرب چراغانی شده

    خنده بر لب فاطمه از این عطا

    استدام عشق را بانی شده

    نیمه ماه خدا ، ماه علی

    در هدایت حجت ثانی شده

    این پسر باشد کریم ابن کریم

    خوان لطفش فیض سبحانی شده

    حسن جمله انبیاء و اولیاء

    جمع در این نور ربانی شده

    حجت حق در دو دنیا شد حسن

    عالم از رویش مصفا شد حسن

    ***********

    آفتاب برج عصمت آمده

    حافظ بیت ولایت آمده

    جهل و ظلمت ریشه کن در مکتبش

    عالم علم امامت آمده

    حاتم طائی شود بی مشتری

    معدن جود و سخاوت آمده

    بهر تعلیم فداکاران دین

    نکته آموز شهادت آمده

    صلح او بذر قیام کربلا

    ساقی جام شهادت آمده

    حجت حق در دو دنیا شد حسن

    عالم از رویش مصفا شد حسن

    ************

    بنده پاک خدا باشد حسن

    بین خوبان مجتبی باشد حسن

    می کند حکم خدا را آشکار

    هادی و هم رهنما باشد حسن

    چشم فتنه کندن روز جمل

    هدیه اش بر مرتضی باشد حسن

    یک تنه با صلح ، حفظ دین کند

    بانی کرببلا باشد حسن

    قبر بی شمع و چراغش در بقیع

    مکتب حق را بقا باشد حسن

    حجت حق در دو دنیا شد حسن

    عالم از رویش مصفا شد حسن

    ************

    آسمان حسن و خوبی را ببین

    جمله خوبی ها در او تنها ببین

    صد هزاران یوسف ببریده دست

    پیش پای یوسف زهرا ببین

    او امام است قائما او قائدا

    از نبی وز خالق یکتا ببین

    شافع امت بود با اذن حق

    این مقام و رتبه را فردا ببین

    احمد و زهرا و اولاد علی

    چارده معصوم را یکجا ببین

    حجت حق در دو دنیا شد حسن

    عالم از رویش مصفا شد حسن

    عارف

    علی

    شهید شلمچه

  • ۱۳۸۵ نمایش
  • السلام علیکم یا انصار دین الله

    در این ایام نورانی و پر برکت ماه مبارک رمضان ، تصادفا به برگه ای برخورد کردم که چند سال پیش در آن شعری ناتمام برای شهید غلامحسین فتحی نوشته بودم.

    این نوشته را، اگر چه نتوان نام شعر بر آن گذاشت ، و اگرچه ناتمام است، ولی برای من خیلی ارزشمند و خاطره انگیز است. اکنون آن را به ارواح نورانی همه شهیدان ، به خصوص شهید عملیات کربلای پنج در شلمچه (غلامحسین فتحی) تقدیم می کنم:


    *

    آن شب که سیمای شلمچه لاله گون بود

    گاه ظهور عشق در محراب خون بود

    آن شب که بر مهمانی لاهوت رفتی

    پاسخ به بانک ارجعی، لبیک گفتی

    پیر جماران در نیایش با خدا بود

    ذکرخمینی هم به یاد کربلا بود

    آنجا تو بودی و خدا بود و شلمچه

    آن شب نسیم کربلا بود و شلمچه

    زخمی هجران و قرین رنج بودی

    مهمان فیض کربلای پنج بودی

    سنگر به سنگر کربلا را سیر کردی

    با هر قدم یک الوداع با غیر کردی

    آنجا « کمال الإنقطاع » ت دیدنی بود

    سربند یازهرای تو بوسیدنی بود

    آن شب وضوی عشق تو خونین ادا شد

    تیر اجابت با دعایت هم صدا شد

    ذکر قنوتت تا خدا پرواز می کرد

    سبحان ربی بر لبانت ناز می کرد

    خیل ملائک صف به صف همراهت آمد

    مهرشهادت بر دل آگاهت آمد

    آن صبح زیبا در اذان خون چه خواندی؟

    اینسان براق عشق تا معراج راندی

    چون مرتضی فزت و رب الکعبه گفتی

    آرام در آغوش لطف دوست خفتی

    عارف


    علی

    شعر ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام۱

     ××××××××××××

    عطر گلهای بهشتی همه جا پیچیده

    خانه فاطمه چون خلد برین گردیده

    گل لبخند به لبهای حسین افتاده

    حق به لیلا پسری شبه پیمبر داده

    یا حسین ابن علی نذر شما گشته قبول

    این پسراشبه خلق است به اوصاف رسول

    دیگر از نام علی نیست تهی خانه تو

    اسم زیباش بود زینیت کاشانه تو

    خلق پیغمبری اش رونق اسلام شود

    همه ی حسن در او کامل و اتمام شود

    علی

    انتظار

  • ۱۰۲۳ نمایش
  • انتظار


    مُردم در انتظار رخت ای امام دل

    آیا شود عنایت چشمت به کام دل؟

    نه قابلم که دیدن رویت طلب کنم

    نه طاقتی که دست کشم از مرام دل

    در سوز هجر، جان صبوری به لب رسید

    از دست من برون شده دیگر زمام دل

    عمرم به سر رسید و نمانده است فرصتی

    گویا خدا نموده نگاهت حرام دل

    در حسرت وصال تو طی شد تمام عمر

    ممکن نشد برای تو گویم کلام دل

    این درد را علاج نباشد به روزگار

    باخود به گور می برم آخر پیام دل

    24-3-92 عارف

    ×××××××××××××××××××

    علی

    اشعار ولادت امام علی علیه السلام۱

    ×××××××××××××××××××

    به طوف کعبه زنی پاک و  محترم آمد

    میان سینه ی او شعله های غم آمد

    دخیل بست به دامان صاحب خانه

    به سوی رکن یمانی دو سه قدم آمد

    صدا زد ای که مرا میهمان خود کردی

    بگیر روی مرا ، لحظه کرم آمد

    همین که دلنگران شد خدا اجابت کرد

    صدای اُدخُلی از داخل حرم آمد

    قدم نهاد به عرشی ترین مکان و سپس

    شکاف سینه ی بیت العتیق هم آمد

    میان خانه چه ها شد کسی نمی داند

    فقط سلام ملک بود دم به دم آمد

    علی

    وصیت حضرت زهرا (س)

  • ۱۳۸۵ نمایش
  • وصیت حضرت زهرا سلام الله علیها

     

    بسم الله الرحمن الرحیم هذا ما اوصت به فاطمة بنت رسول‏اله و هى تشهد ان لا اله اله الله و ان محمدا رسول‏الله و ان الجنة حق والنار حق و ان الساعة آتیة لاریب فیها و ان الله یبعث من فى القبور یا على انا فاطمه بنت محمد زوجنى الله منک لاکون لک فى الدنیا و الاخرة انت اولى بى من غیرى حنطنى و غسلنى و کفنى باللیل وصل على و ادفنى باللیل و لا تعلم احدا و استودعک الله و اقراء على ولدى السلام الى یوم القیامة

    این است وصیت فاطمه دختر رسول خدا و او شهادت مى‏دهد به یگانگى و یکتایى ذات باریتعالى و رسالت حضرت محمد رسول‏الله و گواهى مى‏دهد که بهشت حق است و آتش جهنم حق است و بدون شک قیامت در پیش است و خواهد آمد و خدا در آن روز همه را از قبرها برمى‏انگیزد یا على من فاطمه دختر محمدم که خداوند مرا به ازدواج تو درآورد تا در دنیا و آخرت همسر تو باشم و از آن تو، تو از هرکس بر من نزدیکترى مرا شبانه حنوط کن و شب غسل بده و شبانه کفنم کن و شب به خاک بسپار و کسى را از دفن من مطلع مکن. تو را به خدا مى‏سپارم و سلام من به فرزندانم تا روز قیامت برسان.

    و در بعضى از روایات دارد که زهرا علیهاالسلام به على علیه‏السلام گفت: یابن عم دلم تمناى مرگ دارد ساعتى نخواهد گذشت جز آن که از تو مفارقت نمایم. على علیه‏السلام فرمود: اى دختر رسول خدا وصیت کن به آنچه مى‏خواهى و هر چه در دل دارى بیان کن على علیه‏السلام نشست بالاى سر فاطمه و خانه را از بیگانه خالى کرد جز فاطمه و على کسى نبود فاطمه عرض کرد: اى پسر عم هیچگاه در زندگى به شما دروغ نگفته‏ام و در زندگى زناشویى با تو راه خیانت نپیموده‏ام و لا خالفتک منذ عاشرتنى. و هرگز در معاشرت با تو از در مفارقت وارد نشده‏ام و پیوسته مطیع فرمان تو بوده‏ام.

    على علیه‏السلام فرمود:

    پناه مى‏برم به خدا (اى دختر رسول خدا) تو بانوى راستگویى و داناتر و پرهیزگارتر و نیکوکارتر و گرامى‏تر از هرکسى، من نیز از خدا در مخالفت با تو بیمناک بوده‏ام و فراق تو بر من سخت ناگوار است فقدان تو بر من تجدید مصیبتى است که از رحلت پیغمبر بر من وارد شد به خدا قسم مصیبت فراق تو بر من چنان است که هیچ چیز نمى‏تواند مرا تسلیت دهد در آن حال هر دو به گریه افتادند و مدتى زار زار اشک ریختند (بعضى نوشته‏اند که چون اطاق خلوت شد زهرا علیهاالسلام به على علیه‏السلام عرض کرد پسر عم جلوتر بیا و دستت را روى سینه من بگذار على علیه‏السلام خواهش آن بانو را عمل کرد آنگاه عرض کرد پسر عم از من راضى باش على علیه‏السلام فرمود: زهرا جان از تو راضیم خداى نیز از تو راضى باشد. عرض کرد نه على جان مى‏دانى من از چه چیزى از شما رضایت مى‏خواهم روزى که دشمن به صورت من سیلى زد و با خستگى و درد جسمانى و روح افسرده آمدم منزل دیدم تو در کنج حجره نشسته‏اى و مشغول جمع‏آورى قرآنى با تندى با شما سخن گفتم و به شما گفتم یابن ابیطالب اى پسر ابى‏طالب در کنج حجره نشسته‏اى و مثل جنین در رحم حجره قرار گرفته‏اى دشمن به همسرت تعدى کرده. . . غصه‏دار بودم و با تو پرخاش کردم اینک از تو رضایت مى‏خواهم از من راضى باش) مولاى متقیان سر فاطمه را به سینه چسباند و با مهربانى فرمود:

    زهرا جان از تو راضیم خدا و رسول از تو راضى باشند هرچه مى‏خواهى بگو که اجرا خواهم کرد. آن بانو در حالى که اشک مى‏ریخت گفت شوهر گرامیم خداوند تو را جزاى خیر دهد وصیت من این است که دختر خواهر من امامه را تزویج کنى (امامه دختر زینب بنت رسول‏الله بود که مادرش در زمان پدر فوت کرده بود) زیرا امامه به فرزندان من مهربانى خواهد کرد و بهترین پرستار آنها است و مرد هم ناگزیر است زنى در خانه داشته باشد.
    از جمله وصایاى حضرت زهرا علیهاالسلام به همسرش این بود که گفت: شوهر عزیزم براى من تابوتى بساز که فرشتگان صورت آن را به من نشان داده‏اند و امام علیه‏السلام از وى خواست که وصف آن را برایش بیان کند تا طبق خواسته‏اش عمل نماید.
    «مورخین نوشته‏اند که وصف تابوت در متن وصیت آن بانوى بزرگ اسلام نیست» و باز گفت: همسرم وصیت دیگرم این است که هیچکس به جنازه من حاضر نشود.
    من از این مردم که به من ستم کردند و حق مرا غصب نمودند متنفرم.
    اینها دشمن من و دشمن رسول خدا (ص) هستند اجازه نده از این قوم و هوادارانشان کسى بر جنازه من حاضر شوند و نماز بخوانند یا على مرا در تاریکى شب آنگاه که دیدگان مردم به خواب رفت به خاک بسپار تا از دفن من بى‏خبر باشند.

    *********************

    منبع : سایت مرکز جهانی آل البیت(علیهم السلام)

    علی

    متن خطبه فدکیه حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)

    مقدمه آیت الله مکارم شیرازی

    بعد از رحلت پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) طوفان عجیبى سراسر جهان اسلام را فرا گرفت، و کانون این طوفان مرکز «خلافت» بود، سپس به هر چیز که به نحوى با آن ارتباط مى کرد منتقل شد، از جمله حکم مصادره سرزمین فدک.

    فاطمه(علیها السلام) که مى دید این تجاوز آشکار، توأم با نادیده گرفتن بسیارى از احکام اسلام در این رابطه، جامعه اسلامى را گرفتار یک انحراف شدید از تعالیم اسلام و سنّت پیامبر(صلى الله علیه وآله) و گرایش به برنامه هاى جاهلى مى کند، و از سوى دیگر مقدمه اى است براى خانه نشین کردن امیرمؤمنان على(علیه السلام) و محاصره اقتصادى یاران جانباز على(علیه السلام)، به دفاع از حق خویش در مقابل غاصبان فدک پرداخت، ولى نظام حاکم به بهانه حدیث مجعول «نحن معاشر الانبیاء لا نورث; ما پیامبران ارثى از خود نمى گذاریم!» از اداى این حق سر باز مى زد.

    بانوى اسلام سیّده زنان عالم(علیها السلام) با جمعى از زنان بنى هاشم به مسجد پیامبر(صلى الله علیه وآله) آمد تا در برابر توده هاى مسلمان، و سران مهاجر و انصار گفتنى ها را بگوید، و اتمام حجت کند. او بى اعتنا به «جوسازى» خاصى که شده بود، و به بهانه «غصب فدک» خطبه بسیار غرایى ایراد نمود که بسیارى از حقایق در آن افشا شد.

    لحن گیراى بانوى اسلام در این خطبه بیانگر این واقعیت است که او سخنورى بلیغ، و خطیبى نستوه، همتاى همسرش على(علیه السلام) بود که خطبه هاى او را درنهج البلاغه تداعى مى کند.
    به هر حال این خطبه تاریخى از خطبه هاى معروف اهل بیت(علیهم السلام) است، و بسیارى از متعهدان شیعه فرزندان خود را همواره توصیه به حفظ این خطبه مى کردند، تا با گذشت زمان گرد و غبار نسیان بر آن ننشیند، و از سوى دشمنان مغرض زیر سؤال قرار نگیرد.

    هم اکنون نیز سزاوار است نسل جوان برومند این حماسه بزرگ را به خاطر بسپارند و به آیندگان منتقل کنند.  ناصر مکارم شیرازى

    لطفا خطبه را در ادامه مطلب بخوانید

     


    علی

    عید سعید غدیر ، عید بزرگ خداوند ، و عید معارفه رسمی ولایت و جانشینی حضرت امیر المومنین علی علیه السلام برشما مبارک باد

     

    خطبه پیامبر اکرم(ص) در غدیر خم

      بسم الله الرحمن الرحیم

    اقرار می کنم برای خداوند بر نفس خود بعنوان بندگی او،و شهادت می دهم برای او به پروردگاری،و آنچه به من وحی نموده ادا می نمایم از ترس آنکه مبادا اگر انجام ندهم عذابی از او بر من فرود اید که هیچکس نتواند آنرا دفع کند هر چند که حیله عظیمی بکار بندد و دوستی او خالص باشدنیست خدایی جز اوزیرا خداوند به من اعلام فرموده که اگر آنچه در حق علی برمن نازل نموده ابلاغ نکنم رسالت او را نرسانده ام،و برای من حفظ از شر مردم را ضمانت نموده و خدا کفایت کننده و کریم است.

    خداوند به من چنین وحی کرده است:«بسم الله الرحمن الرحیم،یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک فی علی یعنی فی الخلافة لعلی بن ابی طالبو إن لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس»،«ای پیامبر ابلاغ کن آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده درباره علی،یعنی خلافت علی بن ابی طالبو اگر انجام ندهی رسالت او را نرسانده ای،و خداوند تو را از مردم حفظ می کند».

    ای مردم،من در رساندن آنچه خداوند بر من نازل کرده کوتاهی نکرده ام،و من سبب نزول این آیه را برای شما بیان می کنم:

    جبرئیل سه مرتبه بر من نازل شد و از طرف خداوند سلام پروردگارمکه او سلام است مرا مأمور کرد که در این محل اجتماع بپا خیزم و برهر سفید و سیاهی اعلام کنم که«علی بن ابی طالب برادر من و وصی من و جانشین من بر امتم و امام بعد از من است.نسبت او بمن همانند نسبت هارون به موسی است جز اینکه پیامبری بعد از من نیست.و او صاحب اختیار شما بعد از خدا و رسولش است»،و خداوند در این مورد آیه ای از کتابش بر من نازل کرده است:«انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلاة و یؤتون الزکاة و هم راکعون»،«صاحب اختیار شما خدا و رسولش هستند و کسانی که ایمان آورده و نماز را بپا می دارند و در حال رکوع زکات می دهند»،و علی بن ابی طالب است که نماز را بپا داشته و در حال رکوع زکات داده و در هر حال خداوند عز و جل را قصد می کند.ای مردم،من از جبرئیل درخواست کردم که از خدا بخواهد تا مرا از ابلاغ این مهم معاف بدارد،زیرا از کمی متقین و زیادی منافقین و افساد ملامت کنندگان و حیله های مسخره کنندگان اسلام اطلاع دارم،کسانی که خداوند در کتابش آنان را چنین توصیف کرده استکه با زبانشان می گویند آنچه در قلبهایشان نیست و این کار را سهل می شمارند در حالیکه نزد خداوند عظیم است.و همچنین بخاطر اینکه منافقین بارها مرا اذیت کرده اند تا آنجا که مرا«اذن»(گوش دهنده بر هر حرفی)نامیدند،و گمان کردند که من چنین هستم بخاطر ملازمت بسیار او(علی)با من و توجه من به او وتمایل او و قبولش از من،تاآنکه خداوند عز و جل در این باره چنین نازل کرد:«و منهم الذین یؤذون النبی ویقولون هو أذن قل اذنعلی الذین یزعمون أنه اذنخیر لکم،یؤمن بالله و یؤمن للمؤمنین...»،«و از آنان کسانی هستند که پیامبر را اذیت می کنند و می گویند او«اذن»(گوش دهنده بر هر حرفی)است،بگو:گوش استبر ضد کسانی که گمان می کنند او «اذن» استو برای شما خیراست،به خدا ایمان می آورد و در مقابل مؤمنین اظهار تواضع و احترام می نماید».

    و اگر من بخواهم گویندگان این نسبت(اذن)را نام ببرم می توانم، و اگر بخواهم به شخص آنها اشاره کنم می نمایم، و اگر بخواهم با علائم آنها را معرفی کنم می توانم، ولی بخدا قسم من در کار آنان با بزرگواری رفتار کرده ام.

     

    لطفا خطبه کامل را در ادامه مطلب بخوانید

     
     
    علی

    صلح امام حسن، وقیام امام حسین(علیهما السلام)

    میلاد حضرت امام حسن مجتبی (علیه السلام ) را به همه شیعیان و دوستداران آن حضرت تبریک می گویم. مطلب زیر خلاصه شده از صفحات(82 تا 108) کتاب سیری در سیره ائمه اطهار، استاد شهید مطهری است و تقدیم شما می گردد.

    بـه طور کلى صلح  براى امام و پـیـشـواى مـسلمین ، در یک شرایط خاصى جایز است ـ و احیانا لازم و واجب است ـ که قرارداد صـلح امـضا کند، هم چنان که پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله رسما این کار را در موارد مـخـتـلف انـجـام داد، هم با اهل کتاب در یک مواقع معینى قرارداد صلح امضا کرد و هم حتى با مشرکین قرارداد صلح امضا کرد، و در مواقعى هم البته مى جنگید...
    الان درباره این موضوع صحبت می کنیم که وضـع زمـان امـام حـسـن چـه وضـعى بود و آن شرایط چه شرایطى بود که امام حسن در آن شرایط، صلح کرد و در واقع مجبور شد که صلح کند، و با شرایط زمان امـام حـسـیـن چـه تـفـاوتى داشت که امام حسین حاضر نشد صلح کند.

     1- مسند خلافت 
    اولیـن تـفـاوت ایـن اسـت که امام حسن در مسند خلافت بود. و معاویه هم در زمان امیرالمؤ منین قیام کرد، به عنوان این که من خلافت على را قبول ندارم . امـام حـسـن عـلیـه السـلام بـعد از امیرالمؤ منین علیه السلام در مسند خلافت قرار مى گیرد. مـعـاویـه هـم حرکت مى کند براى فتح عراق ، در اینجا وضع امام حسن یک وضع خاصى است ، یعنى خلیفه مسلمین است که یک نیروى طاغى و یاغى علیه او قیام کرده است . کشته شدن امام حسن در این وضع یعنى کشته شدن خلیفه مسلمین و شکست مرکز خلافت . مقاومت امام حسن تا سـرحـد کـشـتـه شـدن نـظیر مقاومت عثمان بود در زمان خودش نه نظیر مقاومت امام حسین علیه السلام .

    لطفا بقیه را در ادامه مطلب بخوانید


     

    علی

    یا کریم بن کریم

  • ۱۴۵۱ نمایش
  • میلاد حضرت امام رضا علیه السلام را به همه شیعیان و دوستداران ایشان خصوصا خوانندگان این وبلاگ تبریک عرض می کنم .

    یا کریم بن کریم

    السلام ای چشمه انوار یزدان ، یاکریم بن کریم

    حجت حق مظهر والای قرآن  ، یاکریم بن کریم

    میوه قلب رسول و جان زهرا ،  ای امام بن امام

    هشتمین خورشید ایمان در خراسان  ، یاکریم بن کریم

     

    چون یدالله باب شهر حکمتی تو  ، ای علی بن علی

    عالم آل محمد نور تابان ،  یاکریم بن کریم

    بارگاه تو بهشت زائرانت ،  ای غریب بن غریب

    دل به سویت می کشد پر ای رضاجان ،  یاکریم بن کریم

     

    ملجاء هر بی پناه و بینوایی  ، ای رئوف بن رئوف

    درد بی درمان مارا هم تو درمان  ، یاکریم بن کریم

    یوسف ما مسنا و اهلنا الضر ،  ای عزیزبن عزیز

    دست خالی آمدم بر باب احسان ،  یاکریم بن کریم

     

    دردمندم بینوایم ای طبیبم ،  یا جواد بن جواد

    روسیاهم پر گناهم برتو مهمان ،  یاکریم بن کریم

    خود بگفتی هرکه آید دیدنم  ، من هم به دیدارش روم

    چشم در راهم به وقت دادن  ، جان یاکریم بن کریم

    « عارف»

     ×××××××××××××××××××

    علی

    خطبه شعبانیه

  • ۱۳۹۱ نمایش
  • شما را دعوت کرده اند

    *********************

     

    متن خطبه شعبانیه پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله )

    پیامبراکرم ص در واپسین روزهای ماه شعبان خطبه ای درفضیلت ماه مبارک رمضان ایراد کردند و به خصوصیات این ماه اشاره کردند.متن و ترجمه این خطبه را از کتاب وسائل الشیعه مرورمی کنیم:

    عَنِ الرِّضَا عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِیٍّ علیه السلام قَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وآله خَطَبَنَا ذَاتَ یَوْمٍ فَقَالَ:
    أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ قَدْ أَقْبَلَ إِلَیْکُمْ شَهْرُ اللَّهِ بِالْبَرَکَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ شَهْرٌ هُوَ عِنْدَ اللَّهِ أَفْضَلُ الشُّهُورِ وَ أَیَّامُهُ أَفْضَلُ الْأَیَّامِ وَ لَیَالِیهِ أَفْضَلُ اللَّیَالِی وَ سَاعَاتُهُ أَفْضَلُ السَّاعَاتِ.
    ای مردم! ماه خدا با برکت و رحمت و آمرزش به سوی شما رو کرده است.
    ماهی که نزد خدا، بهترین ماههاست و روزهایش بهترین روزها و شبهایش بهترین شبها و ساعتهایش بهترین ساعتهاست.
    هُوَ شَهْرٌ دُعِیتُمْ فِیهِ إِلَى ضِیَافَةِ اللَّهِ وَ جُعِلْتُمْ فِیهِ مِنْ أَهْلِ کَرَامَةِ اللَّهِ أَنْفَاسُکُمْ فِیهِ تَسْبِیحٌ وَ نَوْمُکُمْ فِیهِ عِبَادَةٌ وَ عَمَلُکُمْ فِیهِ مَقْبُولٌ وَ دُعَاؤُکُمْ فِیهِ مُسْتَجَابٌ فَاسْأَلُوا اللَّهَ رَبَّکُمْ بِنِیَّاتٍ صَادِقَةٍ وَ قُلُوبٍ طَاهِرَةٍ أَنْ یُوَفِّقَکُمْ لِصِیَامِهِ وَ تِلَاوَةِ کِتَابِهِ.
    ماهی که در آن شما را به مهمانی خدا دعوت کرده اند و شما در آن از اهل کرامت خدا شده اید. نفسهای شما در آن ثواب تسبیح و ذکر خدا دارد و خواب شما ثواب عبادت.
    اعمال شما در آن پذیرفته است و دعاهای شما مستجاب، پس، از پروردگار خویش با نیت های راستین و دلهای پاک، بخواهید که توفیق روزه این ماه و تلاوت قرآن در آن را به شما عنایت فرماید.

     

    لطفا بقیه را در ادامه مطلب بخوانید

    علی

    اساسنامه هیئت

  • ۱۲۵۵ نمایش
  • بسم الله الرحمن الرحیم

    اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم

    قل لا اسئلکم علیه اجراً الاّ المودة فی القربی

    ******************

    اساسنامه هیئت ذاکران فاطمی

    فصل اول : کلیات

    ماده 1- نام :

    نام این تشکل « هیئت ذاکران فاطمی » می باشد ، که در این اساسنامه جهت اختصار « هیئت » ذکر می شود. و منظور از کلمه ذاکران کلیه افرادی است که در یکی از چهار شاخه « مداحی ، شاعری ، سخنرانی ، نویسندگی » مهارت داشته ، و از این طریق در گسترش و ترویج شناخت ، مدح و منقبت ، و برگزاری مجالس عزاداری ، و بزرگداشت اهل بیت (علیهم السلام) فعالیت نمایند.

    ماده 2- مرکزیت :

    مرکز فعالیت هیئت ، شهرستان اراک می باشد ، و در صورت فراهم شدن موقعیت و امکانات ، با تصمیم و تصویب هیئت مرکزی می تواند در سایر شهرستان ها فعالیت نماید.

    ماده 3- نوع فعالیت :

    فعالیت هیئت « فرهنگی – مذهبی » می باشد، که به صورت برگزاری جلسات آموزشی تخصصی ، برای افزایش آگاهی علمی لازم ، تخصص های عملی مورد نیاز، و ارتقاء معنویت عزیزان ذاکر عملی می گردد.

    لازم به ذکر است فعالیت این هیئت به صورت جلسات هفتگی از سال 1386 (ماه رجب) شروع شده و به لطف خدای متعال تا زمان تصویب این اساسنامه (120) جلسه داشته است. و با توجه به لزوم انسجام و داشتن اساسنامه ، با تشخیص اعضای محترم اقدام به تهیه اساسنامه شد.

     

    فصل دوم: اهداف هیئت

    ماده 4- اهداف هیئت به شرح زیر می باشد:

    1-                تعمیق و گسترش معرفت ، محبت ، مودت و پیوند قلبی و عاطفی با اهل بیت (علیهم السلام).

    2-                مقابله هوشمندانه و صحیح با تبلیغات گوناگون دشمن ، و حفظ و اشاعه تولی و تبری از طریق بیان فضایل و مناقب خاندان وحی (علیهم السلام)

    3-                ترویج و گسترش استفاده از اشعار، سبک ها و آهنگ های شایسته در خواندن نوحه و اشعار ، به طوری که متناسب با شئون والای اهل بیت (علیهم السلام) و ارزشهای اسلامی و مطابق با نظرات مقام والای ولایت فقیه باشد.

    4-                ارتقاء و افزایش صلاحیت های تخصصی و کسب فضایل معنوی ذاکران در جهت انجام هرچه بهتر وظیفه و مسئولیت عظیم ذاکر بودن ایشان.

    5-       عملی کردن رهنمودهای مقام ولایت ، در بر پایی مجالس ذکر اهل بیت (علیهم السلام) در ابعاد ( معارف و اخلاقیات)، (مدایح و مراثی)، و تلاش در بالا بردن تخصص علمی و عملی و معنویت ذاکران عزیز.

    فصل سوم: ارکان هیئت

    ماده 5-  هیئت دارای سه رکن اساسی به شرح زیر می باشد ، که در ادامه تعریف و فعالیت های هر رکن بیان می شود:

    الف) اعضاء                 ب) هیئت مرکزی                     ج) جلسه هفتگی

    الف) اعضاء

    ماده 6- تعریف عضو: عضو به شخصی گفته می شود که با داشتن شرایط ذیل در جلسات هفتگی شرکت نموده، و وظایف مربوط به خو را انجام دهد:

    1-                داشتن توانایی قابل قبول در حداقل یک از زمینه های ذاکری ( مداحی ، شاعری ، سخنوری، نویسندگی ) در حدی که قادر بر اداره و هدایت یک هیئت باشد.

    2-                اعتقاد والتزام عملی به اصل ولایت فقیه و نظام مقدس جمهوری اسلامی.

    3-                برخورداری از حسن شهرت در اجتماع ، و نداشتن هیچگونه سوء شهرت.

    4-                عدم عضویت و نداشتن وابستگی حزبی و گروهی در جناحهای مخالف نظام و ولایت.

    5-                داشتن زمینه و اشتیاق، و توانایی یادگیری و یاد دهی تخصصی ، در یکی از زمینه های مورد نیاز.

    6-                پذیرفتن و امضای فرم عضویت (پذیرفتن اساسنامه هیئت)

    ماده 7- نحوه عضویت :عضویت افراد در هیئت ، به یکی از روش های زیر صورت می گیرد:

    1-                افرادی که حائز شرایط باشند ، با دعوت هیئت مرکزی یک جلسه به عنوان مهمان در هیئت شرکت نموده ، و سپس عضویت آنها توسط هیئت مرکزی بررسی و در صورت تصویب به عضویت پذیرفته می شوند.

    2-                افراد داوطلب عضویت ، پس از پر کردن فرم درخواست ، و بررسی توسط هیئت مرکزی ، در صورت تصویب به عضویت پذیرفته می شوند.

    تبصره1- کسانی که در حال حاضر (زمان نوشتن اساسنامه) در جلسات شرکت می کنند با پر کردن فرمهای لازم، عضو هیئت محسوب می شوند.

    ماده 8-  وظایف عضو :

    1-                شرکت در جلسات هفتگی به صورت منظم

    2-                قبول مسئولیت های محوله مربوط به فعالیت های هیئت که توسط مدیر جلسه تعیین می شود.

    3-                پرداخت حق عضویت به عنوان هزینه های جاری هیئت ، در صورت نیاز.

    4-                داشتن تعهد به اجرای قوانین هیئت.

    تبصره 2- در صورت پرداخت حق عضویت ، یا هرگونه کمک مالی به هیئت، آن وجه یا مال به هیئت تعلق دارد و قابل بازگشت به عضو نمی باشد.

    ماده 9- عدم عضویت:

     هریک از افراد عضو هیئت در صورتی که مشمول یکی از بند های زیر گردد، لغو عضویتش در هیئت مرکزی بررسی میشود، و در صورت تصویب ، فعالیت ایشان در هیئت خاتمه پیدا میکند:

    1-                درخواست کتبی عضو مبنی بر استعفا و عدم عضویت.

    2-                در صورت از دست دادن شرایط عضویت ، تخلف از وظایف، و عدم رعایت اساسنامه هیئت

    3-                اتخاذ موضع یا اقدام عملی، که حاکی از مخالفت یا مقابله عضو با مقام عظمای ولایت یا نظام مقدس جمهوری اسلامی باشد.

    4-                اقدام به مداحی ، شاعری ، سخنوری ، نویسندگی با سبک های موهن و مبتذل، و عدم توجه به تذکرات مسئولین این هیئت.

    ب) هیئت مرکزی

    ماده 10- هیئت مرکزی مرکب از افرادی است که از بین اعضای هیئت با رای گیری انتخاب شده ، و انجام وظایف مطابق (ماده 11) این اساسنامه را برای مدت یک سال به عهده  دارند. برای دوره اول افراد هیئت موسس و تنظیم کننده اساسنامه، به مدت دو سال از زمان تصویب اساسنامه به عنوان هیئت مرکزی تعیین می گردند.

    1-                تعداد افراد هیئت مرکزی هفت نفر می باشد و جلسات آن با پنج نفر رسمیت می یابد.

    2-                تصمیمات هیئت مرکزی با اکثریت آراء افراد حاضر معتبر می باشد.

    3-                جلسات هیئت مرکزی هر ماه یکبار می باشد ؛ و در صورت لزوم با در خواست اعضاء، جلسه فوق العاده تشکیل می گردد. کلیه مذاکرات وتصمیمات  هیئت مرکزی باید مکتوب شده و به امضای اعضای حاضر در جلسه برسد.

    تبصره 3- اعضای هیئت مرکزی علاوه بر داشتن شرایط عضو ( ماده 6) باید به هیچ یک از  گروه ها و احزاب سیاسی  ( اعم از مواق و مخالف ) وابستگی نداشته باشند.

    ماده 11- وظایف هیئت مرکزی :

    1-                برنامه ریزی و اقدام در جهت رسیدن به اهداف تعیین شده

    2-                تصویب عضویت ، یا عدم عضویت اعضای هیئت

    3-                تععین خط مشی کلی جلسات هیئت

    4-                نظارت و ارزیابی فعالیت جلسات هفتگی ، و اقدام در جهت اصلاح موارد نقص یا اشکال

    5-                تعیین مدیر جلسه هفتگی، و تعیین مسئولیت افراد هیئت مرکزی مطابق ماده 12

    6-                تنظیم مقررات داخلی برای اداره جلسات هفتگی

    7-                تنظیم برنامه های آموزشی و سرفصل های قابل ارائه در جلسه هفتگی

    8-                شناسایی ذاکران دارای شرایط عضویت ، و در صورت لزوم دعوت از آنها

    9-                 رسیدگی به تخلفات اعضاء ( اعم از اعضای هیئت مرکزی یا عمومی) در حیطه اختیارات هیئت مرکزی می باشد؛ و تصمیمات آن با تصویب حد اقل پنج نفر از اعضای هیئت  مرکزی معتبر می باشد.

    10-            تعیین میزان حق عضویت و نحوه دریافت آن از اعضاء.

    11-            شناسایی وبررسی خلاء ها و نیاز های فرهنگی – مذهبی در مناطق مختلف شهر اراک و ارائه راه حل های عملی ،جهت توزیع یکسان این فعالیت ها در همه مناطق.

    12-            ایجاد ارتباط با هیئت های مربوط به اعضاء، با هدف اطلاع از چگونگی فعالیت ، و در صورت لزوم و بودن استطاعت، رفع مشکلات آنها.

    ماده 12- اعضای هیئت مرکزی:

    هیئت مرکزی در اولین جلسه بعد از انتخاب شدن، برای انجام وظایف از بین خود افراد مناسب هر مسئولیت را تعیین می کنند؛ ترکیب و مسئولیت هریک از اعضای هیئت مرکزی به شرح زیر است:

    1-                دبیر : اداره جلسه ، پیگیری مصوبات ، تعیین زمان جلسات هیئت مرکزی

    2-                مدیر جلسه هفتگی : همکاری با دبیر در برگزاری جلسه هیئت مرکزی ، اجرایی کردن مصوبات مربوط به جلسه هفتگی، اداره جلسه هفتگی ، کنترل فعالیت اعضاء در جلسه هفتگی از نظر مدت زمان و عمل به وظایف مربوطه، ثبت گزارش مذاکرات و فعالیت جلسه در هر هفته.

    3-                مسئول فرهنگی عقیدتی : شناسایی منابع مطالعاتی برای اعضاء ، پیشنهاد سر فصل های مناسب جهت طرح در جلسات هفتگی، جمع آوری مطالب طرح شده جهت تنظیم ، و در صورت لزوم چاپ و نشر آنها.

    4-                مسئول سیاسی و امور اعضاء: بررسی صلاحیت افراد داوطلب عضویت ، تشکیل پرونده پرسنلی اعضاء، انتقال تذکرات به افراد با بهترین شیوه ی ممکن.

    5-                مسئول امور مالی: دریافت حق عضویت بر اساس مصوبات هیئت مرکزی ، دریافت کمک های داوطلبانه، افتتاح حساب مخصوص جهت هیئت با امضای دو نفر و مهر هیئت ، ثبت و نگهداری صورت درآمدها و هزینه های هیئت.

    6-                مسئول روابط عمومی: اطلاع رسانی فعالیت های هیئت به عموم جامعه ، دعوت از مهمان یا روحانی با نظر هیئت مرکزی ، تبلیغات لازم برای برنامه ها، هماهنگی های لازم برای برنامه های خاص که هیئت مرکزی تعیین می کند.

    7-                مسئول اسناد: بایگانی و نگهداری اسناد و مطالب مطرح شده در جلسات هیئت، به صورتی که با موضوع و تاریخ مشخص قابل دسترسی باشد.

    ج) جلسه هفتگی :

    ماده 13- جلسه هفتگی هیئت ، هفته ای یک بار، با حضور کلیه اعضای هیئت ذاکران به شرح زیر تشکیل می شود:

    1-                مکان جلسه: در حال حاضر مکان جلسه در منازل اعضاء و به صورت سیار می باشد؛ در صورت نیاز و فراهم شدن امکانات، این هیئت برگزاری جلسات در مکان ثابت را مورد بررسی و تصویب قرار می دهد.

    2-                زمان جلسه: هفته ای یک بار ، روزهای یکشنبه راس ساعت پنج بعد از ظهر ( ساعت هفده) و به مدت سه ساعت می باشد.

    تبصره 4- مسئول اداره جلسات هفتگی شخص مدیر می باشد، و هیچ یک از افراد هیئت مرکزی دخالت در اداره جلسه نخواهند داشت، مگر با درخواست مدیر. در صورتی که تذکر به مدیر جلسه نیاز باشد، افراد هیئت مرکزی نباید به صورت علنی و در حضور افراد دیگر تذکر بدهند، تا مدیر بتواند با تمرکز هرچه بهتر اداره جلسه را به انجام برساند.

    در صورتی که مدیر جلسه نتواند در جلسه هفتگی حضور یابد، لازم است با هماهنگی قبلی یکی از اعضای هیئت مرکزی را جهت اداره جلسه مشخص نماید.

    ماده 14- این هیئت علاوه بر جلسات هفتگی ، می تواند به صورت مقطعی جلسات و مراسم خاصی برای شرکت عموم ذاکران و مردم تشکیل دهد. زمان و نحوه برگزاری جلسات و مراسم خاص توسط هیئت مرکزی تعیین می شود.

    ماده 15- برنامه های هفتگی هیئت به صورت علمی و عملی با موضوعات زیر برگزار می شود:

    1-                آشنایی با تلاوت و مفاهیم آیات قرآن مجید.

    2-                بیان احادیث و روایات معصومین (علیهم السلام) در ابعاد اخلاقی ، عقیدتی ، عبادی ، عرفانی

    3-                آشنایی با فضائل، مناقب و تاریخ زندگی و مقتل معصومین بزرگوار(علیهم السلام) ، در حد تخصصی و با استفاده از منابع معتبر.

    4-                آشنایی با متون اصیل نظم و نثر فارسی و شناخت تخصصی شعر و قالب های شعری.

    5-                خواندن اشعار و سرودها و نوشته های تخصصی ذاکران ، برای استفاده دیگران و نیز نقد و بررسی آنها جهت ارتقاء آگاهی عموم برداران.

    6-                آشنایی با سبکهای مختلف آوازی ، به صورت تخصصی و علمی ، زیر نظر استادان متخصص و با تجربه.

    7-                روضه خوانی و نوحه خوانی عملی در پایان هر جلسه برای توسل و استفاده معنوی و نیز بررسی و نقد متن مورد استفاده ،ونحوه اجرای هر فرد، پس از انجام توسل.

    8-                استفاده مستمر و مداوم و آشنایی هرچه بیشتر با مبانی عقیدتی شیعه در ابعاد مختلف (خداشناسی ، نبوت ، امام شناسی ، معاد ، مهدویت ، ولایت فقیه و...)

    9-                تحلیل سیاسی داخلی و خارجی با استفاده و محوریت بیانات و مواضع مقام معظم ولایت فقیه.

    10-            یادآوری واستفاده معنوی اززندگی، خاطرات، وصیتنامه شهدای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس.

    تبصره5- لازم است با تدبیر مدیر جلسه ، موضوعات مذکور در ماده 5 ، به صورت متناسب و با در نظر گرفتن توانایی های اعضای محترم ، بین ایشان تقسیم کار شود، به صورتی که اولا از همه تجربه ها و کارآیی اعضاء استفاده گردد ؛ و ثانیا هیچ یک از اعضاء بدون وظیفه و بیکار در جلسه شرکت نکنند. در این مورد مدیر جلسه از نظرات و مشورت های هیئت مرکزی استفاده می کند.

     

    فصل چهارم : امور مالی

    ماده16-  منابع مالی این هیئت به شرح زیر اداره می شود:

    1-                نیازهای مالی هیئت از طریق دریافت حق عضویت و قبول کمکهای داوطلبانه تامین می گردد.

    2-                درآمد و هزینه ها در دفاتر خاص ثبت می شود و شرح و بیان آن در پایان سال مالی  جهت بررسی به هیئت مرکزی و در صورت نیاز به جلسه عمومی ارائه می گردد.

    3-                کلیه اسناد و اوراق بهادار مربوط به هیئت  باید به امضای یکی از اعضای هیئت مرکزی ( که دراولین جلسه تعیین می شود) و مسئول امور مالی برسد و با مهر هیئت ممهور گردد.

    4-                در صورت انحلال هیئت ، امکانات و اموال آن در اختیار مقام ولایت فقیه و یا نماینده ایشان قرار می گیرد.

    5-                آغاز سال مالی از زمان انتخاب هیئت مرکزی به مدت یک سال شمسی است.

     

    فصل پنجم : تغییر اساسنامه و انحلال هیئت

    ماده17- در صورتی که تغییر در اساسنامه ضروری باشد ، لازم است پیشنهاد آن با مشخص شدن مواد و تغییرات مورد نظر، به امضای حداقل 5 نفر از هیئت مرکزی و یا دو سوم کل اعضاء برسد.و تغییرات انجام شده در صورتی که به تایید و امضای (80%) هشتاد درصد کل اعضاء برسد ، می تواند در اساسنامه اعمال گردد.

    ماده 18- در موارد زیر هیئت انحلال یافته و فعالیت آن خاتمه می یابد:

    1-                انحراف و عدول از اهداف و مسیر مستقیم تعیین شده در اساسنامه با تشخیص اعضای جلسه عمومی و تایید 3/2 ( دو سوم ) کل اعضاء.

    2-                اعلام انحلال از سوی مقامات نظام جمهوری اسلامی به صورت قانونی.

    3-                در صورتی که انحلال هیئت قطعی شود ، باید کمیته تسویه ای توسط جلسه عمومی انتخاب گردد تا پس از دریافت مطالبات از اعضاء ، و پرداخت دیون هیئت ، ظرف مدت تعیین شده گزارش مالی نهایی خود را به جلسه عمومی هیئت ارائه نموده و نیز مراتب انحلال را به اطلاع مراجع ذی صلاح برساند.

    *************

    این اساسنامه در شب مبارک نیمه شعبان 1432 مطابق با 25 تیر ماه 1390 ، در 18 ماده و 5 تبصره به تصویب اعضای هیئت موسس ( هیئت مرکزی ) رسید. امید که الطاف الهی ، وعنایات خاص مولود معظم نیمه شعبان حضرت صاحب الزمان ( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) راهنما و راهگشای «هیئت ذاکران فاطمی» باشد. آمین یا رب العالمین . 
    وصلی الله علی سید الانبیاء و اهل بیته الطیبین الطاهرین المعصومین و رحمت الله و برکاته.
    علی

    بانوان اهل بیت

  • ۳۶۱ نمایش
  •   صفحه ویژه بانوان و اصحاب اهل بیت علیهم السلام

    حضرت خدیجه سلام الله علیها

     

    مرثیه

    حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها

    مدح

    مرثیه

    حضرت ام البنین سلام الله علیها

     

    مرثیه

    حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام

    مدح

    مرثیه

     

     

     

    علی

    محرم نامه

  • ۸۹۷ نمایش
  • محرم نامه


    کعبه را بگذار رو کن سوی یار
    حائل است این خانه بنگر روی یار  
    رو به سوی قبله عشاق کن     
    شوق را دروصل او مشتاق کن

    کاروان عشق آنک سر رسید
    عارفی سر تا به پا محشر رسید
    جمله زیبا رخان در هلهله
    ماه در خجلت شد از این قافله

    خیمه معراج را بر پا ببین
    باز سبحان الذی اسری ببین 
    مسجد الا قصی نه، اینجا کربلاست
    این تماشا خانه قالوا بلی است

    این منای ذبح اسماعیل نیست
    قوس ادنی مسکن جبریل نیست
    نی زبان اینجا توانا بر سخن
    نی قلم اینجا چراغ انجمن

    این زمین کربلا یا محشر است !؟
    این ظهورستان عشق داور است !
    هر که این می خانه آمد مست شد
    وآن دگر سر مست شد، بی دست شد

    دست وسر دیگر حجاب ساقی است
    ساقی اینجا تشنه تر از باقی است
    ای ملائک چشم خود را وا کنید
    طفل دردی نوش را معنا کنید

    کودک اینجا اگر نابالغ است 
    رهبر نام آوران عاشق است
    تشنگی اینجا برای آب نیست
    گاه وصل آمد، کسی را تاب نیست

    این که جان تقدیم جانان می کند
    عرشیان را مات و حیران می کند
    رمز انی اعلم اینجا بر ملاست
    این حسین آباد عرش کبریاست

    ای ملائک سجده بر آدم کنید
    دیگر این چون  وچراها کم کنید
    این محرم نامه را امضا دهید
    جام را بر ساقی جان ها دهید

    در نوا با تعزیه داران شوید
    انجمن های قلم گریان شوید 
    این محرم نامه خونین نامه شد
    کربلا ورد زبان خامه شد

    از محرم عشق جوشان می شود
    رود غیرتها خروشان می شود
    از محرم دل جلا پیدا کند
    تکیه بر پیدا و ناپیدا کند

    پیر ما در کربلا پیرانه شد 
    با محرم فاضل و فرزانه شد
    پیر ما می گفت مکتب کربلاست
    داستان کربلا در روضه هاست

    کربلا را خون عاشق بیمه کرد
    خون مگر شمشیرها را نیمه کرد!
    این سیاهی ها که بر دیوارها است
    رمز استمرار در پیکارها است

    این سیه پوشان گریان وغمین
    نوحه خوانان شقایق زاردین
    از فرات آب عطشان آمدند
    مست و سیراب از می جان آمدند

    این محرم نامه ها احیا گرند 
    نوحه ها بیداد را رسوا گرند
    سینه زن ها محو عترت می شوند
    غرق دریای محبت می شوند

    این محرم ها بسیجی پرور است
    هر نم اشکی شهیدی دیگر است 
    شاهد ما خاکریز عاشقان
    کربلایی های بی نام و نشان

    نینوائی زادگان جبهه ها
    راویان قصه قالوا بلی
    وه که عشق اینجا عجب زیباستی! 
    قصه جف القلم اینجاستی!
         « عارف »

    ×××××××××××××××××××
    علی

    حسین جان

  • ۱۶۲۸ نمایش
  • حسین جان

    ای سلیمان وجود! مورچه ای ناچیز ران ملخی را برایت هدیه آورده   
    یَا أَیُّهَا الْعَزِیزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُّزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْکَیْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَیْنَآ إِنَّ اللّهَ یَجْزِی الْمُتَصَدِّقِینَ

    امید لطف 
    غم عشقت به دل دارم حسین جان
    زهجران تو بیمارم حسین جان
    زشوق وصل رویت هر شب و روز
    به لب نام تورا دارم حسین جان

    بود نام تو شیرین تر زشکر
    همی ذکرت شده کارم حسین جان
    تویی آرام جان و قلب عاشق
    تویی آگه زاسرارم حسین جان

    تهی دستم  ،  فقیرم ،  ناتوانم
    گنه کارم ، گنه کارم، حسین جان
    بسوزان جان و دل را در عزایت
    زدیده اشک غم بارم حسین جان

    اگرچه روسیاهم از گناهان
    ولی حب تورا دارم حسین جان
    به روز حشر  و در میزان اعمال
    به راهت دیدة زارم حسین جان

    مکن نومیدم از فیض شفاعت
    امید لطف تودارم حسین جان
    «عارف»

    ×××××××××××××××××××

    شفای جان
    تو بردرد دلها دوایی حسین جان 
    مرض های جان را شفایی حسین جان 
    تویی رمز عشق و تویی جان هستی 
    تومحبوب خلق و خدایی حسین جان

    تویی خون حق در رگ و جان هستی 
    تو فرزند خون خدایی حسین جان 
    به قلبم نظرکن  مریض گناهم 
    بده جان و دل را  صفایی حسین جان

    قیامت چه آید کتابم  به دستت 
    مبادا که خوارم  نمایی حسین جان 
    به میزان و   هنگام  تبلی السرائر 
    به جز تو ندارم رجایی  حسین جان

    اگر حق در آنجا  نبندد  زبانم
    به فریاد گویم کجایی حسین جان

     «عارف»

    ×××××××××××××××××××

    علی

    دو امام بت شکن

  • ۸۶۳ نمایش
  • دو امام بت شکن

    بت پرستان عقده دارند ازامام بت شکن

    لرزه بر اندامشان افتد زنام بت شکن

    ظالمان پیوسته در اندیشه تاراج ما

    مانع اهدافشان فکر و مرام بت شکن

    مردم آزاده در عالم همه سر داده اند

    داستان محو طاغوت و قیام بت شکن

    آن یکی مومن نما، همداستان با بت پرست

    کینه می ورزد بسی با یاد و نام بت شکن

    همره دیروز ما، امروز یار خصم شد

    دل بریده دیگر از درس و پیام بت شکن

    قلب پر حقد وحسد،بیگانه ازفهم حق است

    کور کی بیند ولی را بر دوام بت شکن؟

    رهبر بیدارما سید علی پاینده باد

    رهرو شایسته راه امام بت شکن

    « عارف»

    ×××××××××××××××××××
    علی

    از فدک تا محشر

  • ۱۷۶۸ نمایش

  • از فدک تا محشر

    چند سال قبل تولد حضرت زهرا سلام الله علیها، و هفته بسیج همزمان شده بود ومن توفیق یافتم که مثنوی "از فدک تا محشر" را تقدیم آن بزرگوار کنم . اینک ابیاتی ازآن مثنوی تقدیم شما به عنوان عرض تبریک

     ×××××××××××××××××××

    فاطمه می آید وگل می دهد 
    باغ هستی بوی سنبل می دهد
    دختر احمد زن خیرالورا
    مادر زینب چراغ نینوا
    فاطمه دریایی از لطف و صفاست
    نسخه ای از «عین ذات » مصطفاست
    روز مادر روز کوثر روز عشق
    روز میلاد وفا آموز عشق

    علی

    دو شعر در شهادت حضرت فاطمه سلام الله علیها

    *****************

    قربانی امامت

    من مرغ پرشکسته باغ رسالتم
    قربانی و فدایی نخل امامتم
    بعد از پدر چه ظلم و ستمها که دیده ام
    گویی نه من امانت ختم نبوتم
    احمد بگفت فاطمه ام بضعه من است
    اما سیه زضربت سیلی است صورتم
    آتش زدند خانه ما را منافقان
    پهلوو سینه است گواه صداقتم
    شد محسنم میانه دیوار ودر فدا
    جز فضه کس نبود نماید حمایتم
    گریان و دست بسته علی بود شاهدم
    زان لحظه نزد همسر خود در خجالتم
    بازوی خود زچشم علی می کنم نهان
    خواهد گریست در شب غسل شهادتم
    مظلوم تر زشوهر من نیست در جهان
    گریان برای حافظ بیت ولایتم
    (عارف
    (

    *********************

    ناله حیدر

    ای باصفا از نور رویت خانه من
    برخیز و در ماتم نگر کاشانه من

     

    رفتی و من تنها شدم ای هم نوایم
    با چاه می گویم پس از تو راز هایم

     

    بی تو چراغ خانه ام گردیده خاموش
    هرگز نمی گردد غمت از دل فراموش

     

    جسمم شده زندان روح بی قرارم

    ایکاش بیرون آیدازتن جان زارم

     

    بی تو ندارد زندگی لطف و صفایی

     ترسم که طولانی شود فصل جدایی

     

    داغت نشسته بردلم ای دل نوازم
    همواره از هجرتو در سوز و گدازم

     «عارف »

    *****

    نفسی علی زفراتها محبوسه
    یالیتها خرجت مع زفراتی

     لا خیر بعدک فی الحیاه فانما
    ابکی مخافه تطول حیاتی

    این دوبیت از امام علی علیه السلام نقل شده

    *********************

    علی

    برای دخترم

  • ۱۳۴۰ نمایش
  • برای دخترم

    فردای تو پیداست در آئینه رنجم

    زیباتر و شاداب تر و پاک تر اما

    امروز حکایتگر فردای توام من

    تاریکتر و تیره تر از آنچه تو فردا

    طرحی که از این جان پر افسوس بخوانی

    راهی است به پیش تو ولی روشن و شاداست

    من دفتر عمرم چو نظر می کنم امروز

    هر صفحه آن خاطره ای رفته به باد است

    هر گام تو یک مرحله از سیر کمالی

    هر لحظه من سوختن از شعله حسرت

    جامی که شده سهم تو در میکده عشق

    هر جرعه آن توشه ای از گنج سعادت

    امروز نصیب تو می و مستی و ساقی

    غافل مشو از باده و پیمانه و دلبر

    نوری است وجود تو زمحبوبه خالق

    من چشم امیدم به سوی ساقی کوثر

    «عارف »

      ×××××××××××××××××××
    علی

    دو کلمه با دو رهبر

     

    اول =  تهران16/خرداد/68
    وقتی  که از تشییع پیکر امام راحل بر می گشتیم :

    ساقی عشق

    رفتم من و ماند بر زمین پیکر تو 
    شد خاک بهشت شهدابسترتو
    من می روم از کوی تو اما دل من
    چون کاسه خون فتاده  اندر برتو

    دوری تو بر باد دهد عمرمرا
    ایکاش بمیرم که بمانم  برتو
    من مست تو بودم همه ای ساقی عشق
    دیگر نرسد به کام من ساغر تو

    ایکاش مرا همره خود می بردی
    می سوخت همه هستی من آذر تو
    در غیبتت ای ماه ، دلم تاریک است
    سرداست و سیه زمانه بی اختر تو

    ای مرغ بهشتی زچه صیاد زمان
    بشکست به سنگ کینه بال و پرتو
    ای روح خدا زجای خیز و بنگر
    گریان زعزای تواست هریاورتو

    گویی که نداشت آسمان تاب غمت
    بارید سرشک حسرتش بر سرتو

    ××××

    دوم = 12 آبان 71  - پس از دیداری که با رهبرعزیزداشتیم :


             چشمه کوثر

    از افق سرزد رخ جانانه تو یا علی
    پرشد از فیض رضا پیمانه تو یاعلی
    ای گل زهراکه داری عطربستان حسین 
    بوی مهدی می دهد کاشانه تو یا علی

    ازکلامت می رسدصوت خمینی برجهان
    چون شود گویا لب مستانه تو یا علی
    دیدن رویت صفای تازه می بخشدبه جان
    قلب هر عاشق بود پروانه تو یاعلی

    بی نصیب از عقل باشدآنکه شیدای تونیست
    عاقل است آن کس که شد دیوانه تو یاعلی
    مست صهبای ولایت بی نیاز از عالم است  
    چشمه کوثر بود خمخانه تو یا علی

    ساقی میخانه رفت و میگساران در نوا 
    چشم ما بر ساغر جانانه تو یا علی
     «عارف »

    ×××××××××××××××××××
    علی

    یا ضامن آهو

  • ۱۳۷۵ نمایش
  • یا ضامن آهو

    بیا ای دل که ذکر هو بگوییم 
    ثنای ضامن آهو بگوییم
    خوشا آنان که دایم با رضایند
    کبوتر های آن حال و هوایند
    پناه ماسوایی یابن زهرا
    گل باغ خدایی یابن زهرا
    قلوب عاشقان دیوانه تو 
    تویی شمع و جهان پروانه تو
    نه شرقی و نه غربی اصل نوری
    به هر مشکوه داری یک ظهوری
    کلام طیبی چون نخل جانی
    به اذن حق ثمربخش جهانی

    مزارت کعبه حج فقیران
    منای عشق تو سرچشمه جان
    همه دل بسته روی چوماهت
    همه شیدای یک برق نگاهت
    ضریح پاک تو قلب جهان است
    مطاف جمله پیغمبران است
    ستاره چون به شب دیده گشاید
    سلام عشق تقدیمت نماید
    به تعظیمت که هرشب ماه خیزد 
    برآن گلدسته عطر نور ریزد
    سحرگه مهر با مژگان نورین
    زند جاروب بر ایوان زرین 
    بهشت ما سرای تو رضاجان
    رضای حق رضای تو رضاجان
    فدای آن کبوتر های کویت
    منم سرمست احسان سبویت
    من ودل بسته موی تو هستیم
    نمک پرورده کوی توهستیم
    به چشم مست تو حیرانم ای دوست
    به کوی عشق تو مهمانم ای دوست
    شدم پروانه گل دسته تو 
    منم آن زایر دلخسته تو
    رضا جان من گدایم من گدایم
    گدای یک سبو سلم و رضایم
    بده زان می که در خمخانه داری
    به این مهمان که می نالد به زاری
    سرا پا غرق الطاف تو هستم

    می عشقت نموده مست مستم
    ألا یاضامن آهو کرم کن
    نگاهی گوشه صحن و حرم کن
    منم آهوی دربند و پریشان 
    تو ضامن شو رهایم کن رضاجان
    زخوی تو سخاوت می تراود
    زلبهایت کرامت می تراود
    به هر دردی دوا خاک مزارت
    شفای هر غمی باشد غبارت
    منم عبدی که آزاد تو هستم
    به هر جا پا نهم یاد تو هستم
    شهادت می دهم از روی ایمان
    که می دانی مقام و حال مهمان
    تو آگاهی به اوراد و کلا مم
    جوابت شامل عرض سلا مم 
    در این درماندگی و بی پناهی
    نوازش کن دلم را با نگاهی

    « مشهد مقدس - عارف »

    ×××××××××××××××××××

    علی

    قاب خیال

  • ۹۸۹ نمایش
  • قاب خیال
     

    در دل خسته ام از هجر تو غوغاست هنوز
    مرغ جان در طلب آن گل رعناست هنوز

     

     

    دمبدم میل دلم جانب کویت باشد 
    باده وصل تورا غرق تمناست هنوز

     

     

    غم هجران تو کی می رود از سینه برون 
    هرکجا می نگرم روی تو پیداست هنوز

     

     

    لن ترانی تورا گرچه شنید این دل من
    طور جان تشنه آن جلوه سیناست هنوز

     

     

    صفحه خاطر من قاب خیال توشده 
    چشم دل عکس تورا محو تماشاست هنوز

     

     

    وعده وصل که دادی زپس شام فراق
     همه شب دیده دل در ره فرداست هنوز

     

     

    من و دل روز و شبان ذکر تو با هم گوییم
    عمر من رفت و دل از وصف تو گویاست هنوز

    قصه عشق تو پایان نپذیرد هرگز
    این همه گفته سرآغاز الفبا ست هنوز

     

     

    نه همین آتش غم قلب مرا می سوزد
    چشمه دیده ام از هجر تو دریاست هنوز
      «عارف »

     

     

    ×××××××××××××××××××
    علی

    جلوه های عشق

  • ۱۳۷۸ نمایش
  • بسیج شجره طیبه و درخت تناور و پرثمری است که شکوفه های آن بوی بهار وصل و طراوت یقین و حدیث عشق می دهد. بسیج مدرسه عشق و مکتب شاهدان و شهیدان گمنام است که پیروانش برگلدسته های رفیع آن اذان شهادت و رشادت سرداده‌اند          (حضرت روح الله  12/9/67 )

    جلوه های عشق

     دل بیاتا عشق رامعنی کنیم              عقده های عا شقی راوا کنیم
    سردهیم ازشهرجان آوازدل               هرچه بادابادگفتم رازدل !!
    عشق تفسیرقشنگ بندگی است          عشق پروازبلند زندگی است
    عشق هر جاجلوه ای سرمی دهد         هرکجاگل می کند برمی دهد

    عشق فرداراتجسم میکند                  عشق باجانهاتکلم میکند
    عشق زیبامی کندلبخندرا                  بال می بخشد دل دربندرا
    عشق باخودآوردگل دسته را              شاخه های میخک آهسته را
    عشق یعنی یک لباس پولکی               باعروسک های خوب کودکی

    عشق لبریزاست ازناگفتنی                رازهای سربه مهردیدنی
    عشق غم هارا فزونی می دهد            عشق فریاد درونی می دهد
    عشق خواب ازچشمهایت می برد        باتمنا نازهایت می خرد
    عشق آغازجنون آدم است                عشق گردن گیرخون آدم است

    عشق پیغام جماران می دهد               عشق بوی یاس وباران می دهد
    عشق عین مرتضی آوینی است          باشهیدان خانه زاد دینی است
    عشق بویی ازخمینی می دهد             بر دلت رنگ حسینی می دهد
    عشق آتش می زندکانون دل              می بردمارابه باغ خون دل

    عشق هرجاگل کندآنجا خوش است         هرکه باگل خونگیرد ناخوش است
    ناخوش عشق از همه سالم تراست        عامی عشق از همه عالم تراست
    عشق مارا تا سلامت می برد               تالب نهر محبت می برد
    عشق راجای تجلی سنگر است            عاشق آن باشد که عبد رهبر است

    عشق هنگام اذان سر می دهد                بوی خوب نام دلبر می دهد
    عشق را درجبهه ها رنگی دگر              میرسد در گوش آهنگی دگر
    عشق سرخ کربلایی خوش تراست          باشهیدان آشنایی خوشتر است
    عشق می گیرد به آب خون وضو            در نماز دوست از زیر گلو

    عشق تا فردا نشانت میبرد                    عشق شک را از گمانت میبرد
    عشق را بادل ببینی بهتر است               عشق با چشم یقینی بهتر است
    عشق باسوز ودعا هم خانه است             عشق بارنگ وریابیگانه است
    عشق فریاد است مثل آسمان                 عشق می گوید بیا صاحب زمان

    عشق غوغایی است اما خامش است        اوسمیع است وبصیر است وهش است
    عشق هرکجا می رود گل می کند             رنج مارا هم تحمل می کند
    عشق شب رامی نویسد تا سحر             عشق تسبیحی است سوغات سفر
    عشق راباید نگه داری کنی                  صبرکن شاید تو هم کاری کنی

    عشق باعقلت تصادف می کند               جام زهری را تعارف می کند
    عشق یک جا آبرو را می برد                هرچه داری غیر ((هو)) رامی برد
    عشق دلها رازیارت میکند                   عقل سودای تجارت میکند
    عشق یک عالم صفا می آورد               عقل آدابی به جا می آورد

    عشق اشک دیده را جاری کند               عقل صورت راقلم کاری کند
    عشق می خواند نماز جمعه را              می دهد عطر خوش روح خد
    عشق پیغام ولایت می دهد                  بردلت نور هدایت می دهد
    عشق یعنی سیدی از خامنه                 نایب مهدی میان آینه

    عشق طوف خانه دلبر کند                   سعی بین زمزم و هاجر کند
    عشق اسماعیل را قربان دهد               سربریدن دشنه را فرمان دهد
    عشق سرپیچد زفرمان خلیل                برزبان آیدکه ینهانی الجلیل
    عشق رابارنگ وبی رنگی چه کار        نقش او پیداست در برگ بهار

    عشق می داند زبان خامه را               عشق می بیند دوروی نامه را
    عشق عطر جانماز دلبر است              در تب وتاب جهانی دیگر است
    عشق میثاقی است با عشق آفرین         عشق حرف اولین وآخرین

    « عارف »

      بسیجی یعنی علی (علیه السلام) که تمام وجودش وقف اسلام بود و آنچه رهبر و پیامبرش می خواست و خدا را خشنود می ساخت انجام می داد. 
                 ( مقام معظم رهبری )

    ×××××××××××××××××××
    علی

    نذر جمال تو

  • ۳۴۹ نمایش
  • نذر جمال تو

    گر قسمتم شود که به کویت گذر کنم
    از هرچه جز هوای تو صرف نظر کنم

    تا در هوای میکده جان را جلا دهم
    آسیمه سر هزار بیابان سفر کنم

    در آرزوی جرعه ای از باده وصال
    نذر جمال تو دل بی پا وسر کنم

    آیا شود که نیم نگاهی کنی به من
    تا رونمای تو سر و جان سر به سر کنم
    «عارف» ۱۲/۷/۸۴

      ×××××××××××××
    علی

    بهار بی تو

  • ۳۷۴ نمایش
  • میلادمهدی زهرا مبارک باد

     

      بهار بی تو

        بهار بی تو ندارد بهایی ای مهدی 
      
    جمال توست بهارم کجایی ای مهدی

       اگر که دور ز دیدار و محضرت باشم

       حضور لاله ندارد صفایی ای مهدی 
     

        مریض عشق ندارد طبیب جز وصلت

        تمام درد و توتنها دوایی ای مهدی 
     

       رفیق راه رضا و توکل ورحمت

       مراد و مرشد عبد خدایی ای مهدی 
     

       حلاوت ثمر صبر سرخ برلب تو

       تو نغمه خوان سرود وفایی ای مهدی 
     

       توروح صوم وصلواتی تورکن ایمانی

       تو معنی نبأ و هل أتایی ای مهدی 
     

       سپیده از لب سجاده تو شد طالع

       قمر ز روی تواش روشنایی ای مهدی 

       الا که رنج سفر در مسیر تو شیرین

       زپا فتاده ام از این جدایی ای مهدی

     

       زپشت پنجره انتظارکن نظری

       که دل دوباره بیابد نوایی ای مهدی


       به سوی وادی حیرت بتاب ای خورشید

       یقین ببخش که کان ولایی ای مهدی 
     

       به نام دوست که احلی من العسل باشد

       بخوان برای ظهورت دعایی ای مهدی  
     « عارف »

     ×××××××××××××
    علی

    گم شده من

  • ۱۰۰۰ نمایش
  • گمشده ی من

    عمری است که می گردم

    من گمشده ای دارم

    می پویم و می جویم

    دلخسته و بیمارم

     

    ای - هرکه - بگو با من

    از او چه نشان داری

    یک راه نشانم ده

    هر جا که گمان داری

    ای - هرکه - مرا دریاب

    می میرم از این دوری

    دردی است چه جان فرسا

    مشتاقی و مهجوری

    هر جا سخن از او بود

    آن سوی سفر کردم

    با شوق وصال او

    هر کوی گذر کردم

    من گمشده ای دارم

    بی تابم و بی تابم

    آیا تو نمی دانی

    او را زکجا یابم ؟  

    «عارف »

    ×××××××××××××
    علی

    AX-shahidan

  • ۵۵ نمایش
  •  

     

    https://8pic.ir/ucp.php?go=fileuser&id=1055

     

    علی